انيس نقاش:حاج عماد قدرت حزب الله را چند برابر كرد

واضح آرشیو وب فارسی:ايسنا: انيس نقاش:حاج عماد قدرت حزب الله را چند برابر كرد
در همين عمليات به اسارت گرفتن 2 سرباز صهيونيستي در عيتا الشعب ،شهيد مغنيه در چند متري صحنه حضور داشت و نيروهايش را هدايت مي كرد. ايشان يك آدم كاملا عملياتي بود و از اين فرماندهاني كه در اتاقي بنشيند و دستور بدهد نبود.

*فارس:در ايام جنگ دربيروت توانستيد شهيدعماد مغنيه را ملاقات كنيد؟

نقاش: در طي اين33 روز فقط يكبار ايشان را در بيروت ديدم.

*فارس: آيا آن مقدار كه درموردنقش سردارشهيدعمادمغنيه درجنگ33 صحبت مي شود، وجود ايشان تاثير گذار بوده است؟

نقاش: عماد مغنيه 25 سال در حال مبارزه بود. سال 1976 اولين مرتبه‌ كه ايشان را ملاقات كردم در منطقه دامور در جنوب بيروت بود. من در آنجا اردوگاه كوچكي را تشكيل داده بودم و به افرادي كه در خارج از الفتح بودند آموزش نظامي بدهم. يك روز ايشان به من مراجعه كرد و گفت: ما يك گروه كوچك از افراد مومن هستيم كه تمايل به عضويت در سازمان فتح را نداريم، آيا به ما آموزش نظامي مي‌دهي؟ گفتم : بله.

*فارس:مسئوليت آن گروه با چه كسي بود؟

نقاش: اين افراد، جواناني بودند كه در يك مدرسه درس مي‌خوانند و گروهي به نام «شباب المسلم» را تشكيل داده بودندكه درحال حاضر برخي از آنها جزو كادرهاي اصلي حزب الله هستند. افرادي مانند شهيد شيخ محرم عرفي كه ازاهل سنت بود و بعدها رهبر مقاومت در صيدا شد، نيزجزو اين گروه بود . در آن اردوگاهي دويا سه نفر بعنوان شاخصه مقاومت شناخته مي شوند.

*فارس: پس عماد مغنيه در گروه الفتح عضويت نداشت؟

نقاش: در ابتدا خير، ولي بعدها ارتباط ايشان با الفتح گسترش پيدا كرد و هم زمان محفلي از بچه هاي ويژه و مومن تشكيل داد كه در داخل و خارج فعاليت داشتند .بسياري از لبناني ها يي كه جزو اين گروه بودند، توانستند روابط خوبي با نيروهاي انقلاب اسلامي ايران ايجاد كنند. حتي بعد از رفتن من به فرانسه بعضي از جواناني كه با من همكاري داشتند تلاش نمودند ارتباط خود را با ايران حفظ كنند، كه بعضي از آنها در ايجاد اين كار ناموفق بودند، زيرا ايجاد رابطه از لحاظ روحيه و نوع فعاليت خيلي مي تواند تاثير گذار باشد. شهيد عمادمغنيه خوب توانست رابطه با ايران را ايجاد و حفظ نمايد.او توانست از تجربيات نظامي و اطلاعاتي سپاه پاسداران استفاده كامل را ببرد و دو سازمان مهم نظامي و اطلاعاتي حزب الله را مديريت كند، شخص آقاي سيد حسن نصرالله نيز از روحيه نظامي برخوردار است و در طول جنگ كاملا به ميدان نبرد اشراف داشت و به نيروهاي خود روحيه مي‌داد.

