واضح آرشیو وب فارسی:ابرار: گفت و گو با «محمد على طالبى» كارگردان فيلم «ديوار» پيرو سبك خودم هستم
[محمد صابرى]
گفت وگو با محمدعلى طالبى شيرين و دلنشين است چرا كه صريح و بى تكلف از عقايدش مى گويد و به كارهايش «ايمان» دارد.«ديوار» جديدترين ساخته طالبى، از جنبه هايى فيلمى متفاوت در اكران ۸۷ سينماى ايران است. فيلمى كه بازگشتى متناسب و قابل تحسين به فيلم هاى اجتماعى دارد و زبان روان و بى تكلفش باعث شده ارزش هاى آن در بطن داستان رسوخ كند و از فروافتادن به ورطه شعارزدگى در امان بماند و اين يكى از وجوه برجسته «ديوار» است.قهرمان هاى كودك و نوجوان طالبى ديگر بزرگ شده اند و در آستانه ورود به اجتماع هستند، اما هنوز دغدغه ها و آرمان هايشان را فراموش نكرده اند و در سر سوداى «ستاره» شدن دارند.
بعد از پخش فيلم «ديوار» در جشنواره فيلم فجر بعضى آن را قالب شكنى محمدعلى طالبى تعبير كردند و بعضى ديگر بازگشت به سينماى درخشان دهه ،۶۰ از ديد خود شما اين فيلم چه جايگاهى در كارنامه كاريتان دارد
به عقيده من، ديوار هم پيرو همان سبك و خطى است كه سالها بر مبناى آن فيلم ساخته ام. فيلم هايى كه من كارگردانى كرده ام (منهاى شهر موش ها كه در اصل فيلمى مفرح و شاد براى كودكان بود نه اثرى فكرى و محتوايى) فيلم هايى بوده اند كه با دست گذاشتن روى يكى از مسائل اجتماعى ساخته ام. مثلاً در فيلم «چكمه» معضلات و مشكلات پس از جنگ در خانواده به صورت ضمنى مورد اشاره قرار گرفته است. در «كيسه برنج» مشكلات اقتصادى و بحث كوپن مطرح مى شود، حتى در فيلمى مثل «تيك تاك» و يا «بيد و باد» مشكلات كودكان در سيستم آموزشى مطرح مى شود. حالا ديوار هم در همين راستا ساخته شده است و پيرو همين دغدغه ها به مسئله بيكارى جوانان و تا حدودى مشكلات زنان و دختران مى پردازد.
هوشنگ مرادى كرمانى در جايى شما را نزديك ترين كارگردان از لحاظ فضاى ذهنى به خود معرفى كرده است. تأثيرپذيرى از دوران كودكى كه مشخصه آثار آقاى كرمانى است تا چه حد درباره شما و آثارتان صادق است
اصلاً يكى از علت هايى كه باعث شده فيلم هاى من عمدتاً مرتبط با طبقه محروم و متوسط جامعه باشد، وضعيت زندگى خودم است. ما در كودكى در خانه اى زندگى مى كرديم كه مجموعاً يك اتاق و يك آشپزخانه بود و من ۲۰ سال در يك خانواده ۸ نفره در چنين جايى زندگى مى كردم. حتى درمقاطعى مجبور به اشتغال به كارهايى مثل دستفروشى شدم و خب طبيعى است كه اين فضا در فيلم هايم هم نمودى داشته باشد.
در واقع چنين دورانى مثل يك كلاس بود كه ما گذرانديم. البته آقاى مرادى كرمانى كه دوره اى زندگى در روستا را هم تجربه كرده بود. اين بود كه وقتى ما با هم آشنا شديم نقاط مشترك زيادى در زندگى مان پيدا كرديم و توانستيم تا امروز چند پروژه سينمايى و يك برنامه تلويزيونى با همكارى هم توليد كنيم.
به عقيده من، مرادى كرمانى يكى از نويسندگان برجسته و شاخص كشور است كه سال هاى سال آثارش براى كودكان و نوجوانان مانند يك گنجينه باقى خواهد ماند.
