محبوبترینها
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1847228778
پاسخ كمال تبريزي به منتقدان فيلم جديدش
واضح آرشیو وب فارسی:تابناک: پاسخ كمال تبريزي به منتقدان فيلم جديدش
و مهم اين است كه؛ فيلم به كجاي جامعه برميگردد و چه لحني دارد و قصد دارد چه مطلبي را ارايه بكند و منظورم از تنوع ساختاري هم وارد شدن و رفتن به فضاهايي است كه تاكنون در سينماي ايران وجود نداشته و يا حداقل من تاكنون تجربهي آن را نداشتم.
كمال تبريزي همزمان با اكران آخرين ساختهي سينمايياش از علاقهاش به ارايهي ساختار تازه در سينما سخن گفت و تاييد كرد كه در كارنامهي فيلمسازي اش روند مشخصي نيست و از منتقدان هم گفت كه قصد دارند؛ سليقهي شخصي خود را در سينما حاكم كنند.
اين كارگردان سينماي ايران با توجه به روند متفاوت كارنامهي فيلمسازياش و تجربهي ساخت «هميشه پاي يك زن درميان است» به ايسنا، گفت: موضوع و تنوع ساختار فيلمنامهاي كه براي ساخت به ذهنم ميرسد يا فرد ديگري آن را پيشنهاد ميكند، دليل عمدهاي است كه براي ساخت آن فيلم تصميم بگيرم.
و مهم اين است كه؛ فيلم به كجاي جامعه برميگردد و چه لحني دارد و قصد دارد چه مطلبي را ارايه بكند و منظورم از تنوع ساختاري هم وارد شدن و رفتن به فضاهايي است كه تاكنون در سينماي ايران وجود نداشته و يا حداقل من تاكنون تجربهي آن را نداشتم.
علاقهمندم در ژانر تاريخي سينما، ساختار تازهاي ارايه كنم
كمال تبريزي در ادامه تاكيد كرد بر اينكه براي او اهميت دارد كه بتواند در ژانر تاريخي سينما، ساختار تازهاي را ارايه بكند و در عين حال خاطرنشان كرد: موضوع هم براي من خيلي اهميت دارد، اما صرف اينكه موضوع جالب باشد؛ كفايت نميكند بلكه بايد كشش لازم را هم داشته باشد.
او دوباره تاكيد كرد بر اينكه ساختار و موضوع متنوع باعث ميشود، به ساخت يك فيلم علاقهمند شود و توضيح داد: گاه ميبينيم كه ساختار همان ساختار قبلي است، اما موضوع از چنان گيرايي و جذابيتي برخوردار است كه مرا جذب ميكند؛ گاه هم ممكن است موضوع خيلي گيرايي لازم را نداشته باشد اما به لحاظ ساختار و نحوهي بيان خيلي نو و مدرن است و من هم تاكنون آن را تجربه نكردم، پس ترجيح ميدهم آن فيلم را بسازم. بهطور مثال اگر فيلمنامهاي در ژانر وحشت به من پيشنهاد شود، شايد به اندازهي ساختار به موضوع آن اهميت ندهم و برايم جالب باشد بدانم كه آيا واقعا ميتوان در سينماي ايران فيلمي در ژانر وحشت ساخت كه تماشاگر با ديدن آن واقعا بترسد، طبيعتا اگر چنين فيلمنامهاي نوشته شود و از اين جذابيت هم برخوردار باشد ترجيح ميدهم آن را كار انجام بدهم.
در كارنامه فيلمسازيام يك روند مشخص پيدا نميكنيد
كارگردان شيدا در ادامه تصريح كرد: با اين تمايلي كه مطرح كردم پس در كارنامهي فيلمسازي من يك روند مشخص پيدا نميكنيد، در عين حال كه ممكن است دركارهاي من نوعي تكرار يا نوعي نگاه خاص را ببينيد. به عنوان مثال به نظر خودم «هميشه پاي يك زن در ميان است» به نوعي شايد بتوان گفت، شكل كامل شدهي «گاهي به آسمان نگاه كن» هست.
