واضح آرشیو وب فارسی:سایت رسیک: روانشناسي سلامت به اين موضوع ميپردازد كه چگونه بافت زيستي، رفتاري، و اجتماعي بر سلامت و بيماري تأثير ميگذارد. روانشناسان سلامت در زمينههاي مختلفي مشغول به كار هستند: در كنار ساير متخصصان پزشكي در موقعيتهاي باليني؛ در حوزة تغيير رفتار در ترويج سلامت عمومي؛ آموزش در دانشگاهها؛ و انجام پژوهش. اگرچه، در ابتدا اقدامات اولية اين رشته ميتوانست مشابه رشتة روانشناسي باليني بوده باشد، ولي چهار بُعد متفاوت در روانشناسي سلامت و يك رشتة پيوسته در گذشت زمان توسعه يافته است: روانشناسي سلامت باليني، روانشناسي سلامت شغلي (رشتة پيوسته)، روانشناسي سلامت عمومي، روانشناسي سلامت اجتماع، و روانشناسي سلامت بحران.
پيشرفتهاي اخير در پژوهش روانشناختي، پزشكي، و فيزيولوژيك منجر به شيوة جديدي از تفكر دربارة سلامت و بيماري شده است. اين مفهومسازي، كه تحت عنوان مدل زيستيـروانيـاجتماعي (biopsychosocial model) ناميده ميشود، سلامت و بيماري را به شكل محصول تركيبي از عواملي مينگرد؛ همچون خصوصيات زيستي (براي مثال، زمينة ژنتيكي)، عوامل رفتاري (براي مثال، سبك زندگي، استرس، باورهاي مربوط به سلامت)، و موقعيتهاي اجتماعي (براي مثال، نفوذهاي فرهنگي، روابط خانوادگي، حمايت اجتماعي).
روانشناساني كه در جهت درك چگونگي تأثير عوامل زيستي، رفتاري، و اجتماعي بر سلامت و بيماري ميكوشند، "روانشناس سلامت" ناميده ميشوند. واژة "روانشناسي سلامت" اغلب مترادف با واژههاي "پزشكي رفتاري" و "روانشناسي پزشكي" مورد استفاده قرار ميگيرد. روانشناسان سلامت بهمنظور انجام پژوهش و تهية ابزار سنجش باليني و خدمات درماني، با بسياري از متخصصان مراقبت بهداشت و سلامت مختلف (براي مثال، پزشكان، دندانپزشكان، پرستاران، دستياران پزشكان، متخصصان تغذيه، مددكاران اجتماعي، داروسازان، بهبودگران جسم، و دينياران) كار ميكنند. بسياري از روانشناسان سلامت بر پژوهش پيشگيري و مداخلات طراحي شده براي ارتقاء سطح سلامت و كاهش احتمالخطر بيماري تمركز دارند. درحاليكه بيش از نيمي از روانشناسان سلامت، خدمات باليني را بهعنوان قسمتي از وظيفهشان ارائه ميدهند، بسياري از روانشناسان سلامت در نقشهاي غيرباليني، عمدتاً شامل آموزش و پژوهش، فعاليت دارند.
روانشناسي سلامت رشتهاي است هم نظري و هم كاربردي. روانشناسان سلامت براي پژوهش در اين حوزه از روشهاي مختلفي (براي مثال، آزمايشهاي تصادفي كنترلشده، شبهآزمايشها، طرحهاي سريهاي زماني، مطالعة طولي) استفاده ميكنند.
روانشناسان سلامت بر روي طيف گستردهاي از متغيرها مطالعه ميكنند، منجمله: سنخ ارثي (ژنوتايپ)، بيماري قلبي ـ عروقي، عادات استعمال دخانيات، باورهاي مذهبي، مصرف الكل، حمايت اجتماعي، شرايط زندگي، حالت هيجاني، طبقة اجتماعي، و از اين قبيل. برخي از روانشناسان سلامت افراد دچار مشكلات خواب، سردردها، مشكلات الكل را درمان ميكنند. ساير روانشناسان سلامت با كمك به اعضاء اجتماع در به دست آوردن كنترل بر سلامتيشان، آنان را قدرتمند ساخته و كيفيت زندگي اجتماعات سالم را بهبود ميبخشند.
