محبوبترینها
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1845342827
درآمدي بر راهكارهاي امام حسين(ع) براي بقاي دين و شريعت
واضح آرشیو وب فارسی:خبرگزاري قرآني ايران: درآمدي بر راهكارهاي امام حسين(ع) براي بقاي دين و شريعت
گروه خبرنگاران افتخاري / نجيبه خروشي : در زمان حكومت امويان، شرايطي فراهم شده بود كه علناً در جامعه براي محو احكام و دستورات ديني و اسلامي تلاش ميشد و سران بنياميه و هيئت حاكمه تمام هم و غم خويش را در مقابله با مكتب رسالت و اهل بيت قرار داده بودند و رفته رفته كار به جائي ميرسيد كه ديگر چيزي از اسلام باقي نماند و همان گونه كه كتب و آئين گذشته مانند دين حضرت عيسي و حضرت موسي (ع) تحريف و دست كاري ريشهاي گرديد، اين دين الهي را نيز دستخوش انحرافات اساسي كنند.
در چنين جوي، امام حسين (ع) احساس كرد كه اگر لحظهاي مكث كند، ديگر چيزي از احكام و شريعت نبوي باقي نميماند و به نام دين و قرآن، مردم را از مسير اصلي هدايت خارج مينمايند و اين يك وظيفه الهي است كه بر دوش همه اولياء الهي قرار گرفته است، يعني آنان از طرف خداوند متعال مأمور هستند كه با دشمنان اسلام و انسانهاي منافق و آفتزا، مقابله نمايند و شريعت الهي را از گزند حوادث مصون بدارند؛ «يا ايها النبي جاهد الكفار و المنافقين و اغلظ عليهم و مأواهم جهنم و بئس المصير»؛ (۱)يعني اي پيامبر، با كافران و منافقان و دشمنان خدا نبرد كن و با آنان باخشم رفتار كن و بدان كه جايگاه آنان، بدترين جايگاه يعني جهنم است.
حضرت اباعبدالله(ع)با قيام خويش و فداي جان خود و اهل بيت عزيزش، تا ابد دين الهي اسلام را بيمه نمود و با اقدامات و فعاليتهاي كليدي و محوري خويش، جامعه اسلامي را از گزند آفات و انحرافات نجات داد و بي شك قوام اسلام و احكام نوراني قرآن و حفظ پيكره اصلي جامعه ديني را بايد مرهون چنين مجاهدت هايي دانست.
راهكارهايي كه امام حسين(ع)براي بقاي دين و شريعت انجام دادند را ميتوان در محورهاي اساسي كه در اين مقاله به آنها پرداخته شده تبيين كرد.
● نهادينه كردن شعور و درك ديني جامعه در اثر تبليغات معاويه و روش او و هم قطارانش و دوري مردم از زمان پيامبراكرم (ص) و تعطيلي برنامههاي اسلام و توسعه ممالك اسلامي و ممنوع شدن تبليغات صحيح ديني و خانه نشين شدن شايستگان و دانشوران واقعي امت اسلام، كم كم شعور ديني مردم ضعيف شده بود و اكثريت مردم در برابر وضع موجود، خودباخته و دلسرد شده بودند.
ذلت و خواري و احساس زبوني در جوامع اسلامي، مانند سرطان پيكر اجتماع را فرا مي گرفت و سستي عجيبي، آنها را از حركت و نشان دادن عكس العمل در برابر اعمال ننگين و غير ديني بني اميه چنان بازداشته بود كه هرچه آنها تحميل ميكردند ميپذيرفتند.
هركس را ميخواستند بر جامعه حاكم ميكردند و حتي اگر زنان بنياميه يا ضعيفترين افراد يزيد را هم نامزد حكومت ميكردند كسي از بيعت آنان سر باز نميزد و همه از ترس زندان و قتل، آن را تصويب ميكردند.
در آن زمان، خلوص نيت، فداكاري اخلاقي و نترسيدن از مرگ كه از صفات ممتاز و برجسته مسلمانان عصر پيامبر اكرم (ص) بود، از بين رفته بود و از آن قهرمانان فضيلت كه شهادت را با هيچ زندگي ذلت باري عوض نميكردند، جز تعداد انگشت شماري نمانده بود و اين اثرات همان ضعف شعور و درك و بينش ديني مردم بود. امام حسين(ع) با قيام خويش و شهادت خود و اصحابش، در واقع احساسات ديني و خصال انساني را زنده نمود و به مسلمانان در طول تاريخ بشري اين پيام را دادند كه هيچ گاه نبايد نسبت به دين و احكام الهي بي تفاوت بود و هرجا كه احساس شود كه اساس شريعت در معرض نابودي است بايد قيام نمود و استقامت و غيرت ديني خويش را به رخ دشمنان و مستكبران عالم كشيد و اين درسي است كه هيچ گاه كهنه نميشود و هر سلسله طاغوتي و غيرشرعي همچون دستگاه اموي كه قصدش براندازي نظام و جامعه ديني باشد، حق حكومت و سرپرستي مردم را ندارد و بايد با تمام وجود روبروي آن ايستاد و چراغ اين فتنه را خاموش كرد.