*فارس: روحيه شهيد عماد مغنيه درهنگام آموزش چگونه بود؟

نقاش: دراردوگاه حدود 40 نفر آموزش مي‌ ديدند و از گروه‌ هاي مختلف از قبيل كمونيسم، سوسياليسم و... حضور داشتند، يك گروه هم متعلق به عماد مغنيه بود كه افراد مختلفي از قبيل شيعه و سني درآن عضويت داشتند.درميان همه افرادحاضر در اردوگاه، تنها چهار نفر بودند كه تمام صحبت‌هاي من را يادداشت برداري مي‌كردند. زيرا بقيه به دنبال اين بودند كه فقط سلاح به دست بگيرند و شليك كنند، اما به درس‌هاي تاكتيكي كمترتوجه مي كردند. اين چهار نفرعبارت بودند از: «عماد مغنيه، محرم عرفي، نفر سوم كه رهبر گروه كمونيست‌ها بود،كه مطالب را به عنوان مسئول گروه به افراد خود منتقل مي‌كرد . چهارمين نفر يك دكتر بود كه فعاليت سينمايي انجام مي داد و به دنبال اين بود كه اطلاعات خود را در زمينه نظامي كامل كند. من همان زمان از يادداشت‌برداري و پرسش‌هايي شهيد مغنيه، متوجه شدم كه او در كار خود بسيار جدي است . دو سال بعد در جنگ لبنان شجاعت ايشان را با چشم خود ديدم. روحيه بسيار بالايي كه بر عليه صهيونيست‌ داشت براي من قابل تحسين بود. در آ‌ن زمان لبنان درگير جنگ هاي داخلي بود و تفكر ضداسرائيلي غلبه كمتري داشت . من در آن آموزشگاه، سعي كردم به شاگردان خود تاكتيك‌هاي نظامي براي به كار بردن در جنگ‌هاي داخلي يادندهم، بلكه مبارزه با صهيونيسم را آموزش مي دادم.

*فارس:چرا شهيد مغنيه به سمت جنبش امل نرفت؟

نقاش:الفتح در مبارزه جدي تر بود و سابقه بيشتري درنبرد برعليه اسرائيل داشت، همچنين از امكانات فراواني نيز برخوردار بود. اما در سال 1982 زماني كه گروه هاي مبارز فلسطيني‌ مجبور به خروج از لبنان شدند، الفتح ديگر تشكيلات منظمي نداشت لذا براي تهيه امكانات و سلاح مجبور بود با حاج عماد ارتباط برقرار كند و اين رابطه بين عماد مغنيه و ياسر عرفات ادامه داشت.

* فارس:چرا شهيد مغنيه با اينكه افرادي مانند شهيد چمران و گروه‌هاي ديگر وجود داشتند به سمت الفتح رفت؟

نقاش: البته عماد مغنيه در ابتدا شرط گذاشته بود، كه من يك مسلمان مؤمن هستم. سازمان الفتح هم هيچ مشكلي نداشت و سيستم پذيرش آن به گونه ايي بود كه همه نوع فردي با هرعقيده ايي از قبيل مسلمان و مسيحي مي توانست درآن عضويت داشته باشد. بسياري از افراد مؤمن هم جزو اين سازمان بودند. گروه امل نيز زير نظر سازمان الفتح آموزش نظامي ديد و در كل اين سازمان به هر كسي كه مي خواست بر عليه اسرائيل مبارزه كند، آموزش نظامي و سلاح مي داد . عماد مغنيه دروس مذهبي را در كلاس هاي آقاي فضل الله فرا گرفته بود.

* با وجود گروه هاي اسلامي متعدد در لبنان، به چه علت عماد مغنيه چهره شاخصي در نبرد با رژيم صهيونيستي پيداكرد؟

نقاش: به نظر من مكتب الفتح در زمينه مبارزه باصهيونيست خيلي تأثيرگذار بود.اين سازمان از لحاظ سياسي باز عمل مي‌كرد و تنها هدفش، نابودي اسرائيل بود. لذا روحيه عماد مغنيه براي جنگ با رژيم صهيونيستي، ابتدا در حزب الله ايجاد شد. مقاومت در ابتدا اين گونه عمل نمي كرد، آنها براي آزادي جنوب لبنان مي جنگيدند، اما بعد از گذشت زمان توانستند با درك فرمايش امام خميني (ره) ، كه آمريكا و اسرائيل را دشمن اسلام مي دانستند، توانست استراتژي دشمن شناسي خود را تكميل كند.

