تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 14 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):هر بنده‏اى بخواهد چيزى بخواند يا كارى انجام دهد و بسم اللّه‏ الرحمن الرحيم بگويد، ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1804361396




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

روش شناسي سياست گذاري صادرات گاز در گفت وگو با دو كارشناس حوزه انرژي: گاز را به جاي صادرات، به مخازن نفتي تزريق كنيم - قسمت دوم


واضح آرشیو وب فارسی:مردم سالاری: روش شناسي سياست گذاري صادرات گاز در گفت وگو با دو كارشناس حوزه انرژي: گاز را به جاي صادرات، به مخازن نفتي تزريق كنيم - قسمت دوم
بخش اول گفت و گو با دكتر علي محمد سعيدي و دكتر مسعود درخشان از كارشناسان با سابقه حوزه انرژي را در قالب دومين كارگاه استراتژي ملي گاز با موضوع روش شناسي سياستگذاري صادرات گاز كه در خبرگزاري دانشجويان ايران «ايسنا» برگزار شده بود، روز سه شنبه گذشته در همين صفحه خوانديد. امروز و فردا بخش هاي بعدي اين گفت و گو تقديم حضورتان مي گردد.
هم اكنون موضع معاونت مديريت و برنامه ريزي راهبردي رياست جمهوري چيست؟
دكتر درخشان: آن ها اطلاعات خود را از وزارت نفت مي گيرند، بنابراين گمان من اين است كه در وضعيت كنوني تراز عرضه و تقاضاي گاز مصوب در كشور نداريم.
آيا پيشنهادهاي وزارت نفت درباره صرفه جويي تحقق پذير نيست؟
دكتر درخشان: صرفه جويي(Conservation) به معناي محروميت(Deprivation) نيست. به تعبير ديگر، ما نمي توانيم جامعه را به بهانه صرفه جويي از مصرف مورد نياز انرژي محروم كنيم. صرفه جويي به معناي آن است كه در توليد كالاهاي انرژي بر يا مصارف خانگي و تجاري و حمل و نقل، صرفه جويي صورت گيرد كه اين نياز به سرمايه گذاري سنگين دارد. بايد واقع بين باشيم، ما نمي گوييم صرفه جويي نكنيم ، بلكه مي گوييم با طرح هاي دستوري نمي توان در مصرف انرژي در بخش هاي صنعت، حمل و نقل، نيروگاه ها، تجاري و خانگي صرفه جويي نمود; تنها مي توان مردم را محروم كرد. بنابراين بايد ديد كه تا چه حد مي توان صرفه جويي را به صورت واقعي و اقتصادي از طريق سرمايه گذاري براي افزايش كارآيي انرژي انجام داد.
درباره تحقق ميزان پيشنهادي افزايش توليد، چه موانعي وجود دارد؟
دكتر سعيدي: اگر به بررسي اين نكته بپردازيم كه در 13 سال گذشته چند فاز افتتاح شده است تا حدودي مي توانيم به اين پرسش پاسخ دهيم. همانطور كه مي دانيد در تمام اين سال ها تنها 9فاز به بهره برداري رسيده است! در اين صورت و با در نظر گرفتن مشكلات پيش روي پروژه هاي در دست اقدام آيا مي توانيم برآورد كنيم كه 26 فاز پيشنهادي تا چند سال ديگر بتواند به بهره برداري برسد ؟!
دكتر درخشان: واقعيت اين است كه در روند اجرايي كنوني امكان توسعه پارس جنوبي محدود است. مطمئن هستيم ارقامي كه وزارت نفت در سند تراز عرضه و تقاضاي گاز كشور در مورد توسعه و افزايش سريع توليد از پارس جنوبي و يا كنترل و مديريت تقاضاآورده است، تحقق پذير نيست.
