محبوبترینها
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1845483260
مصاحبه با مهندس ميلاني گفتگوي اختصاصي روزنامه جمهوري اسلامي با مهندس باقر ميلاني عضو انجمن مفاخر معماري ايران ژاپني ها با الهام از لك لك ها 15 ميليون خانه ساختند
واضح آرشیو وب فارسی:همشهری: مصاحبه با مهندس ميلاني گفتگوي اختصاصي روزنامه جمهوري اسلامي با مهندس باقر ميلاني عضو انجمن مفاخر معماري ايران ژاپني ها با الهام از لك لك ها 15 ميليون خانه ساختند
اشاره :
گفتگويي كه در زير مي خوانيد مصاحبه اختصاصي روزنامه جمهوري اسلامي با آقاي مهندس باقر ميلاني است . مهندس ميلاني عضو انجمن مفاخر معماري ايران است . او متخصص در « اقتصاد مسكن » است . اميدواريم اين مصاحبه فتح بابي باشد براي جلوگيري از اتلاف ميلياردها ميليارد سرمايه ملي در بخش ساخت وسازها باشد.
درباره ارتقا صنعت ساختمان اولين سوالم اين است آيا با خواهش و التماس و من بميرم تو بميري و توصيه هاي اخلاقي و تيزرها و انيميشن هاي تلويزيوني مگر مي توان صنعت ساختمان را ارتقا داد. مگر مي شود جلوي ساخت و سازهاي غيراستاندارد را با توصيه هاي اخلاقي گرفت
ارتقا صنعت ساختمان در حال حاضر يك ضرورت است . يك نياز است . با توجه به فشار تقاضايي كه براي مسكن است ما در 10 سال آينده بايد 15 ميليون واحد مسكن تهيه كنيم .
جمع كل واحدهاي مسكوني كه در سالهاي اخير ساخته شده 15 ميليون واحد است حالا شما فكر كنيد كه در عرض 10 سال هم بايد 15 ميليون واحد مسكوني بسازيم . توجه كنيد كه چه فشاري به كشور وارد مي شود . ما در بخش مسكن هم از نظر تقاضا تحت فشار هستيم و هم از نظر بخش توليد. آيا ما با شيوه هاي سنتي مي توانيم اين تعداد واحد مسكوني را بسازيم ما بايد در زمينه مسكن اراده ملي را به كار گيريم تا بتوانيم مشكل مسكن در كشور را حل كنيم .
همه اركانهاي وابسته به مسكن بايد دست به دست هم بدهند و اين مشكل را حل كنند. ما چاره اي جز ارتقا صنعت ساختمان نداريم . با شيوه هاي غيرعلمي و سنتي نمي توانيم پيش رفت داشته باشيم . ما در بخش مسكن به سرعت مقاومت حفظ محيط زيست و انرژي نياز داريم . ما بايد سريع و مقاوم بسازيم . اقليم جغرافيايي ايران به نحوي است كه ما به مقاوم سازي توجه كنيم . ايران كشور زلزله خيز است . 75 درصد از اقليم ايران پرخطر است . براي ساخت 15 ميليون واحد مسكوني اگر به شيوه سنتي پيش برويم با مشكلات مواجه مي شويم . بابت سيمان تمام خاك رودخانه ها را از دست مي دهيم . براي توليد آجر تمام خاكهاي كشاورزي و زراعي را از دست مي دهيم . بنابراين ما ناگزيريم به فكر ارتقا صنعت ساختمان باشيم .
آقاي مهندس از بحثهاي كلي خارج شويم و جزيي تر به مسائل مسكن بپردازيم . اولين نكته اي كه ما در زمينه ارتقا صنعت ساختمان داريم بحث سنگ و سراميك است . در شرايط حاضر بخش عظيمي از سرمايه ملي ما صرف توليد و توزيع و مصرف سراميك مي شود. همه كارشناسان بخش مسكن معتقدند بدترين سنگ بهتر از عالي ترين سراميك است . سراميك به يك اشاره مي شكند خش برمي دارد لكه برمي دارد غيرقابل تعمير است . اما سنگ مقاوم است . با يك « ساب » به حالت اوليه خود برمي گردد. چرا ساختمانهايي با نرخ متري چندميليون تومان را با كف سراميك به مردم تحويل مي دهيم چرا دولت و وزارت مسكن نسبت به هدر رفتن اين سرمايه عظيم ملي اقدام جدي نمي كند اينكه يك عده بساز بفروش و سوداگر مسكن بيايند بگويند مردم از سراميك بيشتر خوششان مي آيد كه نمي تواند الگوي ارتقا صنعت ساختمان ما باشد.
ما در زمينه ارتقا صنعت ساختمان به فرهنگ سازي معتقديم . بدون فرهنگ سازي اين ارتقا صورت نمي گيرد.
آقاي مهندس مشكل من همين فرهنگ سازي است . سوداگر مسكن و بسازبفروش كه توجهي به فرهنگ ندارد كه بيايد به توصيه هاي اخلاقي و فرهنگي شما گوش بدهد. او مي خواهد جيب مردم نيازمند مسكن را خالي كند. با فرهنگ و فرهنگ سازي كه صنعت ساختمان كيفيت و ارتقاي كيفي پيدا نمي كند مردم ما بيشتر از آب نوشابه هاي گازدار سرطان زا مي خورند حالا شما هي بگو فرهنگ سازي . ساختمان هم همين طور. سوداگر مسكن مي گويد من عشقمه اينجوري ساختمان بسازم . مشتري نوكيسه هم اينقدر فراوان است كه بالاخره من آپارتمانهايم را به قيمت دلخواه خودم مي فروشم . حالا دولت و مسئولين نظام هي بدوند دنبال فرهنگ سازي ...
