واضح آرشیو وب فارسی:سایت رسیک: تیمهایی که در یک تورنمنت سنگین بوی موفقیت میدهند؛به ندرت از ابتدا تا انتهای تورنمنت حرکت «خطی» دارند. برای موفقیت در جام ملتها یا جام جهانی،باید روحیه خودانتقادی داشت. در این صورت در طول تورنمنت به جای حفظ شرایط،دنبال پیشرفت و بازسازی میرویم
افشین قطبی در چینش تیم،«احتیاط عقلانی» به خرج داد. یکی از دو مدافع کناریاش(نصرتی) را «بلندزن» و تقریبا ایستا انتخاب کرد. با توجه به حضور حاجصفی کوتاه قامت و نفوذی در خط دفاع،این تصمیم قطبی تعادل را «روی کاغذ» برای ایران برقرار کرد. در اجرا اما تیم قطبی مشکل گرامری داشت.
2- حاجصفی در حرکات طولی،اورلپ زدن و ارسالها از نصرتی بهتر است. چینش تیم ملی روی کاغذ خبر از این میداد که قرار است ایران از سمت چپ حملاتش را شروع کند؛حاجصفی بالا برود،بین مبعلی و تیموریان،یک نفر به سمت چپ متمایل شود،آن وقت شجاعی یا با حفظ توپ منتظر رسیدن حاجصفی شود و توپ را برای ارسال از کناره به او بسپارد یا با توجه به اینکه راست پاست،از چپ به عرض بزند یا اریب به قلب دفاع عراق. این بهترین فرم حمله برای ایران،با توجه به دارائیاش،برگرفته از چیدمانش بود.
3-در عمل اما این اتفاق رخ نداد و بدترین فرم طراحی حمله را در فاز اجرا دیدیم: تا پایان نیمه اول،برای طراحی حمله توپ را به غلام رضائی در سمت راست،نزدیک به محوطه جریمه عراق میدادند.نه نصرتی بالا میرفت تا اورلپ بزند،نه آندو اینترلپ برای رضائی میزد و نه از بین غلامی و شجاعی،یک نفر به رضائی نزدیک میشد.نتیجه این بود که رضائی،بازیکن راست پای توپ نگه دار اما ضعیف در دریبلزنی،هوشمندانه مقابل دو و گاهی سه دفاع کننده عراقی،اوت دستی از آنها میگرفت تا بعد حاج صفی از دفاع چپ به سمت راست و نزدیک باکس جریمه عراق بیاید و اوت دستی بیاندازد.
4-نخستین اورلپ کارساز حاجصفی روی دست سپر راست ایران،در دقیقه 70 بود.در آن صحنه خلعتبری توپ را نگه داشت،حاج صفی از راه رسید،پاس خوبی از خلعتبری گرفت و توپ را ارسال کرد روی منطقه یازده. در واقع تعویض خلعتبری چرخ طراحی ایران را روغنکاری کرد.
5- سلیقه افشین قطبی در فاز حمله این است که یکی از دو مدافع کناری آزاد شوند، بالا بروند و پاس کلیدی نیز از کنارهها صادر شود. او اغلب ترجیح میدهد با عقب نشاندن حریف،حمله متمرکز خود را به خصوص از مناطق کناری(7 و 9 و 10 و 12) طراحی کند. این موضوع محل ایراد بر قطبی نیست. در فوتبال امروز و در سیستمهای چهاردفاع خطی،فضاهای کناری آزادتر از عمق هستند. فرگوسن و هیدینک هم اغلب به طراحی از کنارهها تمایل دارند. ایده اما در فاز اجرا باید دربیاید. در بارسا دنی آلوز از خط دفاع جدا میشود،آبیدال اغلب میماند تا به همراه پیکه و پویول عرض خط دفاع را بپوشانند. مسی راست پا با اورلپ آلوز،فرصت حرکت در عرض یا عمق را پیدا میکند. مدافع راست قطبی نصرتی است که نمیتواند و احتمالا براساس دستور قطبی، نباید زیاد بالا برود. سپر راست خط سوم ایران نیز راست پا است. پس حاجصفی به کمک سپر راست پا(خلعتبری یا شجاعی) در سمت چپ زوج تهاجمی بهتری میسازند. ایده قطبی مناسب است و حالا باید در اجرا بهتر شویم. جدا شدن یکی از دو مدافع کناری در فاز حمله،باعث میشود در خط میانی عرض بیشتری بگیریم،برای حفظ توپ،فرصت و گزینههای بیشتری پیدا کنیم و به سازمان دفاعی حریف نیز عرض بدهیم.
6- تیمهایی که در یک تورنمنت سنگین بوی موفقیت میدهند؛به ندرت از ابتدا تا انتهای تورنمنت حرکت «خطی» دارند. برای موفقیت در جام ملتها یا جام جهانی،باید روحیه خودانتقادی داشت. در این صورت در طول تورنمنت به جای حفظ شرایط،دنبال پیشرفت و بازسازی میرویم. پیشرفت و بازسازی در جریان تورنمنت دو مزیت مهم دارد.اول حفظ طراوت تیم و دوم خراب کردن محاسبات حریفان. ایران این «چشمانداز» را دارد که با برطرف کردن مشکل گرامری خود در فاز حمله و تنوع بخشیدن به فرم حملاتش،تا مراحل پایانی پیش برود.
7-فرض کنید به استرالیا بخوریم: بلندزنترین تیم تورنمنت را نمیتوان تنها با کاشتههای مبعلی تحت تاثیر قرار داد. قطبی این را خوب میداند.پس از حالا باید به بازسازی تیمی که دارای پتانسیل پیشرفت و موفقیت است،فکر کنیم. قطبی خودش میداند در نیمه اول چقدر تیمش در فاز حمله «گنگ» بوده و در صحنه گل: «یک پاس شوکآور تیموریان به رضائی،درحالی که دفاع عراق داشت بالا میآمد تا استقرار دوباره پیدا کند،معیار طراحی مناسب نیست.» اگر یکی از مدافعان کناری بالا نیاید، 6 مهره ایران در خط میانی و حمله آنقدر دینامیسم بازی بدون توپ و جابجائیشان در عرض و طول زمین حریف مناسب نیست که بتوانند حملات زهرداری طراحی کنند. مثلا چند بار شجاعی را نزدیک به رضائی در راست یا غلامی را در چپ یا راست برای برتری عددی دادن در منطقه گردش توپ دیدید؟ پس از زاویهای دیگر: «ما باید یکی از دو مدافع کناری را بالا بیاوریم تا فضای بیشتری برای تغییرات هندسی مهاجمان خود که علاقه به تغییر جا نشان نمیدهند،ایجاد کنیم.»
8-قطبی در همان نیمه اول خسرو حیدری را برای گرم کردن بلند کرده بود.چرا؟ چون پیش از همه متوجه ضعف طراحی حملات ایران شده بود. او به این گزینه فکر میکرد که حیدری را جای حاجصفی به زمین بفرستد،بعد نصرتی را به دفاع چپ منتقل کند و حیدری به عنوان دفاع راست اجازه نفوذ پیدا کند تا غلام رضائی تنها نماند. ایده عاقلانهای که البته پس از گل تساوی ایران،طبیعی بود قطبی از اجرایش دست بکشد. ما در خط سوم و چهارم یک بازیکن چپ پا هم نداریم. پس بهترین ایده برای کنارهها میتواند عقب ماندن نصرتی به عنوان دفاع راست،جدا شدن حاجصفی از دفاع چپ و زوجسازیاش با سپر راست پا در جناح چپ باشد. یعنی با خلعتبری یا شجاعی. اگر خسرو حیدری در راست قرار بگیرد،طراحی از این جناح با توجه به راست پا بودن رضائی چندان «متنوع» و درنتیجه بازده نخواهد بود.
9-پس: ایده مناسب قطبی،باید در اجرا آشکار شود. هیچ تیمی تنها با کاشته نتوانسته تورنمنتی متمرکز و پرفشار را ببرد. طراحی حملات ایران از کنارهها باید در جلسات تمرینی دربیاید و بعد در جریان مسابقه،نشان دهیم که در کنار قدرت روحی و فنی،روحیه خودانتقادی داشتهایم،به فکر پیشرفت در جریان تورنمت بودهایم و بازی به بازی میتوانیم به سمت تکامل حرکت کنیم.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت رسیک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 200]