محبوبترینها
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1846135299
نويسنده: احمد شفيعى انقلاب اسلامى از منظر مـقام معظم رهبرى
واضح آرشیو وب فارسی:فارس: نويسنده: احمد شفيعى انقلاب اسلامى از منظر مـقام معظم رهبرى
خبرگزاري فارس: اين نوشتار، اشاراتى به ديدگاه مقام مـعـظـّم رهـبـرى دربـاره انـقـلاب اسـت و بـه مـوضـوعـاتـى از قـبـيـل مـفـهوم انقلاب اسلامى، ضرورت آن، اُلگو و رمز پيروزى، اهـداف، اصول و اركان انقلاب اسلامى و همچنين آسيب ها، تهديدات و رمز تداومش مى پردازد.
چكيده
انقلاب اسلامى ايران يكى از رخدادهاى بى نظير دوران معاصر و فجر جديدى در تاريخ بشريت است كه منشاء آثارى بس شـگـرف در ابـعـاد فـرهـنـگـى ، سـيـاسـى ، اجـتـمـاعـى ، اقـتـصـادى و... در داخـل و خـارج از ايـران گـشـت . بـه يـقين شجره طيبه اين انقلاب با بهره گيرى از چشمه زلال مـعارف و اعتقادات دينى مردم نستوه و فداكار ايران و با تكيه بر ريشه هاى استوار پيشينه فرهنگى و سياسى و اجتماعى آنان بارور و پرثمر گشت .
ضـرورت بـررسـى چيستى و نيز علل و عوامل ظهور اين پديده و شناخت آثار و بركات آن بر كسى پوشيده نيست . آنچه در اين نوشتار تقديم مى گردد، اشاراتى به ديدگاه مقام مـعـظـّم رهـبـرى دربـاره ايـن انـقـلاب اسـت كـه بـه مـوضـوعـاتـى از قـبـيـل مـفـهوم انقلاب اسلامى ، ضرورت آن، اُلگو و رمز پيروزى و پيام آن و نيز آرمان ، اهـداف ، اصول و اركان انقلاب اسلامى و همچنين مخالفين ، دستاوردها، آسيب ها، تهديدات و رمز تداومش مى پردازد.
كـليـد واژه هـا: مـقام معظم رهبرى ، انقلاب ، اصول انقلاب اسلامى ، اهداف انقلاب اسلامى ، دستاوردهاى انقلاب اسلامى ، آسيب هاى انقلاب اسلامى و تداوم انقلاب اسلامى
مفهوم انقلاب اسلامى
نخستين گام در مطالعه هر پديده ، تبيين مفهومى آن است . شايد به تعداد انديشمندانى كه در مـورد انـقـلاب قلم زده اند، تعاريفى از انقلاب ارائه شده باشد. اين تعاريف كم و بيش وجوه اشتراك و اختلاف نسبت به يكديگر دارند و هر يك از آنها زاويه اى از زواياى انقلاب را آشـكـار مـى سـازد. آنـچه مسلم و قطعى است اين كه بر روى هيچ تعريف مفهومىِ رضايت بخش و مورد پذيرش عموم ، اتفاق نظر وجود ندارد.
در كـالبـدشـكـافـى تـعـاريـف انـقـلاب بـه مـؤ لفـه هـايى نظير دگرگونى بنيادين و ساختارى ، تغيير نهادها، جابه جايى نخبگان ، خشونت و بى نظمى و... برمى خوريم كه بـر اسـاس تـحـليـل انـقلاب هاى جهان ، در تعريف انقلاب جاى گرفته اند. وقوع انقلاب اسلامى ايران كه يكى از بزرگ ترين پديده هاى تاريخ در قرن بيستم بوده و در زمره مهم ترين جنبش هاى سياسى ـ اجتماعى به شمار مى آيد، تعاريف موجود و نيز نظريه هاى انـقـلاب را بـه چـالش كـشـيـد و ضـرورت ارائه تـعـريـف جـديـدى از انـقـلاب را بـه دنـبـال آورد.
وجه عدم اتفاق نظر در درك مفهومى انقلاب ، مربوط به پيچيدگى آن به عنوان يك پديده اجـتـمـاعـى اسـت كـه به پيچيدگى و ناشناختگى انسان برمى گردد. با اين وجود گفتنى اسـت كه شايد بتوان از طريق درك اشارت و رمزهاى ضمنى اينگونه دگرگونى ها، به تصورى رضايت بخش از معناى انقلاب دست يافت .
انـقـلاب اسـلامـى خـصـوصـيات منحصر به فردى دارد كه آن را از ديگر انقلاب هاى جهان ممتاز مى سازد و مفهوم جديدى از انقلاب به دست مى دهد. برخى از اين خصوصيات از نظر خلف صالح معمار بزرگ انقلاب اسلامى از اين قرارند:
1 ـ بـرخـوردارى از پـشـتـوانـه عـظـيـم فـلسـفـه و فـقـه و مـعـارف شـيـعـه در طول هزار سال ،
2 ـ انقلاب اجتماعى همه جانبه همراه با تحول بنيادين در زندگى انسان ها،
3 ـ اسـتـوارى بـر پـايـه فـرهـنـگ و اعـتـقـاد و ايـمـان در مراحل اوج گيرى و سازندگى انقلاب ،
4 ـ بـهـره مـنـدى از رويـكـرد ارزشـى و هـدف گـيـرى اصـلاح مـفـاسـد جـهـانـى و بـشـرى ،
5 ـ حاكم سازى فرهنگ توحيدى به جاى فرهنگ الحادى و استبدادى ،
6 ـ شـكـل گـيـرى بـر مـبـنـاى نظم و انضباط انقلابى .
بـا تـوجـه به اين خصوصيات است كه انقلاب اسلامى يك تفسير اسلامى و الهى بوده و به معنى زنده كردن دوباره اسلام است ؛ چنان كه رهبر معظم انقلاب مى فرمايد:
انـقـلاب يـك تـفـسـيـر اسـلامـى و الهـى اسـت . مـا انـقـلاب را يـك تـحـوّل اخـلاقـى ، فـرهـنـگـى و اعـتـقـادى مـى دانـيـم كـه بـه دنبال آن ها تحول اجتماعى ، اقتصادى و سياسى و آنگاه رشد همه جانبه ابعاد انسان ها مى آيـد. هـمـان طـور كـه در آيـه قـرآن اسـت ((ان الله لايـغـير ما بقوم حتى يغيروا ما بانفسهم )) هر وقت انسان ها خصلتهاى بد، ضعفها، نقص ها و بى ايمانى هـا را در خـودشـان تـغـيـيـر دادنـد، اوضـاع و احـوال اجـتـمـاعـى آنـهـا تـحـول پـيـدا خـواهـد كـرد. هـيـچ چيز هم جلوگير آن نخواهد بود. براى شروع اين حركت و تـحـول هـمـگـانـى ، انـسـان هـا بـايـد احـساس تكليف كنند.
ضرورت انقلاب اسلامى
بسيارى از صاحب نظران علل وقوع انقلاب اسلامى در ايران را بررسيده اند و به نحوى كوشيده اند تا يكى از نظريه هاى ابراز شده از سوى انديشمندان غربى درباره انقلاب را بـر انـقـلاب اسـلامـى تـطـبيق نمايند. آنان ضرورت وقوع انقلاب اسلامى را بيشتر در عـوامـلى نـظـيـر مـدرنـيـزاسـيـون ، تـوطـئه ى خـارجـى ، اقـتـصـاد و مـسـائل سـيـاسـى ، اجـتـمـاعى ، فرهنگى و مذهبى دانسته اند. در حـالى كه با كالبدشكافى دقيق انقلاب اسلامى ايران به تطبيق ناپذيرى اين نظريات بر آن حكم خواهيم نمود.