كاملا درست مي فرمائيد. ما راههايي براي ارتقا صنعت ساختمان داريم . ما در ساخت ديوارها اگر بيائيم از مصالح سنتي مان استفاده كنيم فرقش با آنچه كه امروز ساخته مي شود چيست ما امروز بايد از پانل ها و كامپوزيت ها و مصالح نوين استفاده كنيم . الان پانل هايي آمده كه بيش از 10 برابر بار و وزن ديوار را سبك مي كند . اين پانل ها مشتقات نفت است . قابليت نماي سيمان و گچ را هم دارد . قابليت GD دارد كه مثلا 2 سانت هم سيمان رويش پاشيده شود تا شكل بگيرد . اين پانل ها 10 برابر وزن كم مي كند . ما الان شيوه هايي مثل وتري ديد داريم . اين شيوه اي در ساخت و ساز است . در اين شيوه وقتي طبقات روي هم ساخته مي شود فشار روي تيرهاي عمودي نيست . فشار از بالا به پايين الزاما روي تير و ستون ها نمي آيد فشار در سطح پراكنده مي شود. يعني وقتي زلزله مي آيد اين زلزله پخش مي شود . در همين زمينه نكته جالبي بگويم . دو سه روز پيش در ژاپن زلزله اي آمد من دقت كردم به آمار كشته شدگان . 13 كشته و 13 ناپديد بود . اين زلزله 7 2 درجه ريشتر بود . اگر خداي ناكرده اين زلزله در تهران بيايد مي دانيد چه مي شود . 13 كشته 13 ناپديد من تصورم اين است كه اين 13 نفر هم در خانه هايي بوده اند كه مستقيم روي گسل بوده اند و رفته اند زير خاك . هيچ ارتباطي به لرزش نداشته . ژاپني ها چگونه اين خانه ها را مي سازند در سال چند هزار زلزله در ژاپن رخ مي دهد. آنها چگونه اين خانه ها را مي سازند آنها صنعت ساختمانشان را ارتقا داده اند مصالح ژاپني ها مصالح ايراني نيست . الان خيلي از مصالحي كه در ايران براي ساختمان استفاده مي شود منسوخ شده است . شما وقتي مي توانيد 10 برابر سبك تر ديوار را بسازيد كف سازي كنيد كه غالبا طبيعي نيستند و به محيط زيست آسيب نمي رسانند خيلي مفيد است .
نكته اي كه هست متخصصين ايراني چرا هميشه مصرف كننده غرب هستند. چرا ايرانيها منتظر مي مانند غربي ها پلاستوفوم بسازند پانل هاي كف و ديوار بسازند بعد بيايند دم از ارتقا صنعت ساختمان بزنند چرا خودمان حداقل اعتراض به اينگونه ساخت و سازها نكرديم اگر نمي توانستيم توليد كنيم حداقل اعتراض و انتقاد به كيفيت ساخت و سازها در ايران كه مي توانستيم بكنيم . اساتيد دانشگاهي ما تاكنون چه كرده اند كارشناسان مسكن چه دولتي و چه خصوصي چه كرده اند چرا حداقل اعتراض نكردند
حرف شما كاملا درست است . با كمال تاسف بايد بگويم ما 230 سال است از معماري و ساختمان سازي عقب مانده ايم . 230 سال است كه از دنيا در صنعت ساختمان فاصله گرفته ايم . ما بعد از خانه عامري ها و بروجردي ها دركاشان ديگر پيشرفت نداشته ايم . نمونه مسكن ايراني خانه عامري ها و بروجردي ها در كاشان است . عايق بندي خانه عامري ها دركاشان در دنيا بي نظير است . اروپايي ها عايق بندي نمي فهميدند چيست ما در كاشان پيشرفته ترين عايق بندي را انجام داده ايم . بعد از كاشان ديگر ما خانه با كيفيت نساخته ايم . ما 230 سال از تكنولوژي ساخت و ساز عقب مانده ايم . پنجره هاي خانه عامري و بروجردي كاشان به نوعي نورپردازي شده است كه حشرات به واسطه نورپردازي پنجره ها دفع مي شوند. نورپردازي پنجره هاي خانه عامري و بروجردي كاشان از نور و رنگي تركيب شده اند كه عقرب را فراري مي دهد. مگس و پشه را فراري مي دهد. عقرب با تركيب نوري پنجره هاي خانه عامري و بروجردي ها كاشان جرات نزديك شدن به خانه را ندارد.
ما در گذشته از نظر معماري بسيار پيشرفته بوديم . شما اگر به تاريخ بيهقي مراجعه كنيد ملاحظه مي كنيد كه ميدان غزنين را سلطان محمود غزنوي ساخته است .
در 100 سال اخير ما از نظر معماري خيلي عقب مانديم .
البته رفته رفته داريم به سمت ارتقا ساختمان پيش مي رويم . كارخانه هايي راه اندازي شده اند كه دارند توليدات ساختماني استاندارد عرضه مي كنند.
مصالح نوين و شيوه ها و تكنيك هاي نوين ما را نجات مي دهند.
فكر نمي كنيد مثل قوانين راهنمايي و رانندگي بايد براي كيفيت ساختمان اجبار به كار ببريم
درست است . الان مقررات ملي ساختمان تهيه شده است . مقررات ملي ساختمان بخصوص در مبحث بند 19 خود الزاماتي براي سازندگان ساختمان بوجود آورده است . عايق بندي طبق مقررات ملي ساختمان هم اكنون اجباري است . الزام داريم . البته هنوز خيلي اجرايي نشده است .
