واضح آرشیو وب فارسی:خبرگزاري قرآني ايران: تفسير علمي قرآن كريم/ 74پاپلي يزدي:دانشگاه اسلامي بايد نظريه و فلسفهاش اسلامي باشد
گروه انديشه: اگر دانشگاههاي ما بخواهند دانشگاه اسلامي شوند، بايد نظريه و فلسفه آنها اسلامي شود و اگر اين نظريهها و تئوريها بومي و ديني نشوند، هر كاري انجام دهيم، دانشگاههاي ما ديني نخواهند شد.
به گزارش خبرگزاري قرآني ايران (ايكنا)، دكتر «محمدحسين پاپلي يزدي»، جغرافيدان و استاد سابق دانشگاههاي سوربن پاريس، فردوسي مشهد و تربيت مدرس تهران و رئيس پژوهشكده اميركبير مشهد، در مورد ويژگيهاي «اطلس قرآن مجيد»، ضمن بيان مطلب فوق گفت: رابطه قرآن با علوم روز رابطه بسيار تنگاتنگي است. بسياري از آيات قرآن را ميتوان به كمك مسائل امروز تفسير كرد، بدون اينكه تفسير به رآي باشد و با كمك علوم روز ميتوان تفاسير خوب و درستي ارائه داد.
وي افزود: منتها بايد اين تفسير به روز باشد؛ يعني بايد با كلمات روز آنرا تفسير و به تدريج به قانون تبديل و اجرا كرد. هر چند قوانيني كه اكنون در جمهوري اسلامي وجود دارد توسط شوراي نگهبان كنترل شده است، منتها بيشتر از اين هم ميشود قوانين علمي يا اجرايي را از قرآن و سنت استخراج كرد.
نويسنده كتاب «فرهنگ آباديها و مكانهاي مذهبي» تأكيد كرد: اولين خشت و بناي هر امري نظريه و فلسفهاش است. اگر دانشگاههاي ما بخواهند دانشگاه اسلامي شوند، بايد نظريه و فلسفه آنها اسلامي شود. اگر اين نظريهها و تئوريها بومي و ديني نشوند، هر كاري انجام دهيم، دانشگاههاي ما ديني نخواهند شد.
پاپلي يزدي اذعان كرد: نظريه هم كاري نيست كه در مدتي كوتاه حاصل شود، مثلا سير تاريخي همين نظريه ولايت فقيه كه مهمترين و عمليترين نظريهاي است كه علوم انساني در صد سال اخير مطرح كرده و به قدرت هم رسيده است را نگاه كنيد. بالاخره هدف هر نظريهاي اين است كه اجرا شود. در ابتدا دانشمنداني مانند «نراقي» و «نائيني» مطالبي را بيان كردند و پس از آنها حضرت امام خميني(ره) و ديگران آن را گسترش دادند و در حوزهها عدهاي آنرا ياد گرفتند و باور كردند؛ يعني از دانستن به فهميدن و باور شدن رسيدند.
استاد سابق دانشگاه فردوسي گفت: دانشگاههاي ما اكثرا ميدانند، ولي باور ندارند. فرق حوزه و دانشگاه اين است كه در حوزه، طلبهها هم ميدانند و هم باور و يقين دارند. در دانشگاه، دانشجو فقط ميداند، اما باور ندارد. فرق دانستن و فهميدن بسيار مهم است. همچنين فرق بين دانستن، فهميدن و باور كردن هم بسيار مهم است.
وي در تشريح اين اعتقاد خود گفت: مثلا ما مسلمانيم و يكي از چيزهايي كه باور داريم اين است كه حضرت يحيي(ع) پيامبر است. حضرت يحيي(ع) مورد شكنجه دشمنانش قرار گرفته بود و به شهادت رسيد، اما آيا ما در آن روز عزاداري ميكنيم و گريه ميكنيم، با وجود اينكه پيامبر است و ما به او احترام ميگذاريم، اما براي امام حسين(ع) اين كار را ميكنيم، چون جزو باورها و اعتقادات ماست.
استاد سابق دانشگاه تربيت مدرس در ادامه سخنانش خاطرنشان كرد: بنابراين اگر طلبه و دانشجويي طوري مطالعه كرد كه فقط دانست و نمره گرفت، فقط ميداند؛ اما اگر طوري درس خواند كه درك كرد و فهمش بالا رفت و توانست تحليل كند و ذهنش بيرون نرود و چند سال بعد هم بتواند آنرا به ياد آورد، اين فرد فهميده است، ولي اگر اين را باور و عمل كرد و اعتقاد به آن پيدا كرد، اين بنيان نظري ميخواهد.