* فارس:بسياري معتقدند كه آقاي نقاش مهره سوخته حزب الله است، خود شما اين مطلب را قبول داريد؟

نقاش: من هيچ وقت درحزب الله عضويت نداشتم چون در زمان تشكيل آن در زندان بودم.اما دو نكته وجود دارد:
اول اين كه ،حاج عماد كه در حال حاضر ازمحبوبيت فراواني برخوردار است و افرادي از قبيل ايشان كه لزومي نمي بينم نامشان را ذكر كنم ، پيش من آموزش جهادي ديده اند و هنوز هم براي من احترام خاصي قائلند و رابطه شان با من خيلي نزديك و خوب است .اكثر اين افراد در حال حاضر جزو كادرهاي اصلي حزب الله هستند.اين ها شديدا به من اعتماد دارند و ارتباط من با حزب الله از طريق آنان است.هنوز هم وقتي پيش اين بچه ها اسم مرا ببريد خواهند گفت كه حساب «انيس» از ديگران جداست.
دوم اين كه من به دليل حضور توامان در لبنان و ايران، به راحتي قادر هستم مسائل استراتژيك منطقه را تحليل كنم و درك آن ها براي من آسان است. به دليل همان ارتباطاتي كه عرض كردم ، ممكن است بنده اطلاعاتي از جبهه نظامي حزب الله داشته باشم كه بعضي از اعضاي مقاومت از آن بي خبر هستند. اين اطلاعات به خاطر ارتباط و اطميناني است كه اعضاي مقاومت به من دارند.مثلا عرض كردم كه حاج عماد مدتي پيش از جنگ ، چيز هايي را به من نشان داد كه به احتمال قوي بسياري از كادر هاي مقاومت از وجود آن ها بي خبر بودند.اطمينان دارم زماني كه حاج رضوان شهيد شد، 95 درصد از كادرهاي اصلي حزب الله نمي دانستند كه او همان «عماد مغنيه» است. ولي رابطه من و شهيد مغنيه به گونه‌اي بود كه اگر در شوراي مركزي حزب الله مسئله ايي درمورد من مطرح مي شد، تنها عماد بودكه برقراي ارتباط با انيس را به عهده مي‌گرفت و معناي اين مطلب آن است كه هر كسي با من طرف نبود.در عين حال بنده از هر گونه تظاهر به نزديكي با حزب الله اجتناب مي كنم. با اين اوصاف اگر بعضي دوستان در مورد بنده فكرهاي اين چنيني بكنند من تعجب نمي كنم.

* فارس:اين اطلاعات شما و نزديكي تان با حزب الله برايتان دردسرساز نشده؟ آيا به راحتي به اروپا سفر مي كنيد؟

نقاش: من به اروپا نمي‌توانم سفركنم. دو مرتبه ممنوع الورود شده ام، دفعه اول بعد از ترورشاپور بختيار و مرتبه دوم در همين تحريم‌هاي اخير هسته ايي ، هم شخص خودم و شركتم هر دو تحريم شديم.

*فارس: سازمان هاي اطلاعاتي دشمن چگونه توانستند عماد مغنيه را به شهادت برسانند؟

نقاش: به سه علت:
اولين نكته اين است كه سازمان هاي اطلاعاتي دشمن به مدت 25 سال در حال تعقيب شهيد مغنيه بودند.
دومين دليل، اين كه آمريكا و اسراييل و بعضي از كشورهاي منطقه براي كشتن ايشان با هم به توافق رسيده بودند و با هم وارد عمل شدند.
و سومين مسئله اين كه من خود عماد مغنيه را هم در نزديك شده دشمن به خودش مقصر مي دانم . ايشان بعد ازپايان جنگ 33روزه توانست تمام نيازهاي نظامي حزب الله را درمدت كوتاهي تأمين كند و بعد از آن مشغول مسائل منطقه وبه خصوص فلسطين شدند. لذا درمورد مسائل جديد بايداطلاعات تازه گرفته مي شد و با افراد جديد ملاقات مي‌كردند كه اين كار صورت گرفت همين باعث شد كه حلقه ارتباطي ايشان وسيع تر شده و شناخته تر شود . نكته مهمتر اينكه ايشان به مدت 4 تا 6 ماه در يك آپارتمان مشخص زندگي مي كرد و روابط خود را با خيلي از افراد در سوريه گسترش داد، در صورتي كه در لبنان اين گونه نبود و از محل زندگي و اختفاي او كسي اطلاع نداشت، اين مسئله هم دسترسي به او را بيشتر و آسان تر نمود.