در ديـدگـاه مقام معظّم رهبرى ، انقلاب يك ضرورت طبيعى بر اساس سنّت هاى الهى بود. تـوضـيـح ايـنـكـه ؛ نـظـام هـسـتـى بـه عـنـوان مـظـهـر و تـجـلّى اراده و مـشـيـّت الهـى ، مشمول قوانين و سنّت هايى است كه نه تغييرپذيرند و نه جايگزين بردار. بـشـر چـه بـخـواهـد و چـه نـخـواهـد و قدرتمندان چه راضى باشند و چه نـبـاشـنـد، اين سنّت ها تحقق مى پذيرند. يكى از اين سنّت ها تجلّى حق و پيروزى آن بر بـاطـل اسـت . يـعـنـى جـريـان هـسـتـى و اداره امـور عـالم و نـيـز اعمال اختيارى انسان بايد با تدبير الهى و متكى بر معرفت صحيح اداره شود تا سعادت او تـاءمـيـن و تـضـمـيـن گـردد.
بـنـابـر ايـن اگـر روزى جـامـعه اسلامى كه نماد جريان حق است منحرف شود و به جايى بـرسـد كـه هـم مـردم بـه فـسـاد كـشـيـده شـونـد و هـم حكومت ها فاسد گردند و در نتيجه جابجايى خوب و بد، معروف و منكر و حق و باطل در عرصه حيات اجتماعى صورت گيرد، خداوند شرايط را به گونه اى محقق مى سازد كه گروه خداپرستان و مؤ منان قيام كنند و جامعه را از فساد به صلاح برگردانند؛ همان طور كه حادثه عظيم عاشورا در تاريخ اسلام از مصاديق روشن آن است . مقام معظم رهبرى با توجه به اين سنت الهى است كه مى فرمايد:
مـن احـساس مى كنم كه انقلاب اسلامى يك ضرورت بود براى اسلام . يك نياز بود براى مسلمين . سنّت الهى بود براى حفظ دين و حفظ احكام الهى . مطلب بعدى اين است كه انقلاب اسـلامى يك حادثه تاريخى است نه يك حادثه منطقه اى . اساساً انقلاب ، هر انقلابى در جـغـرافـيـاى انسانى مثل زلزله و آتشفشان در جغرافياى طبيعى است . زلزله و آتشفشان از لحـاظ اصل بروز ناشى از تكاثف انرژى هاى مختلف طبيعى است . انقلاب هم در جغرافياى انسانى ، ناشى از انباشته شدن انرژى هاى انسانى و انفجار اين انرژى هاست .
بـر اسـاس ايـن قـانـون الهـى بـود كـه اوضـاع و احـوال جـهـانـى و نـيـز اوضـاع و احـوال تـاريـخـى كـشـور ايـران اقـتـضـا مـى كـرد ايـن تـحـول عـظـيـم رخ دهـد و نـظـام سـلطـنـتـى بـه نـظـام الهـى و مـردمـى تـبـديـل شـود، يـعـنـى نظامى بر پايه ارزشهاى معنوى كه دنيا در نهايت درجه از آن دور بـود، بـه وجـود آيـد. دنـيـايى كه غرق در مادى گرى و فساد و فحشا شده و معنويتش ضعيف و ضـعـيف تر شده بود، هرگز باور نمى كرد و نمى كند كه بتوان انقلابى بر مبناى حكم خـدا بـه وجـود آورد. امّا اين معجزه در ايران رخ داد و پايگاه نجات دنيا از فساد و تباهى و رنـجـهـاى روحـى شـد و چـنـان شـد كـه مـسـتـضـعـفـان جـهـان ، آمـال و آرزوهـاى خـود را در آن قـابـل تـحـقـق يـافـتـنـد.
بـراى تحقق وعده الهى كه پيروزى اسلام بر همه كفر و الحاد و پيروزى ارزشهاى الهى بـر هـمـه مـادى گـرى هـاى كـوتـه نظرانه است ، ضرورت داشت اسلام خودش را در عصر غربت دين بنماياند
و در عـرصـه حـيـات اجـتـمـاعـى بـشـر مـطـرح سـازد. از ايـنـجـا بـود كـه خـداى مـتـعـال چـنـيـن مـقدّر كرد كه اين كار به دست يكى از شايسته ترين و برترين بندگانش عملى شود و شد.
بـر پـايـه اين سنّت الهى گرچه قدرتمندان و زورمداران جهان در مسير دستيابى انقلاب بـه اهـدافـش سـنـگ انـدازى و مـانـع تـراشـى مـى كـنـنـد، ولى بـه فـضـل الهـى اگـر مـردم شـريـف ايـران ايـمـان را بـا عـمـل صـالح قرين سازند، هيچ قدرتى ياراى مقاومت در برابر آنان را ندارد و چنين ملّتى قـله هـاى مرتفع عزّت و افتخار را يكى پس از ديگرى فتح خواهد كرد. زيرا در كار خـدا طـفـره نـيـسـت و طـبـيـعـت و فـطـرت عـالم ايـن اسـت كـه بـه سـمـت كـمـال بـرود. بـه هـمين دليل است كه رهبر و ملت ايران ، توحيد، معنويت و دين دارى را كه شعار انقلاب حضرت مهدى (عج ) است ، شعار انقلاب اسلامى قرار داده و آن را زمينه و مقدمه اى بـراى انـقـلاب حـضـرت مـهـدى (عـج ) مـى دانـنـد. شـكـى نيست ، چون اين انقلاب بر طبق سنّتهاى الهى است ، با صبر و توكّل به خدا پيش مى رود و به اهداف خود نيز خواهد رسيد.
حـاصـل كـلام ايـنـكه انقلاب اسلامى بر اساس يك ضرورت طبيعى و تاريخى و مبتنى بر قـواعـد و سـنـن الهى به وقوع پيوست و بر اساس همين قاعده نيز به راه خود ادامه خواهد داد. مقام معظم رهبرى مى فرمايد:
انـقـلاب مـا و حـركـت مـا اسـلامى است . از جهت ديگر براى مردم دنيا امروز بسيار مى تواند آمـوزنـده بـاشـد و بـه عـنـوان يـك تـجربه ملموس و عملى مطرح بشود. انقلاب ما از باب انـطـبـاق بـا سـنت هايى كه در قرآن براى نهضت ها و تحولات جهانى و تحولات اجتماعى ذكـر شـده ، از جـهـت انـطباق با اين پيشگويى هاى قرآن و قوانينى كه ذكر مى كند و سنن الهـى نـيـز اسلامى است . تفسير و تحليل قرآن نسبت به تحولات اجتماعى عميقاً مغاير با تحليل و تفسيرى است كه مكاتب مادى ذكر مى كنند. در قرآن كريم براى تحولات مادى يك اصـول و نـقـاط عـطـف و انـگـيـزه هـا و اهرم ها و عوامل ديگرى ذكر شده ، غير از آنچه كه در تـحـليـل هـا و تـفـسـيـرهاى مادى وجود دارد. ما نگاه مى كنيم مى بينيم عيناً آنچه در انقلاب ما اتـفـاق افـتـاد مـنـطـبق بر همين تفسيرها و تبيين هاى الهى است كه سنن آفرينش را براى ما بـيـان مـى كـنـد.