تبريزي در ادامه دربارهي روند شكل گيري و ساخت اين فيلم هم توضيح داد: فيلمنامهي اوليه كه رضا مقصودي نوشت با فيلم نامهي فعلي تفاوت دارد. فيلمنامهي اوليه شامل داستانهايي بود كه براساس قصههاي كتاب «غيرقابل چاپ» سيد مهدي شجاعي نوشته شده بود. داستانهاي كاملا مجزايي كه فقط يك پل ارتباطي درابتدا و انتهاي آنها وجود داشت و روند داستانپردازي معمول نداشت اما الان اين فيلم، يك داستان دارد و در عين حال حس كلاژبودن فيلمنامهي اوليه درآن هست و اين حس كلاژ، برگرفته و باقيمانده از فيلمنامهي اوليه است. در فيلمنامهي اوليه اصلا شخصيت يا قهرمان ثابت نداشتيم و اين قهرمان بعدها و براساس شرايط ايجاد شد.
كنارهگيري حوزه هنري و تغييرات فيلمنامه
كمال تبريزي روند تغييرات فيلمنامه را مربوط بهزماني دانست كه حوزه هنري بهعنوان تهيهكننده فيلم از ساخت اين فيلم كنارهگيري كرده است و ادامه داد: پس از اين كنارهگيري سراغ افراد مختلف رفتيم و درنهايت محسن علياكبري تهيهكنندگي كار را قبول كرد، بههر حال ايشان هم بهعنوان تهيهكننده، نقطهنظراتي داشتند كه ما را به فيلمنامهي كنوني رساند.
او توضيح داد: شكل فيلمنامه اوليه تا حد زيادي متفاوت بود و شايد بتوان گفت؛ فيلمنامهي اوليه بهاين اندازه در توفيق مخاطب عام موفق نبود و نگاهش از سطح عاميانه بالاتر و بيشتر جشنوارهپسند بود. اما طبيعتا وقتي وارد بخش خصوصي سينما ميشويم بايد فيلمنامه لحن و بيان متفاوتي داشته باشد. به هر حال حرفي كه در هر دو فيلمنامه مطرح ميشود، حرفي يكسان است؛ با اين تفاوت كه مخاطب فيلمنامهي اوليه خاصتر و فيلمنامه دوم و فعلي ، بيشتر است.
منتقدان و فيلم
او در پاسخ به روند فعلي فيلم و بازتاب منتقدان هم گفت: حتما منتقداني كه از شكل ديگري به موضوع نگاه ميكنند و نگاه مدرن و روشنفكري خاصي دارند و ممكن است اين موضوع كه فيلم، فيلمي عاميانه است و براي تودهي مردم در نظر گرفته شده است، خيلي نظرشان را جلب نكند و به شكل اوليه فيلمنامه اگر فيلم ساخته ميشد، گرايش بيشتري پيدا ميكردند.
به هر حال اينها، دو گرايش كاملا متفاوت هستند و من معتقدم تمام فيلمها ميتوانند گروه مخاطبين خود را انتخاب كنند. الان فيلم تبديلشده است به فيلمي كه تاثيرات اجتماعي آن برروي مخاطب خيلي بيشتر است و قابل فهمتر است اما در شكل اوليه بايد حوزهي ديگري را مخاطب قرار ميداديم.
نميخواهم فيلمهاي صرفا پرمخاطب و جشنوارهاي بسازم!
تبريزي دربارهي رضايت خود از شكل فعلي فيلم هم بيان كرد: بهشدت راضي هستم، چون سليقهام در سينما اين نيست كه فيلمهايم صرفا پرمخاطب يا جشنوارهاي باشند. سليقهي خودم اين است كه فيلم خوب و كامل بسازم و فيلم بتواند لايههاي مختلف داشته باشد، در جشنوارهها مورد توجه قرار گيرد و هم براي مخاطب عام جذاب باشد.
بنابراين بهنظرم اگر فيلم بتواند تركيبي از اين دو باشد ميتوان گفت؛ فيلمي كامل ساخته شده است. به هر حال آرزوي خود من بهعنوان فيلمساز ساخت چنين فيلمي است كه مخاطب عام و جشنوارهاي داشته باشد و بهنظرم فيلم «هميشه پاي يك زن درميان است» تا حدي به اين نوع فيلم نزديك شده است.
اينكه فيلم در جشنواره توجه منتقدان و طبقه خاص را جلب نكرد اما مردم از آن استقبال كردند، شايد دليلش اين باشد كه مردم خيلي خوب فيلم را فهميدند و در مقابل منتقدان تقريبا آن را نفهميدهاند. البته ممكن است تصور شود كه فيلم را فهميدهاند اما با آن ارتباط برقرار نكردهاند كه از نظرم اينگونه نيست.
