تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 31 تیر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):هيچ جلسه قرآنى براى تلاوت و درس در خانه‏اى از خانه‏هاى خدا برقرار نشد، مگر اين...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

آراد برندینگ

سایبان ماشین

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ووچر پرفکت مانی

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

ثبت نام کلاسینو

خرید نهال سیب سبز

خرید اقساطی خودرو

امداد خودرو ارومیه

ایمپلنت دندان سعادت آباد

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

الکترود استیل

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1807306673




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

نگاهى به مبانى نقد فرهنگى آدورنو تخيل دودكش دار


واضح آرشیو وب فارسی:واحد مرکزي خبر: نگاهى به مبانى نقد فرهنگى آدورنو تخيل دودكش دار
[مسعود راعى صدقيانى ‎/ بخش دوم و پايانى]
پديده صنعت فرهنگ به عنوان فرزند نامنتظر روشنگرى دقيقاً پديده اى «ضدروشنگرى» است! آدورنو در مقاله «بازنگرى صنعت فرهنگ» (كه بيست سال پس از انتشار ديالكتيك روشنگرى چاپ كرد) در اين مورد مى نويسد: «تأثير كلى صنعت فرهنگ تأثيرى ضدروشنگرى است كه طى آن.‎/‎/ روشنگرى، يعنى سلطه فنى پيشرفته بر طبيعت، به صورت فريب انبوه درآمده و به ابزارى براى به غل و زنجير كشيدن آگاهى تبديل مى شود. تأثير مذكور مانع تكامل افراد مستقل غيروابسته اى مى گردد كه آگاهانه و رأساً قضاوت كرده و تصميم مى گيرند.»(۸)
طرح ايده صنعت فرهنگ و پرده برداشتن از ماهيت فرهنگ توده اى و اتخاذ موضع انتقادى نسبت بدان- به عنوان فرهنگى كاذب و مصنوعى و مظهر فريب توده ها- منجر به تكوين چشم انداز مشخصى نزد آدورنو مى شود كه مى توان آن را «نخبه گرايى فرهنگى» ناميد. نخبه گرايى به معناى تمايز نهادن ميان دو فرهنگ است: فرهنگ عالى و فرهنگ پست. و در درجه بعد طرفدارى از فرهنگ عالى و طرد فرهنگ پست. شايد گفته شود در اين صورت همه مردم نخبه گرا هستند! ليكن مسئله بر سر تشخيص فرهنگ عالى از آن ديگرى است. فرهنگ پست نزد آدورنو (و هوركهايمر) همان فرهنگ انبوه است كه فرآورده صنعت فرهنگ مى باشد و با استفاده از ابزارهاى تكنولوژيك (از قبيل نوار كاست، ديسكت، CD، شبكه هاى راديويى و تلويزيونى و ماهواره اى و.‎/‎/) توليد كلان گشته و توده ها را در خواب و انفعال و گمراهى غرق مى كند. اما فرهنگى عالى يا والا فرهنگى است «اصيل» از اين جهت كه ريشه در خواسته ها و نيازهاى واقعى و طبيعى (خودجوش) انسانها دارد؛ و نيز فرهنگى است «مستقل» بدين معنا كه تحت الگوهاى برون داد توليد نمى شود. اين فرهنگ واجد توان بالقوه رهايى بخش است زيرا خود برخاسته از آگاهى عميق و معطى آگاهى به ديگران است. فرهنگ و هنر مورد ستايش آدورنو از دل واقعيت تجربى موجود برمى خيزد، اما به نحو ديالكتيكى به نفى و طرد اين واقعيت مى پردازد، لذا مى توان كاركردهاى انتقادى و انقلابى را از آن انتظار داشت. اگر به تئورى صنعت فرهنگ خوب دقت كنيم درمى يابيم كه فرهنگ انبوه اصلاً فرهنگ نيست و آنچه كه به راستى فرهنگ مى ماند همان فرهنگ عالى مورد نظر آدورنو است. بدين ترتيب آدورنو نسبت به پيشرفتهاى تكنيكى در عرصه فرهنگ و شيوه هاى نوين توليد هنرى سخت بدبين است البته به گمان نگارنده مقصود آدورنو محدودماندن فرهنگ و هنر به شيوه هاى قديمى و طرد مطلق تكنولوژى نيست، بلكه وى به هدف پشت پرده اين ماجرا حمله مى كند. به زبان منطقى با مصداق مشكل دارد نه با مفهوم. از اين رو او و در انتقاد از پديده هايى نوپا همچون راديو، تلويزيون، سينما و سبكهاى جديد موسيقى (مثل rock-n-roll، rockabilly، ragtime، rock-pop، heavy-metal ،.