الگوى انقلاب اسلامى
قـبـل از وقوع انقلاب اسلامى ايران با توجه به حاكميت دو تفكر اومانيسم و ماترياليسم در جـهـان ، چـنـان القـا مـى شـد كـه نـظـام هـاى حكومتى منحصراً بايد به يكى از دو شيوه ليبرال دموكراسى يا سوسيال دموكراسى باشد و چنانچه انقلابى در جهان رخ دهد، چاره اى جـز اتـكـا بـه تفكر اومانيسم و يا ماترياليسم نداشته و بايد تحت حمايت يكى از دو بـلوك شـرق يـا غـرب بـاشـد. بـر اين اساس بسيارى از نظريه پردازان انقلاب بر آن بـودنـد كـه انـقـلاب اسـلامـى ايـران را در چـارچـوب يـكـى از ايـن دو تـفـكـر تحليل نمايند در حالى كه انقلاب اسلامى هم در تاءسيس و پيروزى و هم در اهداف و سير حركت خود، جداى از اين دو تفكر بود. بلكه چالشى عليه نظام اختاپوسى سرمايه دارى دنـيـا از يـك طـرف و نـظـام الحـادى مـاركـسـيـسـتـى از طـرف ديـگـر بـود و چـون مـسـتـقـل بـود بـا هـيـچ كـدام كـنـار نـيامد.
در حـقـيقت انقلاب اسلامى در عصر غربت دين كه دين به عنوان مخدّر جامعه معرفى مى شد، بـه وقـوع پـيـوسـت و شـعـار ضـرورت مـهـنـدسـى دين در حيات فردى و اجتماعى بشر را سـرلوحـه خـويـش قـرار داد و الگوى خود را بعثت پيامبر(ص ) در صدر اسلام و رسالت خـود را نـيـز رسـالت انـبـياء معرفى كرد. همان گونه كه اسلام ، يك مكتب و طرحى براى زندگى و اساساً يك انقلاب است ، بالطبع انقلابى كه متكى به آن باشد، خاصيتش نيز خـاصـيـت اسـلام اسـت . نـظـر بـه الگـوپـذيرى انقلاب از بعثت پيامبر اعظم (ص )، رهـيافت شباهت جويى بين اين دو، ما را به يگانه و منحصر به فرد بودن انقلاب اسلامى در دوران معاصر رهنمون مى سازد. مقام معظم رهبرى مى فرمايد:
عـين همين بعثت با يك تفاوت در جامعه ما و در زمان ما به وجود آمده است ، آن تفاوت اين است كـه بـعـثـت آن روز به معناى بيدار شدن يك انسان و پيغمبر شدن او بود و در بعثت امروز ديـگـر رسـالت در آن نيست بلكه بعثتى در راستاى بعثت پيغمبر است ؛ يعنى همينطور كه پـيغمبر اسلام وقتى مبعوث شد جامعه زمان خودش را بيدار كرد. ما امروز يك بار ديگر با نـداى پـيـامـبـر، بـا فـريـاد بـعـثـت رسـول گـرامـى بـيـدار شـديـم .
در تحليل نهضت انبياء روشن مى شود كه پيامبران سه وظيفه عمده به عهده داشتند؛
الف ـ تعليم معارف ، جهان بينى ، مقررات و احكام الهى ،
ب ـ تربيت و تزكيه مردم و رشد دادن و شكوفا ساختن استعدادهاى آنان براى اداره خويش ،
ج ـ مديريت بالفعل جامعه و تشكيل و اداره نظام حكومتى .
مـا نيز بر طبق حكم الهى امروز چنين الگويى را براى خود برگزيده ايم و انقلابمان را مـنـطـبـق بـر حـركـت اسـلامـى صـدر اسـلام مـى دانيم و شـك نـداريم كه انقلاب اسلامى مثل بعثت و پيام نبوت منطبق با قوانين آفرينش و خواست و اراده الهـى اسـت و مـلت رشـيـد ايران در مبارزه خود چونان مسلمانان صدر اسلام با ايثار و فـداكـارى هـمـان هدف را تعقيب كرده و خط بعثت آنان بر خط كفر و الحاد و طغيان و شيطنت بـه پـيروزى مى پيوندد و پيروزى حق بر باطل آشكار مى شود.
مقام معظم رهبرى معتقدند امام راحل (ره ) براى حيات دوباره اسلام درست همان راهى را پيمود كـه رسـول اعـظـم (ص ) پـيـمـودنـد و فـلسـفـه انـقـلاب نـيـز هـمـان حـركـت نـبـوت هـا در طول تاريخ براى حمايت از مستضعفان و كوبيدن گردن كشان و سلطه گران و طاغوت ها بـه سـنـگ اسـت . ايشان وجوه شباهت فراوانى را ميان انقلاب اسلامى ايران و صدر اسلام در زمـيـنـه هـاى دوران تـبـليـغ ، كادرسازى ، مبارزه ، جنگ ها، شهدا و جانبازان ، مخالفين و تـرفندهاى آنها و... يادآور مى شود كه حاكى از الگوپذيرى انقلاب ما از صدر اسلام و انقلاب پيامبر(ص ) است .
پيام انقلاب اسلامى
هـر انـقلابى نظير زلزله يا آتشفشان تاءثيرات كم و بيش منطقه اى و بين المللى دارد و بـراى ايجاد عمق استراتژيك خود، پيامى را عرضه مى كند. هر چه پيام انقلاب پرجاذبه تر باشد، انسان هاى بيشترى به پذيرش و حمايت و الگوپذيرى از آن روى مى آورند. انـقلاب اسلامى ايران كه امتياز اساسى اش ، اتكاى به جهانبينى اسلامى بود، در زمانى بـه وقـوع پـيـوسـت كـه حـركـتـهـاى ليبرالى و سوسياليستى جاذبه خود را از دست داده بودند. گرچه بسيارى از روشـنـفـكـران چـپ گـرا همچنان القا مى كردند كه تنها ايدئولوژى بسيج كننده ملت ها، ماركسيسم است .
انـقـلاب اسـلامـى مـردم ايـران ايـن پـيـام را بـه دنـيـا عـرضـه كرد كه بسيج كننده ترين ايـدئولوژى هـا اسلام است و اسلام مكتبى است كه نه تنها توانايى سازماندهى يك مبارزه عـظـيـم را دارد، بـلكـه در دوران پيچيده عصر ماشينى با همه معارضه ها و تضادهايى كه سياستهاى جهانى دارد، قادر به حل مشكلات جامعه و اداره آن بوده و بقا و ماندگارى اش را تـضـمـيـن مـى كـنـد. به عبارت ديگر انقلاب اسلامى ايران ، گشودن جبهه تازه اى فراروى همه انسان هاى مظلوم و محرومى است كه از نـارسـايـى و نـابسامانى تمدن تحميلى استعمارى رنج مى برند و شعار نه شرق و نه غـربـى ايـن انـقـلاب ، بـيـانـگر نفى هر گونه ظلم و ستم بر بشريت است . بـرخـى از پـيـام هـاى انـقـلاب اسـلامـى را مـى توان به صورت زير برشمرد:
1 ـ لزوم خـروج انـسـان از يـوغ بـردگـى و بـنـدگـى طـاغـوت و رسـتن از ذلت و خوارى ،
2 ـ روى آوردن به عبوديت خدا و رستگارى ،
3 ـ برآشفتن در مقابل همه بدى ها و كجى ها و نابسامانى ها،
4 ـ مـبـتـنـى بـودن حـكومت و قدرت سياسى بر پرهيزكارى ، عدالت و حقيقت ،
5 ـ ضـرورت ديـن گـرايـى و خـدامـحـورى و نـيز بازگشت از مسير انحرافى دوران غرور جاهلانه شكوفايى علم .
حـاصـل سـخـن در يـك كـلام ايـن كـه پيام انقلاب ، پيام معنويت است ، يعنى بشرِ سرگشته امـروز كـه از عـدم تـاءمـيـن نـيـازهـاى بـرتـر و والاتـر و نـديدن و نداشتن صفا و محبّت و مـهـربـانـى و نـيـافـتـن نـوعـى مـعـرفـت والا بـه سـتـوه آمـده اسـت ، بـه دنـبـال مـكـتـبـى اسـت كـه علاوه بر تاءمين نيازهاى مادى ، نيازهاى معنوى او را نيز برآورده سـازد و چـون شـاهـد بود هر جايى كه اين انقلاب نفوذ كرد، معنويت را هم با خود به آنجا بـرد، گمشده خود را در پيام انقلاب اسلامى يافتنى ديد. بـنـابـرايـن بـا قـاطعيت مى توان گفت رويكرد دين گرايى حاضر كه در اطراف و اكناف جـهـان مـعـاصـر روبـه تـوسـعـه و گـسـتـرش نـهـاده ، محصول و ثمره دريافت اين پيام است .