* فارس:فكر مي كنيد حزب الله توانسته است قواي از دست رفته اش در جنگ را بازسازي كند؟

-قطعا. كل نيروها بعد از آتش بس فقط 4 روز استراحت كردند و برگشتند سر پستشان تا بتوانند تاكتيك‌هاي جديد خود را آماده كنند و عماد طي 8 ماه نه تنها توانست قواي حزب الله را بازسازي نمايد بلكه آن را به چندين برابر هم افزايش داد، فقط 8 ماه بعد از آتش بس كار تمام شد.

*فارس:نظر شما درباره عمليات هايي كه به حاج عماد نسبت مي دهند چيست، مثل انهدام مقر مارينز يا سفارت آمريكا در بيروت يا ساختمان «آميا» در آرژانتين؟

-به موارد خاصي اشاره نمي كنم اما عماد دربسياري ازعمليات‌هايي كه به او نسبت مي دهند دخالتي نداشته است، ولي بر عكس عمليات‌هاي بسيار پيچيده اي صورت گرفته كه ايشان در آن نقش داشتند و در عين حال هيچ اسمي هم ازعماد مغنيه برده نشده است.

*فارس:به نظر شما شخصيت جهادي عماد مغنيه بيشتر حسابگر و عقلاني بود يا مذهبي و حماسي؟

- از لحاظ ايمان و توسل به اهل بيت بسيار قوي بود و همچنين به استخاره اعتقاد فراواني داشت. عماد علي رغم باور محكمي كه به قضا و قدر الهي داشت. ولي در عين حال نيز تمام عمليات‌هاي خود را با محاسبات بسيار دقيق انجام مي داد و سعي مي‌كرد شخصا هم در صحنه عمليات حضور داشته باشد. در همين عمليات به اسارت گرفتن 2 سرباز صهيونيستي در عيتا الشعب ،شهيد مغنيه در چند متري صحنه حضور داشت و نيروهايش را هدايت مي كرد. ايشان يك آدم كاملا عملياتي بود و از اين فرماندهاني كه در اتاقي بنشيند و دستور بدهد نبود.او وقتي تصميم مي گرفت در جايي دست به عمليات بزند بايد شخصا مي رفت و خاك منطقه را لمس مي كرد .

