واضح آرشیو وب فارسی:حيات نو: نگاهى به وضعيت مبهم برخى از فيلمهاى پشت اكرانآنها رنگ پرده را خواهند ديد؟!
فرهنگ و هنر، اميررضا نورى پرتو- يكى از مشكلاتى كه سينماى ايران درگير آن است و بسيارى از تهيهكنندگان و پخشكنندگان فيلمها از آن گلهمند هستند، موضوع مهم و به ظاهر حلنشدنى نبود فضايى قابل اعتماد براى اكران آثار سينمايى است. در شرايط بد اقتصادى صنعت سينماى كشورمان، برخى فيلمها با پشتوانه دريافت پروانه ساخت كلى هزينه مىبرند، اما زمانى كه صاحبان آنها براى دريافت پروانه نمايش اقدام مىكنند با مشكلات مختلفى روبه رو مىشوند. اين مشكل از چند جهت قابل بررسى است. اول اين كه ميان شوراى پروانه ساخت و پروانه نمايش آن هماهنگى لازم وجود ندارد. با اين كه بسيارى از اعضاى يكى از اين دو شورا، در شوراى ديگر هم داراى قدرت تصميمگيرى هستند، ولى نبود قانونى مدون و ثابت براى صدور مجوز و نيز تغييرات ممكن و طبيعى در حساسيت افكار عمومىنسبت به پذيرفتن برخى مشكلات اجتماعى يا سياسى از زمان دادن مجوز ساخت تا هنگام اعطاى پروانه نمايش، به اين ناهماهنگىها دامن زده و اختيار آن را از دست مسئولان خارج كرده است. از سويى ديگر برخى فيلمسازان كه سعى مىكنند وارد حوزه موضوعهاى حساس و ملتهب شوند، معمولا در زمان دريافت پروانه ساخت با تذكرات و اصلاحيههايى بر فيلمنامه آثارشان مواجه مىشوند. اما توليدكنندگان خيلى از اين فيلمها در زمان توليد به شرطهاى گفته شده در مجوز پروانه ساخت اعتناى چندانى نمىكنند و بر خلاف پيشبينىهايشان در دريافت پروانه نمايش با مشكلاتى روبهرو مىشوند و زيانهاى مالى شديدى را تجربه مىكنند و اين در حالى است كه برخى از تهيهكنندگان پيش از دريافت مجوز اكران با يكى از گروههاى سينمايى قرارداد نمايش مىبندند و حتى خبر آن را به خبرگزارىها و مطبوعات هم مخابره مىكنند، اما زمانى كه مهر توقيف بر آثارشان مىخورد، در بلاتكليفى قرار مىگيرند و حتى سبب مىشوند حساسيتها و سوالهايى را هم در ميان روزنامهنگاران و مطبوعاتىها به وجود آورند. براى رفع اين مشكلات عدهاى از كارشناسان سينمايى معتقدند كه بايد به مانند گذشته شرط تصويب فيلمنامه در هنگام اعطاى پروانه ساخت دوباره برقرار شود تا صاحبان فيلمها در زمان نمايش نگران عدم اكران آثارشان نباشند. البته اين نظر را برخى ديگر از سينماگران و تحليلگران رد مىكنند و معتقدند كه نظارت بىچون و چرا بر فيلمنامهها راه را بر خلاقيت فيلم سازان مىبندد و تمام فيلمها را به مانند دورههاى گذشته در مسيرى مشخص و تعريف شده قرار مىدهد و نتيجهاش مىشود همان سينماى موسوم به سينماى گلخانهاى كه در دهه شصت شاهدش بوديم. در هر صورت چه بخواهيم و چه نخواهيم موضوع توقيف علنى يا ضمنى برخى از فيلمها معضلى است كه بايد در مورد آن ميان شوراى نظارت و نمايش و تهيهكنندگان سينما تعاملى منطقى و هدفمند برقرار شود، در غير اين صورت بىشك به احساس امنيت و اعتماد در فضاى سينمايمان آسيبى جدى و جبرانناپذير وارد خواهد شد. با مرور كارنامه سينماى ايران در سى سال گذشته، پس از سالهاى پايانى دهه پنجاه و روزهاى آغازين دهه شصت شمسى كه خيلى از فيلمها به دلايل سياسى و اجتماعى و حتى اخلاقى هيچگاه نتوانستند رنگ پرده را ببينند، مىتوان دورهاى كه هم اكنون سينماى ايران در آن به سر مىبرد، از لحاظ ميزان فيلمهايى كه با مشكل عدم دريافت پروانه نمايش مواجه شدهاند، دورهاى كم نظير به شمار آورد و براى حل اين معضل در آن بايد به دنبال چارهاى اساسى بود. براى اثبات اين ادعا بد نيست مشكلات نمايش برخى از اين قبيل فيلمها را به شكلى اجمالى بررسى كنيم. يكى از آثارى كه نزديك به 10 سال از توقيف آن مىگذرد، فيلم شهرت (ايرج قادري) است كه با مرور فراز و نشيبهاى بسيارى كه پشت سر گذاشته، مىتوان ادعا كرد كه ديگر نمىتواند به اكران در سينماهاى كشور