واضح آرشیو وب فارسی:مردم سالاری: اندر احوالا ت عشق ناصرالدين شاه و كاندوليزا رايس
يحتمل تا به اين يوم، قضيه نيم سده حكومت ناصرالدين شاه فرنگ گشته را از اطراف و اكناف شنفته ايد و يحتمل تر، دقايقي پيرامون كثرت نسوان اين سياس قجري به خيالا ت فرمودن، نشسته ايد. ليكن ما به عنوان قبله سياسي عالم و من حيث شفاف سازي،لا يت نمودن امور و علل تعدد زوجات خود، سفره دل پهنا مي كنيم.
عارض به حضورتان كه در كلا ب نسوان مفخمه ما كه هر كدام از كالچر و نجادي متفاوتيه بودند هيچ گاه خبري از عشق و لا وآتشين نشد كه حال فهميده ايم ايشان نه به خاطر سبيل هاي هومايوني بلكه به خاطر مال و منال، گرد ما چنان كفتار حلقه كرده بودند. در ازمنه امروزي نيز همين جماعت تحت التاثير ماشينيسم و ايندوستريال، ماتركي جز انزوا و تنهايي براي ما نگذاشته اند كه حتي ناجوانمردانه از بازي حياتي خاله بازي نيز محروم مانده ايم. نانيوشان بگيريد كه بعد آن همه ازدواج هاي بي حساب كتاب، تصميم گرفته ايم پس از سال ها تجرد عاطفيه، بار ديگر شانس خود را امتحان كرده شايد كه افتاد و يك با وفا دست ما گرفت تا از خلا » عاطفي، گوش اصغر آقا كر، در بيائيم.
موضوعيه مربوط به عشق فراجنوني ما به جميل زاده دنياي پلتيك، امپراتيس كاندوليزا رايس مي شود كه طي چند فقره، نامه هايي عاشقانه را شخصا به پاي كفترهاي ملا قي و طوقي مخصوص، الصاق نموده و به سوي كاخ سفيد، روان داشته ايم تاچه شود. حسابش كه از دستمان در رفته ليكن منجيلك حرفون مي كند كه ما تا به حال پنجاه بار ازدواج نموده ايم و بانوي قشنگيان رايس، دفعه پنجاه و يكمي ماست كه قصد تشكيل خانواده مي نماييم!؟ قضيه آن بودكه كاندي جان به مملكت راس الخيمه و ابوظبي آمده بودند تا از راه دور با هم لا و بتركانيم كه ناگاه روايتي از سوي مافياي عشقولا نه به ما رسيد: ارايت كيف خلقت ميمونا به اسما رايسا و جعلناه وزاره الا مورا خارجيا مملكتا اوتا زونيا لعل عاشقونا و رسما مجنونا حتي ايضا جوجتا اردكا زشتا. ( آيا نديدي كه ميموني به نام رايس خلق شد و وزير امور خارجه مملكت او تا زوني شد تا عاشق و مجنون آن شويد هر چند كه او جوجه اردكي زشت باشد).
ديگر اين كه اين جوسازي ها و خرابكاري ها مربوط به شبابي عرب مي باشد كه رقيب عشقي ما محسوب شده اين سخنان را پراكنده مي كند تا ما را دلسرد نمايد ليك ما پرو پا قرص سرحرفمان مانده ايم. گويا قاعده اي از رجال محاسن دار تا زير سرشان بلند مي شود في الفور بي ظرفيت بازي از خود درآورده من باب اختيار نمودن زوجه جديد و اصطلا حا شلوار دويم، اقداميه لا زمه را معمول مي كنند. مع هذا، نمره اي از رجال سربلند شده به يكي اكتفا نكرده از براي زوجات سيم الي ماشا»الله نيز، اكشن مي نمايند كه معلوم نبوده از چه صيغه اي روي دست ما بلند شده اند؟! ترتيبا، دوشيزه رايس به امريه وقوف كامله دارند كه ميرزا ناصرالدين شاه از هر دستش، هنري ريخته كه هيچ، با توجه به برگزاري جلوسيه 1+5، موقعيت را مناسب ديده في العين همراه با دكتورهاي القيك داخله به خدمت ميرزا موهندس خاويار خان سولانايي رسيده تا خودي از خود نشان دهد; ما قبل رفتن به بچه رجل ها، سفارش كرديم تا يكي از بهترين توپ ها را برداشته من باب به رخ كشيدن تكنولوژي، نزد توپ چي ها هوا كنند.