چنانكه امام حسين (ع) در نصيحت هاي خويش به مردم چنين مي فرمودند: «مردم! پيامبر خدا (ص) فرمود: هر مسلماني كه با سلطان ستم گري مواجه گردد كه حرام خدا را حلال كند و پيمان الهي را درهم شكند، با سنت و قانون پيامبر (ص) از در مخالفت درآمده، درميان بندگان خدا راه گناه و معصيت و عدوان و دشمني درپيش گيرد.
ولي آن مسلمان در مقابل چنين سلطاني، با عمل و يا با گفتار اظهار مخالفت نكند، برخداوند است كه اين فرد را به كيفر همان ستمگر محكوم سازد. مردم! آگاه باشيد اينان (بني اميه) اطاعت خدا را ترك و پيروي از شيطان را برخود فرض نمودهاند، فساد را ترويج و حدود الهي را تعطيل نموده و فيء (۲) را كه مختص به خاندان پيامبر است به خود اختصاص دادهاند و من به هدايت و رهبري جامعه مسلمانان و قيام برضد اين همه فساد و مفسدين كه دين جدم را تغيير دادهاند، از ديگران شايستهتر ميباشم...»
(۳)
● نمايان كردن محبوبيت و عظمت اهل بيت(ع) در جامعه بنابر سفارش پيامبر اكرم (ص) كه اهل بيت (ع) او مانند يك كشتي نجات مي ماند و هركسي در آن سوار شود، از هرگونه فتنه اي در امان مي ماند، قيام امام حسين(ع)، اشتياق مردم را به اين مركز هدايت دوچندان نمود و بيش از پيش اقتدار معنوي آنان را به منصه ظهور گذاشت.
بنياميه تلاش ميكرد كه هرچه بيشتر از نفوذ معنوي اهل بيت (ع) در ميان جامعه اسلامي جلوگيري نمايد و بخاطر همين ساليان سال به مقابله و رويارويي با آنان پرداخت و مصداق واقعي آن با شهادت امام حسين (ع) نمايان شد.
ولي با اين اقدامات منفعلانه و شيطاني، ذرهاي از آن محبت و محبوبيت كم نشد و حتي مردم به ماهيت اصيل و الهي اين خاندان پي بردند و از زمان واقعه عاشورا تاكنون، اين نفوذ معنوي دو چندان شده است و مشتاقان آن خاندان رسالت فزوني گرفتهاند و اين امر در جهت هدايت و سرپرستي و خط دهي جامعه اسلامي، يكي از فعاليتها و تدبير بينظير امام حسين (ع) در طول تاريخ اسلام بوده است و پر واضح است كه همين محبت به خاندان اهل بيت (ع) و الگوگيري از قيام عاشورا بوده كه تاكنون اسلام و پيكره جامعه ديني را مصون داشته است. امام حسين(ع) با آن قيام الهي خود، شراب ناب دوستي و محبت خويش و خاندان طاهرينش را در قلوب مردم ريخت و دستگاه فاسد حاكمه را رسوا نمود، بطوري كه خود مردم به پستي و فرومايگي حكومت اموي اعتراف كردند.
بنابراين جاي شگفتي نيست كه در تاريخ عاشورا مي خوانيم كه وقتي اسيران اهل بيت(ع) را وارد شام نمودند، مردي در برابر امام سجاد(ع) ايستاد و گفت: «سپاس خدايي را كه شما را كشت و نابود ساخت و مردمان را از شرتان آسوده ساخت و اميرالمؤمنين (يزيد) را بر شما پيروز گردانيد! علي بن الحسين(ع) خاموش ماند تا مرد شامي آنچه در دل داشت، بازگو نمود، سپس از او پرسيد: «آيا قرآن خوانده اي»، گفت: «آري»، آيا اين آيه را در قرآن خواندهاي كه: «قل لا اسألكم عليه اجرا الا الموده في القربي» (۴) (بگو بر رسالت خود مزدي از شما نمي خواهم مگر دوستي نزديكان).
