واضح آرشیو وب فارسی:سایت رسیک:
از اینجا شروع کنیم که چه طور شد کار در پروژه ی((اغما))را قبول کردید حضور اقای سیروس مقدم در این انتخاب دخیل بود؟
یکی از اصلی ترین معیارهای من برای انتخاب کار کارگردان خوب است و در این کار هم سیروس مقدم کارگردان بود و چه کسی بهتر از سیروس مقدمو مسلما حضور ایشان یکی از اصلی ترین دلایل حضورم در این پروژه بود کمااینکه زمانی که ما کار را شروع کردیم متن کاملی هم نداشتیم و فقط به صرف اعتماد به جناب اقای مقدم که به کار اشراف کامل داشتند ان را شروع کردیم .
یعنی نقش شما هم مشخص نبود؟
چرا ؛نقش مشخص بود ولی نقش نوشته شده ای نبود یک نقش تعریفی بود.در واقع سیناپس کلی کار مشخص بود و اقای مقدم نگاه خودشان را نسبت به این نقش به من گفتند که خیلی هم لطف داشتند به من که برای این نقش دعوتم کردند و یکی از نقش های فوق العلده خوب و خاص است ؛ سعی می کنم که این طور نقش ها را از دست ندهم.
این نقش چه چیز خاصی دارد؟
این خاص بودن را صبر کنیم خود مجموعه نشان دهد؛ولی این شخصیت یک شخصیت کاملا خاص و متفاوت با تمام شخصیت هایی است که در این سریال می بینیم و شاید بتوانیم بگوییم خاصی در کل سریال هایی که تا به حال دیدیم . یک فضا سازی کاملا خاص و یک شخصیت پردازی کاملا خاص و متفاوت ؛این که این ادم در چه مرحله ای از سیر و سلوک و عرفان است و چه قدرتی دارد را باید در داستان ببینیم.
پس عرفان هم در این شخصیت دخیل است؟
بله؛اصلا به طور کلی من در زندگی شخصی ام هم به این موضوع اعتقاد خاصی دارم و دنبالش هم رفتم ,البته نمی گویم که ادم عرفانی هستم, ولی دوست داشتم همیشه یک نگاهی به ان داشته ام.
در گفته گوهای قبلی گفته بودید دوست دارید بعد از پرواز در حباب و به دنیا بگویید بایستد نقش هایی که می پذیرید متفاوت باشد...
ببینید ,دو نگاه وجود دارد:یکی نقش متفاوت و دیگری بازی متفاوت. شما گاهی می توانید یک نقش عادی را هم متفاوت بازی کنید و در واقع منظور من هم از تفاوت فقط نقش متفاوت نیست,من دنبال بازی متفاوت هستم ,اما مسلما کارم سخت تر خواهد شد چرا که هم تماشاگر انتظارش از من بالاتر رفته است و هم انتظار خودم از خودم و این موضوع است که باعث شده وسواس زیادی برای انتخاب داشته باشم.
گریم متفاوتی هم در این کار دارید فکر می کنید برای ایجاد تفاوت گریم هم لازم است؟
این تفاوت در گریم را من تعیین نمی کنم. اگر نقشی که من پذیرفتم گریم متفاوت بطلبد من هیچ مشکلی با گریم ندارم,چون اعتقاد دارم یک گریم خوب می تواند من را در راستای هدفی که برای نقشم در نظر گرفته ام کمک کند, این است که خیلی انحصار ندارم که همیشه با یک شکل خاص یا یک جور دیده شوم.
مثبت یا منفی بودن شخصیت هم برایتان مهم است؟
نه,خیلی مثبت یا منفی بودن نقش برایم مهم نیست . این ابعاد درونی وبیرونی نقش در قصه برایم مهم است. سعی می کنم یک نقش خوب و یک داستان خوب را از دست ندهم ومثبت یا منفی بودن در مرحله ی دوم قرار می گیرد, مثلا شخصیت رامین در پرواز در حباب , ما سعی کردیم یک منفی متفاوت باشد و به لطف نویسنده و سیروس مقدم این اتفاق افتاد که مثل نقش های منفی دیگر فقط منفی نبود وحتی محق به نظر می رسید ... در کل ابعادی که شخصیت درون قصه دارد برایم خیلی مهمتر است.
با گریمی که در این کار دارید یک جورهایی به نظر می رسد که خیلی مثبت هستید و نقطه ی تاریکی نداید به نوعی یک عیسی (ع) با پاکی و طهارت خاصی...
ببینید این شخصیت پیچیدگی های خیلی عظیمی دارد.لایه های درونی که به صورت پازل در قسمت های این مجموعه برای تماشاگر هویدا می شود ,مدام در طول داستان از سوی این ادم شوک های مختلفی به بیننده وارد می شود و در لحظه اخر هم هویتی متفاوت از انچه که نشان داده است خواهیم یافت , یعنی شوک اخر. (بچه ها به این جمله توجه کنید شوک اخر)
پس می شود این طور نتیجه گیری کرد که این ادم وارد داستان شده است تا گره افکنی کند و باعث جذابیت داستان شود؟
یکی از دلایل حضور ((الیاس))شاید ایجاد ابهام باشد , اما هنوز برای قضاوت درباره ی واقعیت الیاس خیلی زود است.
کار با این گروه چه طور بود؟
خیلی خوب و عالی است.خب من با سیروس مقدم و گروهش و اقای جودی , تهییه کننده ی محترم این کار قبلا هم کار کرده بودم و مسلما اکیپ تهیه و تولید این کار شدیدا برای من قابل احترام وخیلی خوب و حرفه ای هستند, اما از نظر بازیگری , بازی در مقابل امین تارخ برای من بسیار ارزشمند و قابل احترام است, از تجربیات ایشان بسیار اموختم و همین جا از لطفشان تشکر می کنم.
احساس می کنم کم کار شده اید احتیاط می کنید؟
اصولا نقشی را بازی می کنم که شیفته اش شوم , این به خاطر وسواس خودم و احترام به مخاطب است.
شاید هم خودتان را به کار با سیروس مقدم محدود کرده اید؟
ببینید,مثلا من ((پرواز در حباب))را با سیروس مقدم کار کردم و بعد از ان چندین پیشنهاد مشابه داشتم که کاملا شبیه ((رامین)) بود و برایم جالب نبود. دقیقا بعد از پرواز در حباب اقای مقدم به من پیشنهاد بازی در((مجلس اخر ذبح اسماعیل)) را داد که شخصیت یک ادم جنوب شهری لمپن را داشتم که کاملا کنتراست داشت با شخصیت ((رامین)).اقای مقدم خودشان به شدت سر انتخاب متن وسواس دارند.حالا شما حساب کنید این فیلتر رد می شود و بعد وقتی ایشان این لطف را به من دارند و از من می خواهند که یک نقش کاملا متفاوت و جدید را بازی کنم خب من چرا نباید این کار را قبول کنم؟و دوم اینکه جاب اقای مقدم به دلیل اینکه کاملا به کارشان اشراف دارند اجازه ی خلاقیت به بازیگرشان می دهند و این خلاقیت شما در کنار هدایت و نگاه فنی و ریتم حسی ایشان ترکیب کامل و قابل قبولی نتیجه می دهد و از کار با ایشان لذت می برم.
پس باید خیلی هم با حوصله باشید؟
من برای این حرفه , برای بازیگری ارزش زیادی قائل هستم و خیلی به ماندگاری فکر می کنم و این ماندگاری را در گرو متفاوت بودن ی بینم.تماشاگر نباید همیشه من را در یک شخصیت کلیشه اش ببیند.من به عنوان یک بازیگر جوان خودم را در برهه ای از کار می بینم که باید تجربه کنم و یاد بگیرم و خیلی کار ها و نقش ها را تست کنم و وقتی این فرصت در اختیارم است, چرا این کار را نکنم؟احساس می کنم تا زمانی که می توانم تجربه و ریسک کنم باید این کار را انجام دهم.
من احساس می کنم که سعی می کنید در برخورد با رسانه هم متفاوت باشید؟
من معتقدم که تبلیغات رسانه ای وقتی در یک مقطع زمانی خیلی زیاد می شود ان وقت مشمول زمان و تاریخ مصرف نیز می گردد,یعنی اینکه شما یکدفعه می ایید روی بورس و خودتان را اشباع می کنید و بعد مجبور می شوید سریع کات شوید.از نظر روانشناسی جامعه هم اگر نگاه کنید می بینید که اگر بخواهید خودتان را مثلا عکس ثابت روی مجلات کنید,یک تاریخ مصرف پیدا می کنید و به همین دلیل من همیشه این نظر را داشتم که باید یک توازن و تعالی در این زمینه هم ایجاد کرد.دوست ندارم یک دفعه بیایم روی بورس و یکدفعه هم کنار بروم . در کارم و انتخاب کارها هم سعی می کنم یک تعادل در انتخاب و زمان انها داشته باشم.