از آن جاكه تراز عرضه و تقاضاي گاز كه ارائه شد، هنوز به تصويب نهايي نرسيده است، هنوز مرجع هيچ تصميم گيري اي محسوب نمي شود. مذاكراتي كه هم اكنون در حوزه نفت و گاز انجام مي شود براساس آماري است كه مديريت برنامه ريزي تلفيقي شركت ملي نفت به امور بين الملل ارائه مي دهد. بنابراين با اين ارقامي كه هم اكنون وجود دارد، عدم تصويب اين تراز مساله چندان حادي به نظر نمي رسد. مگر اين كه شما بگوييد آن ترازي كه هنوز به تصويب نرسيده ، واقعيت محض است؟
دكتر درخشان: گزارش مديريت برنامه ريزي تلفيقي شركت ملي نفت را تاكنون نديده ايم . آنچه مورد نقد ماست، تراز عرضه و تقاضاي گازي است كه توسط وزارت نفت ارائه شده است. ما به عنوان يك كارشناس تنها مي توانيم نظرات مان را درباره اطلاعاتي كه رسما در دست داريم مطرح كنيم. آمارهايي كه تا كنون مورد استناد من قرار گرفته است بطور رسمي از سوي وزارت نفت اعلام شده است. تصور ما اين است كه تراز عرضه و تقاضاي گاز به تصويب هيچ مرجعي در كشور نرسيده است. اگر مديريت برنامه ريزي تلفيقي شركت ملي نفت محاسباتي را انجام داده و آن را به مسوولان اين وزارت خانه ارائه كرده است، بايد بررسي شود كه صحت آن محاسبات در چه مرجعي به تصويب و تاييد رسيده است. زماني كه مي خواهيد به مدت 25 سال قرارداد صادرات گاز را كه سرمايه اي ملي است، امضا كنيد; بايد پشتوانه هاي منطقي و كارشناسي آن در مرجع معتبري به تصويب و تاييد رسيده باشد. متاسفانه با وجود ابعاد پيچيده اي كه مسئله صادرات گاز براي كشور دارد، نگراني و حساسيت مسوولين تنها معطوف به اين نكته است كه براي ذخيره گاز و تامين افزايش تقاضاي داخلي در فصل زمستان راه حلي بيابند. در حقيقت، از ابعاد مهم امنيتي و استراتژيك تصميم گيري درباره صادرات گاز غفلت كرده اند.
يكي از شاخصه هاي كشور هاي در حال توسعه اين است كه دست اندركاران بخش هاي استراتژيك در اين كشورها از نگاه بلند مدت به منافع ملي و ديدگاه امنيتي و استراتژيك در تصميم گيري هاي خود معمولا غافل هستند. به همين دليل اين كشورها در خلال زمان عقب نگه داشته مي شوند. از جمله عللي كه سبب شده وضعيت فعلي نفت و گاز كشور رضايت بخش نباشد اين است كه مسوولان بدون داشتن سند تراز عرضه و تقاضاي گاز كشور پاي امضاي قرارداد صادرات گاز مي روند. اين بزرگ ترين كاستي در نظام تصميم گيري در اين بخش است.
نكته مهم بعدي، عدم محاسبه هزينه فرصت صادرات گاز است. هزينه فرصت صادرات گاز كشور به اين معنا است كه قيمت واقعي گاز صادراتي كشور چه ميزان است. اقتصاد دانان به هزينه فرصت، «قيمت سايه اي» نيز مي گويند. عايدي حاصل از تزريق گاز به مخازن ايران هزينه فرصت صادرات گاز محسوب مي شود; چرا كه براي ازدياد برداشت به تزريق گاز نياز داريم. وزارت نفت نيز مي گويد كه مهم ترين اولويت آن ها ازدياد برداشت است. پس اين محاسبه بايد انجام شود كه متاسفانه تاكنون انجام نشده است.