«هميشه پاي يك زن درميان است» از جنس سينماي تجاري نيست
او ادامه داد: «هميشه پاي يك زن درميان است» با وجود اينكه از جنس سينماي تجاري به معناي كليشهاي موجود هم نيست مردم با آن ارتباط برقرار كردند و بهنظرم تجربهي بسيار خوبي است و از اين نظر اين فيلم را خيلي دوست دارم. بهعلاوه اينكه فقط سعي نكردم مخاطب را در نظر بگيرم چون در هنگام ساخت، فكر ميكردم درحال انجام كاري هستم كه جامعهي منتقدين حداقل بهخاطر نوع ساختار متفاوت و مضموني كه تا به حال در سينماي ايران مورد توجه قرار نگرفته است، به آن توجه خواهند كرد.
او معتقد است اين فيلم تركيبي از مفاهيم فرا واقعي است، در عين حال جنبههاي سورئاليستي مفهومي را هم بههمراه دارد و سعي كرده است تركيبي از اين دو باشد و همچنين لحن طنز هم دارد.
نقدهاي نوشته شده خيلي تحليل فيلم نيست
كمال تبريزي دربارهي دلايل عدم توجه منتقدان به اين فيلم توضيح داد: فكر ميكنم اين شيوهي ساخت، تجربهاي تازه است كه تاكنون مشابهي براي آن وجود نداشته است، لذا ميتوان حق داد كه عدهاي اصلا متوجه آن نشوند. به هر حال نقدهايي كه نوشته شده خيلي تحليل فيلم نيست و بيشتر حسي است.
بهنظرم منتقد متعادل بايد تيتراژ اثر را از فيلم حذف بكند و به اينكه فيلم توسط چه كسي ساخته شده است، توجه نكند. در اين شرايط است كه ميتوان فهميد چند درصد از اين تحليلها درست است و چند درصد تحليلهاي جانبدارانه است.
او اظهار تاسف كرد از اينكه كليشههايي رايج در سينما، درميان منتقدان هم وجود دارد و آنهم كليشهي روشنفكري است كه گروه و دستهاي خاص را در بر ميگيرد. بنابراين تنها گروهي تكراري از فيلمها براي منتقدين جذاب است و متاسفانه تنوع در سينما مورد توجه قرار نميگيرد. درصورتي كه از نظر من ايجاد فضايي جديد در سينما از اهميت ويژهاي برخوردار است و بايد سعي كنيم فضايي بهوجود آوريم كه سينماي ما از روندي كه بر روي يك ويژگي خاص و كليشهاي ثابت شده است خارج شود.
منتقدان قصد دارند سليقهي شخصي خود را در سينما حاكم كنند
تبريزي در پاسخ به اينكه منتقدان نقش موثري در سينما دارند، هم گفت: به نظر موثر هستند اما نه خيلي زياد. معتقدم با اين شكلي كه الان هست مانع پيشرفت ميشوند، چرا كه قصد دارند سليقهي شخصي خود را در سينما حاكم كنند. البته طبيعتا، اين اتفاق در سينما نخواهد افتاد. چرا كه تعامل واقعي فيلمساز، با مخاطب است و هيچ فيلمسازي فيلم را براي منتقدين يا فقط براي جشنواره نميسازد؛ در واقعيت طبيعتا فيلم بايد براي مردم جامعه ساخته شود. حتي افرادي كه فيلمهاي خاص و هنري و جشنوارهاي ميسازند دلشان ميخواهد فيلمشان اكران عمومي شود و پر فروش باشد و براي آن تبليغ ميكنند و همهي اين تلاشها براي برقراري ارتباط با مخاطب است و گرنه اگر فيلمي ساخته شود كه همهي جايزههاي جشنوارههاي دنيا را هم بگيرد ولي سالن سينمايش هميشه خلوت باشد، بهنوعي نقض غرض است و به نظر ميرسد كارگاهي تجربي است كه ميتواند در آن نمونهسازي شود.
اما سينماي بدنهي حرفهاي به معنايي كه همهجا رايج است اين ارتباط برايش مهم است. حتي در جشنوارهي كن يكي از بخشهاي بسيار مهم آن بازارش است. اگر قرار باشد فيلمها در جشنواره نمايش داده شوند و يك جايزه هم بگيرند اما اين بازار و اين ارتباط و تبادل وجود نداشته باشد. معني ندارد و مفهوم اصلياش را از دست ميدهد.
او معتقد است: اين روند در سينماي ايران از طرف جامعهي روشنفكري كه بخشي از آنهم منتقدان هستند، مغفول واقع شده است.
