واضح آرشیو وب فارسی:قدس: ضربات مرگ بار پرستار عصباني علت فوت پسر بچه
گروه حوادث-ماني قرباني: پرستار پسر بچه 3/5 ساله كه با كتك زدن او مرگ تلخش را رقم زده بود با قرار بازداشت روانه زندان شد.
به گزارش خبرنگار ما، عصر روز 31 تيرماه امسال يكي از مسؤولان بيمارستاني در كرج با كلانتري 19 باغستان كرج تماس گرفت و مرگ مشكوك پسر 3/5 ساله اي به نام فريد را به پليس اطلاع داد.به دنبال اين تماس، مأموران كلانتري به بيمارستان اعزام شدند و در تحقيق از مسؤولان بيمارستان پي بردند فريد در حالي كه بر اثر ضربه هاي وارده به سرش، دچار مرگ مغزي شده بود از سوي زني به بيمارستان منتقل شد اما تلاش پزشكان براي نجاتش بي نتيجه ماند و كودك روي تخت بيمارستان جان باخت.
به اين ترتيب، جسد كودك براي بررسي علت مرگ از سوي بازپرس رضايي كشيك ويژه قتل دادسراي جنايي كرج به پزشكي قانوني انتقال يافت و رقيه، زن ميان سالي كه ادعا مي كرد پرستار كودك است، همراه مريم، مادر كودك كه به بيمارستان مراجعه كرده بود بازداشت و براي ادامه تحقيقات به اداره جنايي اداره آگاهي منتقل شدند.
رقيه، در اظهاراتش به پليس گفت: من از فروردين امسال پرستار فريد بودم و علاوه بر نگهداري وي، منزل آنها را هم نظافت مي كردم، تا اينكه پدر او چند ماه قبل براي كار كردن به خارج از كشور سفر كرد و من از مادرش مريم خواستم تا اجازه دهد فريد را نزد خود نگهداري كنم و او قبول كرد و من فريد را به منزلم در محله ميانجاده بردم تا اينكه عصر روز حادثه، پس از خوردن غذا، حالش بد شد و روي زمين افتاد.
با اظهارات متناقض پرستار ميانسال، كارآگاهان جنايي به تحقيق از مادر فريد پرداختند.
مادر مقتول در اظهاراتش به پليس گفت: پس از سفر شوهرم به خارج از كشور، رقيه را به عنوان پرستار بچه و خدمتكار منزلم استخدام كردم، در اين مدت پسرم به او عادت كرده بود، با اصرارهاي پي در پي رقيه، اجازه دادم تا فرزندم نزد وي بماند. تا اينكه عصر روز 31 تيرماه امسال، رقيه طي تماسي با من عنوان كرد كه پسرم پس از خوردن غذا، بدحال شده و به بيمارستان انتقال يافته است، هراسان خود را به بيمارستان البرز رساندم و فهميدم پسرم فوت كرده است، از مرگ او خيلي ناراحتم و در اين حادثه خانواده شوهرم، مرا مقصر مي دانند.
وي افزود: نمي دانم، زن پرستار چه بلايي بر سر پسرم آورده كه باعث مرگ او شده است.
بر اين اساس ديروز رقيه و مادر فريد براي بازجويي به دادسراي جنايي كرج منتقل شدند.
در اين جلسه رقيه با اعتراف به قتل فريد، به بازپرس رضايي گفت: فريد خيلي مرا دوست داشت، بنابراين او را از چند ماه پيش با رضايت مادرش به منزلم بردم تا اينكه روز حادثه، هنگام خروج شوهرم از منزل، فريد دنبال او راه افتاد تا از منزل خارج شود. وقتي مانع وي شدم، شروع به گريه كرد. پس از رفتن شوهرم، او همچنان بهانه گيري مي كرد كه باعث عصبانيتم شد، براي ساكت كردنش، گوش او را كشيدم؛ اما داد و فرياد راه انداخت و به گريه هايش ادامه داد. چند ضربه با مشت محكم به سر و صورتش زدم و پاهايش را گاز گرفتم كه بيهوش شد و روي زمين افتاد. هر چه صدايش زدم، پاسخي نداد.
روي صورتش آب ريختم، اما چشم هايش را باز نكرد. خيلي ترسيده بودم و نمي دانستم چه كار بايد كنم، بنابراين او را به درمانگاه و بعد به بيمارستان انتقال دادم و با صحنه سازي قصد داشتم ماجرا را يك حادثه نشان دهم. من فريد را دوست داشتم و از مرگ او ناراحتم.
بازپرس پرونده پس از تحقيق از رقيه، او را با قرار بازداشت روانه زندان كرد. مادر فريد نيز با سپردن وثيقه آزاد شد.
جمعه 18 مرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: قدس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 165]