*فارس:آن زمان رزمندگان حزب‌الله مي دانستند كه ايشان عماد مغنيه است؟

نقاش:در لبنان اكثر افراد اطلاع نداشتند كه حاج رضوان همان عماد مغنيه است. ايشان دربيشتر اوقات بدون محافظ و تنها رفت و آمد مي‌كرد. عمدتا تنها و با وسيله تك سرنشيني مانند موتور به جنوب لبنان مي رفت و هميشه از مدارك جعلي و اسم مستعار استفاده مي‌نمود.
ايشان اهل صبر و حوصله بودند. خودش برايم تعريف ‌كرد كه چند ماه مجبور شده بود درحفره كوچكي كه زير وان يك حمام تعبيه شده بود زندگي كنند و از آنجا با ديگر افراد مقاومت ارتباط برقرار مي كرد، حتي به دفعات زياد از خطر مرگ نجات پيدا كردند. ولي با اين حال درهنگام ملاقات با ايشان از او سوال زيادنمي پرسيدم.شايد اگر مي پرسيدم جواب مي داد ولي من در زمان ملاقات با او هميشه در مورد آينده صحبت مي‌كردم و نه گذشته. من معتقد بودم كه نبايد از گذشته ايشان سوال زياد بپرسم.
اين اعتقاد از زماني در من ايجاد شد كه وقتي از زندان آزاد شدم، ايشان با اسمي جعلي به همراه فرد ديگر در تهران به ملاقات من آمد. در حين گفتگو متوجه شدم عماد مترصد اين است كه آيا من بعد از 10 سال توانسته‌ام او را شناسايي كنم، ولي من به هيچ وجه به روي خود نياوردم. روز بعد، وقتي تنها به محل اقامتم آمد و خودش را با همان اسم مستعار معرفي كرد گفتم،من شما را همان اول شناختم اما چون تنها نبودي شناسايي ندادم. شما عماد معنيه هستي ولي اگر دلت مي‌خواهد مي توانم به اسم ديگري صدايت كنم.به هيچ وجه از او سوال نمي‌كردم، هر زماني كه با هم ملاقات مي كرديم ، اين ايشان بود كه اگر دوست داشت اطلاعاتي به من مي داد. حتي وقتي خبرترور شهيدمغنيه براي اولين بار پخش شد، تلويزيون الجزيره با من تماس گرفت، خبرنگار از من پرسيد نظر شما در مورد ترور عماد مغنيه چيست؟ در جواب پرسيدم عماد ديگر كيست؟ خبرنگار الجزيره جا خورد و سكوت كرد، اما زماني كه بيانيه حزب الله پخش شد و از شهادت او مطمئن شدم، براي اولين بار درمورد شخصيت ايشان و اين كه چگونه آموزش ديده است شروع به صحبت كردم و اطلاعاتي را كه در مورد عماد داشتم بازگو نمودم. اما قبل از شهادت و پخش خبر آن، هر زمان كه خبرنگاري به من مراجعه مي كرد كه آيا عماد مغنيه را مي‌شناسيد؟ در جواب مي گفتم: در مطبوعات نام او را شنيده‌ام و هيچ اطلاعاتي درباره او ندارم. ملاقات‌هايي هم كه با حاج عماد داشتم درد سرساز بود، هر وقت من مي‌خواستم ايشان را ببينيم دچار مشكل مي‌شدم ولي او هرزمان اراده مي نمود به سرعت پيدايم مي‌كرد. هيچ سازمان امنيتي، اطلاعات كاملي در مورد او نداشت و هيچ فردي نمي تواند نكات ريزي را كه در مورد عماد وجود دارد،به طور كامل مانند من بيان كند. اين او بود كه با از گذشته و برنامه هاي آينده اش مي گفت . حتي در مورد روابطش با عرفات هم من از او سوال نكردم و او خودش صحبت كرد .به استثناي يك مرتبه كه براي مذاكره با عرفات به تونس رفته بودم تا درمورد برگشت او به لبنان و ادامه مقاومت گفتگو كنم. عرفات به من گفت: ديگر تمايلي به حضور در لبنان ندارم اما تنها به يك شرط حاضر به بازگشت هستم، آن هم اين كه عماد مغنيه از من بخواهد تا دست به دست هم عليه اسرائيل بجنگيم. من يك دفعه تعجب كردم، ياسر عرفات با آن همه سابقه مبارزه، چطور چنين مطلبي را مي‌گويد.اين ها تا اين حد به هم نزديك بودند ، حتي بعدها متوجه شدم زماني كه ياسر عرفات در رام الله تحت محاصره بود ، عماد مغنيه به او و گردان هاي شهداي الاقصي كمك مي‌كرد.
ايشان به صداقت عرفات اعتقاد داشت و او را يك انسان مبارزي مي دانست كه سازمان و افرادي كه در كنارش هستند شايسته نيستند . به همين دليل است كه او نمي تواند مبارزات خود را به صورت كامل به نتيجه برساند.حاج عماد اين موضوع را ناشي از ضعف مديريتي ياسر عرفات مي دانست.علاوه بر اين كه عرفات اعتقاد داشت هر كسي با هر تفكري عليه اسرائيل مبارزه مي‌كند مي‌تواند وارد سازمان آنها شود و نبايد گزينشي اعمال شود كه اين خود يك عامل ضعف بزرگ در ساف و الفتح بود.