حجم عظيمي از نفت در جا در مخازن ايران وجود دارد و ازدياد برداشت نيز مهم ترين اولويت در استفاده از گاز در شرايط كنوني است; البته اين اولويت موضع شخصي ما نيست; بلكه حقيقتي است كه نه تنها اكثر كارشناسان درباره آن اجماع دارند، بلكه حتي بسياري از مديران وزارت نفت نيز به درستي آن اذعان دارند. معظمي معاون سابق وزير نفت در جلسات هماهنگي كنفرانسي كه از سوي مركز فن آوري رياست جمهوري دراسفند ماه85 برگزار شد، گفت: «شما تنها به ازدياد برداشت بينديشيد و سراغ مسئله هاي فرعي نرويد; چرا كه اساس كار و مهم ترين مساله نفت كشور، ازدياد برداشت است». بنابراين بايد مطالعات جامعي درباره حجم گاز مورد نياز براي اجراي پروژه هاي ازدياد برداشت از طريق تزريق گاز به مخازن، انجام گيرد و اين مطالعات بايد روشن كند كه در ازاي تزريق گاز در حجم هاي مختلف چه ميزان ازدياد برداشت خواهيم داشت؟ براي نمونه پروژه پژوهشي كه زير نظر دكتر سعيدي انجام داديم نشان مي داد كه با تزريق گاز مي توانيم برداشت از مخازن نفتي را نزديك به 70 ميليارد بشكه افزايش دهيم.
بر اساس مطالعات انجام گرفته، نياز مخازن ما به تزريق گاز چه ميزان است؟
دكتر درخشان: در مورد ميزان نياز مخازن به تزريق گازدو نظريه وجود دارد; يك نظريه حجم بهينه تزريق گاز است و نظريه ديگر حجم مصوب هيات مديره شركت ملي نفت است. اما به هر حال، دست كم آن چه خود هيات مديره شركت ملي نفت تصويب كرده است، بايد اجرايي شود. اين در حالي ست كه همه اتفاق نظر دارند كه وزارت نفت از برنامه مصوب شركت ملي نفت براي تزريق گاز به مخازن بسيار عقب است; اين عملكرد به معناي ناديده گرفتن منافع نسل هاي آينده است. در تمامي اين سال ها، عملكرد تزريق همواره 50 درصد و حتي بيشتر، از برنامه مصوب هيئت مديره شركت ملي نفت، كمتر بوده است. براي نمونه، برنامه مصوب تزريق در سال 1385، حجمي حدود 110 ميليون متر مكعب در روز بود كه در عمل تنها 65 ميليون متر مكعب تزريق صورت گرفت.
حجم بهينه تزريق چه ميزان برآورد شده است؟
دكتر درخشان: نيازي كه برآورد مي شود به اين موضوع بستگي دارد كه ما به دنبال چه حجمي از بازيابي نفت هستيم. در سال 1377 مهندس زنگنه (وزير نفت وقت) در مجلس شوراي اسلامي گزارشي را ارائه دادند كه در آن اعلام كردند كه مطالعات ما ( وزارت نفت) نشان مي دهد نياز مخازن به تزريق گاز دست كم 200 ميليون مترمكعب بيش از ميزان فعلي است. متن اين بخش از گزارش زنگنه بدين شرح است: «در حال حاضر 70 ميليون متر مكعب تزريق گاز به مخازن نفتي داريم كه مطالعات ما نشان مي دهد، 200 ميليون متر مكعب بايد به آن افزوده شود». ما بايد واقعيت هايي را مورد بررسي قرار دهيم كه همه كارشناسان و مسوولان آن را باور و به درستي آن اذعان دارند. اين آمار از گزارشهاي بدست آمده كه وزارت نفت حدود 9 سال پيش انجام داده است. طبق اين گزارش كه وزير وقت نفت در سال 1377، آن را به مجلس ارائه داد، ساليانه بايد 270 ميليون متر مكعب گاز به مخازن تزريق شود. حال اگر در خلال اين 9 سال، سالانه 1/2 ميليارد بشكه نفت برداشت كرده باشيم، تا كنون حدود 11 ميليارد بشكه نفت از مخازن برداشت شده است. بنابراين فشار مخازن بايد بسيار كم شده باشد; بر اين اساس امروزه بايد روزانه دست كم حدود 360-350 ميليون متر مكعب گاز به مخازن تزريق شود.