چيدمان بازيگران «هميشه پاي يك زن درميان است»
كمال تبريزي دربارهي تغيير فيلمنامه و روند انتخاب بازيگران هم توضيح داد: بله با توجه به اين تغييرات، بازيگران در برخي قسمتها تغيير كردند. مثلا رويا تيموريان و مسعود رايگان قرار بود در فيلمنامهي اول بازي كنند كه مسائل و مشكلاتي برايشان پيش آمد و نتوانستند درمرحلهي بعدي ادامه دهند و البته بايد گفت در بازنويسي انجامشده هم امكان حضور آنها نبود اما هنرپيشه هاي اصلي از ابتدا حبيب رضايي و گلشيفته فرهاني بودند؛ اما در نسخهي اوليه حضور كمتري در كل فيلم داشتند.
او دربارهي انتخاب مهران مديري هم توضيح داد: اگر مهران مديري مناسب اين نقش نبود صرف اينكه مهران مديري است هرگز قبول نميكردم. هنگامي كه اين پيشنهاد را تهيه كننده داد به نظررسيد كه پيشنهاد خوبي است. به هرحال مهران مديري هنرمند توانايي است و مناسب اين نقش بود و به صرف اينكه مديري است او را انتخاب نكرديم.
بسياري از جريانات فرهنگي جامعه ناشي از تاثير زنان است
تبريزي در پاسخ به اينكه اين فيلم از معدود فيلمها و سريالهاي او بعد از «مهرمادري» و «دوران سركشي» است كه زن قهرمان اصلي داستان آن است، گفت: بله قهرمان اصلي اين فيلم زنان هستند و بهنوعي فيلم دربارهي زنان است و مردها را نيز درمقابل زنان قرار دادهايم. چرا كه اين فضا از ابتدا هم وجود داشته است و تقابل اين دوجنس را سعي كرديم مورد تاكيد قرار دهيم، اما اولين فيلمي است كه مشخصا قهرمان اصلي يك زن است و نه مرد.
فكر ميكنم كه تربيت اجتماعي يا فرهنگ حاكم بر اغلب جوامع، شكلگيري و هدايتش ناشي از حضور زنان است و اين امري است كه بهصورت طبيعي اتفاق ميافتد اما هم زنها غافلند و هم مردها درواقع ميتوان گفت؛ بسياري از جريانات فرهنگي جوامع ناشي از تاثيرات زنان دراجتماع است.
خيلي جاها گفتم؛ بيشترين آموزههاي اخلاقي و حتي مذهبي را از مادر بزرگم گرفتهام؛ او فردي بود كه سواد خواندن و نوشتن نداشت اما پر از تجربههاي خيلي خاص و متفاوت بود؛ بنابراين طرز تلقي خاصي از تاثير زن درخانواده و اجتماع دارم.
معتقدم زن تاثير عميق دارد و برخي مفاهيم مادي، معنوي را زنها القا و مديريت ميكنند؛ و مردها جنبههاي خشك و مكانيكي جامعه را اداره ميكنند ولي در بخش هنري، فرهنگي، آموزشي و اجتماعي نقش زنان به مراتب بيشتر است اما ممكن است اين موضوع را نه زنان بدانند و نه مردان.
برخي تماشاگران در برابر موضوع فيلم گارد ميگيرند
اين كارگردان سينما دربارهي بازتاب اكران فيلمش در بين مخاطبان هم توضيح داد: بعضي وقتها اعتراض ميكنند و ميگويند چرا آنقدر فيلم ضد زن است؟! من اولين سوالي كه ميپرسم اينكه شما فمنيست هستيد و همان لحظه ميگويند نه؛ چون علاقهاي ندارند اين عنوان به آنها اطلاق شود. و تماشاگران عادي هم برخي افراد (خانمها) در برابر موضوع فيلم گارد ميگيرند كه البته هدف فيلم هم هست. چون فيلم قصد ندارد برروي حقانيت زنان صحه كامل بگذارد بلكه ابعاد منفي حضور زن درجامعه را نيز مدنظر دارد. زن و مرد هردو ميتوانند مثبت يا منفي باشند، اما آنچه در فيلم بر آن تاكيد شده است و كمي فمينسيتها را ميرنجاند به اين دليل است كه فيلم مطرح مي كند، قدرت اصلي دست زنان است. چون آنها معتقدند زنان همواره مظلوم و شهروند درجه دو هستند، در حاليكه فيلم كاملا برعكس ميگويد زن قدرتمند است اما اين قدرت مخفي، پنهان و قابل كنترل است.