آرمان و اهداف انقلاب اسلامى
ارزش و اهـمـيـت هـر انـقـلابـى بسته به آرمان و اهدافى است كه تعقيب مى كند. بزرگى و كـوچـكـى آرمـان هـا و اهـداف تـا حـدود زيادى تعيين كننده ميزان هزينه اى است كه براى هر انـقـلابـى بـايـد صرف كرد. هر چه آرمان ها و اهداف يك انقلاب ، متعالى تر و پرجاذبه تـر بـاشد، تحمل سختى ها و فشارها در مسير دستيابى به آنها، آسان تر و شيرين تر خـواهـد بـود. انـقـلاب اسـلامـى ايـران نـيز از ابتدا آرمان ها و اهداف مشخصى را براى خود تـرسـيـم نـمـود و رهـبـر و مـلت از آغاز تا كنون در جهت دستيابى به آنها از هيچ كوششى فـروگـذار نـكـرده انـد. بـرخـى از آرمـان ها و اهداف انقلاب اسلامى به ديدگاه مقام معظم رهبرى عبارتند از:
1 ـ عـدالت خـواهـى ،
2 ـ تـربـيـت و تـزكيه انسان و در نتيجه جامعه سازى بر مبناى آن ،
3 ـ تشكيل نظام توحيدى و تلاش براى دستيابى به سعادت دنيوى و اخروى ،
4 ـ دسـتـيـابى به حيات طيّبه ،
5 ـ بـرخـوردارى از رفـاه ، امـنـيـت ، دانـش ، عـزت سـيـاسـى ، استقلال اقتصادى و رونق تجارى ،
6 ـ حاكميت اسلام و قرآن در زندگى بشر،
7 ـ تـكـريـم انـسـان و نـفى فقر و فساد و تبعيض و در نتيجه احساس خوشبختى و سعادت ،
8 ـ باز گرداندن عزّت اسلامى به مسلمانان .
علاوه بر موارد يادشده ، اهداف ديگرى نظير استقلال ، آزادى ، رشد معنوى ، تعالى مادى ، ايجاد محيط امن و باكرامت و... نيز جزء اهداف انقلاب به حساب مى آيند. مقام معظم رهبرى در اين باره مى فرمايد:
ديـن يك نظام اجتماعى به بشر ارائه مى كند و نه فقط يك سلسله عبادات و عادات . هرچند عـبـادات و عـادات نـيز انباشته از روح زندگى و در جهت همان نظام است و اين نظام اجتماعى مـبـتـنـى بـر هـمـان جـهـان بـيـنـى اسـت و سـاخـتـه بـه شكل آن است . آزادى و برابرى انسان ها، عدل اجتماعى ، خودآگاهى افراد جامعه ، مبارزه با كژى و زشتى ، ترجيح آرمان هاى انسانى بر آرزوهاى شخصى ، توجه و ياد الهى ، نفى سـلطه هاى شيطانى و ديگر اصول اجتماعى نظام اسلامى و نيز اخلاق و رفتار شخصى و تـقواى سياسى و شغلى ، همه و همه ملهم و زاييده آن جهان بينى و برداشت كلى از جهان و انـسـان اسـت . اسـلام ، نـظـام هـاى مـبـتـنـى بـر زور و قـلدرى و زايـنـده ظـلم ، جـهـل ، اخـتـناق ، استبداد، تحقير انسان و تبعيض نژادها، ملت ها، خون ها و زبان ها را رد مى كـنـد و غـلط مـى شـمـرد و بـا هـر آن نظام و كس كه به ستيزه نظام اسلامى كمر بندد، با شدت و مقاومت مى ستيزد و به جز آن ، با همه انسان ها چه هم كيش و چه ناهم كيش به محبت و مـسـاعـدت امـر مـى كـنـد. بـر چنين پايه ها و با چنان هدف هايى انقلاب اسلامى در ايران پـديـد آمـد و نـظـام جـمـهـورى اسـلامـى را بـنـا نـهـاد.
رمز پيروزى انقلاب اسلامى
شـكـل گـيـرى و پـيـروزى هـر انـقـلابـى بـه مـؤ لفـه هـا و عـوامـل گـونـاگـونـى وابـسـتـه اسـت . بـديـهـى اسـت بـرخـى عـوامـل وجـه غـالب را بـه خـود اخـتصاص داده و نقش مضاعفى را در پيروزى انقلاب ايفا مى كـنند. به ديدگاه مقام معظم رهبرى ، انقلاب اسلامى مردم ايران به نيروى اتحاد، اسلام و اتـكـاى بـه خـدا و نـيـز قـدرت اراده و تـن دادن بـه فـداكـارى و مجاهدت پيروز شده است . بـرخـى از عوامل پيروزى انقلاب عبارتند از:
1 ـ مطابقت انقلاب اسلامى با سنتهاى الهى ،
2 ـ ايـمـان عـمـيـق ، آگاهانه و راسخ مردم به اسلام ناب ،
3 ـ تكيه بر مفهوم واقعى شعار الله اكبر،
4 ـ تـعـظـيـم شـعـائر الهى و اسلامى به ويژه عزادارى ها در محرم و صفر،
5 ـ روشـنـگـرى و فـداكـارى روحانيت اصيل و متعهد به عنوان جلودار نهضت .
در يك كلام مى توان رمز پيروزى انقلاب اسلامى را در ايمان و اعتقاد مردم به اسلام و نيز تسليم در برابر فرمان خدا و صبر و فداكارى و استقامت در مسير انقلاب جست وجو نمود.
اصول انقلاب اسلامى
نظر به اينكه انقلاب اسلامى زيربناى فعاليت خود را اسلام و قوانين خدا قرار داده است ، مـثـل خـود اسـلام داراى احـكـام ثـابـت و مـتـغـيـر بـوده و هـسـت . بـنـابـرايـن بـا تـكـيـه بـر اصـل تـوحـيـد مـى تـوان مـوارد زير را جزء اصول انقلاب به شمار آورد:
1 ـ پايبندى به اسلام و قرآن ،
2 ـ دفاع از محرومان و مستضعفان ،
3 ـ عدم گرايش به قدرتهاى شرقى و غربى ،
4 ـ تحقق عدالت اجتماعى ،
5 ـ تعليم و تربيت اسلامى ،
6 ـ نـفـى سـلطـه و حـاكـميت ظالمانه قدرت هاى زورگو،
7 ـ عدم خوف و هراس از تهديدات قدرتهاى مادى و اميدوارى به نصرت و امداد الهى ،
8 ـ تكريم انسان به معنى واگذارى حقيقى حق تصميم گيرى و تعيين سرنوشت به انسان ،
9 ـ فـراهـم سـازى راه كـمال جويى و تقرب انسان به خدا و جلوگيرى از منحصر و محدود سازى او در خواهشهاى جسمى و جنسى .
حـاصـل سخن اين كه همه مسائلى كه به عنوان مبانى انديشه سياسى اسلام به حساب مى آيند، در زمره اصول انقلاب اسلامى به شمار مى روند.
