واضح آرشیو وب فارسی:واحد مرکزي خبر: موانع و چالش هاي نامزدي خاتمي
سرمايه، كامبيز سلطانين: در پي افزايش موج تخريب ها و القاي فضاي شك و بي اعتمادي عليه حضور سيدمحمد خاتمي در عرصه انتخابات رياست جمهوري آتي از سوي برخي افراد و جريان هاي سياسي در روزهاي اخير احزاب و چهره هاي شاخص اصلاح طلب به انحاي مختلف از حذف احتمالي گزينه اصلي پيكره اصلاحات و جلوگيري از بازگشت وي به عرصه قدرت و تداوم جريان اصلاحات ابراز نگراني كرده و بر اين مساله پافشاري مي كنند گر چه برخي افراد همچون علي يونسي وزير اطلاعات دولت اصلاحات بر اين باورند كه اين گونه تحليل ها صرفاً جنبه تبليغاتي داشته و ردصلاحيت خاتمي نبايد حتي در فكر كسي خطور كند اما با توجه به خاستگاه تهديدهاي مزبور به نظر مي رسد اظهارنظر يونسي امري بعيد باشد.
محمدرضا عارف معاون اول خاتمي در دولت اصلاحات روز گذشته در گفت وگويي با ايسنا تاكيد كرد: «بايد ديد چه موانعي بر سر راه ورود آقاي خاتمي به عرصه انتخابات است تا ان شاءالله با رفع موانع بتوانيم ايشان را به صحنه بياوريم.» گر چه برخي ناظران سياسي در يك رويكرد «برون نگر» صرفاً از شوراي نگهبان و اعمال سليقه هاي سياسي احتمالي اين شورا به عنوان اساسي ترين چالش اصلاح طلبان در انتخابات رياست جمهوري دهم نام مي برند اما برخي ديگر از فعالان حزبي چالش هاي مزبور را در چارچوب كلي عوامل بيروني و دروني تحليل مي كنند و بر اين باورند كه مطلق كردن هر يك از عوامل مذكور به اشتباهات فاحشي در عرصه پراتيك سياسي منجر مي شود. غلامحسين كرباسچي دبيركل حزب كارگزاران سازندگي يكي از اين فعالان حزبي است كه در اين باره در گفت وگويي با «سرمايه» از عامل ذهني به عنوان نخستين مانع بر سر راه ورود خاتمي به عرصه انتخابات نام مي برد و مي گويد: «اولين فاكتور ترديدها و عامل ذهني كسي است كه مي خواهد در انتخابات شركت كند و خاتمي نيز از اين امر مستثني نيست. با توجه به اينكه ايشان به مدت دو دوره سمت رياست جمهوري را برعهده داشت داراي يك مجموعه شناخت از توانايي هاي روحي و جسمي خود است. از سوي ديگر به موانع موجود در كشور نيز اشراف دارد كه تفاوت چنداني با زمان دولت وي نكرده است كه با توجه به اين مسائل تصميم گيري كند. بنابراين اولين و مهم ترين مورد تصميم خاتمي براي ورود به عرصه انتخابات است.» وي ادامه مي دهد: «به نظر مي رسد خاتمي هنوز درگير نبرد با موانع ذهني خود است. چنين شرايطي امر نامعقولي نيست چون به هر حال ايشان به مدت هشت سال رياست قوه مجريه را برعهده داشته است واز سويي موانع و گرفتاري هايي بر سر راه اصلاحات و همچنين توانايي هاي خودش را هم مي شناسد و در صورت حضور اودر عرصه سياسي كشور وضعيت احتمالي نيز خيلي ناشناخته يا غيرقابل پيش بيني نيست.» اين فعال حزبي از سد شوراي نگهبان به عنوان دومين چالش اصلاح طلبان در انتخابات سال آينده نام مي برد و مي گويد: «به طور طبيعي پس از گذشتن مرحله اول گام بعدي عملكرد مرجعي است كه بايد خاتمي را براي ورود و حضور در انتخابات تاييد صلاحيت كند و با توجه به عملكرد شوراي نگهبان به لحاظ رد يا قبول نامزدها در انتخابات اخير احتمال ردصلاحيت نه تنها در مورد خاتمي بلكه در قبال هر اصلاح طلب ديگري كه قصد ورود به انتخابات را داشته باشد وجود دارد. كما اينكه در انتخابات اخير ديديم حتي برخي افراد كه در جريان انقلاب حضور مستمر داشته و در اين نظام