متاسفانه ويترين سينماي ايران كماكان يك پاي لنگ دارد
كمال تبريزي در ادامهي اين گفتو گو از نحوهي پخش و تبليغات «هميشه پاي يك زن درميان است» هم سخن گفت و تصريح كرد: زمانيكه در سينماي ايران پخشي با فكر روشن نداشته باشيم كه نخواهد تحولي ايجاد بكند؛ متاسفانه ويترين سينماي ايران كماكان يك پاي لنگ دارد و حتي در بهترين پخشها نيز نگاه به سنتهاي گذشته وجود دارد. بسياري هم حاضر نيستند تحولي ايجاد كنند و به شكل جديدي كار كنند و تمام امكانات بهوجود ميآيد؛ اما همهي تبليغات و ساختار آنها كهنه و قديمي و كليشهاي است و همواره جريان پخش سينماي ايران جرياني قديمي است كه از گذشتههاي فيلمفارسي آمده است و حالا شكل و شمايل گرفته و ادعاي موفقيت و شيوههاي درست را دارد؛ در صورتي كه در واقعيت اينگونه نيست.
بهترين پخش آن است كه بتواند حقيقت فيلم را آشكار كند و مخاطب واقعي را به سالن بكشاند، اما در پخشهاي معمول كه اين فيلم هم جزء آن است سعي در آن است كه عموم مخاطب را به سالنها بكشانند درصورتي كه ميتوان گروه مخاطبان را براي فيلم هاي مختلف متفاوت در نظر گرفت. بههر حال با توجه به اينكه سيستم پخش اصلا در سينماي ايران مطلوب نيست اما اميدوارم اين فيلم مخاطب خود را جذب كند.
براي جذابيت فيلمها به خيلي جاها سقوط ميكنيم
اين كارگردان سينماي ايران در بخشي ديگري از گفتوگويش با خبرنگار ايسنا مطرح كرد: يكي از بزرگترين مشكلات سينماي ايران كه همچون سرطان بر آن سايه افكنده است اين است كه براي جذابيت فيلم به خيلي جاها سقوط ميكنيم. مثلا يك منتقد هم موقعي كه ميخواهد فيلم بسازد، فكر ميكند بايد ستاره داشته باشد، درحاليكه فيلمي كه قواعدي نو دارد نبايد در آن به سراغ ستاره رفت بلكه بايد سراغ فردي رفت كه از نظر فيزيكي و روحي توانايي اجراي آن نقش را داشته باشد.
ما هم در دورهاي كه دنبال تهيهكننده ميگشتيم يك تهيهكنندهي ديگر هم پيدا شد اما او شرطش اين بود كه اين نقش را جبيب رضايي بازي نكند. متاسفانه توجه به تناسب فرد با نقش در سينما وجود ندارد.
فراموش كرديم تجربههاي گذشته را مثلا پرويز پرستويي وقتي «ليلي با من است» را بازي كرد ، هنرپيشه مطرحي نبود ولي آن نقش را به خوبي بازي كرد و فيلم هم بسيار پرمخاطب بود. اما باز دوستان ما در تهيه و پخش اين تجربهها را فراموش ميكنند.
او معتقد است: اينها مشكلات عجيب و غريبي است كه گريبان سينما را گرفته و شايد خواستگاه آنها به نوعي برگردد به سطوح عاميانه و تجارتي سينما كه قصد دارد خود را به فرهنگ و هنر موجود در سينما تحميل كند و فقط به منفعت مالي خود بينديشد.
تبريزي در پايان دربارهي پركاري و تجربههاي متفاوت فيلمسازي اش هم گفت: قطعا اينگونه است چون عمر محدود است و در اين مدت محدود بايد آنچه در ذهن وجود دارد را ساخت. خيلي از فيلمنامههايي كه پيشنهاد ميشوند خوب نيستند و بعضيها هم خوب و با تغييراتي قابل اجرا هستند. بنابراين خودم هم نميتوانم پيشبيني كنم كار بعديام چه خواهد بود. مجموعهاي از كارها وجود دارد كه بايد شرايطش فراهم شود تا بتوانيم آنها را بسازيم بههرحال نميدانيم درآينده چه شرايطي پيش ميآيد و اوضاع چگونه خواهد بود. و اين هم يكي از مسائل و مشكلات پيشروي فيلمسازان ايراني است كه صرفا مخصوص كشور ماست!
يکشنبه 13 مرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تابناک]
[مشاهده در: www.tabnak.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 136]
-
گوناگون
پربازدیدترینها