دكتر سعيدي: با تزريق بيش از 6 تريليون متر مكعب گاز طي 30 سال آينده، مي توانيم به حدود 70 ميليارد بشكه ازدياد برداشت برسيم. البته بايد گفت كه اين رقم، علاوه بر مقدار ذخاير فعلي كشور است. به عبارتي، ذخيره كل كشور بالغ بر 100ميليارد بشكه نفت خواهد شد. تا اكنون روزانه 3 ميليارد پاي مكعب گاز به مخازن تزريق مي شد كه با احتساب 2 ميليارد پاي مكعب تزريق گاز به مخزن آغاجاري مي توان گفت هم اكنون جمعا 5 ميليارد پاي مكعب تزريق گاز داريم. كسري تزريق معادل 17 ميليارد پاي مكعب است كه مي توان طي 5 تا 6 سال آن را جبران كرد. البته ما پي گير اين قضيه بوديم و قصد داشتيم 12 ميليارد پاي مكعب تزريق انجام دهيم.
دقيقا حاصل مطالعاتي كه شما در دفتر همكاري هاي فناور ي نهاد رياست جمهوري انجام داديد چه بود؟
دكتردرخشان: در حالت فشار افزايي كامل پتانسيل 72 ميليارد بشكه ازدياد برداشت پيش بيني مي شود. بايد توضيح دهم كه مطالعات انجام گرفته درباره تزريق گاز به مخازني كه قابليت تزريق دارند در 5 سناريو انجام گرفت.
1- ادامه وضع فعلي
2- ادامه وضع فعلي با تزريق به ميدان آقاجاري
3- تزريق براي تثبيت فشار فعلي
4- تزريق براي تثبيت فشارافزايي كامل
5- تزريق براي فشار افزايي ناقص(ميانگين تثبيت فشار فعلي و فشارافزايي كامل)
هر يك از سناريو هاي پيش گفته در كليه مخازني كه قابليت تزريق دارند و در مخازني كه از اولويت تزريق برخوردارند بررسي شده است. اين بررسي ها به تفكيك در نواحي خشكي و مناطق دريايي بررسي شده اند.
اما پيش از اين توضيح داده ايد كه بسياري از مخازن شبيه سازي نشده اند، در اين صورت بدون شبيه سازي مخازن، مبناي فني اين محاسبات چيست؟
دكتر درخشان: محاسبات انجام گرفته بر اساس مدل رياضي تحليلي اي صورت گرفته است كه از سوي دكتر سعيدي پيشنهاد شده است. دكتر سعيدي معتقدند، اين مدل با اختلاف ناچيزي در مقايسه با مطالعاتي كه پس از انجام مطالعات جامع و شبيه سازي مخزن انجام مي گيرد مي تواند ميزان افزايش بازيافت بر اثر تزريق گاز را پيش بيني كند.
البته روشن است كه اين مدل از دقت مدل هاي شبيه سازي برخوردار نيست، اما به هر حال در اين جا يكي از متخصصان برجسته مهندسي نفت مدلي را پيشنهاد كرده است، و جاي سوال اين جاست كه چرا وزارت نفت موضع خود را در اين باره روشن نمي كند. اگر اين مدل اشكال دارد، چرا نقد نمي شود و اگر اشكال ندارد، چرا پيش بيني هاي انجام گرفته در چارچوب اين مدل كه ارقام بسيار كلاني را در اقتصاد ملي شامل مي شوند، جدي گرفته نمي شود. كم توجهي و حذف نقد هاي علمي، در هيچ كشور توسعه يافته اي جايگاهي ندارد.
اگر كل توليد كشور از زمان دارسي تا كنون را كه بالغ بر 60 ميليارد بشكه است با رقم 72 ميليارد بشكه ازدياد برداشت پيش بيني شده ناشي از تزريق گاز مقايسه كنيم، متوجه مي شويم كه در اين جا با چه مسئله بزرگي مواجه هستيم. اگر اين ادعا درست باشد، ثروت عظيمي در آن جا نهفته است كه در حال نابودي است، ضمن آن كه بايد توجه داشت كه گاز تزريق شده به اين مخازن نيز براي آيندگان باقي مي ماند و امكان استفاده از آن در آينده وجود دارد.
شما ميزان ذخيره نفت فعلي كشور را چه اندازه برآورد مي كنيد؟
دكتر سعيدي: ذخيره نفت فعلي كشور حدود 45 ميليارد بشكه است كه اين رقم البته با احتساب ذخيره 50 تاقديسي كه تا كنون مطالعه جدي درباره آن ها انجام نگرفته است، به 50 ميليارد بشكه مي رسد، و با احتساب ازدياد برداشت ناشي از تزريق روزانه 2 ميليارد پاي مكعب گاز به ميدان آقاجاري كه گاز آن تامين شده و برنامه اجرايي 30 ساله ي آن به تصويب رسيده است، اين ميزان به 58/6 ميليارد بشكه خواهد بود.
حداكثر 50 ميليارد بشكه است كه با ميزان تزريق پيشنهادي ما ، 70 ميليارد بشكه به آن افزوده خواهد شد. بنابراين با تزريق گاز ذخيره نفت كشور نزديك به 120 ميليارد بشكه خواهد شد. در محاسبات خود به اين نتيجه رسيديم كه اگر بتوانيم كمبود تزريق فعلي را طي 5 سال جبران كنيم، مي توانيم از حدود 10 سال آينده روزانه نزديك به 5 ميليون بشكه برداشت كنيم.
پيش از اين هم شما رقم 45 ميليارد بشكه را به عنوان ميزان ذخاير باقي مانده اعلام كرده بوديد، مي دانيم كه اين رقم را وزارت نفت قبول ندارد و ارقامي كه اين وزارتخانه اعلام مي كند، تقريبا قابل مقايسه با اين عدد نيست. اما جاي سوال اين جاست كه منبع شما براي اعلام اين عدد چيست؟
دكتر درخشان: اين آمار از سوي خود وزارت نفت در سال 1375 منتشر شده است، در ترازنامه انرژي سال 1374، عدد 50 ميليارد بشكه به عنوان باقيمانده ذخاير تاييد مي شود.
از سوي ديگر با توجه به ضريب بازيافت بسيار پايين و در نتيجه حجم بسيار محدود ذخيره اوليه مخازني كه از سال 1375 تا كنون كشف شده اند، از سوي ديگر، با در نظر گرفتن حجم برداشتي كه از سال 1374 تا كنون، انجام گرفته است، اين آمار نمي تواند تغيير چنداني كرده باشد.
با توجه به افزايش قابل توجه تقاضاي سالانه گاز و با توجه به تاخيري كه در برخي از فاز هاي پارس جنوبي وجود دارد، آيا ممكن است گاز فاز هاي 6و7و8 را با احداث يك پالايشگاه شيرين سازي، تغيير كاربري دهند و از تزريق آن به مخازن نفت خودداري شود؟
دكتر سعيدي: به هر حال تا كنون حدود 600-500 ميليون دلار براي انتقال گاز به ميدان آغاجاري هزينه شده است. به نظر مي رسد كه تاخير در بهره برداري از فاز هاي پارس جنوبي ممكن است كاربري برخي از فاز ها را كه براي تزريق در نظر گرفته شده بود، تغيير دهد. البته به نظر من اين هزينه اي كه در آغاجاري شده بزرگترين اشتباه بوده است; چرا كه مخزن آغاجاري از نظر تزريق نسبت به ديگر مخازن در اولويت چندم قرار دارد.
دكتر درخشان: درباره تزريق گاز به ميدان آقاجاري اين شبهه مطرح شده است كه گاز استخراج شده از ميدان پارس جنوبي حاوي سولفور است كه موجب خورده شدن خط لوله انتقال گاز مي شود، به همين دليل گفته مي شود اين گاز بايد قبل از تزريق به ميدان شيرين شود، اين در حالي است كه مهندسان نفت معتقدند راهكار هاي فني ديگري نيز براي انتقال اين گاز بدون شيرين سازي وجود دارد كه از آن جمله مي توان به استفاده از لوله هاي عايق بندي شده اشاره كرد، ضمن آن كه در حال حاضر نيز خط لوله هايي در حال انتقال گاز هايي با تركيب مشابه هستند. از اين رو اين شائبه پديد آمده است، كه در پس شيرين سازي گاز تزريقي به ميدان آقاجاري قصد انتقال آن به شبكه سراسري و به ساير مصارف رساندن آن، به جاي تزريق به ميدان آقاجاري نهفته باشد.
دكتر درخشان: بر اساس مطالعات ما، در هر صورت براي دست يابي به 72 ميليارد بشكه ازدياد ذخيره نفت به مقدار گاز پيشنهاد شده براي تزريق، نيازمنديم. به تعبيري بايد حدود 22 ميليارد پاي مكعب گاز در روز تزريق داشته باشيم. اما پرسش راهبردي اي كه در اينجا بايد به آن پاسخ دهيم اين است كه كدام گزينه براي كشور مقرون به صرفه است. اول اينكه هم اكنون اين ميزان گاز را بفروشيم و دوم اين كه به منظور توليد نفت بيشتر در آينده، آن را به مخازن نفتي تزريق كنيم. اين دو مورد بايد با يكديگر مقايسه شوند كه ما محاسبات مربوط به آن را به طور كامل در اين مطالعه انجام داده ايم. بر اساس نتيجه اين محاسبات، اگر اين حجم پيشنهاد شده از گاز را تزريق كنيم، علاوه بر اين كه براي مصرف داخلي نفت خواهيم داشت، در آينده مي توانيم صادرات نفت خام داشته باشيم. در غير اين صورت با در نظر گرفتن افت توليد سالانه 250 هزار بشكه اي از مخازن نفتي كشور، از حدود 8 سال آينده ديگر صادرات نفت خام ما با مشكلات اساسي مواجه خواهد شد. من چندين بار اين نكته را به مسوولان تذكر داده ام كه با تداوم وضعيت كنوني، دست يابي به اهداف چشم انداز ممكن نيست; اما اگر بتوانيم حجم گاز مورد نياز مخازن نفت كشورمان را تامين كنيم، ميزان توليد كنوني تا افق چشم انداز ادامه پيدا مي كند. در اين صورت مي توانيم با برنامه ريزي هاي درست به اهداف چشم انداز دست پيدا كنيم.
پاسخ مسوولان به مسئله هزينه فرصت صادرات گاز چيست؟
دكتر درخشان: متاسفانه مسوولان كشور در پاسخگويي به اين پرسش، قيمت صادرات «LNG» قطر به ژاپن را مبناي استدلالات خود قرار مي دهند. اما پرسش ما اينست كه چرا ما بايد قيمت صادرات «LNG» قطر را مبنا قرار دهيم؟! مبناي محاسبه ما براي تعيين هزينه فرصت صادرات گاز با كشور هايي مانند قطر، كاملا متفاوت است. براي كشور ما بر خلاف قطر كه مخازن نفتي محدودي دارد، اين امكان هست كه گاز را به تزريق اختصاص دهيم و از ازدياد برداشت استفاده كرده و سود بسياري نيز به دست آوريم; در حالي كه چنين عملكردي براي قطر امكان پذير نيست. قطر براي تامين گاز تزريقي به مخازن نفتي محدود خود به گاز بسيار كمي نياز دارد و هم اكنون اين كار را طبق برنامه هاي مصوب تزريق به طور كامل به مخازن انجام مي دهد. همچنين كشور قطر مصرف داخلي قابل توجهي نيز ندارد. در عربستان نيز به دليل فقدان منابع كافي گاز، امكان تزريق گاز به مخازن وجود ندارد، اما كشور ما برخلاف وضعيتي كه قطر و عربستان دارند، براي استفاده از گاز خود، امكان تزريق آن را به مخازن نفتي دارد و البته اين اقدام منجر به ازدياد برداشت از مخازن نفتي در آينده مي شود. از سوي ديگر، ميزان مصرف داخلي ما نيز قابل توجه است; به همين دليل نبايد قيمت گاز خود را با قطر مقايسه كنيم; چرا كه اگر ازدياد برداشت مهم ترين مساله كشور محسوب شود، بايد نقش تزريق گاز در ازدياد برداشت را به دقت تعيين كنيم.
دكتر سعيدي: البته بايد به اين نكته نيز اشاره كرد كه كشورهاي قطر و عمان، گاز خود را دو برابر اين قيمت( 5 دلار) يعني تقريبا 10 دلار به فروش مي رسانند. قيمت فروش گاز قطر بر مبناي قيمت «LNG» ژاپن، به تعبيري حدود ده دلار است. اين در حالي است كه ما مي خواهيم گاز را با قيمت چهار و اندي دلار بفروشيم. (متناسب) ما از مسوولين در مورد قيمت گاز صادراتي كشورهاي قطر و عمان سوال كرديم; اما مسوولين در پاسخ گفتند: «ما از اين قيمت ها اطلاعي نداريم; اين قيمت ها محرمانه هستند». اين درحالي است كه تمام اين اطلاعات در اينترنت وجود دارد. اين اطلاعات در سازمان خبري گاز«gas cebi»، ثبت شده است.
دكتر درخشان: اين گونه كه ما دريافته ايم، قطر هر هزار پاي مكعب گاز به عبارتي هر يك ميليونBTU را حدود 10 دلار به فروش مي رساند; در حالي كه قيمت فروش گاز در ايران نصف قيمت فروش آن در قطر و عمان است.
]توجه اين اعداد بر اساس قيمت نفت 60 دلار(هنگام طرح موضوع در نيمه اول سال 1376 ارائه شده است )[
دليل اين امر چيست؟
دكتر درخشان: در حقيقت، دليل اين مسئله را بايد از كساني كه مذاكرات صادرات گاز را دنبال مي كنند، بپرسيد. مبناي محاسبات بر اساس قيمت صادرات «LNG» است. در حالي كه ما بايد مبناي هزينه فرصت صادرات گاز را ازدياد برداشت در نظر بگيريم.
با پذيرش اين مبنا برآورد شما از هزينه فرصت صادرات گاز براي كشور ما چيست؟
دكتر درخشان: به طور معمول از هر2 تا 4 هزار پاي مكعب تزريق گاز يك بشكه نفت خام حاصل مي شود.حال اگر به طور ميانگين تزريق 3 هزار پاي مكعب گاز را براي بازيابي يك بشكه نفت خام در نظر بگيريم و قيمت هر بشكه نفت را نيز 100دلار فرض كنيم; قيمت هر هزار پاي مكعب گاز حدود 33 دلار خواهد بود. به عبارتي تزريق هر هزار پاي مكعب گاز، براي ما 30 دلار ارزش افزوده به دنبال خواهد داشت. طبق اظهارات نژاد حسينيان (مسوول پيشين صادرات گاز به هند و پاكستان) در روند مذاكرات صادرات گاز به هند قيمت پيشنهادي ايران را براي هر هزار پاي مكعب گاز 7/93 دلار در نظر گرفته بودند; اما گروه جديد مذاكرات را با قيمتي نزديك به 4/92 دلار دنبال مي كنند. به گفته ايشان هزينه فرصت هزار پاي مكعب گاز- كه معادل يك ميليون BTU (ارزش حرارتي) است- موضوع قرارداد ايران و هند بوده كه نزديك به 5 دلار است. اما اين در حالي ست كه طبق محاسبات ما در صورت تزريق گاز، هزينه فرصت صادرات گاز بيش از 30 دلار خواهد بود. ضمن آنكه سرمايه گذاري كه براي اين كار صورت مي گيرد، با سرمايه گذاري اي كه براي صادرات گاز صورت مي گيرد، تقريبا برابر است.