اهداف روانشناسي سلامت:
روانشناسي سلامت بر نقش عوامل روانشناختي در ايجاد، پيشرفت، و پيآمدهاي سلامتي و بيماري تأكيد دارد. اهداف روانشناسي سلامت ميتواند تقسيم به دو بخش شود: (1) درك، توضيح، توسعه و آزمون نظريه و (2) به اجرا گذاشتن اين نظريه.
1. هدف روانشناسي سلامت عبارت است از درك، توضيح، توسعه و آزمون نظريه بهوسيلة:
(الف) ارزيابي نقش رفتار در علّتشناسي بيماري. براي مثال:
بيماري شرائين اكليلي قلب وابسته است به رفتارهايي نظير استعمال دخانيات، كلسترول، عدمفعاليت جسماني، فشار خون بالا، و استرس.
خيلي از سرطانها وابستهاند به رفتارهايي نظير برنامة غذايي، استعمال دخانيات، مصرف الكل و بيتوجهي به آزمايشها يا معاينات سلامتي.
سكته وابسته است به استعمال دخانيات، كلسترول، و فشار خون بالا.
غالباً سبب اصلي مرگ تصادفات است. تصادفات ممكن است وابسته باشند به مصرف الكل، داروها، و رانندگي بيدقت.
(ب) پيشبيني رفتارهاي ناسالم. براي مثال:
استعمال دخانيات، مصرف الكل، و رژيم غذايي با چربي زياد وابستهاند به باورها.
باورها دربارة سلامتي و بيماري ميتواند براي پيشبيني رفتار مورد استفاده قرار گيرد.
(پ) درك نقش روانشناسي در تجربة بيماري. براي مثال:
درك پيآمدهاي روانشناختي بيماري ميتواند براي تخفيف نشانههاي جسماني نظير درد، حالت تهوع، و استفراغ كردن كمك كند.
درك پيآمدهاي روانشناختي بيماري ميتواند در تخفيف نشانههاي روانشناختي نظير اضطراب و افسردگي كمك كند.
(ت) ارزيابي نقش روانشناسي در درمان بيماري. براي مثال:
اگر عوامل روانشناختي در ايجاد بيماري مهم هستند، ممكن است در درمانشان هم نقشي داشته باشند.
درمان پيآمدهاي روانشناختي بيماري ممكن است اثر شديدي بر ديرپايي آن داشته باشد.
2. هدف روانشناسي سلامت، همچنين، به اجرا گذاشتن نظريه است. اين ميتواند اجرا شود بهسيلة:
(الف) ترويج رفتار سالم. براي مثال:
درك نقش رفتار در بيماري ميتواند اجازه دهد كه رفتارهاي ناسالم هدف قرار داده شوند.
درك باورها كه رفتارها را پيشبيني ميكند، ميتواند اجازه دهد كه اين باورها هدف قرار داده شوند.
درك باورها ميتواند كمك كند كه اين باورها تغيير داده شوند.
(ب) پيشگيري از بيماري. براي مثال:
تغيير دادن باورها و رفتار ميتواند از شروع بيماري پيشگيري كند.
مداخلات رفتاري طي زمان بيماري (براي مثال، متوقف كردن استعمال دخانيات بعد از حملة قلبي) ممكن است از بيماري بعدي جلوگيري كند.
آموزش دادن متخصصان بهداشت و سلامت براي ارتقاء مهارتهاي ارتباطيشان و انجام مداخلات، ممكن است به پيشگيري از بيماري كمك كند.
مطالبي كه در حوزة روانشناسي سلامت مطرح هستند و در مقالات بعدي به آن پرداخته خواهد شد، عبارتاند از: باورهاي سلامتي؛ شناختهاي بيماري؛ ارتباط بين دكتر و بيمار و نقش متخصصان سلامت در باورهاي سلامتي؛ استعمال دخانيات و مصرف الكل؛ چاقي و رفتار خوردن؛ فعاليت بدني و ورزش؛ رابطه؛ آزمايشها و معاينات جسماني؛ استرس؛ درد؛ ارتباط متقابل بين باورها، رفتار، و سلامتي؛ روانشناسي سرتاسر دورة بيماري: نمونههايي از اچآيوي، سرطان، و بيماري شرائين اكليلي قلب؛ اندازهگيري وضعيت سلامتي؛ و ...
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت رسیک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 101]