آن مرد گفت: «بله، خوانده ام.» حضرت فرمودند: «آيا اين آيه را نيز خوانده اي كه : «و آت ذالقربي حقه» (۵) ( و حق خويشاوندان را بده!)، آن مرد جواب داد: «آري». حضرت فرمود: و آيا اين آيه را نيز خواندهاي كه: «انما يريدالله ليذهب عنكم الرجس اهل البيت و يطهركم تطهيرا» (۶) (بي شك خداي متعال مي خواهد كه پليدي را از شما خاندان اهل بيت ببرد و شما را پاك سازد)، آن مرد جواب مثبت داد.
آنگاه امام سجاد(ع) فرمودند: «اي شيخ، اين آيه ها در حق ما نازل شده است، ما ذوي القربي هستيم و ما هستيم كه پاكيزه از هرگونه بدي هستيم و مائيم اهل بيت (ع)».
آن مرد، كه دانست بد قضاوت كرده است و آنان خارجي نمي باشند بلكه فرزندان رسالت هستند، از آنچه گفته بود پشيمان شد و گفت: «خدايا، من از بغضي كه از اين خاندان در دل داشتم توبه مي كنم و به درگاه تو بازمي گردم. من از دشمنان محمد و آل محمد بي زاري ميجويم». (۷)
● تأسيس مكتب همگاني تعليم و تربيت ديني از امور مهم و اساسي كه در بينش و تفكر شيعي از اهميت خاصي برخوردار است، برگزاري جلسات سوگواري و عزاداري و ذكر مصائب سيدالشهدا (ع) مي باشد كه از وسايل كاربردي و كليدي تعليم و هدايت جامعه اسلامي به شمار مي آيد و اين از برنامههاي منحصر به فرد شيعيان است كه در اخبار و روايات زيادي دعوت به آن شده است.
از آن جمله امام رضا(ع) فرمودند: «اي پسر شبيب! اگر گريه كني بر حسين (ع) تا آب ديده تو بر روي تو جاري شود. حق تعالي جميع گناهان صغيره و كبيره تو را ميآمرزد و اگر ميخواهي خدا را ملاقات كني و هيچ گناهي بر تو نباشد، پس امام حسين (ع) را زيارت كن.»(۸)
بيشك تمامي اين اتهامات با اينگونه جلسات و ذكر مصايب و زيارات، ماهيتي سياسي- اجتماعي و براي حفظ اتحاد و هدايت و ارشاد جامعه اسلامي است، شايد كساني كه اهتمام شيعه را به برگزاري اين گونه مراسم و صرف ميليون ها اموال را همه ساله بي فايده و اسراف مي دانند، از فوايد معنوي اين مراسم و تأثيرات آن در تهذيب جامعه و جهت دهي درست آنان غافل باشند و بايد گفت كه اين گردهماييها و تشكلهاي حسيني مردم، از بهترين راههاي اصلاح و موفقترين مكتبهاي تربيتي است و اين همان چيزي است كه استكبار و جهان غرب از آن وحشت داشته و ترويج جلسات فساد و تباهي و كشاندن جامعه اسلامي به سوژههاي فتنهانگيز و تشكيلات شيطاني از برنامههاي اصلي آنان به شمار ميرود.
امام حسين (ع) با سرمايه اخلاق و نيت پاك و فداكاري در راه حق، مدرسهاي باز كردند كه قرنها است كه مكتبهاي آن روز افزون و در همه جاي جهان تشكيل ميشود و و نشريات و مطبوعات آن رو به ازدياد است و تاكنون، افراد بسياري در اين جلسات شركت نموده و درس حقيقت و فداكاري را آموخته اند. براي ترغيب مردم به فضايل اخلاقي و اسلامي، بايد يك نمونه عملي به مردم نشان داده شود و زندگي آن چهره ممتاز براي آنان تبيين گردد و تاريخ امام حسين (ع) از آموزنده ترين و سودمندترين حكايتهاي حقيقي عالم است و بايد گفت كه مجالس ذكر فضائل و مصائب اهل بيت (ع) بهترين مجالس تبليغي و دعوت به اسلام و معنويت است.