اينكه شد و خودمان شخصا به عنوان صاحب القائله البته با كسب رخصت از بانو، توپ مربوطه را هوا كرديم ليكن من باب توفيق لاينتظر عمليات، گرد و خاك حاصله از پرتاب توپ تا شعاع دوسانتي پاي ما محسوس گشت و ما في الكل به خود باليديم كه از اجنبي ها، مترقي تر بوده و به قاعده اي ياللعجب، ژست آوانگاردي گرفتيم. ليكن در عين ناباوري ديديم كه خاويارخان همچون خيار مي خندد و دستش را بر روي شكم مبارك گذاشته عن قريب است كه روده هايش مانند دندان هاي رونالدينيو بيرون بزند. جل الخالق، توپ مربوطيه نه تنها يك فرسخ هم عبور نكرده بود كه همانا در كنار پاي خودمان بر روي زمين افتاده چنان تشت رسوايي كه ما را حسابي نزد اجنبي ها همانند داش سياه، ضايع كند.
عارض به جانب شما كه نماينده مخصوصيه شوروي، بسته پيشنهادي ما را به دوستان خود نشان داده و زير عبارات انگليسي آن كه دچار غلط املايي بود را خط قرمز كشيده به ريش ما مي خنديدند. پيگير امورات شديم، ديديم كه ريش ما مثل ريش كوراساواي جافني قرمز نبوده ليكن من باب تعجيل حضور در اين جلوسيه متاسفانه ديلماج كنندگان، بسته را نيك نبسته به علت اسپيد، زياده از 5 سطر نامه نگاشته شده، هفت هشت سطر را اشتباه كتابت نموده اند؟! حسابي نزد معشوقه خود، كاندي جيگر ضايع شديم كه خدا نصيب مجنون نكند.
ديگر اينكه پدر عشق بسوزد كه ما را بدفرم درگير بانو رايس كرده عن قريب است كه دچار جنون راديكالي شده و طريق كوه و بيابان بگيريم. ايضا نمي دانيم كه قاعده اي چگونه رجليه و شهامتيه تجديد فراش را دارند آن هم با مقرري و حقوقيه اي قريب به نيم كرور تومان. مانده ايم كه با خياري كيلويي 700 تومان، آنيونز كيلويي 600 تومان و از همه مهمتر لوپ لوپ دانه اي 1500 تومان كه هر كمر سفتي را شل مي كند چگونه قاعده اي از رجال، قصد تجديد فراش يا مزاج مي كنند.
سخن كه باز هم سر به درازا كشيده ليكن نيك مي دانيد كه در اين وانفساي تموز، حرارتيه بر مغز فندقي رجال، تاثير منفيه گذاشته و موجب مي گردد كه در آني جوزدگي، دودمان اقتصادي شان بابت جلسات مهريه پردازي در عدليه، به باد رود. ليكن در خفايا و زوايا اگر با وفايي پيدا شد كه بابت صيغه و متعه اغفالتان كند، نخست دم نسايي همسر اوله خود را ببينيد اگر وتو نكرد آنگاه عشقبازي كنيد. اخيرا هم كه آكتوريست ها، درسينما فيلمي اكران نموده اند با نام «زن ها فرشته اند» كه جوك و طنز بوده و در لابه لاي داستان به ملت مي فهماند كه زن ها نه تنها فرشته نبوده بلكه در كمين فرصتي بوده تا اگر رجل مادر مرده اي زير سرش بلند شد با تشكيل يك اتحاديه هوويي و دست گذاشتن در يك كاسه، كاري كنند كه رجل مربوطه، گوي سبقت را از پينوكيو ربوده و به جاي 99 قسمت در يك قسمت آدم شود; به حال آدميت يك قسمتي مي ارزد كه دچار تعدد زوجيه شويد.
ناصرالدين شاه كه زن مي گرفتي همه عمر
ديدي كه زن چگونه مهريه از ناصر گرفت
اين شاه بيت تضميني را من باب اين آورديم كه از منه تغيير يافته و تحت العناويني چون زن ذليلي، فمنيست، زنم را دوست دارم و يخچال سايد بايد سايد اينك رجال هستند كه شوهر مي كنند آن چنان كه در اين اواخر نام يكي از ايالا ت داخله را زنجان ناميده اند، تا اگر تنبوشه رجلي شكست و خداي نكرده از جان به وايف خود كمتر گفت، دست راستش را از ميان دو سوراخ دماغش عبور داده في النهايت از مچ پايش كانال زده، بيرون كنند به دست چپش متصل نمايند تا مانند ذوزنقه فيثاغورثي، اضلا ع بدنش ناهمگون شود و عبرت عالم گردد. روزگارتون عشرون، فعلا خداحافظون.
شنبه 12 مرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مردم سالاری]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 157]