اركان انقلاب اسلامى
بـراى شـكـل گـيـرى هـر انـقـلابـى يـك عـنـصـر فـكـرى و دو عـامـل انـسـانـى مورد نياز است . عنصر فكرى همان ايدئولوژى و مكتبى است كه انقلاب بر پـايـه آن استوار مى گردد و عنصر انسانى نيز يكى مردمند و ديگرى رهبرى . هرگاه اين سـه عـنـصـر در كـنـار هـم قـرار گـيـرنـد و جـهـت گـيـرى يـكـسـان داشـتـه باشند، انقلاب شـكـل مـى گـيـرد. بـديـهـى اسـت هـر چـه قـوت ايـن سـه ركـن بـيـشـتـر بـاشـد، سـرعـت شكل گيرى و پيروزى انقلاب نيز بيشتر خواهد بود:
الف ـ مكتب
انقلاب اسلامى ايران بر پايه انديشه و جهان بينى اسلامى استوار است . تفسير انسان ،
تفسير تاريخ ، تحليل حـوادث حـال و گـذشـتـه و آيـنـده ، تفسير طبيعت ، تبيين همه علايقى كه انسان را با دنياى بـيـرون از وجود او، يعنى جهان ، اشياء و انسانها مرتبط مى كند و نيز فهم و درك آدمى از وجـود خـود و خـلاصـه هـمـه چـيزهايى كه نظام ارزشى جامعه را مى سازد و آن را بر اداره مـطـلوب خـود قـادر مـى سـازد، از ايـن جـهان بينى الهى ريشه و مايه مى گيرد و منشعب مى شـود.
نظر به اينكه دو برداشت انحرافى و متضاد از اسلام در جامعه وجود داشت ، كه يكى فهم كـوتـه نـظـرانـه ، تـعـصـب آمـيـز و مـتـحـجـّرانـه و ديـگـرى بـرداشـت مـتـجـددانـه و تـسـاهـل آمـيـز، رهبر انقلاب برداشت صحيح را با نام اسلام نـاب بـه جـامـعـه مـعرفى كرد و انقلاب را بر مبناى آن پيش برد. مقام معظم رهبرى در اين باره مى فرمايد:
در انـقـلاب اسـلامـى ، اسـلام كـتاب و سنت ، جايگزين اسلام خرافه و بدعت ؛ اسلام جهاد و شـهـادت ، جـايـگـزيـن اسـلام قـعـود و اسـارت و ذلت ؛ اسـلام تـعـبـد و تـعـقـل ، جـايـگـزيـن اسـلام التـقـاط و جـهـالت ؛ اسـلام دنـيـا و آخـرت ، جـايـگـزيـن اسلام دنياپرستى يا رهبانيت ؛ اسلام علم و معرفت ، جايگزين اسلام تحجّر و غفلت ؛ اسلام ديانت و سـيـاسـت ، جـايـگـزيـن اسـلام بـى بـنـد و بـارى و بـى تـفـاوتـى ؛ اسـلام قـيـام و عـمـل ، جـايـگـزيـن اسـلام بـى حـالى و افسردگى ؛ اسلام فرد و جامعه ، جايگزين اسلام تـشـريـفـاتـى و بـى خاصيت ؛ اسلام نجات بخش محرومين ، جايگزين اسلام بازيچه دست قدرت ها؛ و خلاصه اسلام ناب محمدى (ص ) جايگزين اسلام امريكايى گرديد.
اسـاسـى تـريـن مـبـنـاى جـهـان بـيـنـى الهـى و اسـلامـى ، اصـل تـوحـيـد بـه معنى اعتقاد به وجود خدا و قدرت غيبى او و حاكميت علم ، قدرت ، عزت ، جـلال ، جـمـال مطلق ، اراده و مشيّت او بر هستى ، است و همه امور ديگر به نحوى از انحاء به توحيد بـاز مـى گردند. يكى از نكات برجسته و قابل توجه در زمينه انقلاب اسلامى ايران اين بـود كـه ديـن اسـلام سـازنـده فـرهـنـگ ملّى شد و به همين جهت امورى نظير جهاد، شهادت ، پـيـروى از انـسـان بـاتـقـوا و عـادل ، بـيـزارى از ظـلم و ظـالم ، اتـحـاد و هـمـبـسـتـگـى ، تـوكـل بـه خـدا و... در مـتـن اين فرهنگ قرار گرفت و خميرمايه حركت انقلابى مردم شد و پيروزى را براى مردم به ارمغان آورد.
ب ـ رهبر
قدرت و قوت رهبرى در انقلاب اسلامى با اتكاى به اسلام ، ناشى از موقعيت دينى اوست كـه مـشـروط بـه بـرخـوردارى از ويـژگيهايى نظير فقاهت ، عدالت ، علم ، معرفت ، زهد، مـديـريـت ، شـجـاعت ، بينش سياسى و تدبير است ، بر خلاف انقلابهاى ديگر كه غالباً انـسـان هـايى به عنوان سياستمدار حرفه اى با تكيه بر زر و زور و تزوير در جايگاه رهـبـرى قـرار مـى گـيرند.
امـام راحـل بـا برخوردارى از همه ويژگيهاى مورد نياز براى رهبرى دينى و الهى ، سكانِ انقلاب اسلامى را به دست گرفت و هدايت پيامبرگونه خود را بر جهانيان آشكار ساخت . يكى از تفاوت هاى عمده ايشان با ديگر مصلحان تاريخ اسلام اين بود كه ضمن حضور در صـحـنـه ، اصـول مـكـتـب سـيـاسى خود را براى مردم تبيين نمود و آنان را به ايمان روشن بـيـنـانـه و آگـاهـانـه رسـانـد و پـس از اثـبـات حـقـانيت مكتب سياسى خود، تـوانـسـت مـلت ايـران را آرام آرام وارد مـيـدان مـبارزه كرده ، به همراهى اين اقيانوس عظيم پـرتـلاطـم ، انـقـلاب بـزرگ اسـلامـى را شكل دهد و در نتيجه آثار شوم تسلط قدرتهاى طاغوتى را در اين كشور برطرف و دنيا را متحول كند، به گونه اى كه حركت او با هيچ حـركـتـى از صـدر اسـلام تـا كـنون قابل مقايسه نيست .
ج ـ مردم
بـزرگ تـريـن اهـرم پـيـشـبـرد انـقـلاب اسـلامى ، حضور عظيم توده هاى ميليونى مردم در عـرصـه هـاى انـقـلاب بـود كه با ايمان نافذ و عميق از يك سو و معرفت و آگاهى بالا از سـوى ديـگـر، بـه نـداى رهـبـرشـان لبـيـك گـفـتـند و در پرتو هدايت هاى روشنگرانه و پـيـامـبـرگـونـه او، صـبـر و مقاومت و استقامت را پيشه خويش ساخته و عاقبت شهد گواراى پيروزى بر نظام سلطه را نوشيدند.
يـكـى از بـارزتـريـن ويـژگـى هـاى انـقلاب اسلامى كه در كمتر انقلابى نظير آن وجود داشـتـه اسـت ، مـردمى بودن آن است به گونه اى كه همه ملت ايران در شهر و روستا، از كـوچـك و بـزرگ ، زن و مـرد در آن مـشـاركـت داشتند. بر خلاف انقلاب هاى بزرگ دنيا كه طـبقات خاصى از جامعه در آن نقش آفرينى كردند. مـقـام مـعـظـم رهـبـرى در بـيان دليل اين كه مردم صاحبان اصلى نظام و انقلابند اينگونه مى فرمايد:
مـردم صـاحـبـان ايـن نظام هستند به چند دليل ؛ اولاً چون اسلام بيشترين حق را در اداره نظام هاى اجتماعى به مردم مى دهد و هر دستگاه حاكم را يك دستگاه خدمتگزار براى مردم مى داند. ثـانـيـاً چـون مـردم تـشـكيل دهندگان و به وجود آورندگان اين نظام بودند زيرا اين نظام مـبـتـنـى بـر يـك انـقـلاب بـود و آن انقلاب را مردم به وجود آوردند. ثالثاً چون دخالت و نـظـارت مـردم بـيـشـتـريـن تـضـمـيـن را براى حفظ اين نظام از انحراف مى كند.