● تثبيت حكومت مشروع و نفي طاغوت يكي از بيماريهاي خطرناك فكري كه پس از رحلت پيامبر اكرم (ص) در ميان مسلمانان رواج پيدا كرد و متأسفانه اثرات آن تاكنون نيز باقي مانده است، تأييد حكومتهاي نامشروع و واجب الاطاعه دانستن آن است، يعني بعضي گمان كردهاند همين كه هر حكومتي بر سر كار باشد و به رتق و فتق امور دنيوي مردم مشغول شود، همان براي تثبيت حكومت وي كافي است و هواخواهي مردم و يا به قول متداول امروزي، دموكراسي و رأي مردمي، در مشروعيت آن كفايت ميكند، اين درحالي است كه قرآن كريم ما را از حكومت و فرمان روايي كه از طرف خدا نباشد و بدون هيچ ضوابط ديني زمام امور را از دست اهل آن خارج سازد، منع ميكند و حتي ما را به مقابله با آن دعوت مي كند: «الم تر الي الذين يزعمون انهم امنوا بما انزل اليك و ما انزل من قبلك يريدون ان يتحاكموا الي الطاغوت و قد امروا ان يكفروا به و يريد شيطان ان يضلهم ضلالا بعيدا»؛(۹)
آيا نديدي كه كساني كه گمان مي كنند كه ايمان به شريعت تو و شرايع ديني قبل از تو دارند ولي در عين حال به طرف حكومت طاغوت و نامشروع قدم برمي دارند و اين درحالي است كه بايد به آن كفر ورزيده و با آن مقابله نمايند و شيطان مي خواهد كه آنان را به طرف ضلالت عظيمي راهنمايي كند. در عصر امام حسين (ع) مردم بر اين تصور بودند كه هركس بر جامعه مسلط شود، براي اطاعت از او دليلي جز قدرت و حمايت عده اي خاص، لازم نيست. امام حسين (ع) با اين فكر غلط و خطرناك مبارزه كردند و مردم را از اين اشتباه كه حكومتهايي مانند حكومت بني اميه و يزيد واجب الاطاعه هستند، بيرون آورد و فهمانيد كه در طول تاريخ بشري، فقط اطاعت و فرمانبرداري از راهبران الهي مشروعيت دارد و اطاعت از حكومتهايي كه در مقابله با اين اولياء ديني هستند، نه فقط واجب نيست، بلكه كوشش براي برانداختن آنها و تأسيس حكومت اسلامي، بر هر مسلماني واجب و لازم است.
حضرت سيدالشهدا(ع) با قيام خونين خويش، يك تعريف جامع و گويا از حكومت و حاكم مشروع به جامعه الهي تزريق نمود و مانند ساير انبياء و اوصياء الهي كه دائماً در حال نبرد با طاغوتهاي زمان خويش بودند، حركت در جهت نفي و نابودي دستگاه هاي نامشروع و طاغوتي را يك فرض ضروري بر همه مسلمانان به اثبات رسانيد و رهبران ديني حقيقتي را كه جز ذوات مقدس اهل بيت (ع) نبودند، به متن جامعه عرضه نمود. آن حضرت در بيانات زيباي خويش در كنگره عظيم حج، حاكم واقعي حكومت ديني را چنين معرفي مي كند: «شما به چشم خود مي بينيد كه پيمان هاي الهي را مي شكنند و با قوانين خدا مخالفت مي كنند، ولي بيم و هراسي به خود راه نمي دهيد... زمام امور بايد در دست كساني باشد كه عالم به احكام خدا و امين بر حلال و حرام او باشند و اهل بيت(ع) داراي اين حق بودند و آن را از دست آنها گرفتند و آن هنگامي كه از پيرامون حق پراكنده شديد و با وجود دليل روشن، در سنت پيامبر اختلاف كرديد.
اگر درراه خدا مشكلات را تحمل مي كرديد و در برابر آزار ما و فشار ما از خود شكيبايي نشان ميداديد، زمام امور در دست اهل آن قرار مي گرفت ولي شما ستمگران را بر مقدرات خويش مسلط ساختيد و امور خدا (حكومت) را به آنان تسليم كرديد تا حلال و حرام را درهم آميزند و در شهوات و هوس راني هاي خود غوطه خورند، گريز شما از مرگ و دلبستگي شما به زندگي چند روزه دنيا، آنان را بر اين مقام (حكومت) مسلط ساخت، شما با كوتاهي در انجام وظيفه، ناتوانان را زيردست آنان قرار داديد تا گروهي را برده خويش سازند و گروهي را بيچاره سازند...»(۱۰)
پينوشتها: ۱-قرآن كريم، سوره توبه، ۷۳ ۲-فيء به اموالي مي گويند كه به اذن الهي به خاندان رسول الله (ص) عطا مي شده است. ۳-محمد طبري، تاريخ امم و ملوك، ج۶، ص۲۲۹ ۴-قرآن كريم، شوري، ۲۲ ۵-همان، اسري، ۲۶ ۶-همان، احزاب، ۳۳ ۷-سيد جعفر شهيدي، زندگاني علي بن الحسين(ع)، ص۶۶ ۸-شيخ عباس قمي، منتهي الامال، ص۵۴۲ ۹-قرآن كريم، نساء، ۶۰ ۱۰-تحف العقول، قم، دفتر انتشارات جامعه مدرسين، سال ۱۳۶۳، صص۲۳۷، ۲۳۹
چهارشنبه 16 مرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبرگزاري قرآني ايران]
[مشاهده در: www.iqna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 127]
-
گوناگون
پربازدیدترینها