يكي از مسوولان وزارت نفت با تعجب مي گفت كه پوتين (رئيس جمهور اسبق روسيه) عنوان كرده است كه روسيه در سال 2015 قيمت هر هزار پاي مكعب گاز را به هزار دلار مي رساند. من در پاسخ به وي گفتم كه اين ادعا كاملامنطقي است; چراكه هم اكنون ارزش حرارتي هر 6 هزار پاي مكعب گاز معادل يك بشكه نفت خام است. بنابراين ارزش حرارتي هر 1000 پاي مكعب گاز معادل يك ششم بشكه نفت خام است. در اين صورت ارزش حرارتي هر هزار پاي مكعب گاز معادل 15 دلار و ارزش حرارتي هر متر مكعب گاز معادل 50 سنت خواهد بود. تا سال 2015، بهاي نفت خام حداقل سه برابر امروز خواهد شد; بنابراين ارزش حرارتي هر مترمكعب گاز نيز 1دلار مي شود كه البته با در نظر گرفتن مسائل زيست محيطي به طور يقين قيمتي بيش از يك دلار را نيز خواهد داشت. بنابراين به نظر من، پوتين قيمت ناچيزي را براي آن در نظرگرفته است. بر مبناي آن چه توضيح داده شد،قيمت گاز در كشور ما بايد بر اساس ميزان عايدي صادرات گاز يا عايدي حاصل از تزريق و ازدياد برداشت (هزينه فرصت صادرات گاز) محاسبه شود. به تعبير بهتر، ازدياد برداشتي كه از طريق تزريق گاز به مخازن نفتي خواهيم داشت. اين ازدياد برداشت مبناي محاسبه يا خط هادي(mark Bench) ما را تشكيل مي دهد. دكتر سعيدي پيش از پيروزي انقلاب اسلامي، مطالعات بسياري بر روي مخازن كشور انجام دادند. مطالعات جديدي نيز اخيرا در مركز فنآوري هاي رياست جمهوري انجام گرفت كه مسووليت آن بر عهده دكتر سعيدي بود كه به اتفاق من و تعدادي از مهندسان انجام شد. البته شركت ملي نفت بايد اين كار را انجام مي داد. حال بايد از وزارت نفت بخواهيم كه مطالعه مشابهي را انجام دهد و اطلاعات آن را منتشر كند. متاسفانه اين مطالعات انجام نشده است; بنابراين هنوز ديدگاه رسمي وزارت نفت در مورد هزينه فرصت صادرات گاز، براي ما مشخص نيست. در حال حاضر، ما به تركيه صادرات گاز داريم اما در زمستان سال گذشته به دليل كمبود گاز در داخل، ناگزير شديم مبلغي را به تركيه بابت قطع صدور گاز غرامت بدهيم ! البته ميزان اين غرامت نيز محرمانه است و مردم از آن اطلاعي ندارند. از آن جايي كه تعهد به صادرات براي كشور الزام آور است وعدم پايبندي به قرارداد ها باعث تضعيف موقعيت ديپلماتيك كشور مي شود، بنابراين نمي توان در فصول سرد سال يا زماني كه تقاضاي داخلي گاز در كشور بالاست، تعهدات صادراتي را ناديده گرفت. از سوي ديگر، به ادعاي يكي از مقامات وزارت نفت در سال 1385 براي تامين مصرف داخل ناگزير شديم حدود 15 ميليون مترمكعب گاز از كلاهك هاي گازي برداشت كنيم. اين در حالي ست كه استفاده از گاز كلاهك ها خلاف قانون نفتي است; چرا كه اگر گاز كلاهك ها را برداريم، توليد نفت از ميادين به ميزان قابل ملاحظه اي افت مي كند.
با وجود اين به دليل نياز شديد داخلي اين ميزان برداشت انجام شد. ما در اين مورد نيز فعلا بحثي نداريم چرا كه به هر حال مسائل حكومتي اقتضا مي كرد، اما بحث اين است كه چرا بدون مطالعات كارشناسي، خود را متعهد به صادرات گازي مي كنيم كه در فصول سرد سال با كمبود مواجه هستيم و به شكلي عمل مي كنيم كه منافع نسل حاضر و آينده به خطر بيفتد.
 جمعه 18 مرداد 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: مردم سالاری]
[مشاهده در: www.mardomsalari.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 352]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن