واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: عراق ركورد طولاني ترين بن بست سياسي و تشكيل بالقوه يك دولت جديد در يك كشور را شكسته است. طولاني ترين بن بست سياسي در سال 1977(1355 هجري شمسي) در هلند اتفاق افتاد و مدت 208 روز طول كشيد تا سياستمداران اين كشور بر سر دولت ائتلافي توافق كنند. اين ركورد از زمان انتخابات پارلماني عراق در اسفند ماه گذشته شكسته شد و اكنون از 208روز تجاوز كرده است. بسياري از تحليلگران اعتقاد دارند كه چانه زني ها بر سر تقسيم پست هاي وزارتي سبب شده كه ادامه اين بن بست سياسي از آنچه كه انتظار مي رود، بيشتر طول بكشد. نخست وزيري نوري مالكي بايد به تصويب پارلمان عراق برسد ولي «ائتلاف ملي عراق» داراي اكثريت پارلماني نيست. اين ائتلاف كه «جريان دولت قانون» مالكي و ساير جناح هاي شيعه مذهب از جمله طرفداران مقتدي صدر روحاني شيعه عراقي را در يك جا گرد آورده است، چهار كرسي با احراز اكثريت پارلماني فاصله دارد. در انتخابات پارلماني اخير عراق هيچ يك از دو حزب اصلي نتوانستند تعداد كرسي هاي لازم را براي تشكيل دولت به دست آورند. اياد علاوي رهبر ائتلاف العراقيه كه رقيب اصلي مالكي است، اعلام كرده است با نخست وزيري وي مخالفت خواهد كرد و به دولت جديد نخواهد پيوست. در چنين شرايطي ائتلاف ملي عراق، نخست وزيري نوري مالكي را براي بار دوم اعلام كرده است. با وجود تحولات جديد، احزاب عراق هنوز نتوانسته اند در رابطه با تشكيل دولت به اجماع برسند. ** عراق: ساختار سياسي و اشكال حكومت ------------------------------------------------- كشور عراق طي عمر كوتاه خود تاكنون سه سبك مختلف و يا سه شيوه متفاوت حكومت داري را به خود ديده است. از 1921 تا 1958 (1337-1300 هجري شمسي) نظام پادشاهي مبتني بر نظامي گري مشروطه بر اين سرزمين حاكم بود. از كودتاي عبدالكريم قاسم تا حمله آمريكايي ها به عراق در 2003 (1381) جمهوري هاي اقتدارگرا با حضور گسترده نظاميان، بر سرير قدرت تكيه زده بودند و پس از دو سال دوران انتقالي از 2005 (1383) تاكنون نظام اين كشور جمهوري فدراليستي بوده است. آنچه كه در 9 دهه اخير بطور روشن قابل رويت بوده، اين واقعيت است كه پروژه دولت و ملت سازي در عراق به غير از قدم هاي لنگان اوليه و ناتمام، هرگز وارد يك مرحله جدي نشده است. در نظام كنوني عراق، از نظر قانون اساسي يك دموكراسي پارلمان محور و فدراليستي بر سر كار آمده است، نظامي كه سعي شده است از منظر نظري و قانوني در برگيرنده تمامي شهروندان متنوع و مختلف اين كشور باشد. ** جريان هاي سياسي در عراق ------------------------------------ عراق؛ كشوري با يك تجربه تاريخي سخت از كودتاها و حكومت هاي نظامي، نظام مسلط تك حزبي و ديكتاتوري فردي و جنگ هاي مكرر در زمان معاصر است. چنين روندي شرايطي ويژه مرتبط با فرايندهاي دموكراتيك به اين كشور بخشيده است. بدين معنا كه، عراق كشوري بدون پيش زمينه و تجربه تكثر حزبي، حال به كشوري تبديل شده است كه تكثر قوميتي به نوعي به تكثر حزبي نيز كشيده شده است. چنين وضعيتي مي تواند برآيندهاي مثبت و منفي بسياري براي اين كشور به همراه داشته باشد. براي درك وضعيت سياسي عراق، ناچار از مرور جريان هاي سياسي بعد از تشكيل عراق جديد هستيم. - جريان سياسي شيعي: براي سال هاي متمادي، جريان شيعي تمايلي به شركت و دخالت در فرايند سياسي نداشت اما با تشكيل شوراي حكومتي در عراق اين جريان به يكي از قدرتمندترين ائتلاف و جريان سياسي تبديل گرديد. با تشكيل شوراي حكومتي و تفكيك قوميتي كه در اين شورا صورت گرفت و با توجه به جايگاه اكثريتي شيعيان در جامعه عراق، اين بافت جمعيتي بيشترين سهم را از اعضاي شوراي حكومتي به شرح زير در اختيار داشت: عبدالعزيز حكيم از مجلس اعلاي انقلاب اسلامي عراق، ابراهيم جعفري از حزب الدعوه اسلامي، عبدالكريم محمداوي از حزب الله عراق، عزالدين سليم از حزب الدعوه اسلامي، محمد بحرالعلوم از حزب فضيلت اسلامي عراق، خانم راجا حبيب قازي از شخصيت هاي نزديك به مجلس اعلاي انقلاب و موافق الربيعي از حزب الدعوه اسلامي. هرچند تعدادي از شيعيان در جريان هاي ديگري و از جمله جريان هاي ليبرال و ملي گرا مشاركت جسته اند، اما اين امر نتوانسته است به پايگاه قدرتمند جريان هاي سياسي شيعي خللي وارد آورد و اين ادعا كه يك سوم كل اعضاي شورا از جريان شيعي هستند، امري واضح و مبرهن مي نمايد. - جريان كردي: كردها بعنوان دومين ائتلاف سياسي در عراق و سازمان يافته ترين گروه در ميان گروههاي سياسي اين كشور شمرده مي شوند. تجربه بيش از 10سال حكومت خودمختار به دور از فشارهاي رژيم بعث، در سايه قطعنامه688 سازمان ملل كه امنيت را در كردستان به ارمغان آورد و شكل گيري چارچوب هايي تعين يافته از سياست و حكومت در اين منطقه به عنوان دموكراسي در حال تكوين و گذار در فضاي ناآرام منطقه، توانست اين هويت هميشه در فشار را در قالبي نو براي قدرت هاي بزرگ تعريف نمايد. كردستان عراق در سال1992 (1370) انتخابات پارلماني را به صورتي مستقل و براي اولين بار شاهد بود و نمايندگاني از دو حزب عمده كردستان، پارلمان مزبور را شكل دادند. بين سال هاي1994 تا 1996 (1374-1372) احزاب «اتحاديه ميهني كردستان» و «حزب دموكرات كردستان» در چارچوب نوعي امنيت سياسي كامل، دموكراسي در حال گذار عراق را شكل دادند. پس از حمله آمريكا به عراق در سال 2003 (1381) حكومت خودمختار كردستان حاكم بود اما در 30ژانويه 2005 (1383) با انتخابات مجلس ملي كردستان طرح ادغام حكومت ها و مجلسين كردستان در يك نام واحد به نام «دولت منطقه كردستان» انجام پذيرفت. پس از سقوط رژيم صدام حسين كردها با همكاري آمريكا به صورت فعال در روند دولت سازي شركت نمودند و موفق شدند خود مختاري مناطق كردنشين شمال عراق را در چارچوب قانون اساسي جديد اين كشور به تصويب برسانند. اكنون كردستان عراق داراي خودمختاري است و اولين رييس جمهور اين كشور جلال طالباني رهبر حزب اتحاديه كردستان از ميان كردها انتخاب شده است. - جريان سني: اين بافت جمعيتي در عراق به نسبت ساير جريان هاي سياسي از همبستگي كمتري برخوردار است و نيروهاي اين جريان در چندين قطب سياسي ديگر پخش شده اند و از اين رو بررسي آن از پيچيدگي بيشتري برخوردار است. اما در مورد جريان سني دو نكته اساسي را بايد مورد توجه قرار داد: الف) جريان ملي گرايانه؛ نه تنها سني ها بلكه شيعيان عرب را نيز در بر مي گيرد ب) جريان ملي گراي فراقومي؛ اين جريان از حقوق سني ها در فرايند سياسي عراق دفاع مي كند. در نهايت اين جريان ها به چهار ائتلاف و جريان اصلي تبديل مي شوند: الف) العراقيه: (جنبش ملي عراق): اين ائتلاف كه توسط اياد علاوي شيعه سكولار، طارق الهاشمي معاون رييس جمهور عراق و «گفتمان ملي عراق» تحت رهبري «صالح مطلق». هدايت مي شود. ب) ائتلاف دولت قانون: اين ائتلاف توسط نوري مالكي نخست وزير فعلي عراق رهبري مي شود و از: حزب اسلام گراي الدعوه، رهبران قبايل سني، كردهاي شيعه، گروه هاي مسيحيان و افراد مستقل تشكيل يافته است. ج) ائتلاف ملي عراق: جريان شيعي عراق كه مشتمل است بر: روحانيون، گروه مقتدي صدر، مجلس اعلاي اسلامي عراق، حزب فجيله، ابراهيم جعفري و احمد چلبي پ) ائتلاف كردستان: اين ائتلاف تشكيل يافته از دو حزب منطقه كردستان عراق به نام هاي «حزب دموكرات كردستان» و «اتحاديه ميهني كردستان» كه توسط جلال طالباني هدايت مي شود. ** احزاب عراق و سرانجام يك نخست وزير ---------------------------------------------- ائتلاف ملي در حالي نوري مالكي را