من یک گله هم از برخی نشریات دارم,چون من با تعداد خیلی محدودی از انها مصاحبه می کنم,ولی می بینم که به تعداد خیلی زیادی نشریات از قول من مصاحبه چاپ می کنند.زمانی که وارد این حرفه شدم با خودم عهد کردم یک رفاقتی را با مطبوعات داشته باشم , ولی متاسفانه یکسری حرکات صورت گرفت که به نظرم می رسد انها خودشان نمی خواهند این اتفاق بیفتد,مثلا وقتی از انها می خواهم کمی صبر داشته باشند,ناراحت می شوند از خودشان مصاحبه و مطلب می زنند,به خاطر همین فکر می کنم در اینده نشریاتی را که با انها مصاحبه می کنم را اعلام کنم که کدام ها هستند تا سایر انها از خودشان مطلب کذب و نادرست چاپ نکنند.
بر گردیم به اغما اولین بار که خودتان را با گریم ((الیاس))دیدید چه احساسی داشتید؟
خب قبل از اینکه اصلا کار شروع شود و گروه در مرحله ی پیش تولید بودند,راجع به گریم این شخصیت صحبت کردیم و قرار شد من در این مدت کار دیگری را قبول نکنم تا به راکورد مورد نظر این شخصیت برسم.با اقای مقدم هم راجع به ان صحبت کردیم و من به صورت کلی,زمانی که کاری را قبول می کنم ارزش زیادی برای ان قائل هستم و به خاطر همین موضوع تمام پیشنهاداتی که داشتم را رد کردم.برای گریم این کار هم ما چندین بار گریم های مختلف را تست کردیم تا به چیزی که امروز هست رسیدیم.
چرا سمت سینما نرفتید و کار سینمایی قبول نمی کنید؟
من بعد از ((پرواز در حباب))چندین پیشنهاد داشتم,ولی اولین کار سینمایی ام خیلی برایم مهم است و معتقدم که اوللین کار سینمایی می تواند حد و اندازه و قدرت یک بازیگر را نشان دهد و برای همین خیلی روی این موضوع حساسیت دارم و برای اولین کار سینمایی ام باید صبر کنم تا ان اتفاقی که دوست دارم بیفتد.
و تئاتر...
واقعا دلم برای تئاتر تنگ شده ,ولی یک کمی به لحاظ زمانی مشکل دارم و باید حتما سراغش بروم. امیدوارم که این اتفاق خیلی زود رخ بدهد.
و روند رو به رشد شما را هم نشان می دهد...
بله و از این بابت هم خوشحالم که می بینند که اگر من الان در این مرحله هستم از کجا به اینجا رسیدم و چه روند حرکتی داشتم .
و فکر می کنید که اغما می تواند دوباره تماشاگر را به سمت حامد کمیلی جذب کند؟
من بالشخصه خیلی به این کار اعتقاد دارم و خیلی امیدوار هستم که این کار باز هم تماشاگر را بعد از کارهای ۲ سال قبلم امیدوار کند.احساس می کنم این کار با توجه به کارگردانی سیروس مقدم ,تهییه کنندگی رضا جودی و فیلمنامه ی قدرتمندی که دارد در کنار تیم بازیگران فوق العاده و بزرگ مجموعه می تواند یک اتفاق خوب باشد و امیدوارم که تماشاگر هم بتواند این ارتباط را با کار برقرار کند .
به تازگی جایی عنوان شده بود که شما مرد هزار چهره ی سینمای ایران هستید این دست القاب برایت اهمیت دارد؟
راستش دنبال عنوان و لقب و این طور چیزها نیستم,اما از این که این تفاوت نقش ها در بازی هایم دیده شده خوشحالم و به نظرم مرد هزار چهره بودن عنوانی دوست داشتنی است.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت رسیک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 274]