مشابه همين مشكل را ما در صنعت غذايي داريم . وقتي با كارشناسان صحبت مي كنيم مي گويند نوشابه هاي گازدار چيپس ها پفك ها و... سرطان زا هستند اما چه كنيم . وزارت صنايع مجوز چنين كارخانه هايي را داده و الان ما هر اقدامي بكنيم با بحران كارگري مواجه مي شويم پس بنابراين چاره اي نيست جز اينكه مردم نوشابه هاي گازدار چيپس و پفك سرطان زا بخورند و سرطان بگيرند.
نگراني من اين است كه در آينده كارشناسان مسكن بگويند ما چه كنيم . مقررات ملي ساختمان كاري از دستش برنمي آيد. چون وزارت صنايع مجوز كارخانجات توليد سراميك را داده است . كارخانجات سراميك هم چون كارگر دارند و كارخانه خرج دارد بايد سراميك بفروشند و مردم هم بايد به جاي سنگ از سراميك استفاده كنند. چه تضميني وجود دارد كه از اين قبيل توجيهات براي ارتقا صنعت ساختمان هم مطرح نشود
فردا امثال شما نيآيند بگويند وزارت صنايع مجوز دهها كارخانه توليد سراميك را داده و مقررات ملي ساختمان و الزامات آن هم هيچ كاري نمي تواند از پيش ببرد.
راهكارهايي انديشيده شده كه چنين مشكلاتي پيش نيآيد . براي تغيير خط توليد كارخانجات توليد مصالح ساختماني 80 در صد وام مي دهند ارز مي دهند. دولت حمايتهاي بي دريغ براي بهينه سازي كارخانه ها به عمل مي آورد. اراده ملي لازم دارد.
اراده ملي مي تواند اين مشكلاتي را كه شما اشاره مي كنيد حل كند دانشگاه ها رسانه ها مدارس بايد كار كنند. دانشگاههاي ما عقب هستند. به روز نيستند. در دانشگاه هاي فني ـ مهندسي ما درسهايي كه بايد بومي بشود اختياري است . مثل درس بارگذاري درس بارگذاري در كشور زلزله خيزي مثل ايران بايد جزو دروس موظف و اجباري باشد.
دانشجوي ساختمان بايد به طور موظف واحد درس بارگذاري را بگذراند. بايد به طور موظف به كارخانه ها برود. دو سيستم هاي آموزشي دانشگاه هاي ما بايد تغييرات داده شود. همه چيز را هم نمي توان از دولت متوقع بود. سازمانهايي مثل همين انجمن مفاخر معماري ايران بايد فعال شوند. بايد در فرهنگ سازي و ارتقا صنعت ساختمان نقش فعال تري ايفا كنند.
سئوال بعدي من در باره نماهاي شيشه اي هم كانون نماهاي شيشه اي به شدت مصرف شده است . در ساختمانهاي جديد بخصوص ساختمانهاي دولتي دارند از نماهاي شيشه اي استفاده مي كنند. نماهاي شيشه اي در زلزله و حوادث طبيعي مشكل آفرين است .
شيشه هايش به سر و صورت مي پرد. نماهاي شيشه اي به هيچ عنوان عايق بندي ندارد. توليد كنندگان و فروشندگان نماهاي شيشه اي ادعا مي كنند پنجره هايشان دوجداره است . در حالي كه اين يك فريب است . حجم شيشه دوجداره نمايش داده مي شود. اما اين دو جداره نيز عايق حرارتي است و نه عايق صدا است . فريب تبليغاتي است . نماهاي شيشه اي زوارهايشان كاملا غيراستاندارد است . با چسب آكواريوم اين زوارها پوشيده مي شود. روي چسب آكواريوم هم بايد چسب شيشه زده شود. چون چسب آكواريوم استاندارد نيست و درزهايي ايجاد مي كند كه محل عبور پشه و مگس و سرما و گرما به ساختمان است . علاوه بر اين نماي شيشه اي در ساختمانهايي فعلي كه حداقل 5 طبقه است اگر مشكلي پيش بيآيد كسي ترقه به نما پرت كند كسي پاره آجر به پنجره پرت كند كسي كهنه رنگي به پنجره پرت كند و يا حتي اگر بخواهيد پنجره ها و نما را نظافت كنيد بايد داربست بزنيد يا جرثقيل كرايه كنيد و شيشه هاي پنجره تان را پاك كنيد. اشكالات فراوان ديگري هم هست كه سئوال من را طولاني مي كند. ما در گذشته نماهاي سنگ و آجر به كار برده ايم . پنجره هاي دو جداره آلومينيومي به كار برده ايم . قابل حمل ونقل و شستشو و با توريهاي استاندارد. چرا صنعت ساختمان ايران از نماهاي شيشه اي با اين همه معايب استفاده مي كند.
سئوال خوبي كرديد. من خودم در يكي از خيابانهاي مجاور بزرگراه امام علي (ع ) زندگي مي كنم . با اين پنجره ها و صداهاي بوق اتومبيل و سر و صداهاي ديگر مشكل دارم . ما مميزي ساختمان در ايران نداريم .
