واضح آرشیو وب فارسی:فارس: شخصيتهايمذهبي؛ سبقتسينما و تلويزيون از ادبيات/5 حسنبيگي: واقعيت و خيال در داستانهاي ديني منافي هم نيستند
خبرگزاري فارس: نويسنده رمان «محمد» معتقد است كه واقعيتمداري و خيالانگيزي در داستانهاي ديني منافاتي با هم ندارند.
به گزارش خبرنگار فارس، ابراهيم حسنبيگي، نويسنده، با ارسال يادداشتي اختصاصي، ديدگاههاي خود را پيرامون «خيالانگيزي و واقعيتمداري در داستانهاي ديني» مطرح كرد.
وي در اين يادداشت، ميگويد كه تشخيص مرز بين واقعيت و تخيل در يك اثر داستاني، به سختي امكانپذير است و حتي گاهي نويسندگان هم فراموش ميكنند در آنچه نوشتهاند چه بخشهايي خيال آنها بوده و چه قسمتهايي واقعيتهاي بهوقوع پيوسته! واقعيت اين است كه براي نويسنده و اثر داستاني او، خيال هم بخشي از واقعيت وجودي و ذات كاري او تلقي ميشود. واقعيتپذيري خيال همان نويسندگي است لذا نويسنده كسي است كه قادر باشد از امتزاج واقعيت و خيال اثر داستاني بسازد.
وي با طرح اين مقدمه ميپرسد كه آيا داستانهاي مذهبي كه بر محور شخصيتهاي ديني مثل پيامبران و امامان نوشته ميشوند و بالطبع بايد مستند بر مستندات تاريخي و سيره انبيا و امامان باشند از اين قاعده مستثني نيستند و سپس پاسخ ميدهد: اعتقاد من اين است كه نيستند، البته با اندكي ملاحظات و توانمندي.
نويسنده رمان «محمد» تأكيد ميكند: ما بيش از 30 سال تجربه داستان و قصهنويسي ديني داريم و تقريباً همه موضوعات و رويدادهاي ديني از قصههاي قرآن گرفته تا زندگي انبيا و امامان و اولياي خدا را نوشتهايم و ديگر بر كسي پوشيده نيست كه ما طي اين سالها كه نوشتهايم و آنچه كه نوشتهايم، داستان خوب ديني بوده است.
حسنبيگي با بيان اينكه بسياري از نويسندگان داستانهاي ديني به صورت دلايل واهي نقش كارساز و تأثيرگذار تخيل را در اين نوع نوشتهها ناديده ميگيرند، بيان ميدارد: آنها بهجاي داستان، قصه و يا زندگينامه داستاني مينويسند، اما واژه داستان را به آن اطلاق ميكنند. وي با صراحت اظهار ميكند كه نويسندگان داستانهاي ديني قادرند با حفظ واقعيت شأن و مقام و حتي سيره پيامبران و امامان، مروري پر از خيال به اين ساحت مقدس داشته باشند؛ مشروط به اينكه نويسنده معناي شأن و مقام پيامبران و امامان را بداند و آگاهانه به اين ساحت مقدس قدم بگذارند.
نويسنده مجموعه داستان «شتهها و شكوفهها» به ذكر مثالهايي از حوزه سينما و تلويزيون مي پردازد و ميگويد كه ميرباقري در سريال امام علي (ع) چنين مروري داشت و بدون اينكه حقيقت و واقعيت امر را فداي تخيل كند، تخيل داستانپردازي خود را در اختيار آن واقعيت قرار داد و يا مرحوم علي حاتمي در ورود به تاريخ معاصر ايران هرگز تخيل خود را كنار نميگذاشت و تاريخ را هم ناديده نميگرفت و هميشه در برابر معترضان تاريخنگر، ميگفت كه من مورخ نيستم و هنرمندم و از نگاه هنر به تاريخ مينگرم.
به گفته حسنبيگي علت اينكه اغلب نويسندگان دينينويس ما به جاي داستان، قصه و يا زندگينامه داستاني مينويسند، پرهيز از به كارگيري تخيل و نگاه غير هنرمندانه آنها به موضوعات ديني است و نام اين كار خود را نيز پايبندي به تاريخ ميگذارند؛ بهگونهاي كه انگار مورخاند تا نويسنده.
وي اضافه ميكند كه نويسنده اگر توانا باشد، تاريخ و دين را هم خوب بشناسند و خود متدين باشد واهمهاي براي نوشتن رمان درباره پيامبران و امامان نخواهد داشت. اما اگر نويسنده بترسد، و با اين ترس بنويسد اثرش نه يك داستان بلكه تاريخ و زندگينامهاي خواهد بود كه كمي رنگ و لعاب روايت داستاني به خود گرفته است.
حسنبيگي خاطرنشان ميكند: نويسنده توانا و متدين قادر است رماني درباره امام و پيامبر بنويسد كه خوانندگان كتاب هرگز نخواهند توانست مرز بين خيال و واقعيت را تشخيص دهند. حفظ شأن، مقام و منزلت و مستندات تاريخي ميتواند ملاك نوشتن نويسنده قرار گيرد. لذا واقعيتمداري و خيالانگيزي در داستانهاي ديني منافاتي با هم ندارند.
انتهاي پيام/ش
چهارشنبه 16 مرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 113]