مخالفان انقلاب اسلامى
يـكـى از سـنـت هـاى الهـى ايـن اسـت كـه هـر قـوم و گـروهـى اعـم از حـق يـا باطل نتيجه تلاش خود را خواهد ديد، يعنى مدد اوليه الهى پشت سر تلاش و اراده غير حق هـم وجـود دارد. قـرآن كـريـم مـى فـرمايد ((كلاً نمدّ هؤ لاء وهؤ لاء))(اسراء / 20). شاهدش ايـنـكـه در طـول تـاريخ وقتى طرفداران حق كناره گيرى ، بى طرفى و قعود را انتخاب كـردند، استكبار و طواغيت با بهره گيرى از اين سنت الهى بر دنيا حكمروايى داشته اند. ايـن امـر تـا زمـانـى تـداوم دارد كه جريان حق به معارضه با آنان برنخيزد. ولى وقتى جـريـان حـق قـيام كرد و با جريان طاغوتى به ستيز برخاست ، آنگاه سنّت ديگر خداوند حـاكـم شـده و بـا امـدادرسـانـى بـه جـريـان حـق ، او را حـتـى بـا كـمـى عـِدّه و عُدّه اش بر باطل عليرغم قدرت ظاهرى اش پيروز مى گرداند.
زمـانـى كـه انـقـلاب اسـلامى ايران به عنوان مظهر حق در دوران معاصر بر مبناى اسلام و قـرآن تـحـقـق يـافت ، طبيعى بود كه استكبار جهانى ، حاكميت اسلام را براى خود يك خطر جـدى بـدانـد و با انواع ترفندها و توطئه هاى استكبارى به مبارزه با آن برخيزد و همه نـيـرو و تـوان خـود را بـراى بـه شـكـسـت كـشـانـيدن آن بسيج نمايد. مقام معظم رهبرى مى فرمايد:
مـا بـا دنـيـاى اسـتـكـبار مواجهيم . همه آن سلطه هايى كه از احياء اسلام ناراحتند و رنج مى بـرنـد و هـمـه آن دولت هـا و قـدرت هـايى كه عظمت اسلام را به زيان خودشان مى بينند، امروز در مقابل اسلام ، صف آرايى كردند.
و نيز مى فرمايد:
مـلت ايـران در حـركـت خـود مـظـلوم اسـت . چـرا؟ بـراى اينكه ملت ايران اين مبارزه را براى تجاوز و تعدى به كسى يا تهديد به وجود نياورد، بلكه اين حركت عظيم را براى دفاع از حـق خـود و مـبـارزه با ديكتاتورى و سلطه خارجى انجام داد. هر ملت و انسانى حق دارد از آزادى و كـرامـت خـود دفـاع كـنـد و زنـدگـى اش را بـسازد. بنابر اين كسانى كه به ملت ايـران از طرق مختلف سياسى و غير سياسى حمله مى كنند، در واقع به ملت ايران ظلم مى كـنـنـد. چـون حـركت ملت ايران منافع زياده خواهانه و تجاوزگرانه آنها را تهديد كرده و آنها مى خواهند از ملت ايران انتقام بگيرند. پس حق با ملت ايران است .
بـا بـررسـى انـدك در تـاريـخ انـقـلاب اسـلامـى بـه روشنى درمى يابيم كه فشارها و سـرسـخـتـى هـاى خصمانه و عنودانه و نيز توطئه هاى كينه ورزانه و مغرضانه از سوى شرق و غرب و اروپا و ارتجاع با انواع شيوه ها و ابزار عليه آن سازماندهى و اجرا شده است . علاوه بر تحريم هـاى اقـتـصـادى ، تـوطـئه هـاى سياسى ، تحريك و حمايت از غائله هاى قومى و ده ها حركت تخريبى ، صدام را براى تحميل جنگ به ايران تشويق و حمايت كردند به گونه اى كه هـشـت سـال از بـهـتـريـن اوقـات ايـن مـلت را بـه نـفـع امـريـكـا مـشـغـول كـرد و ضـمن اينكه مجال بازسازى و كارهاى بزرگ بعد از انقلاب را از اين ملت گـرفـت ، خـسـارت هـاى زيـانـبـار و جـبران ناپذيرى را به هر دو ملت ايران و عراق وارد آورد.
يـكـى از حـركـتـهـاى اسـاسـى و زيـربـنـايـى اسـتـكـبـار كـه از اوّل انـقـلاب تـا به امروز با شدت و ضعف وجود داشته و از اين پس هم وجود خواهد داشت ، حمله به بنيانهاى فرهنگى و اعتقادى اين انقلاب است . آنان در صدد برآمدند خدشه فكرى و عـلمـى در مـبـانـى انـقـلاب نـظـيـر اسـلام نـاب ، تـلازم ديـن و سـيـاسـت ، اصـل انـقـلاب ، قـانـون اسـاسـى ، ولايـت فـقـيه و... وارد سازند و كوشيدند با تبليغات فـراوان و ايـجـاد جـنـگ روانـى ، فـتـنـه گـرى و شبهه افكنى كرده و زير چتر مسائلى از قـبـيـل حقوق بشر، دموكراسى ، مبارزه با تروريسم ، تهديد امنيت جهانى و بزرگ نمايى حـوادث كـوچـك ، آنـهـا را نـشـانه ضعف ، انحطاط و ناكارآمدى انقلاب قرار دهند تا در اراده پـولادين ملت ترديد ايجاد كرده ، حركت انقلابى آنان را متوقف كنند و سپس منحرف و آنگاه بـه شـكـسـت بـكـشـانـنـد. تـاءسـف آورتـر ايـنـكـه جـريـان هـايـى در داخـل كـشـور كـه از اوّل هـم بـا حـاكـمـيت دين خدا در ايران موافق نبودند، مجرى سياست هاى اسـتـكبار در كشور شدند. ولى به فضل خداوند بر اساس سنت الهى ، ملت حق طلب ايران توفنده تر از گذشته به راه خويش ادامه خواهد داد و پيروزى نهايى را در كام خود خواهد چشيد و انقلاب خود را نهادينه مى سازد. چنانكه رهبر معظم انقلاب مى فرمايد:
در دنياى اسلام ، امروز فكر انقلاب اسلامى ، حقوق انقلاب اسلامى ، منطق انقلاب اسلامى ، مـكـتـب سـيـاسـى و فـرهـنـگ انـقلاب اسلامى همين طور دارد نهادينه مى شود در ذهنها. هر چى باهاش مبارزه كرده اند نشده . انواع و اقسام مبارزه ها را خود شما شنيده ايد، گويندگان هم خـيـلى گفته اند. انواع و اقسام مبارزه ها را هم كرده اند نشده . از اين نگرانند ديگر؛ از اين بـه شـدت نـگـرانـند. مى خواهند اين را از پا دربياورند.
دستاوردهاى انقلاب
هـر پـديـده اجتماعى پس از به ثمر رسيدن ، دستاوردهايى را براى جامعه و حتى بشريت بـه ارمغان مى آورد. بديهى است ميزان و سطح دستاوردهاى هر پديده نيز به بزرگى و اهـمـيـت آن بـستگى دارد. انقلاب اسلامى ايران به مصداق آيه شريفه ((الم تر كيف ضرب الله مـثـلا كـلمـة طـيـبـة كـشـجـرة طـيـّبـة اصـلهـا ثـابت و فرعها فى السماء تؤ تى اكلها كل حين باذن ربها)) (ابراهيم / 24). كه مبتنى بر توحيد و تكريم انسان و عدالت اجتماعى اسـت ، دسـتـاوردهـاى فـراوانـى داشـتـه و دارد كـه يـكـى پـس از ديـگـرى آشـكـار خـواهـد شد. با يك نگاه مى توان دستاوردهاى انقلاب اسلامى ايران را در دو حوزه داخلى و خارجى مورد بررسى قرار داد.
الف ـ دستاوردهاى داخلى
مـهـم ترين دستاورد داخلى انقلاب اسلامى ، تشكيل حكومت دينى در قالب ((جمهورى اسلامى )) اسـت كـه بـهترين الگو را در عصر دين ستيزى ، فراروى جهانيان قرار داد. بخشى از دستاوردها و ثمرات ارزشمند آن عبارتند از:
1 ـ تبديل رهبرى دنيايى به رهبرى الهى با الگوى ولايت فقيه ،
2 ـ استخراج و ارائه الگوى مردم سالارى دينى و حكومت متكى به آراى مردم از متن تعاليم اسلام ،
3 ـ حـاكـمـيـت ارزشـهـاى دينى و معنوى در نظام حكومتى در عصر غلبه زر و زور بر ديگر ارزشـهـا،
4 ـ شكست طلسم جدايى مظاهر دين دارى و تجددخواهى و اثبات وحدت دين و تجدد به مفهوم دينى در قالب وحدت حوزه و دانشگاه ،
5 ـ قطع دست بيگانگان و چپاولگران و سلطه گران نامشروع از ايران و ملت و منابع و ثـروتـهـاى آن ،
6 ـ برچيدن بساط ارتجاع و روشنفكرى و دريدن طومار خيانت آنان ،
7 ـ نفى سلطه طاغوت و احياى استقلال ملت ايران ،
8 ـ نهادينه سازى استقلال و آزادى اسلامى در كشور ايران ،
9 ـ احـيـاى هـويـت مـلّى ـ اسـلامـى و حـيـات بـخـشـى بـه ملت ايران ،
10 ـ ايـجـاد اعـتـمـاد بـه نـفـس و خـودبـاورى در مـلت ايـران ،
11 ـ ايـجـاد جـراءت و جـسـارت در مـسـائل عـلمـى و شـكستن مرزهاى دانش ،
12 ـ پرورش استعدادها و ترويج روحيه خودآگاهى ،
13 ـ ايـجـاد انقلاب علمى و رشد و توسعه علم و فناورى در كشور،
14 ـ گـسـتـرش روحـيـه تـحـقـيـق و شـكـوفـايـى اسـتـعـدادهاى انسانى ،
15 ـ تـربـيـت انـسـان هـاى صـالح بـه عـنـوان فـتـح الفـتـوح انقلاب ،
16 ـ تـبـيـيـن و احـيـاى مـنـزلت و شـاءن زن مـسـلمـان ،
17 ـ ايـجـاد وحـدت شـيـعـه و سـنـّى .
ب ـ دستاوردهاى خارجى
انـقلاب اسلامى بسان زلزله اى بود كه پس از ايران امواجش همه كره خاكى را درنورديد و تـاءثـيـرات شـگـرفى را به جاى نهاد. پاره اى از دستاوردهاى خارجى انقلاب اسلامى عبارتند از:
1 ـ ابـطـال نـظـريـه هـاى مادى گرايانه و الحادى در تبيين و تفسير انقلاب ها،
2 ـ ارائه تـلقى و فكر جديد مبتنى بر توحيد و معنويت و تكريم انسان و عدالت اجتماعى به جهانيان ،
3 ـ اثبات امكان پذير بودن تشكيل جامعه اى مبتنى بر عدالت و معنويت ،
4 ـ احـيـاى امـيـد در دنـيـاى اسـلام و عـرب نـسـبـت بـه شكست پذيرى استكبار و صهيونيسم ،
5 ـ ايـجـاد پـويـايـى در مـلت ها و مشكل آفرينى براى استكبار جهانى ،
6 ـ دمـيـدن روحـيـه گـسـتـاخـى و جـسـارت بـه مـلت هاى منطقه براى ايستادگى و مقاومت در مـقـابـل قـدرتـهـاى بـزرگ ،
7 ـ قـوت يـابـى جـبـهـه حـق در برابر جبهه باطل ،
8 ـ تـغـيـيـر نـقـشـه سـيـاسـى جـهـان و ظـهور عصر خمينى ،
9 ـ بـيـدارى امـت اسلام و تلاش در جهت تعيين سرنوشت خويش و دفاع از اسلام ،
10 ـ ايـجـاد اعتماد به نفس در امت اسلامى براى حركت به سوى آينده اى روشن ،
11 ـ خلق فرهنگ روى آورى و تمسّك به اسلام و قرآن ،
12 ـ احـيـاى عـزّت اسـلامـى بـراى مـسـلمـيـن جـهـان ،
13 ـ تـغـيـيـر معادلات قدرت در خاورميانه و جهان ،
14 ـ ارائه الگـوى مـبـارزه بـه جـنـبـش هـاى آزادى بخش در جهان .
آسيب ها و تهديدات انقلاب اسلامى
هـيـچ پـديـده اى در نـظـام هـسـتى از قواعد و سنّت هاى الهى مستثنى نيست . هر انقلابى به عنوان پديده اجتماعى نيز مشمول اين قواعد خواهد بود. يكى از سنّت هاى الهى اين است كه هـر پـديـده اى در مـعـرض آسـيـب و تـهـديـد قـرار گـيـرد. مـنـظـور از آسـيـب ، عـوامـل درونـى پـديـده اسـت كـه آن را بـه سـوى نـابـودى و اضـمـحـلال سـوق مـى دهـد. تـهـديـد هـم فـشـارهـايـى اسـت كـه از سـوى عـنـصـر يـا عـامـل خارج از پديده به آن تحميل شده ، باعث فتور و سقوطش مى گردد. شناخت آسيب ها و تهديدات هر پديده و اقدام در جهت پيشگيرى از بروز آنها، زمينه بقاى آن پديده را فراهم مى آورد.
از مـنـظـر قـرآن كـريـم ، تـحـولات اجتماعى و دگرگونى هايى كه در زندگى بشر به شـكـل انـقـلاب هـا، تـكـامـل هـا، انـحـطـاطـهـا، شـكـسـت هـا و پـيـروزى هـا رخ مـى دهـد، مـشـمـول قـواعـد و مـقـررات تـكـويـنـى بـه عـنـوان ضـوابـط تـحـول تـاريـخ هـسـتـنـد. قـاعـده طـبـيـعـت و تـاريـخ و تـكـويـن الهـى ايـن نـيـست كه خداى مـتـعـال نـعـمتى را كه به يك ملت يا جمعى از انسان ها عطا فرموده ، تغيير دهد، مگر اينكه آنها وضع خودشان را دگرگون سازند. بـديـن روى اگـر مـلت يـا جـامـعـه انـقـلابـى بـر اصول اساسى خويش پايدار باشد، نه آسيبى بروز خواهد كرد و نه تهديدى مى تواند او را از پـاى درآورد. بـا ايـن نـگـاه ، تـغـيـيـر در آنـچـه كـه بـاعـث شـكـل گـيـرى ، پـيـروزى و ادامـه حـركـت انـقـلاب شـد، عـامـل آسـيـب زاى انـقلاب است . و از آنجا كه استكبار جهانى ، منافع و مطامع خود را از دست رفـتـه مـى بـيـنـد و نـاخـرسـنـد از چـنـيـن وضـعـيـت اسـت ، بـزرگ تـريـن عامل تهديد به شمار مى رود.
بـراى پـيـشـگـيـرى از بـروز آسـيب ها و نيز بى اثر ساختن تهديدات دشمن اقدامات زير ضرورى مى نمايد.