براي يخچال و بخاري و گاز خوراكپزي استاندارد داريم اما براي ساختمان استاندارد نداريم . مميزي نداريم . ساختمان از لحاظ انرژي ساخت و همه چيز بايد مميزي بشود. در اتريش وقتي ساختمان تمام مي شود مهندس ناظر دولت بايد با دوربين هاي مادون بنفش ساختمان را معاينه كند. به دقت عايق بندي ها را با دوربين هاي مجهز بررسي مي كند. سقف پنجره جداره ها كف و... را بررسي مي كند و بعد اجازه بهره برداري مي دهند. در ايران چنين كاري انجام نمي شود. در دنياي امروز ساختمانها به دقت مميزي مي شوند. مگر مي شود ساختمان را مميزي نكنيد و خانواده ها را اجازه دهيد ساكن آپارتمانهاي غيراستاندارد بشوند. مميزي ساختمان در ايران بايد الزامي و اجباري شود.
ايراد شما وارد است . اما اگر مميزي در ايران عملي شود ديگر شيشه ها شيشه نخواهد بود.
شيشه ساختمان با شيشه نوشابه يا پارچ آبخوري بايد تفاوت داشته باشد. شيشه ساختمان بايد ضد گلوله ضد حريق و عايق بندي شده باشد. اگر مميزي در ايران وجود داشته باشد نماي شيشه اي ساختمان بايد داراي اين مشخصات باشد. شيشه ساختمان در زلزله نمي ريزد . شيشه ساختمان 6 برابر مقاوم تر از بتون است . بعد از شكستن ريخته نمي شود سرجايش مي ماند . در مدلهاي پايين تر اين شيشه ها وقتي مي شكنند پودر مي شوند. برندگي را از دست مي دهند.
علت اين مشكلات نبود مميزي ساختمان در ايران است . كيفيت ساختمان در ايران عقب افتاده است . ما 3000 نوع محصول ساختمان و تاسيسات داريم . از اين 3000 محصول فقط 15 محصول در ايران استاندارد است . در ايران محصولات تاسيساتي و ساختماني استاندارد نداريم . ما در گذشته با چوب آشنا بوديم اما در حال حاضر با شيشه آشنا نيستيم . ما در ساخت تخت جمشيد از چوب به بهترين شكل استفاده كرده ايم . از لبنان چوب بلوط و سدر را وارد كرديم و در صنعت ساختمان از آن استفاده كرديم . اما با شيشه آشنايي نداريم . نتيجه اش همين است كه شما مي گوئيد. با شيشه نوشابه نماي شيشه براي ساختمان مي سازند با هزار و يك عيبي كه شما به آن ها اشاره كرديد. من در خانه خودم از دست سر و صدا بيچاره شده ام . شما درست مي گوئيد.
نه عايق بندي مان درست است . نه دوجداره درست مي سازيم نه درست فريم براي پنجره ها مي گذاريم . اينها بدهكاريهاي مسئولين مسكن به مردم است . بدهكاري مهندسان به جامعه است .
الزام براي عايق بندي در ساختمان وجود ندارد . اگر عايق بندي در ساختمانها الزامي شود 50 در صد در مصرف انرژي صرفه جويي مي شود . با اين صرفه جويي سالن بيش از 200 هزار واحد مسكوني مي توانيم براي مردم بسازيم . الزامات ساختماني بايد جدي گرفته شود. مسئولين دولت بايد پاسخگوي سئوال شما باشند.
باز سئوال دارم درباره سرو صداهاي داخل ساختمان آسانسور وقتي حركت مي كند ساختمان مي لرزد دوش حمام وقتي باز مي شود صداي زوزه آن تمام آپارتمان طبقه پايين يا بالا را فرا مي گيرد و... براي حذف اين سر و صداها در ساختمانهاي ايران چه تدابيري انديشيده شده است ميليون ها تومان بابت هر متر آپارتمان مردم پول مي پردازند اما از حداقل آسايش برخوردار نيستند چرا
عايق بندي اگر در كف و ديواره ها انجام شود اين مشكل رانخواهيم داشت . بهاي عايق بندي 5 در صد قيمت تمام شده ساختمان را تشكيل مي دهد.
ما سال گذشته محاسبه كرديم . متري 20 هزار تومان اگر در ساخت و سازها هزينه شود عايق بندي به طور كاملا استاندارد رعايت خواهد شد.
طبق محاسبات سازمان مسكن قيمت ساخت و ساز متري 385 هزار تومان است . بساز بفروش هاي ما اگر متري 20 هزار تومان به 385 هزار تومان اضافه كنند تمام ساختمانهاي ايران كاملا عايق بندي مي شود و ديگر شما هيچ صداي مزاحمي را در داخل آپارتمان خودتان نمي شنويد . اما سوداگران مسكن حتي حاضر نيستند متري 20 هزار تومان بابت آپارتماني كه متري چند ميليون تومان از مردم پول مي گيرند هزينه كنند. معلوم است براي چنين سوداگراني بايد مميزي آن هم با چوب و قانون و جريمه واجبار به كار برود. متري 385 هزار تومان ساختمان را متري 4 تا 5 ميليون تومان مي فروشند حاضر هم نيستند استانداردهاي با متري 20 هزار تومان را هزينه كنند. وقتي الزامات نباشد همين بلاها بر سر مردم و منافع ملي ما مي آيد.
من واقعا متاسفم . حرفهاي شما كاملا درست است .
يكي از منابع اتلاف سرمايه هاي ساختماني در ايران و قوانين وقف و سرقفلي است . ميليونها مترمربع زمين و ساختمان در ايران به دليل قوانين وقف و سرقفلي معلق مانده اند. تمام نقاط قديمي تهران و شهرستانهاي سراسر ايران املاك و مستغلات معلق مانده اند و نوسازي نمي شوند. يك مغازه معارض چندين آپارتمان است . چرا
چون سرقفلي است و به هيچ صراطي هم مستقيم نيست . برخي از ساختمانهاي وقفي و سرقفلي پوسيده شده اند اما هيچ كس نمي تواند فكري به حال آنها بكند . چرا با چنين تجربه تلخي كه از وقف و سرقفلي داريم آمده ايم قانون جديدي بنام قانون 99 ساله گذاشته ايم آيا وزارت مسكن نمي داند كه نسل آينده يا 2 نسل بعد با اين ساختمانهاي اجاره اي 99 ساله همان بلايي را به سر ملت و مملكت مي آورند كه وقف و سرقفلي آورد چرا چنين قانون ناپخته اي گذاشته شد
براي كوبيدن و نوسازي يك ساختمان وقفي يا سرقفلي بايد رضايت بقال سبزي فروش مالك مستاجر صاحب سرقفلي آرايشگر بزاز مالك بالايي مالك پشتي عرصه اعيان و.... را بگيريم . حالا شما آمده ايد شبيه همين مشكل را دوباره براي ملت و مملكت بوجود مي آوريد اين قانون 99 ساله چه مزيتي دارد كه وزارت مسكن اين همه تبليغ برايش مي كند
ما كارشناسان به شوخي و طنز درباره قانون 99 ساله تفسيري داريم و مي گوئيم : منظور از قانون 99 ساله اين است كه جوان امروزي 99 سال ديگر صاحب خانه مي شود . از شوخي كه بگذريم مشكل ساختمانهاي وقفي را بايد « اجتهاد » حل كند . از دست دولت كاري برنمي آيد. مشكل سرقفلي ها هم بايد دولت و مجلس دست به دست هم بدهند و قوانين جديد بگذارند. تمام مشكلاتي كه شما اشاره كرديد گريبانگير منافع ملي ما هست . ما هم اكنون 3 ميليون مسكن كمبود داريم . بديهي است كه قوانين وقف و سرقفلي بايد اصلاح شوند تا ساخت و سازها بويژه در مناطق قديمي شهرها رونق پيدا كند . من تسليم شما هستم . جوابي هم براي طرح 99 ساله ندارم . نمي دانم هم چرا وزارت مسكن از اين طرح دفاع مي كند . با اين طرح ها مشكل كمبود 3 ميليون مسكن ما حل نمي شود . ژاپن از 1370 تا 1380 در يك برنامه 10 ساله 15 ميليون مسكن ساخت . 2 تا برنامه 5 ساله اجرا كرد . الان ژاپن با مازاد مسكن مواجه است . با آن حجم كم زمين ژاپن با مازاد مواجه شده است . اين 15 ميليون مسكن توسط پدر معماري صنعتي ژاپن پيگيري شد . آقاي يوشي چي كا ـ اوكيدا پدر معماري صنعتي ژاپن است . او ساخت و ساز صنعتي را از يك لك لك آموخت . از يك لك لك الهام گرفت . يك بار ملاحظه كرد و ديد كه يك لك لك خانه اش را دارد بالا مي برد. از لك لك الگو گرفت و خانه هاي كوچك و مناسب ساخت .
ما هم بايد در آينده مشكل خودمان را حل كنيم . عين همين مشكل وقف و سرقفلي را در مورد طرح 99 ساله هم خواهيم داشت .
آقاي مهندس درباره داستان لك لك بيشتر توضيح بدهيد.
بله . از لك لك الگو گرفت . او يك نقاشي ديد . در دهه 40 يا 50 ميلادي . يك نقاشي ديد كه يك لك لكي خانه اي را به نوك منقار گرفته و دارد با خود حمل مي كند . از اين تابلو الگو گرفت . 1 ـ سبك سازي . خانه بايد اينقدر سبك باشد تا لك لك هم بتواند آن را حمل كند . 2 ـ مصالحي در ساختمان به كار برود كه براي لك لك قابل حمل باشد . 3 ـ مسكن اينقدر مناسب و كوچك باشد كه لك لك هم بتواند آن را بالا ببرد . 4 ـ مسكن بايد رويايي باشد . جذاب باشد . لك لك ها داراي خانه رويايي و جذاب هستند . پدر معماري ژاپن از لك لك ها الگو گرفت و بهترين طرحها را داد.
يكي ديگر از مصاديق اتلاف سرمايه هاي ملي در ايران شهركهاي اقماري است . سرمايه هاي كلاني در شهركهاي اقماري انباشت شده است و استفاده بهينه از آنها نمي شود. چندين دهه از ايجاد شهر جديد هشتگرد مي گذرد اما هيچ رونقي نگرفته است . شهر پرديس شهر واوان شهر پرند و امثال اين شهركها ساخته شده اند اما مشكل مردم مستاجر و بي خانمان پابرجا هستند. شهر جديد ساخته اند اما وسيله نقليه عمومي (قطار مترو اتوبوس و...) براي آن در نظر نگرفته اند. شهر جديد ساخته اند آب ندارد امكانات اوليه ندارد مدرسه ندارد بيمارستان ندارد. بفرمائيد اين شهركهاي جديد چرا اينطور بي فايده مانده اند. جواب نابودي سرمايه هاي ملي ما در شهركهاي جديد را چه كساني بايد بدهند
فلسفه احداث اين شهركهاي اقماري شهرسازي بود. قرار بر اين بوده و هست كه اين شهركها شهر شوند. اين شهركها بايد تمام ويژگيهاي يك شهر را داشته باشند. در اين شهركها بايد صنعت باشد تجارت باشد كشاورزي خودش را داشته باشد. يعني قرار بر اين بوده كه اين شهركها شهرهايي باشند كه مردم آنجا ساكن باشند. كار كنند و خانه شان نزديك كارخانه يا مكان تجاري يا نهاد دولتي يا غيردولتي باشد. قرار بر اين نبوده و نيست كه شهركهايي ساخته شود به عنوان شهركهاي خوابگاهي كه مردم شب بروند بخوابند و روز بيايند تهران و كار كنند. شهركهاي جديد شهركهاي خوابگاهي نيستند. مشكلاتي كه شما بيان كرديد برمي گردد به عدم درك مناسب برخي از مسئولين از فلسفه اين شهركها.
اين شهركها را به عنوان شهركهاي خوابگاهي ساخته اند و تا زماني كه به شهرهاي اقماري جديد به عنوان شهركهاي خوابگاهي نگاه كنيم مشكلات باقي خواهد بود و همان بلايي سر ملت و مملكت خواهد آمد كه شما به آن اشاره كرديد. ميلياردها سرمايه ملي تلف مي شود چندين دهه هم مي گذرد و شهر جديد هشتگرد يا پرديس يا واوان راه نمي افتد. علاوه بر اينها اگر نگاه ما به اين شهركها نگاه خوابگاهي باشد ما علاوه بر اتلاف منابع ملي ساختماني انرژي (بنزين و .... ) و زمان (روزي حداقل 4 ساعت رفت و آمد) و .... را هم هدر مي دهيم . تازه عوارض بيمارستاني و دارويي ناشي از اين مشكلات كه از طريق بيمه و درمان سر بار دولت مي شود را بايد به منابع اتلاف شده بالا اضافه كنيم . شهرك هاي مفيد شهركهاي درون كرج هستند . كرج 20 تا شهرك دارد كه مشكل گشاي شهر كرج شده است و امتحان خودش را پس داده است . شهركهاي اقماري مشكل دارند. مسئولين ما درك درستي از شهركهاي اقماري ندارند. تا درك و فهم مسئولين از شهركهاي اقماري حل نشود مشكلات شهركهاي اقماري پا بر جا خواهند بود. شهركهاي اقماري به بن بست رسيده اند.
استراتژي و نگاه ما به شهركهاي اقماري بايد عوض شود. هشتگرد بايد يك شهر مستقل شود. ساكنين هشتگرد بايد كار و شغل شان در همان هشتگرد باشد نه جاي ديگري و....
يكي ديگر از مشكلات ساخت و سازها در ايران كه متاسفانه منابع بي شماري از ثروتهاي ملي را برباد مي دهد اصرار بر ساخت ساختمانها و برج ها لب لب پياده روها و چند وجب مانده به جوي آب و كانال آب كنار خيابان آپارتمانهاي نواب نمونه اين غلط كاري در ايران است . قاعده ساخت و ساز بويژه در ساخت و سازهاي بلند مرتبه اين است كه برج ها محصور در فضاي سبز و فضاهاي تجاري و خدماتي باشند.
اطراف برج در همان فضاي سبز مدرسه و مسجد و ساير خدمات شهري در نظر گرفته شود. اما برج ها هم در ايران با همان شيوه هاي قديمي و معمار سازي و بساز بفروشي ساخته ميشوند. اصرار غلط بعدي اين است كه در ايران حتما حتما زير ساختمانها مغازه ساخته مي شوند . زير برج 5 طبقه يا 10 طبقه مجوز جيگركي كباب تركي پيراشكي فروشي جوجه كبابي نجاري تعويض روغني اتوشويي چلوكبابي و... داده ميشود و بو و دود و سرو صدا تمام آپارتمانها را فرا مي گيرد. بالاخره مسئولين ما چه زماني از اين كارها دست برمي دارند . تمام معماري ايران خلاصه مي شود در زير مغازه بالا ساختمان زير مغازه بالا آپارتمان زير مغازه بالا برج 20 طبقه . چرا در ايران به پياده روها بها داده نمي شود چرا در ايران مسئولين فقط به فكر سواره ها هستند و به افتادگان و پيادگان توجهي ندارند
در ايران در ساخت و سازها استانداردهاي جهاني رعايت نمي شود. به هيچ وجه به نظرات كارشناسان بها داده نمي شود. استانداردهاي جهاني در ايران بومي نشده است . هم اكنون در معماريهاي اروپايي از اندروني بيروني معماري قديم ايران بهره برداري مي شود. آپارتمانهاي اروپايي امروزه به صورت اندروني و بيروني ايراني ساخته مي شود.
هم اكنون در معماري آلمانها از معماري اندروني بيروني ايراني استفاده مي شود. در چيدمان ديوارها به نوعي عمل مي كنند كه رعايت حريمهاي داخل خانه بشود.
با اين توضيحاتي كه شما مي دهيد بايد به اين نتيجه برسم كه وزارت مسكن و دانشگاههاي معماري ايران به شدت با شهرداري ها در تضاد و اختلاف هستند. شهرداري ها رعايت استانداردها را نمي كنند.
وزارت مسكن چه بايد بكند كه نمي كند نقش دانشگاه ها در اين قضيه چيست تكليف شهرداري ها چگونه بايد مشخص شود اختلافات بين وزارت مسكن و شهرداري را چگونه مي خواهيد حل كنيد
قوانين ساخت و سازها بايد يكپارچه شوند تا هم وزارت مسكن وهم شهرداري ها به آن قوانين احترام بگذارند و عمل كنند. هم اكنون وزارت مسكن مي گويد ديوارها و پنجره ها بايد عايق بندي باشند اما شهرداري ها اعتنا نمي كنند و پايان كار به ساختمانهايي مي دهند كه هيچ گونه رعايت استانداردها از نظر عايق بندي نشده است .
خنده دار اينجاست كه طبق قانون اجازه داده ايم به شهرداري ها كه به ساختمانهاي غير استاندارد پايان كار بدهند اما از صبح تا شب در تلويزيون آگهي مي كنيم و با اعصاب مردم بازي مي كنيم كه در مصرف گاز (زمستانها) و در مصرف كولر (تابستانها) صرفه جويي كنيد. اگر ما استانداردهاي عايق بندي ساختماني را رعايت كنيم به طور خودكار 50 درصد انرژي تابستاني و زمستاني ما صرفه جويي مي شود .
در بدنه دولت بايد يك نهاد غير موازي و مستقل و قوي براي ساخت و سازها گذاشته شود. قوانين ساختماني بايد يكپارچه شود. اين طور نباشد كه شهرداري ها ساز خود را بزنند وزارت مسكن ساز خودش را بزند دانشگاه ها ساز خودشان را بزنند و...
دولت بايد اين مشكل را به طور جدي حل كند.
سال گذشته مسكن به شدت گران شد. امسال قيمت مسكن دچار ركود شده است . خريد و فروش راكد شده است . علت اين امر فعال شدن بورس است . سئوال من اين است كه چرا مسكن در ايران وابسته به بورس شده است هر گاه تصميم گرفته ميشود مسكن را راكد كنند بورس را فعال مي كنند و هرگاه مي خواهند مسكن را حركت بدهند بورس را راكد ميكنند. چرا در ايران بورس و مسكن اينقدر به هم وابسته شده اند
قيمت مسكن در ايران غير مسكني است . سرمايه هاي سرگردان يا به مسكن رجوع مي كنند يا به بورس . نقدينگي موجود در ايران 60 هزار ميليارد تومان است . در 2 سال اخير نقدينگي در ايران 2 5 برابر شد .
اقتصاد ايران و توليد در ايران خوابيده است . عوامل متعددي هم دارد كه فعلا در اين مصاحبه نمي توان به آن ها پرداخت . سياستهاي غلط اقتصادي توليد را ورشكسته كرده است . سرمايه ها يا به سمت مسكن مي رود يا بورس يا سكه و طلا ارز.
راه حل اين مشكل راه اندازي چرخهاي توليد در ايران است . ايران در باغداري كولاك مي كند. ايران در توليد ميوه هاي باغي مقام هشتم را در جهان دارد . از ميان 200 كشور جهان ايران مقام هشتم را دارد . اگر دولت در توليد و صنعت درست برنامه ريزي كند هم توليد و هم صنعت در ايران حركت مي كنند و نقدينگي ها از بورس و مسكن و سكه و ارز خارج مي شوند.
16 در صد آب كشاورزي ما به نتيجه مي رسد 84 در صد آب كشاورزي ما به هدر مي رود . اگر ترانزيت ايران حركت كند سرمايه ها جذب ترانزيت مي شود. ما از نظر ترانزيت با توجه به موقعيت جغرافيايي استثنايي خود مقام عالي داريم .
بالاخره بحران مسكن چه مي شود امروزه خريدار مي ترسد بخرد فروشنده هم مي ترسد بفروشد.
در مسكن دو نوع تقاضا داريم . يكي تقاضاي مصرفي است . سالي 800 هزار ازدواج ثبت مي شود . اينها و بسياري ديگر از مردم به سرپناه نياز دارند. تقاضاي مصرفي مسكن مثل نان و آب به مسكن نياز دارند. تقاضاي دوم تقاضاي سوداگري در بخش مسكن است . بيش از 60 در صد تقاضاي بازار مسكن ناشي از سرمايه هاي سرگردان و سوداگران مسكن است . دولت اگر جامع حركت كند و توليد را راه اندازي كند و كالاي مسكن را براي متقاضيان غيرحقيقي (سوداگران ) داغ كند مسكن كالاي داغ بشود مشكل حل مي شود. قيمتها فقط در شرايطي افت مي كند كه مسكن براي سوداگران داغ شود. براي سوداگران مسكن بايد مالياتهاي سنگين وضع شود. دولت بايد معاملات مكرر مسكن را شناسايي كند. بايد بانك اطلاعاتي قوي مسكن راه اندازي شود. در كانادا و آمريكا و اروپا بانك اطلاعاتي قوي وجود دارد. دولت بايد بازار خريد و فروش مسكن را كنترل كند. توليد هم بايد تقويت شود. فقط با بانك اطلاعاتي و ماليات نمي توان مشكل مسكن را حل كرد.
چرا در ايران بانكها اجاره به شرط تمليك خانه نمي دهند هميشه بين بانك و مصرف كننده مسكن در ايران بحران حاكم است .بانكها وامي مي دهند كه مشكل مسكن را حل نمي كند. با وام مسكن در ايران هيچ موقع هيچ مسكني نمي توان خريد. چه زماني كه وام مسكن 3 ميليون بود و چه حالا كه 18 ميليون يا 25 ميليون تومان است . در همه كشورهاي دنيا از 60 تا 80 درصد پول خريد خانه را بانكها وام مي دهند.
به نكته خيلي خوبي اشاره كرديد . در برخي كشورها 120 در صد از قيمت مسكن پرداخت مي شود . 100 در صد قيمت خانه را مي دهند و 20 در صد هم براي تجهيزات داخلي .
چرا در ايران اين كار انجام نمي شود يكي از عوامل بحران مسكن در ايران عدم همكاري بانكها است . چرا در ايران از تجربه كشورهاي اروپايي و آمريكايي استفاده نمي شود
در آمريكا مي گويند يك نسل خانه مي خرد و نسل بعد استفاده مي كند . در آمريكا و اروپا عمر خانه ها 100 سال است در ايران 25 سال . طول عمر ساختمانهاي ايران 4 برابر كمتر از استانداردهاي جهاني است .
حتي ساختمانهاي دولتي ...
دولتي ها كمي بيشتر از حد متوسط هستند. اما ساختمانهاي دولتي هم رعايت استاندارد را نمي كنند.
البته اين نكته را بگويم در كشورهاي غربي وقتي 120 در صد پول مسكن را بانكها مي دهند 50 سال قسط تحويل مي گيرند و اگر فردي 2 قسط بانك رانپردازد در عرض 48 ساعت بدون دادگاه و كش و قوس هاي دادسرايي و كلانتري و ... خانه خالي و مصادره مي شود. فقط يك ماه قسط ندهيد اول اخطار مي آيد و ماه بعد خانه مصادره و حراج مي شود. وسايل را هم مي ريزند كوچه و خيابان .
به هر حال بايد بانكها از اين قانون بهره بگيرند. وام مسكن در ايران كه توسط بانكها داده مي شود گره اي از مسكن را باز نمي كند. وام مسكن بانكها نه تنها مشكل مسكن را حل نمي كند بلكه به نقدينگي جامعه افزوده مي شود. چون با وام مسكن نمي توان خانه خريد كساني كه امتياز وام مسكن دارند با پول آن خريدهاي ديگري مي كنند و قسط بانك را مي دهند. با وام مسكن اتومبيل مي خرند. دكوراسيون داخلي را به سبك نوكيسه ها و تازه به دوران رسيده ها بازسازي مي كنند . خريد مبل هاي 10 20 ميليوني نتيجه همين سياستهاي غلط است .
من يك محاسبه اي كردم . اگر پل اللهوردي خان را مثل حالا ساخته بودند تا به حال 128 بار خراب شده بود و بايد دوباره مي ساختيم . در ايران عمر ساختمانها خيلي كم است .
منتقدين ماليات بستن بر مسكن معتقدند كه وضع مالياتهاي سنگين بر خريد و فروش مسكن مشكلي را حل نمي كند. فروشندگان مسكن مسكن را با شرش به خريدار مي فروشند. مثلا مي گويند قيمت فلان قدر با ماليات . مالياتش را برو بده و پول مسكن را هم جداگانه به خودم بده و برو خانه را تحويل بگيره . در واقع مثل خريد و فروش مغازه هاي سرقفلي كه به اصطلاح كليدي و با شر فروخته مي شود مسكن هم مثل مغازه هاي تجاري كليدي و با شر فروخته مي شود جواب شما چيست
در اقتصادهاي متعادل اين اتفاق نمي افتد . در كانادا هر فرد فقط مي تواند 3 دفعه خانه بخرد و بفروشد . دفعه چهارم اگر كسي بخواهد وارد خريد خانه بشود طرف را از دودمان و خانمان مي اندازند. نابودش مي كنند. در دفعه چهارم يك شهروند كانادايي صلاح مي داند برود مستاجر شود تا اينكه خانه بخرد.
در ايران هم راهكارها بايد جامع شود. اگر مشكل مسكن را در دريافت ماليات خلاصه كنيم و به توليد فكر نكنيم بله اين اتفاقي كه شما به آن اشاره كرديد مي افتد. مسكن با شرش و كليدي فروخته مي شود. مي خواهي بخواه نمي خواهي نخواه مي شود. اطلاعات ما بايد قوي باشد. قوانين يكپارچه سازي شود.
ما كارشناسان مسكن به شوخي و طنز درباره قانون 99 ساله تفسيري داريم و مي گوئيم :
منظور از قانون 99 ساله اين است كه جوان امروز 99 سال ديگر صاحب خانه مي شود .
با متري 20 هزار تومان مي توانيم ساختمانهايمان را عايق بندي كنيم . اگر عايق بندي در ساختمانها الزامي شود 50 درصد در مصرف انرژي صرفه جويي مي شود . با اين صرفه جويي سالي بيش از 200 هزار واحد مسكوني مي توانيم براي مردم بسازيم .
سوتيترها :
از 3000 محصول ساختماني فقط 15 محصول در ايران استاندارد است .
با شيشه نوشابه نماي شيشه اي ساختمان مي سازند.
در ايران الزامي براي عايق بندي ساختمانها وجود ندارد.
شهرداري ها به هيچ عنوان رعايت استانداردهاي ساختمان را نمي كنند.
هم اكنون آلماني ها از معماري اندروني و بيروني ايراني ها استفاده مي كنند. در چيدمان ديوارها به نوعي عمل مي كنند كه رعايت حريم هاي داخل خانه بشود.
هيچ ساختماني در ايران مطابق استانداردهاي جهاني ساخته نمي شود.
هم اكنون وزارت مسكن مي گويد ديوارها و پنجره ها بايد عايق بندي باشند اما شهرداري ها اعتنا نمي كنند و پايان كار به ساختمانهايي مي دهند كه هيچ گونه رعايت استانداردها نشده است .
خنده دار اينجاست كه طبق قانون اجازه داده ايم به شهرداري ها كه به ساختمانهاي غيراستاندارد پايان كار بدهند اما از صبح تا شب در تلويزيون آگهي مي كنند و با اعصاب مردم بازي مي كنند كه در مصرف گاز (زمستانها) و در مصرف كولر (تابستانها) صرفه جويي كنيد.
دوشنبه 14 مرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: همشهری]
[مشاهده در: www.hamshahrionline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 829]
-
گوناگون
پربازدیدترینها