اين آشنايى با فضا و تجربه شما يكى از نقاط قوت آثارتان شده است كه در ارتباط با مخاطب نقد اجتماعى را ممكن مى كند اما در فيلم «ديوار» برخلاف آثار قبلى تان انگار اين «نقد اجتماعى» كمرنگ تر شده، آيا در اين مورد تعمدى در كار بوده
واقعاً اصرارى بر اين قضيه نبود. هدف ما اين بود كه در درجه اول خانواده را مورد ارزيابى قرار دهيم كه وقتى دختر خانواده، قصد تأمين خرجى خانواده را مى كند مى بينيم كه اول با مخالفت برادر، مادر و حتى «اوس محمود» مواجه مى شود، چرا كه اينها باور ندارند كه يك دختر مى تواند در اين سن كارآفرين باشد. علاوه بر اين كه يكسرى تابوهاى ذهنى هم دارند كه باعث نگرانى شان مى شود. اما زمانى كه در عمل دختر توانايى هاى خودش را نشان مى دهد و مى تواند بدون اين كه جنسيت خود را به رخ بكشد و يا از آن بهره گيرى كند به موفقيت برسد، اينجاست كه مى بينيم نه تنها خانواده متوجه اين توانايى مى شود بلكه خود مردم اجتماع از هر طيفى در پارك، به استقبال و تشويق او مى آيند، اين هم عين واقعيت است و من روى تمام اينها تحقيق ميدانى كرده ام.
ببينيد ما يك تفكرى داريم كه نمى خواهد قبول كند دختر مى تواند در جامعه حضور فعال داشته باشد و اين به معناى ذهنيت حاكم بر جامعه نيست؛ چرا كه جامعه ما برخلاف بسيارى از كشورهاى دنيا بخصوص كشورهاى عربى، زنان فعالى در بسيارى از عرصه ها، حتى بخش هاى دانشگاهى دارد كه در برخى موارد آمار بالاترى نسبت به مردان هم دارند ولى متأسفانه درصدى از جامعه هنوز نگاه جنسيتى به زن دارند.
با توجه به اين دو نگاه نسبت به حضور «زن» در جامعه، در فيلم «ديوار» نگاه درست حاكم است كه قهرمانش دخترى است كه به فكر خانواده اش است، سعى در كارآفرينى دارد، دنبال استفاده از جنسيت خود نيست، حتى با خبرنگارى كه قصد مصاحبه با او را دارد رفتار معقول از خود نشان مى دهد و درمجموع سعى دارد كه مثل يك انسان فعاليت و درآمدزايى داشته باشد و از اين طريق وارد جامعه شود.
اتفاقاً برخلاف برخى فيلم هايى كه داعيه دار مقابله با نگاه جنسيتى به زن هستند، اما در اجرا براى جذب مخاطب به همين نگاه متوسل مى شوند، در ديوار اين نكته در اجرا هم رعايت شده است
دقيقاً. ببينيد اساس نگاه ما اين نبود كه فيلمى بسازيم درباره جنسيت متفاوت زنان، بلكه عمده مسئله ما مسئله كار جوانان بود و اين ديوار و موتورسوارى حكم يك سمبل را براى ما داشت.
اين ديوار يك ميدان زندگى است. در اين دايره زندگى يك آدم تلاش خودش را مى كند و با هر چيزى كه مى خواهد متوقفش كند، مقابله مى كند.
براى همين فيلم «ديوار» حركت كردن فراتر از خطوط قرمز نيست. ما سالها در اين سينما كار كرده ايم و خطوط قرمزش را مى شناسيم و رعايت مى كنيم؛ چرا كه اين خطوط در همه جاى دنيا هست و مخصوص كشور ما نيست. پس بحث ما در اصل و اساس چيز ديگرى است. به نظر من حتى قهرمان فيلم مى توانست يك پسر باشد كما اين كه قهرمان پسر ما هم زمانى كه پايش مى شكند با كوشش خواهرش دوباره به ميدان برمى گردد و چون اصلاً نگاه فيلم جنسيتى نيست مى بينيم كه هر دو با هم روى ديوار مى روند و به نظر خودم زيباترين پلان فيلم همان صحنه موتورسوارى همزمان اين دختر و پسر روى ديوار است. درواقع اين صحنه نشان مى دهد كه اين دو به اين درك رسيده اند كه در ميدان زندگى بايد در كنار هم باشند و با هم فعاليت كنند و اين هدف من بود كه اين را به مردم جامعه ام بگويم.
ادامه دارد
شنبه 19 مرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ابرار]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 210]