واضح آرشیو وب فارسی:کيهان: صداي گرم دوستي
آقاي عزيزي! سلام.
اميدوارم كه حالتان خوب باشد. من در مورد حرفهاي شما فكر كردم و به نظرم رسيد كه دو ستون را مي توانيم در صفحه مدرسه تشكيل دهيم. اول همانطور كه خودتان گفتيد: ستون دلنوشته ها من احساس مي كنم نوجوانان بيشتر از اينكه بتوانند شعر بگويند و داستان و خاطره بنويسند، مي توانند از دغدغه ها و دل مشغولي هايشان بنويسند. نوجوانان چون در سنين خاصي هستند، بيشتر احتياج دارند درد دل كنند و نوشته هايشان نيز بيشتر جنبه همين موضوع را دارند.
البته بايد يك سري محدوديت ها مشخص شود تا هر چه كه دلشان مي خواهد را ننويسند و براي مدرسه پست نكنند.
پس در مورد چارچوب هاي اين موضوع بايد بحث مفصلي شود. دوم اينكه يك ستون را بگذاريم براي معرفي كتاب. كتابهاي شعر و داستان و جامعه شناسي و روانشناسي و... و در اين زمينه از خوانندگان صفحه مدرسه بخواهيم تا براي ياري مدرسه اگر در مورد كتاب يا نويسنده خاصي اطلاعات مي خواهند، با مدرسه در ميان بگذارند تا در مورد كتاب يا نويسنده مورد نظرشان بنويسيم. خودشان هم اگر كتاب يا نويسنده نامي و بزرگي را مي شناسند در اين ستون به معرفي آن بپردازند تا همه از آن استفاده كنند.
من خودم در اين زمينه مي توانم براي هر هفته كار كنم. چون خوشبختانه چيزي كه در ميان وسايل من بيش از همه چيز پيدا مي شود كتاب است! در ضمن من عضو كتابخانه اي هستم كه تا 90 درصد از كتابهاي نويسندگان و شعراي مشهور جهان را دارد. پس هيچ زمان بدون كتاب نمي مانم.
نكته بعدي اين كه : صفحه مدرسه در بين نوجوانان شناخته شده نيست مثلاً خود من اگر از طريق خبري كه در كيهان بچه ها چاپ شد از وجود هم چنين صفحه اي آگاه نمي شدم احتمالش خيلي ضعيف بود طور ديگر آشنا شوم! در نتيجه همه نوجوانان كيهان بچه ها نمي خوانند پس از فعاليت اين صفحه آگاه نيستند. در ضمن ممكن است خيلي از نوجواناني كه كيهان بچه ها را مي خوانند به هر دليلي آن دو شماره كه در آن «مدرسه» را معرفي كرديد، به دستشان نرسيده باشد و درصدي هم شايد اصلاً صفحه خبر را نمي خوانند ! مي بينيد ؟ پس خيلي از تعداد نوجوانان با اين حساب مدرسه را نمي شناسند. در ثاني نوجوانان فكر مي كنند اگر در روزنامه اي جا براي فعاليت هايشان باشد، در ضميمه هاست مثل دوچرخه، چارديواري و خيلي از روزنامه هايي كه ضميمه نوجوان دارند. يا اين گونه است يا به صورت يك مجله چاپ مي شود. مانند كيهان بچه ها، دوست نوجوان، بچه ها گل آقا و ...
به نظر من احتمالش خيلي كم است كه يك نوجوان به نظرش برسد در روزنامه اي مثل كيهان كه بيشتر حرفش از سياست و فرهنگ و اقتصاد و جامعه است، صفحه اي براي نوشته هاي خود و هم سالانش باشد.
سرتان را درد نياورم پس بايد اول فكر راهي باشيم تا نوجوانان مدرسه را بشناسند. يك راه آن مي تواند اين باشد كه در هر شماره مدرسه فضاي كوچكي را اختصاص دهيم و در آن نوشته بگذاريم با اين مضمون كه نوجوانان اهل قلم شما هم مي توانيد نوشته ها و سروده هايتان را براي مدرسه بفرستيد. اگر چنين نوشته اي در هر شماره مدرسه باشد احتمال شناخته شدن مدرسه زياد است. مثلاً در خانواده اي كه هر روز روزنامه كيهان خريده مي شود و نوجواني هم در آن خانواده زندگي كند، مي آيد و روز نامه را ورق مي زند و وقتي چشمش به اين نوشته بخورد، دست به كار مي شود در حالي كه ممكن است در روزهاي ديگر هم اين صفحه را و حتي آثار نوجوانان را بخواند ولي بدون وجود اين نوشته شايد به ذهن اش نرسد كه آيا او هم مي تواند نامه به مدرسه بدهد.
يك راه ديگر هم اين است كه از مسئول روزنامه كيهان بخواهيم كه در هر شماره فضايي را در صفحه اول روزنامه براي معرفي مدرسه قرار دهند. مثلاً در يك جاي كوچك اما كاملاً قابل ديد بنويسند:«شنبه ها و سه شنبه ها، صفحه مدرسه، ويژه آثار نوجوانان به چاپ مي رسد». اين طوري كسي هم كه حتي يك بار روزنامه كيهان را خريداري كند از وجود اين صفحه آگاه مي شود؛ حتي اگر روزنامه را ورق نزند و نخواند.
با تشكر از شما و همچنين داستان زيباي «بچه هاي مسجد» و زحماتي كه براي رشد قلم ما نوجوانان مي كشيد.
ياسمن رضاييان
16 ساله. تهران
(عضو تيم ادبي و هنري مدرسه)
شنبه 19 مرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: کيهان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 207]