تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 16 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):يك حديث بفهمى بهتر است از آن كه هزار حديث [نفهميده] نقل كنى.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1826578832




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

جلوه‌هايي از هنر تصويرآفريني در قرآن


واضح آرشیو وب فارسی:اطلاعات: جلوه‌هايي از هنر تصويرآفريني در قرآن


اشاره: يكي از جلوه‌هاي زيبا و باشكوه قرآن كه در سرتاسر اين كتاب آسماني نمودي آشكار و چشمگير دارد، تصاوير زنده و بديعي است كه به وسيله الفاظ و تعابيري چند خلق شده است و صحنه‌هاي شگفت و جذابي در پيش‌روي بيننده قرار مي‌دهد. قرآن شامل الفاظ معمولي و بي‌روح نيست، بلكه به معاني و مفاهيم، روح و حيات بخشيده و معاني انتزاعي و موضوعات معنوي و ذهني و حالات نفساني را به صورت زنده و پويا مجسم نموده، از اين طريق معارف بلند و ژرف خود را در سطح فهم بشر تنزل بخشيده است.‌در اين نوشتار برخي از جلوه‌هاي بديع اين هنر قرآني از نظر مي‌گذرد.

***

رسالت هنر و فنون هنري آن است در اشياي روح دميده و آنها را به صورت زنده و پويا ترسيم نمايد، تا در روح و فكر بشر تأثيرگذار باشد. مي‌گويد: . براين اساس نويسنده و شاعر موفق كسي است كه روحي تازه در كالبد الفاظ بدمد و جامه حيات براشيا و جمادات بپوشاند و سيمايي پرفروغ از طبيعت و هستي در برابر چشم مخاطبان خود به نمايش بگذارد، و به عبارتي از طريق كلمات به نقاشي بپردازد.

گفته است: .

از جمله روشهايي كه به معاني، ‌حيات و عمق مي‌بخشد و آنها را براي انسان شيرين و جذاب مي‌نمايد، و مجسم نمودن آنها به شيوه‌هايي گوناگون است،‌كه ادبا و شعرا هركدام به گونه‌اي تلاش داشته و دارند با ترسيم و توصيف زنده معاني،‌ دريچه‌اي نو پيش روي مخاطب بگشايند و عالمي ديدني و بديع را ماوراي اين الفاظ عادي به وي بنمايانند، كه ميزان موفقيت آنها در اين عرصه قطعاً يكسان نبوده و نيست.

تعريف تصوير

در لغت به معناي صورت و شكل قرار دادن براي چيزي، يا نقش كردن و رسم نمودن چيزي است. اما اين واژه به معناي اصطلاحي آن در ادبيات، با تعاريف گوناگوني مواجه گرديده است. از جمله در تعريف آن گفته‌اند: نيز گفته‌اند: و نيز گفته شده است: و از نظر برخي از صاحب‌نظران: .

در يك جمع‌بندي نهايي از تعاريف ياد شده مي‌توان گفت: تصوير، بهره‌گيري از كلمات و جملات، با نظمي دقيق و به شيوه‌اي لطيف و هنري است به گونه‌اي كه يك معنا و مفهوم خاص را در قالب حقيقي زنده و مجسم ارائه دهد و ضمن برانگيختن خيال واحساسات مخاطب فكر و پيام خاصي را نيز به وي منتقل نمايد. به تعبير ساده و موجز: .

اين تعاريف و ساير تعابير ديگري كه در اين باره شده، نشانگر آن است كه در اصطلاح ادبي با آنچه امروزه از اين مفهوم در اذهان تداعي مي‌شود يعني: عكس و فيلم و نقاشي و مانند آن تفاوت دارد، چرا كه ابزار تصويرگري در بحث ما همان الفاظ و عبارات هستند و نه قلم و رنگ و عكس. هر چند الفاظ گاه به تنهايي چنان نقش سحرآميزي ايفا مي‌كنند كه انسان در مواجهه با آنها بجاي آن كه شنونده باشد، گويي بيننده صحنه‌هايي زنده و مصور است كه اوج اين هنر را مي‌توان در كلام آسماني قرآن سراغ‌‌‌گرفت.

3. تصويرگري در قرآن‌

يكي از جلوه‌هاي زيبا و باشكوه قرآن اين است كه از تمامي روشها و ابزارها براي حيات بخشيدن به مفاهيم و حقايق بهره مي‌جويد و به الفاظ، روح و طراوت مي‌بخشد؛ همچنان كه يك هنرمند از دل قطعه سنگي خاموش و بي‌حركت يا از الواري جامد و بي‌شكل، تصوير انسان يا موجود ديگري را مي‌تراشد و به آن مفهوم مي‌بخشد، قرآن نيز از كلماتي ظاهراً ساده و بي‌جان،‌ تصاويري زيبا و بديع خلق مي‌كند و در دل‌ها و افكار موجي از احساس و حركت مي‌آفريند.

ابزارهايي كه به وسيله آن مفاهيم ذهني و حالات دروني در قرآن به تصوير كشيده مي‌شود و يا حوادث گذشته و نمونه‌هاي انساني مجسم مي‌گردد، تنها و تنها همين الفاظ جامد و واژه‌هاي بي‌جان است. نه رنگي در كار است تا توصيف‌گر چيزي باشد و نه شخصي وجود دارد تا نقالي و گزارش‌گري نمايد. هرچه هست همين الفاظ است و بس. همين امر خود به خوبي پرده از رخساره زيباي اعجاز قرآن برمي‌دارد.

از آنجا كه قرآن به زبان بشر نازل شده و فهم همگاني بشر نيز از لايه محسوسات و امور مادي و طبيعي فراتر نمي‌رود، از همين قرآن بسياري از حقايق و معارف خود را در همين قالب عرضه داشته و معاني مجرد و عقلي را به صورت نمادهايي محسوس و مادي براي انسان‌ها مجسم نموده است.

قرآن با اين اسلوب بديع، معارف بلند و ژرف خود را در سطح فهم بشر تنزل بخشيده و با ترسيم دقيق حقايق در تصاوير و صحنه‌هايي زنده، معقول را محسوس، مخفي را آشكار، غايب را حاضر، دور را نزديك و مبهم را روشن ساخته است.

.

اين هنري است كه قرآن به وسيله آن تمامي موجودات و مظاهر عالم هستي را به صورت زنده و پويا ترسيم نموده و قلم تعابير آن هيچ جمادي را لمس ننموده مگر آن كه در آن حيات دميده و به هيچ موجود بي‌جان و بي‌تحركي اشاره ننموده مگر آن كه به آن حركت و پويايي بخشيده، تو گويي تمامي عالم در تابلوهاي ترسيم شده قرآن زنده‌اند و پديده‌هاي هستي همگي در حركت و جنبش‌اند و از سكون و ركود خبري نيست.

قرآن با يك رشته الفاظ مجرد و عادي، صحنه‌هايي را به تصوير كشيده كه گاه قلم نقاشي و دوربين عكاسي و فيلم و تمامي فنون ادبي و هنري از خلق همانند آن عاجزند و از هماوردي با آن باز مي‌مانند، چرا كه تصوير هنري در قرآن تصويري است آميخته با رنگ و جنبش و موسيقي و زنگ كلمات و نغمه عبارات و سجع جملات به گونه‌اي كه ديده و گوش و حس و خيال و هوش و وجدان را از خود آكنده مي‌سازد.

اين تصوير از رنگ‌هاي مجرد و خطوط بي روح انتزاع نشده بلكه تصويري است گويا و زنده كه ابعاد و مسافات، از راه مشاعر و وجدانيات در آن اندازه‌گيري مي‌شود و معاني بدين صورت در نفوس آدميان با مناظري از طبيعت كه خلعت حيات برتن پوشيده‌اند اثر مي‌گذارند>.