به عنوان نامزد نخستوزيري خود به پارلمان معرفي كرد كه وي بدون انتخاب مجلس اعلاي اسلامي و حزب فضيلت به اين سمت انتخاب شده است. به هنگام رايگيري، نمايندگان مجلس اعلا و حزب فضيلت در آن شركت نكردند و فقط اعضاي حزب الدعوه، جريان صدر، ديگر نمايندگان ائتلاف دولت قانون، احمد چلبي و ابراهيم جعفري حضور داشتند. مجلس اعلاي اسلامي عراق پس از پايان رايگيري اعلام كرد كه پرونده مالكي در طول سالهاي گذشته مثبت نبوده و حاضر نيست ديگر مسووليت سوء مديريتهاي او را بپذيرد. مجلس اعلاي اسلامي عراق پيشتر اين جلسه را «جشن انتصاب مالكي» ناميده و رسما اعلام كرده بود كه در آن شركت نخواهد كرد و از نخستوزيري مالكي حمايت نخواهد كرد. عزيز العكيلي از اعضاي مجلس اعلاي اسلامي عراق، تاكيد كرد كه حكومت مالكي شكستخورده خواهد بود و مجلس اعلا ديگر حاضر نيست هزينههاي مديريت او را بپردازد. جريان صدر نيز به طور مشروط مالكي را انتخاب كرده است. اين جريان دو هفته به مالكي فرصت داده كه رضايت العراقيه را براي نخستوزيري خود جلب كند در غير اين صورت حمايت خود را از او سلب خواهد كرد. فهرست العراقيه همچنين با صدور بيانيهاي مخالفت خود را با تصميم پيمان ملي عراق مبني بر تعيين مالكي به عنوان نامزد نهايي نخستوزيري از اين فراكسيون سياسي ابراز كرد. تحولات در عراق در حالي به سرعت شكل مي گيرد كه ساختار سياسي اين كشور از نوعي نبود قوام و شكل گيري كامل دولت- ملت سازي در اين سرزمين هميشه در تكاپو نشان دارد. تحولات اخير و به نوعي تاخير در فرايند دولت – ملت سازي در عراق جديد و شكل نگرفتن دولت جديد در بستري از عناصر زير بوده است: 1. ناهمگوني دموكراسي فدراليستي- پارلمانتاريستي و ژئوپلتيك عراق 2. نبود تجربه دموكراتيك نهادهاي دموكراتيك، نبود فرهنگ دموكراتيك چه در بين مردم و يا نخبگان مختلف، سابقه درگيريهاي فزاينده قومي و مذهبي 3. نبود تجربه تكثر حزبي 4. تاثيرپذيري از فرايندهاي بين المللي 5. نقش بازيگران منطقه اي و بين المللي و تاثيرگذاري بر جريان هاي فكري، مذهبي و سياسي عراق ** جمهوري اسلامي ايران و شكل گيري دولت جديد در عراق ------------------------------------------------------------------- عراق جديد با ساخت جديدي از نخبگان حاكم و احزاب متعدد، آيينه تمام نمايي از پيشينه سياسي و جمعيتي اين كشور در طول تاريخ بوده است. آنچه عراق جديد را پس از تشكيل براي جمهوري اسلامي ايران حايز اهميت ساخته است، تبديل به كشوري با دموكراسي آشكار است. از اين منظر، جمهوري اسلامي ايران مي تواند روابط خود را در چارچوب هاي جديد شكل دهد به طوري كه ايران و عراق جديد علاوه بر همكاري هاي اقتصادي به وابستگي متقابل امنيتي نيز دست يابند. بر اين مبنا كه با «اهميت دادن به نقش متعادل و جايگاه استراتژيك دولت عراق در فراهمسازي و افزايش ظرفيت همكاري ها مي توان به فرصتسازي براي اين كشور از طريق افزايش نقش آن در سطوح منطقهاي و بينالمللي» رسيد. به عبارت ديگر، جمهوري اسلامي ايران و عراق جديد در حوزه سياست خارجي مي توانند در چارچوب «ايجاد اتصالات استراتژيك» در حاكميت سياسي عراق و آن هم از طريق فراهم كردن ظرفيتهاي فرصتسازي در زمينههاي اقتصادي، فرهنگي و سياسي ـ امنيتي به چارچوبي از همكاري دست يابند. با تقويت اين چارچوب به نظر مي رسد كه جمهور اسلامي ايران و عراق جديد قادرند به ساختاري شكل دهند كه به ثبات و امنيت عراق مي انجامد كه نهايتا نه تنها ظرفيت هاي همكاري اقتصادي و سياسي بين اين دو كشور را افزايش مي دهد بلكه به فرايند ظرفيت سازي امنيتي سوق خواهد يافت. **تحقيق**س.ع**1358
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[مشاهده در: www.irna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 331]