اميدى داشته باشد. ايرج قادرى در سال 78 شهرت را كليد زد، اما حضورش در چند پلان از فيلم (در آن زمان او اجازه بازى در فيلمها را نداشت) و نيز موضوع آن كه پيرامون مسئله لقاح مصنوعى مىگذشت، قادرى و تهيهكنندگان شهرت را با مشكلات بسيارى روبهرو كرد. در همان زمان اصلاحيههاى بسيارى به فيلم وارد شد و از سويى ديگر دو سال بعد يكى از سرمايهگذاران فيلم (مرحوم كامبيز دري) دار فانى را وداع گفت و مشكلات حقوقى هم به دشوارىهاى تهيهكنندگان كار اضافه شد. با رفع مشكلات ريز و درشت، شهرت موفق شد پس از نزديك به هفت سال پروانه نمايش كسب كند. اين فيلم در برنامه اكران پاييز سال 85 جايى براى خود دست و پا كرد و حتى تيزرش در سالنهاى سينما به نمايش در آمد، اما چند هفته پيش از آغاز نمايش آن در سينماها به تهيهكنندگان فيلم سفارش شد كه براى مدتى اكرانش را به تعويق بيندازند. البته اين وضعيت مسكوت ماند و بلاتكليفى تا به امروز ادامه دارد و بعيد هم هست كه شكلى بهتر و اميدواركنندهتر به خود بگيرد. اين در حالى است كه در دو سال اخير دو مجموعه تلويزيونى با موضوع لقاح مصنوعى به روى آنتن رفته و از نظر علم پزشكى اين عمل صد در صد در ايران تائيد شده و حتى موافقت مراجع تقليد را هم به همراه داشته است. به رنگ ارغوان (ابراهيم حاتمىكيا) يكى ديگر از آثارى است كه در طول چند سال گذشته مهر توقيف را بر پيشانى خود احساس مىكند. فيلم كه قرار بود براى نخستين بار در بيست و سومين جشنواره فيلم فجر (بهمن 1383) به نمايش در آيد، به دليل موضوع خاصش (رابطهاى عاطفى ميان يك مامور امنيتى و دختر يك سياسى فرارى ضد نظام) از سوى مسئولان امنيتى كشور مورد بازبينى قرار گرفت و در همان زمان تشخيص داده شد كه به طور موقت مسئله اكران آن به تعويق بيفتد تا شايد بشود در فضايى امن و آسودهتر حساسيتهاى موجود را برطرف كرد و فيلم را به نمايش در آورد. با اين وجود پس از گذشت نزديك به چهار سال به رنگ ارغوان هنوز نتوانسته پروانه نمايش دريافت كند. جعفر پناهى كه به جز بادكنك سفيد، هيچ يك از فيلمهايش نتوانستهاند طعم حضور بر پرده سينماهاى كشور را بچشند، فيلم آفسايد (1384) را به جشنواره بيست و چهارم فيلم فجر رساند. اما پس از سپرى كردن دوران جشنواره در دريافت پروانه نمايش با بن بست مواجه شد. آفسايد كه داستان تلاش چند دختر جوان را براى حضور در ورزشگاه فوتبال روايت مىكند، با اين ادعا از سوى مسئولان شوراى صدور پروانه نمايش روبه روست كه خود تهيهكنندگان فيلم تا به حال براى درخواست صدور پروانه نمايش اقدامى نكردهاند. در حالى كه جعفر پناهى نگاه يكسويه معاونت سينمايى را عاملى اساسى براى توقيف آفسايد و دو فيلم ديگر خود (دايره و طلاى سرخ) مىداند. در سالى كه آفسايد چند نمايش محدود در جشنواره فيلم فجر داشت، فريدون جيرانى سه گانه «ستارهها»ى خود را (ستاره بود، ستاره است، ستاره مىشود) به دفتر جشنواره ارسال كرد كه با حضور دو فيلم از اين تريلوژى در بخشهاى مسابقه و مهمان موافقت شد. در زمان اكران ابتدا قرار بود فيلم «ستاره بود» به روى پرده برود كه درست در سر بزنگاه، نمايش آن به تعويق افتاد و چندى بعد «ستاره است» اكران شد كه البته در جلب رضايت مخاطبان هم موفق نبود. با اين حال دو بخش ديگر از اين سه گانه همچنان در بلاتكليفى به سر مىبرد و به ادعاى تهيهكنندهشان (حميد اعتباريان) با اعمال تغييراتى در برخى سكانسها رضايت مسئولان براى صدور دوباره پروانه نمايش جلب شده است. جزيره آهنى (محمد رسول اف) يكى ديگر از چند فيلم مسئلهدار اين سالهاست كه داستانش در يك كشتى قديمىدر سواحل خليج فارس مىگذرد و مشكلات معمول مردم آن منطقه را روايت مىكند. به گفته كارگردان اين فيلم مسئولان شوراى نمايش اعلام كردهاند كليت جزيره آهنى مشكلات عديدهاى دارد و بهتر است توليدكنندگان آن قيد نمايش فيلم را