از آنچه گفته شد مي‌توان دريافت تصوير هنري در قرآن تنها به دايره محدود فنون بلاغي همچون تشبيه و استعاره و مجاز و مانند آنها خلاصه نمي شود، بلكه تصاوير قرآني از عناصري گوناگون همچون نغمه كلمات و موسيقي جملات، توصيفات دقيق، ‌محاوره و گفتگو، تقابل و رويارويي صحنه‌ها و مانند آن تركيب‌يافته، كه چشم و گوش انسان را از صحنه‌ها و نغمه‌هاي روح‌پرور خود پر مي‌سازند، و حس و خيال آدمي را برمي‌انگيزاند و فكر و انديشه بشر را به تكاپو وامي‌دارند.‌

همچنين معلوم مي‌شود ترسيم‌ها و تصويرهاي قرآني تنها براي زينت بخشيدن به كلام به كار نرفته، بلكه گاه مضمون يك امر و حقيقت آن، جز با تصويرگري نمود پيدا نمي‌كند و به همين دليل است كه مي‌توان آن را مناسب‌ترين روش در آشكار نمودن مقصود و تأثيرگذاري‌‌‌برمخاطب دانست.

زمخشري مي‌گويد: .روش تصويرگرايي در قرآن يك اسلوب تفنني و محدود نيست كه به طور جسته و گريخته و تصادفي در چند جايي از قرآن به كار رفته باشد، بلكه اين شيوه يك قانون كلي و روش شايع در قرآن است كه به اعتقاد برخي محققان از نظر كمي، سه‌چهارم قرآن را دربرمي‌گيرد( سيدقطب، همان، 33 و 216) و آن را به حق مي‌توان از جلوه‌هاي آشكار معجزات قرآني قلمداد نمود.

4. اقسام تصويرآفريني در قرآن‌

تصوير در قرآن برچند پايه استوار است:

الف - تجسيم‌

در اصطلاح به معناي صورت جسماني دادن به امور معنوي و غيرمادي است. يا به عبارت ديگر امور مجرده را به صورت مادي و محسوس و ملموس شناساندن و لباس مادي براندام آنها پوشاندن است.

لازم به ذكر است مقصود ما از مجسم نمودن امور روحي و معنوي در اينجا، مفهوم هنري آن است و نه مفهوم ديني آن. چرا كه اسلام برپايه اصل (منزه شمردن خدا از صفات جسماني) و (مجرد دانستن خدا و ساير مجردات از قيود و صفات مادي و جسماني) استوار گرديده است.

قرآن در بيان بسياري از حقايق ديني و حالات و روحيات انسان‌ها و آشكار ساختن امور روحي و معنوي، از استفاده نموده و آنها را با لباس فاخر هنري در پيش روي ما به نمايش گذاشته است كه در اينجا به ذكر نمونه‌هايي از آن بسنده مي‌كنيم:

‌1. تجسم بخشيدن به حقايق ديني‌

بي‌ترديد نخستين مشكلي كه اسلام در ابتدا با آن مواجه بود، مسأله كساني بود كه و يگانگي خدا را انكار مي‌نمودند و چنان در وادي شرك و وثنيت به گمراهي افتاده بودند كه مسأله براي آنها يكي از عجايب و شگفتي‌ها به شمار مي‌آمد!

جالب آن كه قرآن بر سر اين مسأله به ظاهر شگفت با آن‌ها با ساده‌ترين دلايل به احتجاج پرداخت و بي آن كه آن‌ها را در پيچ و خم مباحث كلامي و جدال‌هاي ذهني گرفتار سازد با ارائه استدلال‌هاي روشن و قابل فهم گره ذهني آنها را در اين باره گشود.

نمونه‌اي از اين استدلال‌ها كه در قالب تصويري بديع ارائه شده اين است كه: (الانبياء، 22) و يا اين تعبير لطيف كه: (المؤمنون، 91)قرآن تصويري ديدني در اين آيه به نمايش گذارده، تصويري كه نشان مي‌دهد هر خدايي (در صورت تعدد خدايان)‌ دست‌آفريده‌هاي خود را گرفته‌اند و به سويي مي‌برند.

اما به كجا؟ نمي‌دانيم. فقط مي‌توانيم تصور كنيم كه چقدر مضحك است تصوير خداياني كه با مخلوقات خود هركدام در گوشه‌اي پراكنده‌اند و عالمي متشتت و پرخلل را رقم مي‌زنند.‌




 شنبه 19 مرداد 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: اطلاعات]
[مشاهده در: www.ettelaat.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 273]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن