واضح آرشیو وب فارسی:سایت رسیک: اشک رهایی
عزاداری برای سالار شهیدان و گریه بر آن حضرت، پیشینهای طولانی و افقی بلند دارد. زمانی که حضرت آدم علیهالسلام به زمین آمده تا مدتی در تب و تاب بود که چگونه گذشتهاش را جبران کند و به ساحت قدس الهی بار یابد. پس جناب جبرئیل به سوی او فرود آمد و این کلمات را به وی القا کرد تا با توسل به آنها اذن وصال یابد: «یا حمیدُ بحقِّ مُحمّدٍ، یا عالی بحقِّ علیٍّ، یا فاطِرُ بحقِّ فاطمةَ یا مُحْسِنُ بحقِّ الحَسَن و الْحُسَین و مِنْکَ الاحسان». وقتی حضرت آدم علیهالسلام نامهای یاد شده را بر زبان آورد، خطاب به جبرئیل گفت: «چرا هنگامی که نام حسین علیهالسلام را بر زبان میرانم، قلبم میشکند و اندوه بر دلم چیره میگردد و اشکم جاری میشود؟» جبرئیل در پاسخ وی، به مقام و منزلت آن حضرت اشاره کرد و مصایب و گرفتاریهایش را برشمرد و بیش از همه به موضوع تشنگی و عطش او و یارانش پرداخت.
لعن ابراهیم خلیل بر یزید
لعن بر قاتلان امام حسین علیهالسلام و یارانش تنها به زمان پس از شهادت آنان اختصاص نداشته، بلکه حضرت ابراهیم علیهالسلام نیز از لعن کنندگان یزید بوده است. روزی حضرت ابراهیم علیهالسلام هنگام گذر از سرزمین کربلا، از اسب به زمین افتاد و سرش زخمی گشت و خون از آن جاری شد. حضرت استغفار کرد و فرمود: «بار خدایا! چه گناهی از من سر زده است؟» جبرئیل به سوی او فرود آمد و گفت: «هیچ گناهی از تو سر نزده است. اینجا فرزند آخرین پیامبر و جانشین بلافصل او کشته میشود و خون تو برای همدردی با او ریخته شد». حضرت پرسید: «قاتل او کیست؟» وی گفت: «شخصی است که اهل آسمانها و زمین بر او لعنت میفرستند». پس آن حضرت نیز دستهایش را بلند کرد و بر یزید بسیار لعنت فرستاد.
محبت حضرت ابراهیم به امام حسین علیهالسلام
امام رضا علیهالسلام در حدیثی میفرماید: «وقتی که خداوند به ابراهیم فرمان قربانی کردن فرزندش را داد، او آرزو کرد ای کاش قوچ نمیآمد تا وی شایسته عالیترین درجات «صاحبان پاداش بر مصایب» میشد. در این هنگام، خدا وحی کرد: «ای ابراهیم! محبوبترین خلق نزد تو کیست؟» ابراهیم پاسخ داد: «پروردگارا! خلقی را نیافریدی که در نزد من محبوبتر از حبیب تو، محمد صلیاللهعلیهوآلهوسلم باشد. خدا فرمود: «محمد یا فرزند محمد صلیاللهعلیهوآلهوسلم را بیشتر دوست داری یا خود و فرزندت را؟» ابراهیم پاسخ داد: «محمد و فرزند او را». خدا فرمود: «ذبح و کشته شدن فرزند محمد صلیاللهعلیهوآلهوسلم به دست دشمنانش از روی ظلم دردناکتر است، یا قربانی کردن فرزندت به دست خود برای اطاعت از فرمان من؟» ابراهیم پاسخ داد: «ذبح فرزند محمد صلیاللهعلیهوآلهوسلم دردناکتر است». خداوند فرمود: «ای ابراهیم! به زودی جمعیتی از روی ظلم فرزند آن حضرت را ذبح میکنند و در نتیجه، آن جمعیت مورد غضب من واقع میشوند». پس ابراهیم گریه کرد و خداوند به او فرمود: «ای ابراهیم! گریه تو برای فرزند محمد صلیاللهعلیهوآلهوسلم (امام حسین علیهالسلام ) را به جای گریه تو بر فرزندت ـ به فرض قربانی کردن و گریه کردن بر او ـ قرار دادم و عالیترین درجات پاداش «صاحبان پاداش برای مصایب» را به تو عنایت کردم».
نفرین حضرت موسی علیهالسلام
حضرت موسی علیهالسلام از دیگر کسانی است که قاتلان امام حسین علیهالسلام را لعن و نفرین کرده است. روزی او همراه یوشع بن نون، در سفرشان به سرزمین کربلا رسیدند. ناگهان بند کفش حضرت پاره شد و کفش از پایش بیرون آمد. در این هنگام، خاری در پایش فرو رفت و خون جاری شد. حضرت به خدا فرمود: «خداوندا! چه گناهی از من سر زد؟» به او وحی شد: «اینجا جایگاه شهادت حسین علیهالسلام است و خون تو برای همگونی با خون وی جاری شد». موسی پرسید: «حسین کیست؟» پاسخ شنید: «وی نوه محمد مصطفی و فرزند علی مرتضی است». موسی پرسید: «قاتل حسین کیست؟» گفته شد: «کسی است که ماهیان دریاها و حیوانات وحشی بیابانها و پرندگان هوا او را لعنت میکنند». در این هنگام حضرت موسی علیهالسلام دستانش را به دعا برداشت و یزید را لعنت کرد و یوشع نیز به دعای حضرت آمین گفت.
تأویل کهیعص
سعد بن عبداللّه اشعری میگوید: از محضر ولی عصر علیهالسلام پرسیدم: «تأویل کهیعص چیست؟» حضرت فرمود: «این حروف راز و رمزی است که خداوند آن را به حضرت زکریا علیهالسلام یادآور شد. وی میخواست با پنج تن آل عبا آشنا شود که جبرئیل آنها را به او آموخت. هنگامی که زکریّا نامهای آنها را بر زبان جاری میکرد، حزن و اندوهش برطرف میشد، ولی هنگام بردن نام حسین علیهالسلام اشکهایش جاری میگشت و غم بر او چیره میشد. روزی به خدا عرضه داشت. «علت این تسکین دل و ریزش اشک چیست؟» خداوند فرمود: «کاف» اشاره به سرزمین کربلاست و «هاء» نشانه شهادت خاندان پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم است. «یاء» به قاتل حسین اشاره دارد، نام او یزید است و «عین» ناظر به عطش و تشنگی و «صاد» علامت صبر و پایداری اوست» هنگامی که زکریا از این مطلب آگاه شد، سه روز در مسجد ماند و هیچگونه دیداری با مردم نداشت و تنها به گریه و ناله و مرثیهخوانی برای آن حضرت پرداخت. سپس به خداوند عرضه داشت: «خدایا! فرزندی به من بده تا داغ او را تحمل کرده، با پیامبر آخر الزمان همدردی کنم». به همین دلیل، خداوند حضرت یحیی علیهالسلام را به او عطا کرد که به دست طاغوت زمانش با فجیعترین وضع به شهادت رسید.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت رسیک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 62]