بزنند. نيكى كريمىهم در سه سال گذشته دو فيلم بلند سينمايى ساخته كه با وجود نمايش در بسيارى از جشنوارههاى جهانى هنوز نتوانسته آنها را به روى پرده سينماهاى ايران بفرستد. خود كريمىاصلاحيههاى وارد شده بر فيلم اولش، يك شب، را بيش از اندازه و غيرمنصفانه توصيف كرده و اظهار داشته كه حاضر نيست نزديك به پانزدهدقيقه از آن را كم كند. نيكى كريمىدومين فيلمش، چند روز بعد، را هم گرفتار اين قبيل اصلاحيهها خوانده و معتقد است كه فيلم از نظر مسئولان اداره نظارت و ارزشيابى مشكل دارد و بايد تغييراتى در آن صورت گيرد. اما يكى از فيلمهايى كه در زمان اكرانش در جشنواره بسيار تحسين شد ولى وضعيت نمايش عمومىآن همچنان در هالهاى از ابهام قرار دارد، عصر جمعه (مونا زندي) است كه به گفته اداره نظارت و ارزشيابى معاونت امور سينمايى وزارت ارشاد، فيلم داراى پروانه نمايش است و برخلاف تصور اهل مطبوعات و عموم پيگيران سينماى ايران عصر جمعه مىتواند اكران شود و اگر اين اتفاق تا به حال رخ نداده، معلول وضعيت نابسامان اكران سينماهاست. تهمينه ميلانى كه پس از ساخت آتش بس و موفقيت غيرقابل پيشبينى آن بار ديگر به سمت موضوعهاى مورد علاقهاش رفت و فيلم تسويه حساب را ساخت، تجربه تلخ رويارويى با اداره نظارت و در نهايت توقيف را از نزديك لمس كرده است. ميلانى مدعى است شوراى نظارت با كليت فيلم او كه روايتگر داستان چند زن خلافكار است، مشكل دارد و با توجه به اظهارات اين فيلمساز بعيد است كه تسويه حساب شانسى براى اكران پيدا كند. چند سال است كه فيلم نخست محسن اميريوسفي، خواب تلخ، با وجود درخشش در جشنواره كن هنوز در محاق فراموشى به سر مىبرد. آتشكار، دومين فيلم يوسفي، نيز با وجود دريافت پروانه نمايش در سردرگمىكامل و سوال برانگيزى قرار دارد. فيلم كه در آخرين لحظات از جشنواره فيلم فجر سال گذشته بيرون كشيده شد، گويا با گوشزدهاى مسئولان شوراى نمايش براى به تعويق افتادن اكرانش مواجه شده است. علاوه بر آتشكار معضل جلوگيرى از اكران فيلمها در جشنواره فيلم فجر، گريبان دو فيلم آنجا (عبدالرضا كاهاني) و خاك آشنا (بهمن فرمانآرا) را هم گرفت. عبدالرضا كاهانى كه فيلم آدم را هم در كارنامه دارد و هنوز نتوانسته آن را اكران كند، حساسيتهاى موجود پيرامون فيلم اش را دليلى بر توقيف آن مىداند و اعتقاد دارد كه بر مضمون و جنس محتواى فيلم دست گذاشتهشده است. اما بهمن فرمان آرا كه جار و جنجالهاى بسيارى را در زمان اكران فيلم «خانهاى روى آب» پشت سر گذاشت، در زمان برگزارى آخرين جشنواره فيلم فجر حاضر به اعمال اصلاحيهها بر خاك آشنا نشد و آن را از جشنواره بيرون كشيد. طبق شنيدهها پس از اقدام بانيان اين فيلم براى دريافت پروانه نمايش نزديك به 30 دقيقه از خاك آشنا زير ذرهبين شوراى نظارت و ارزشيابى قرار گرفته و فرمان آرا اميدوار است كه مسئولان در نهايت با اكران فيلمىكه خود به آن پروانه ساخت داده اند، موافقت كنند.
نسل جادويى (ايرج كريمي) هم يكى ديگر از فيلمهاى مطرح چند سال اخير است كه با مشكلاتى براى نمايش در دو جشنواره فيلم فجر روبه رو شده و گويا پس از اصلاحيههايى به طور ضمنى با نمايش عمومىآن موافقت شده است. اما تا به حال سرنوشت اكران آن در هالهاى از ابهام به سر مىبرد. اما پر سر و صداترين فيلمىكه در طول چند سال اخير با قوانين مميزى دست و پنجه نرم كرد و سرانجام هم به زانو در آمد و قربانى حاشيههايى فراوان و بىموردى شد، فيلم سنتورى (داريوش مهرجويي) بود كه همگان از وضعيت آن به خوبى باخبرند و با توجه به حساسيتهاى به وجود آمده و نيز پخش غيرقانونى كپىهاى آن در سطحى گسترده در جامعه مىتوان گفت، نمايش سنتورى در سينماهاى كشور منتفى است.
چهارشنبه 16 مرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: حيات نو]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 177]