*فارس:آيا در مورد سيد حسن نصرالله با شهيد مغنيه صحبتي كرده بوديد؟

نقاش: بعد از آزادي از زندان فرانسه، زماني كه براي اولين بار به لبنان بازگشتم، شهيد مغنيه به افتخار اين بازگشت مراسم افطاري مختصري ترتيب داد كه افراد خاصي در آن حضور داشتند، آقاي سيد حسن نصرالله را براي اولين بار در آنجا ملاقات كردم. ايشان هنوز دبيركل حزب الله نشده بودند. از آن زمان متوجه شدم كه رابطه خوبي بين عمادمغنيه و آقاي نصرالله برقرار است.به همين دليل بود كه بعد از شهادت سيد عباس موسوي وقتي نام آقاي نصرالله به عنوان جانشين ايشان مطرح شد زياد تعجب نكردم. زيرا در آن افطاري 5-6 نفر بيشتر دعوت نداشتند و خود شهيد مغنيه اعلام كرد: سعي شده افرادي خاص به اين جلسه دعوت شوند كه از نظر تفكر به يكديگر نزديك هستند .طبيعي بود كه شهيد مغنيه در جلسه راي گيري شوراي حزب الله براي انتخاب دبيركل، به ايشان كمك كرده و به او راي داده است.

*فارس:شهيد مغنيه عضو شوراي مركزي حزب‌الله بود؟

نقاش:بله و نكته جالب اين جاست كه 95 درصد اعضاي شوراي مركزي حزب‌الله نمي‌دانستند كه حاج رضوان يعني فرمانده جهادي مقاومت همان عماد مغنيه است كه سيا و سرويس هاي امنيتي غرب و شرق در به در به دنبالش هستند.ايشان كه در تمام جلسات شركت نمي‌كرد و با همه كس ملاقات نمي كرد.او بعد از تجربه چندين ساله جنگ با اسرائيل ديگر فهميده بود كه نبايد از اسم اصلي اش استفاده كند و هويت‌هاي مختلفي را به كار مي‌برد.
تازه بعد از انتشار عكس ايشان با اسم عماد مغنيه بود كه خيلي از گروهها و شخصيت‌ها متوجه شدند قبلا با عماد مغنيه ملاقات داشته‌اند بدون اينكه از هويت واقعي او آگاه باشند.اين مسئله ميزان جديت و تمركز عماد روي كاري بود كه انجام مي داد. او از ابتدا معاون جهادي حزب‌الله نبود، زيرا در آن اوايل حزب الله فاقد تشكل وانسجام فعلي بود. بعد از انتخاب سيد حسن نصرالله به عنوان دبيركل، حزب الله استحكام و قدرت جديدي بدست آوردند. عماد مغنيه هم ازاين زمان به بعد، مسوليت معاون جهادي حزب الله را به دوش كشيد.

*فارس:يك سوال خاص دارم.فيلم و عكس هايي از يك هواپيما ربايي وجود دارد كه در آن هواپيماربايان در انتهاي كار در پاي پلكان هواپيما مصاحبه مطبوعاتي مي كنند.اين عكس و فيلم ها خيلي معروف است و به عماد مغنيه نسبت داده مي شود اما به نظر من آن شخص هيچ شباهتي به ايشان ندارد.شما متوجه شديد كدام عكس را مي گويم؟

نقاش:بله! منظورتان همان فردي است كه بند حمايل و جيب خشاب تنش است .آن عكس متعلق به شهيد مغنيه نيست،آن آقا از بچه هاي جنبش امل است.
دوشنبه 14 مرداد 1387

این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: ايسنا]

[مشاهده در: www.isna.ir]

[تعداد بازديد از اين مطلب: 119]