مسووليت هايي در حد وزارت نيز داشتند ردصلاحيت شدند و هر چه هم كه تلاش شد تا نظر شوراي نگهبان تغيير كند، پاسخي گرفته نشد. بنابراين شناخت دقيقي از ملاك هاي عيني اين شورا كه در چارچوب آن عمل مي كند براي من وجود ندارد به خصوص آنكه اعمال اين ملاك ها در مورد افرادي كه به لحاظ سلايق سياسي با اعضاي اين شورا متفاوت هستند موثرتر است.» كرباسچي تاكيد مي كند: «بنابراين احتمال ردصلاحيت خاتمي كه به تازگي از جانب برخي افراد زمزمه مي شود، فرض دور از ذهني نيست. احياناً در آن زمان اشكالاتي را با توجه به برداشتي كه از وي دارند مطرح كرده و با توسل به آنها ايشان را ردصلاحيت كنند.» علاوه بر اين زمزمه هايي كه در حال حاضر وجود دارد لااقل به لحاظ تبليغاتي مي تواند زمينه ساز تخريب شخصيت خاتمي باشد.» «شانس راي آوري خاتمي» و «ميزان پذيرش مردم» يكي ديگر از عواملي است كه كرباسچي از آ ن تحت عنوان سومين چالش اصلاح طلبان در انتخابات رياست جمهوري نام مي برد. كرباسچي در ادامه تصريح مي كند: «چهره هاي تجربه شده و از لحاظ ظاهري با افكار فرسايش يافته و خسته، ممكن است به عنوان يكي از موانع حضور در انتخابات نمود پيدا كنند.» در اين ميان دكتر صادق زيباكلام (استاد علوم سياسي دانشگاه تهران) از منظر ديگري به اين مساله (چالش هاي خاتمي در انتخابات رياست جمهوري) مي نگرد. زيباكلام براي ورود به بحث مزبور طرح اين پرسش را ضروري مي داند كه آيا اساساً حضور خاتمي در عرصه انتخابات ضرورتي دارد؟به عبارت ديگر مساله آمدن يا نيامدن خاتمي را نقطه عزيمت تمامي مباحث انتخاباتي جبهه اصلاحات مي داند. وي در پاسخ به پرسش مطرح شده بر اين باور است كه حضور خاتمي در عرصه انتخابات مساله اي شخصي و خصوصي نيست بنابراين خاتمي در تصميم گيري در قبال اين مساله حق انتخاب ندارد و در شرايط كنوني كشور كه شرايط بسيار حساسي است صرفاً بايد به تكليف خود كه شركت فعال در انتخابات است، عمل كند. زيباكلام مي گويد: «اگر چيزي به نام تكليف ملي، سياسي و ديني معني و مفهومي داشته باشد كه به طور قطع معني دارد، ايجاب مي كند خاتمي آبروي خود را در اين انتخابات وسط بگذارد و حق انتخاب ندارد براي اينكه تنها گزينه اصلاح طلبي كه توانايي ايستادن در مقابل محمود احمدي نژاد را دارد و مي تواند در مقابل او راي بياورد، خاتمي است.» اين استاد علوم سياسي از سد شوراي نگهبان به عنوان نخستين چالش خاتمي براي ورود در عرصه پيكار انتخاباتي نام مي برد و مي گويد: «در شرايط فعلي و موجود و نيز با توجه به عملكرد شوراي نگهبان در دو دهه اخير هيچ بعيد نيست كه اين شورا با توجه به انگيزه هاي سياسي خاص خود در انتخابات سال آينده مبادرت به حذف و ردصلاحيت خاتمي كند.» زيباكلام نقش مراكز قدرت را نيز در اين ميان پراهميت ارزيابي مي كند و بر اين باور است كه ممكن است مراكز مزبور در آستانه انتخابات با توسل به شيوه كدخدامنشي تلاش كنند خاتمي در انتخابات حاضر نشود. وي معتقد است در صورتي كه هيچ كدام از عوامل ترمزكننده و سدهاي گفته شده در حذف خاتمي از عرصه انتخابات كارگر نباشد، نيروهاي فشار و تخريب براي خانه نشين شدن وي (در ابعادي وسيع تر از آنچه در انتخابات پيشين عليه «هاشمي رفسنجاني» اعمال شد) وارد عرصه خواهند شد.
سه شنبه 15 مرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: واحد مرکزي خبر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 196]