واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین: دلفينها به شبكه 2 آمدند
جام جم آنلاين: همه ما دلفينها را ميشناسيم؛ گونهاي از پستانداران دريايي كه گويي هميشه ميخندند. همچنين داستانهاي زيادي درباره كمك اين جانوران دريازي به كشتيشكستگان، غريقان و سرگشتگان دريا شنيدهايم.
درباره اين موجودات باهوش و ناشناخته، فيلمهاي مستند و حتي داستاني زيادي ساخته شده است كه متاسفانه جاي اين موجود دوست داشتني بر پهنه 35 ميليمتري فيلم ايراني بسيار خالي بود، آنقدر خالي كه گمان ميكرديم دلفينها جانوراني متعلق به شهر فرنگند و اگر بخواهيم آنها را ببينيم سيهزار فرسنگ روي دريا بايد ره بسپاريم كه به فرنگستان برسيم و آنها را تماشا كنيم.
اما وقتي اوايل پاييز سال گذشته، امواج دريا جسد دهها قطعه جانور خندان (حتي وقت مرگ) را به سواحل درياي عمان آورد، فهميديم تا چه اندازه از اين كهن بوم و بر، سرزمين ايران بيخبريم!
وقتي مدتي بعد دگرباره دهها قطعه ديگر از اين دلفينها به سواحل درياي عمان رسيدند و به گل نشستند و جان دادند باورمان شد خليج هميشه فارس، آكواريومي الوان از هزاران گونه جانوري است.
اينجا بود كه از خود پرسيديم: «چرا شناخت ما از كشورمان اينقدر ضعيف است؟» و اگر چه كسي پاسخ نگفت، ولي خودمان دريافتيم در ژانر مستند، حرفي براي گفتن نداريم، چرا؟ زيرا اين ژانر در كشور ما درآمدزا نيست، ساختن چنين فيلمهايي هزينه زيادي دارد (البته بيشتر از لحاظ وقت تا از لحاظ مالي)، حوصله و تخصص ويژهاي ميطلبد و مهمتر از همه مخاطب خاص خود را دارد و نه مخاطب عام.
طبيعتاً وقتي ژانري از هنر مخاطب خاص خود را دارد، از لحاظ تامين مالي و انگيزهاي نميتواند متكي به مخاطبان باشد، برخلاف فيلمهاي سينمايي كه بخشي از هزينهاش را از طريق فروش فيلم به سينماها و شبكههاي مختلف تلويزيوني تامين ميكند.
پس لازم است، آن شاخههاي هنر كه مخاطب خاص خود را دارد و به طور خاص شاخه مستندسازي زير چتر حمايتي سازمانها و نهادها بياسايد، اما اينجا نيز مشكلي ديگر سر بر ميآورد و آن از ميان رفتن استقلال راي مستندساز و آزادي بيان اوست، چه مسلم است كه وقتي نهادي تامين مالي مستند را متقبل ميشود، خودش نيز خطدهي و سياستگذاري خواهد كرد و مستندساز عملا به يك اجراكننده صرف تنزل مييابد.
با همه اين معضلات كه دست به گريبان مستندسازان ايراني است، دوشنبهشب مستندي با عنوان «راز مرگ دلفينها» از شبكه 2 سيما به تصور كشيده شد كه در نوع خود بينظير مينمود.
اين مستند كه كاملا هدفمند و حرفهاي طراحي شده بود با درونمايهاي علمي اجتماعي به موضوع مرگ دستهجمعي دلفينها در پاييز 86 پرداخت، مستندساز چه خوب اولين شرط مستندسازي را دريافته بود، «حفظ بيطرفي و عدم تحميل عقيده كارگردان بر مخاطب».
براي دست يافتن به اين مهم او تمام چهرههاي موافق و مخالف را در مستندش گرد آورده بود. دستهاي كه جان باختن دلفينها به سوءمديريت آنها باز ميگشت و مورد اتهام اصحاب جرايد و رسانهها بودند، موضوع را طبيعي ميدانستند يا آن را به عواملي غيرانساني ربط ميدادند.
صحبتهاي اين طيف پخش ميشد و در ميان آن صحبتهاي كارشناسان و افرادي كه معتقد بودند مرگ دلفينها براثر دخالتهاي انساني، از جمله كشتيهاي صيادي صنعتي بهوقوع پيوسته است. در اينجا مخاطب خودش با توجه به بكگراند ذهنياش، حق را به يكي از دو طيف ميداد.
نقطه متمايز ديگر اين مستند، استفاده از غواصان ماهر و دوربينهاي پيشرفته براي فيلمبرداري زير آب بود. بايد پذيرفت براي اولينبار در تاريخ ايران تصاوير زيرآبي از دلفينهاي متعلق به آبهاي ايران به نمايش گذارده شد و دوباره بايد اذعان كرد اين يك پيروزي بزرگ براي مستندسازان ايراني است.
لازم است، اين واقعه مهم را در سينماي مستند ارج نهيم و از مسوولان شبكه 2 سيما كه چنين مستندي را حدود ساعت 21، يعني پربينندهترين زمان فعاليت روزانه رسانهاي خود، پخش كردند، كمال تشكر و سپاس را داشته باشيم.
اين مستند ديدني هفته گذشته از شبكه دوسيما پخش شد.
احسان مرادي
شنبه 19 مرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 80]