دكتر پاپلي خاطرنشان كرد: مدت سي سال است كه صحبت از اسلامي شدن دانشگاههاي ماست، البته نه اينكه اصلا اسلامي نباشد، اما اين هم نيست كه در رشتههاي مختلفي مانند جغرافيا بيايند افرادي را مأمور كنند كه كار تحقيقي انجام دهند كه فلسفه جغرافياي بوميشدهاي كه با مسائل ديني ما تطبيق پيدا كند را تدوين كنند تا ما بر اين اساس فلسفه اين رشته را بنيان گذاريم.
نويسنده كتاب «كوچنشيني در شمال خراسان» تصريح كرد: مثلا در رشتههاي ديگري مانند جامعهشناسي نيامدند كه فلسفهاي را درست كنند كه بتوان به آن فلسفه اسلامي جامعهشناسي اطلاق كرد يا آنچه كه اسلام از جامعهشناسي انتظار دارد و يا آنچه كه جامعهشناس بايد از اسلام بداند، چنين كاري نشده است. كتاب «نظريههاي جامعهشناسي» دكتر «غلامعباس توسلي» كه زحمت بسياري هم براي آن كشيدند، تمام نظريههاي مطرح غربي در آن هست، اما نظريه دانشمندان اسلامي مانند فارابي، ابنسينا و ... در آن نيست.
اين محقق و استاد جغرافيا تصريح كرد: بنابراين اگر ما سيصد سال ديگر با اين روش حركت كنيم، دانشگاه اسلامي نخواهيم داشت. دانشگاههاي ما اكنون نه غربي است، نه شرقي و نه اسلامي. دانشگاه اسلامي يا حوزه علميه بر مبناي باورها و اصول فلسفي و اعتقادي است. اكنون در دانشگاهها با شيوههاي علمي زبان خارجه تدريس ميشود، ولي دانشجويان زبان خارجي را ياد نميگيرند، ولي در حوزه با چند سال مطالعه زبان عربي، طلاب كتاب به زبان عربي مينويسند. بهترين آثار دانشمندان ما به زبان عربي است، ولي اكنون دانشجويان ما ده سال زبان عربي ميخوانند، ولي آيا ميتوانند يك متن به زبان عربي بنويسند.
نويسنده كتاب «فرهنگ آباديها و مكانهاي مذهبي» تأكيد كرد: دانشگاهها يك بستر قرآني ندارند و حتي با پيوند حوزه و دانشگاه نتوانسته انتقال متد و روش از حوزه به دانشگاه يا برعكس صورت گيرد، بلكه بيشتر انتقال اساتيد بوده است. البته آنهايي كه واقعا پيوند حوزه و دانشگاه را داشتند، به معني عميق كلمه درخشيدند مانند استاد «سيدجعفر شهيدي»، استاد مطهري و ... .
رئيس پژوهشكده اميركبير مشهد اذعان كرد: در سي سال اخير تعداد كمي از اين گونه افراد پرورش يافتند، اما انتظار ميرود كه تعداد اين افراد بيشتر شود. اگر ما هر سال فقط صد نفر از اين گونه افراد را پرورش ميداديم، اكنون بيش از 3000 نفر استاد ممتاز درجه يك و نظريهپرداز علوم انساني داشتيم كه هم حرف دين و هم حرف رشته خود را ميزدند، در اين حالت ما ميتوانستيم دنيا را متحول كنيم.
وي در پايان سخنانش خاطرنشان كرد: كتاب «اطلس قرآن مجيد» سه ماه است منتشر شده و از 5000 شمارهاش، 4000 نسخه به فروش رفته است، بنده مطمئنم كه ده جلد از اين كتاب را جغرافيدانهاي ما نخريدند، بلكه همه را غير جغرافيدانها خريدند، چون اصلا سنخ كاريشان اين نيست. من اساتيد محترم را ميشناسم، بسيار زحمتكش هستند، ولي خط فكريشان اين نيست. بايد يك نسلي هم تربيت كنيم كه اساس فكرشان در جهت منافع ديني و منافع ملي كشور باشد.
شنبه 19 مرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبرگزاري قرآني ايران]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 126]