1 ـ تـقـويت و تعميق فرهنگ اسلام ناب و محكم سازى پايه هاى اعتقادى مردم ،
2 ـ تـبيين ، ترويج و پاى بندى به فلسفه و مكتب سياسى امام خمينى (ره )،
3 ـ تـبـيـين علمى اصول و مبانى انقلاب و نظام اسلامى و حفظ هويت ملّى ،
4 ـ حـفـظ وحـدت و اتـحـاد مـلّى به ويژه وحدت شيعه و سنّى .
رمز تداوم انقلاب اسلامى
بقا و تداوم انقلاب مهم تر و حتى مشكل تر از حدوث انقلاب است . تداوم هر انقلابى بسته به شرايط و قواعدى است كه بقاى آن را تضمين مى كند. فلاسفه قاعده اى دارند كه مى گـويـنـد ((عـلت مـُبـقـيـه شـى ء، هـمـان عـلت مـوجـده آن اسـت )) يـعـنـى اگـر عوامل پديدآورنده هر حادثه ، همچنان پايدار باشند موجب تداوم حيات آن حادثه خواهند شد. بـنـابـرايـن آنـچـه بـاعـث پـيـدايـش و پـيـروزى انـقـلاب گـرديـد، عـامـل بـقـاى آن نـيـز بـه شـمـار مـى رود. بـرخـى از عوامل پويايى انقلاب اسلامى را مى توان در امور زير دانست .
1 ـ حـفـظ جـهـت گـيـرى الهـى انـقـلاب اسـلامـى ،
2 ـ درك و فـهم صحيح از اسلام و پاى بندى به شعار اسلام خواهى ،
3 ـ شـنـاخـت اصل مترقى ولايت فقيه و التزام به تبعيت از آن ،
4 ـ حـضـور مـردم در صـحـنـه و مـراقـبـت از جـهت گيرى صحيح انقلاب ،
5 ـ ايـمـان و عـمـل صـالح و اسـتـقـرار و گسترش اخلاق اسلامى به ويژه در بين مسئولين ،
6 ـ زنـده نـگـه داشـتـن ارزش هـاى انـقلاب نظير؛ تقوى ، زهد، جهاد، شهادت ، ايثار، صفا، مـروت و... ،
7 ـ اخـلاص ، صـبـر، اسـتقامت ، مقاومت و ايثار در مسير حركت به سوى اهداف نهايى انقلاب ،
8 ـ حـفظ اتحاد و يكپارچگى ملت و جلوگيرى از بروز تفرقه .
9 ـ تـسليم ناپذيرى در برابر دشمن .
10 ـ بـارور نـمودن نسل جديد و پرورش آنها با هويت صحيح .
خلاصه و نتيجه
انـقـلاب اسـلامـى يـك تـفـسـيـر الهـى و اسـلامـى بـه مـعـنـى تـحول اخلاقى ، فرهنگى و اعتقادى است كه جامعه با يك چرخش 180 درجه اى ، ارزشهاى مـادى بـرآمـده از فـرهـنـگ الحـادى و اسـتـبدادى مسلط بر جامعه را يكسره به كنارى نهاده و ارزشـهـاى مـتـكـى بـر فـرهـنگ توحيدى را با همه لوازمش برمى گزيند و با يك انضباط والاى انقلابى ضمن تخريب بناى كهنه و پوسيده گذشته به نوسازى جامعه مبادرت مى ورزد.
انـقـلاب اسـلامى ايران يك ضرورت طبيعى و تاريخى براساس سنّت هاى الهى بود كه به عنوان مظهر و نماد حق در دوران معاصر جلوه گر شد. مؤ منان خالص و راستين با بهره گـيـرى از سـنـت امداد و نصرت الهى ، در عصر غربت دين و غرق دنيا در مادى گرى ، به يـارى ديـن خـدا بـرخـاسـتـند و به مثابه زلزله در جغرافياى طبيعى انسان ها، انرژى هاى مـتـراكـم در وجـود خـود را انـفـجـار گـونـه آزاد سـاخـته و تشعشات نور حق را بر جهانيان تاباندند.
بـا ظـهـور مـعـجـزه انـقلاب اسلامى علاوه بر اثبات توانايى و كارآمدى دين در اداره حيات اجـتماعى بشر، يك تجربه ملموس و طرح عملى براى اداره زندگى بشر برمبناى عدالت و مـعـنويت فراروى بشريت قرار گرفت و الگوى بعثت انبياء، ديگر بار با پيام معنويت بـه تـحـقـق پـيوست . شعار خروج انسان از يوغ بردگى و بندگى طاغوت ها و رستن از ذلت و خـوارى و روى آوردن بـه عـبـوديـت خـدا و رستگارى و برآشفتن عليه همه بدى ها و كـژى هـا، جـذابـيت ويژه پيدا كرد و بشر سرگشته تمدن ماشينى ، گمشده خود در تاءمين نيازهاى برتر و والاتر را در مكتب اسلام و جهانبينى توحيدى يافت .
آرمـان هـا و اهـداف انـقـلاب اسـلامـى امـورى نـظـيـر عدالت خواهى اسلامى ، تزكيه انسان ، دسـتـيـابـى بـه حـيـات طـيـبـه ، حـاكـمـيـت ديـن اسـلام در زنـدگـى ، استقلال ، آزادى و... است كه پس از مطرح شدن ، علاوه بر پذيرش از سوى جامعه ايران ، مـقـبـوليـت بـشـرى نـيـز پـيـدا كرد و امت اسلامى راه دستيابى به مجد و عظمت خويش را در بازگشت به اسلام ناب و تمسك به قوانين مترقى آن دانست .
رمز و راز پيروزى انقلاب اسلامى با كمى عِدّه و عُدّه اش بر طاغوت و نظام سلطه با همه قـدرت ظاهرى اش را تنها بايد در ايمان خالص و آگاهانه ملت رشيد ايران و نيز حضور در صـحنه و صبر و استقامت و فداكارى آنان دانست كه با پيروى بى چون و چرا از هدايت هـاى روشـنـگـرانـه و پـيـامـبرگونه رهبر الهى و دينى خويش امام خمينى (ره )، قدم در راه مـبارزه نهادند و لحظه اى در جهت و مسير دستيابى به اهداف متعالى انقلاب ترديد، توقف و كـوتـاهـى نـكـردنـد و سـرانجام شاهد دل آراى استقلال و آزادى را در آغوش كشيده و شهد گواراى پيروزى را به كام خود چشيدند.
اسـتـكـبـار جـهـانـى كه با پيروزى انقلاب ، همه منافع و مطامع مادى خود را از دست رفته يـافـت ، از هـمـان آغـاز بـه فـتـنـه گـرى و تـوطـئه پـرداخـت تـا بـه خـيـال بـاطـل خـويـش بـتـوانـد آن را مـتـوقـف ، مـنـحـرف و در نـتـيـجـه بـه شـكـست بكشاند، غـافـل از آنكه در تقابل و تعارض حق و باطل ، براساس الهى ، غلبه و پيروزى جريان حـق بـر جـريـان بـاطـل حـتـمـى و تـخـلف نـاپـذيـر اسـت . بـه هـمـيـن دليل هر چه بيشتر به مقابله برخاستند كمتر نتيجه گرفتند و حاصلى جز سرشكستگى ، آبـروريـزى ، نـفـرت جـهانى و شكست ابهّت پوشالى نصيبشان نگشت و انقلاب اسلامى ايـران بـا دسـتاوردهاى گرانبهاى داخلى و خارجى ، توفنده و بى مهابا به حركت خويش ادامـه داد بـه گـونـه اى كـه بـاعـث بـيـدارى امـت اسـلامـى شـد و الگـوى بـى بديل مبارزه با استكبار و سلطه براى نهضتهاى رهايى بخش قرار گرفت .
انـقـلاب اسـلامـى مـثـل هـر پـديـده اجتماعى ديگر در معرض آسيب ها و تهديدات قرار دارد و انقلاب�
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 393]
-
گوناگون
پربازدیدترینها