‎/‎/)(۹) كه همگى در فضاى تكنولوژيك شكل گرفته اند، هيچ درنگى را جايز نمى داند. معناى نخبه گرايى آدورنو (و ديگرانى چون هوركهايمر و ماركوزه) در مقايسه با جبهه مقابل، كه من آن را «توده گرايى فرهنگى» مى نامم، بهتر معلوم مى گردد. اين جبهه شامل متفكران نزديكتر به كمونيسم شوروى مانند برتولت برشت و والتر بنيامين است. اينها برخلاف گروه اول، كه چنان نگاه منفى اى به فرهنگ توده اى دارند، اين فرهنگ را محل نضج و رشد آگاهى توده ها و پيشرفت انقلاب پرولترى مى انگارند. از ديدگاه برشت و بنيامين اگر قرار باشد روزى انقلابى عليه سرمايه دارى رخ بدهد، اين انقلاب از دل همين فرهنگ توده خواهد بود؛ پس بايد به صور و الگوهاى در حال تحول آن به ديده همدلى نگريست تا بتوان از آن به نفع انقلاب بهره بردارى كرد. بنيامين در مقاله مشهور خود، «اثر هنرى در عصر بازتوليدپذيرى تكنيكى آن» (۱۹۳۴) از ورود شيوه هاى تكنولوژيك به قلمرو هنر و امكان بازتوليد آثار هنرى در سطح وسيع، به عنوان پديده اى مثبت ياد كرده و در تحليل خود نشان مى دهد كه اين امر به سياسى شدن هنر مى انجامد. (۱۰)
او گرايش روزافزون توده ها به سمت هنر و بالعكس، گرايش هنر به سوى توده ها را اتفاقى اميدوار كننده مى دانست. اين بود كه به پيروى از برشت، شيفته سينماى شوروى و يا آثار چارلى چاپلين بود؛ (۱۱) و نيز از كاركرد مردمى رسانه هاى همگانى دفاع مى كرد. (۱۲) ملاحظه مى شود كه ديدگاه هاى بنيامين چقدر با آراى دوست هموطن و ديرينه اش آدورنو در تقابل است! آدورنو در نامه هايش به بنيامين، موضع او را به نقد مى كشد و گرايش توده هاى ميليونى به هنر را پديده اى نامبارك مى شمارد و آن را نشانه ابتذال و تنزل هنر مى داند. (۱۳) به طور كلى آدورنو با ايجاد علاقه در توده ها نسبت به فرهنگ و هنر والا مخالفتى ندارد؛ آنچه كه او نمى پذيرد تنزل فرهنگ و هنر به خاطر همراهى توده هاست. (۱۴) مطابق تحليل هاى آدورنو فرهنگ توده اى و همه الگوهاى متحول آن، چيزى نيست جز حاصل سياست ها و برنامه ريزى هاى فرهنگى سرمايه دارى جهت گسترش تماميت خود؛ و عليهذا بدون خروج از پارادايم آن هيچ گونه آگاهى و انقلابى به وقوع نخواهد پيوست. نكته آخر اينكه به قول آدورنو و هوركهايمر: «صنعت فرهنگ سازى بهره مند از پيروزى مضاعفى است: اين صنعت مى تواند حقيقتى را كه در بيرون خود سركوب مى كند به ميل خويش به منزله دروغى در درون بازتوليد كند.» (۱۵) يعنى امرو فرهنگ حقيقى (والا) از دو راه مضمحل مى شود: 1- از راه سركوب كردن و به حاشيه راندن آن ۲- از طريق تحريف آن در درون فرهنگ كاذب (پست).كه در اين روش اخير عناصرى از فرهنگ والا به صورتى خام ونامناسب در متن فرهنگ انبوه بازتوليد و در واقع منحرف مى گردد. مثلاً «يك موومان از فلان سمفونى بتهوون به نحوى خام و سردستى براى موسيقى فيلم تنظيم مى شود، درست همانطور كه رمانى از تولستوى براى نگارش فيلمنامه مخدوش و تحريف مى شود. (۱۶)
پانوشت ها در دفتر روزنامه موجود است
تلفن گروه انديشه: 88761257
 يکشنبه 20 مرداد 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: واحد مرکزي خبر]
[مشاهده در: www.iribnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 225]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن