واضح آرشیو وب فارسی:رسالت: در باره فيلم كوتاه
ايران محسني
-1 در جهان كنونى با گسترش رسانههاى گوناگون براى ارائه اطلاعات و مفاهيم فرهنگي، هنرى و سياسى بايد زبان ايجاز را جستجو كنيم. تماشاگران آينده براى ديدن فيلمهاى طولانى و يا خواندن رمانهاى چند جلدى فرصت كافى خواهند داشت. در چنين شرايطى فيلمهاى كوتاه ديجيتالى حرف اول را خواهند زد و اين درست برعكس تفكر برخى جوانان است كه تلاش مىكنند داستانهاى ده دقيقهاى خود را كش دهند و فيلمهاى 30 و 45 دقيقهاى خسته كننده بسازند. تصور برخى از جوانان اين است كه آنها زمانى مىتوانند خود را يك فيلمساز حرفهاى بدانند كه يك فيلم 35 ميلى مترى 120 دقيقهاى ساخته و از طريق پخش آن در سينماها براى خود كسب وجههاى بنمايند. طبيعتا با چنين نگرشى سازندگان جوان آثار ويدئويى و سينمايى روز به روز از حركت نوينى كه در جهان آغاز شده، عقب خواهند افتاد واساسا عدهاى از فيلمسازان سينماى جوان، ساختن آثار كوتاه را پلهاى كوچكى مىدانند براى عبور و رسيدن به فيلمهاى بلند مدت و هنگامى كه قدم به عرصه فيلم بلند مىگذارند در مىيابند كه تا چه اندازه مناسبات حرفهاى فيلمسازى خلاقيت آنان را دچار خدشه مىسازد. اكنون زمان آن رسيده كه آثار كوتاه، موجز و جذاب جوانان با تفكر و دانش و نگاه نوگراى آنان درهم آميزد تا سينماى آينده شاهد كشف سبكها و نگرشهاى تازه باشد. به خاطر داشته باشيم كه در دنياى شلوغ و پرازدحام آينده، آدمها حوصله پرحرفى ندارند.
-2 على رغم نقش موثر فيلمهاى مستند در معرفى فرهنگ كشور، متاسفانه اين رشته از فيلمسازى در جايگاه واقعى خود قرار ندارد. فقط فيلمهاى داستانى بلند را نبايد محسوب كرد، چرا كه فيلمهاى كوتاه از نظر فرهنگي، ارزش خاص خود را دارند. متاسفانه هنوز سينماى مستند در كشور ما جايى ندارد و از تعريف مشخص و قانونمندى برخوردار نيست، به همين دليل روندى جدا از فيلمهاى تجارى را طى كرده است. سينماى تجارى و حرفهاى با آنكه بازگشت سرمايه را به همراه دارد از يارانه در قالب وامها، وسايل و تجهيزات و مواد مصرفى نيز بهرهمند است ولى از سينماى مستند كه درآمدساز نيست كمترين حمايتى نمىشود. فيلمسازان امكانات لازم را در اختيار ندارند و طى دو سال اخير جايگاه فيلم مستند به فراموشى سپرده شده است. در واقع متولى فيلم مستند كوتاه، كانال هاى تلويزيونى هستند و بخش دولتى سينماى مستند نياز به استقلال دارد. زمانى فيلمساز مىتواند مستقل كار كند كه دغدغه سرمايه را نداشته باشد. با توجه به غنى بودن و گستردگى فرهنگ كشورمان سينما و فيلمهاى بلند قادر به تصوير كشاندن آن نيستند. بخش دولتى مىتواند سرمايهگذارى خوبى در اين بخش انجام دهد. بخش خصوصى بايد با ساخت فيلمهاى مستند و شركت در جشنوارههاى بينالمللى براى تامين نيازهاى مادى اقدام كند و اين كار تا حدى صورت مىگيرد. جشنوارهها براى معرفى استعدادهايى كه در مناطق مختلف وجود دارد مفيدند و ذوق و شوق را براى هنرمندان به وجود مىآورند. سينماى جوان، تغيير و تحولى را با برگزارى جشنوارهها به وجود آورده است. با اين وجود سينماى جوان جوابگوى اين همه شور و اشتياق هنرمندان نيست.
-3 فيلم كوتاه، هويت خودش را دارد. اين بدان معناست كه تقليد از فيلمهاى بلند سينمايى در فيلمهاى كوتاه، راه به جايى نمىبرد. فيلمساز كوتاه بهتر است از زندگى بهره بگيرد تا راه رفته ديگران. در بسيارى كشورها ، سينماى كوتاه راهگشا و هدايتگر سينماى بلند است اما در اينجا فيلم كوتاه به لحاظ فرم در برخى موارد حرف زيادى براى گفتن ندارد چرا كه در بسيارى موارد مىكوشد از آثار پيشين الگو بگيرد. فضاى كنوني، فيلمسازان جوان را وا مىدارد كه به دنبال مضامين جديد نباشند گرچه حرفهاى بسيارى براى گفتن داشته باشند. از سوى ديگر جريان خوبى در فيلم كوتاه به وجود آمده و آن ايجاد اعتماد در فيلمسازان جوان است. نكته ديگر آنكه بخش خصوصى در عرصه فيلم كوتاه با احتياط حضور مىيابد چرا كه فيلم كوتاه در داخل كشور بامشكل بازگشت سرمايه روبروست. بدين سبب ارگانهايى چون تلويزيون و آموزش و پرورش بايد از اين نظر به حمايت فيلم كوتاه بشتابند. در حال حاضر دانشجويى كه فارغالتحصيل مىشود بازارى براى كار فيلمسازى كوتاه ندارد لذا يا جذب كارهاى تبليغاتى مىشود يا جذب تلويزيون كه آنجا فيلمهايى با شرايط خاص ساخته مىشود و جايى براى نوآورى بويژه در فيلم كوتاه وجود ندارد و همه ايدههاى خوب اين عرصه به سبب حاكميت پول، به سرمايههاى بلند تبديل مىشود! در حالى كه استقبال تلويزيون از فيلم كوتاه سبب ماندن صاحبان ايده در اين عرصه مىشود. براى عرصه خارجى فيلم كوتاه نيز هرچه كانال محدود دولتى (كه هركسى را به آن راه نيست) و نيز چند موسسه كه ارتباط خوبى با آن سوى مرزها ايجاد كردهاند وجود ندارد، ايجاد سيستم بازرگانى حساب شده براى صدور فيلم كوتاه مىتواند آن را به موردى خوب براى سودآورى تبديل كند. گرچه بايد اين مهم را در نظر داشت كه ساخت فيلم براى صادرات نبايد به جريان عمده حاكم بر فيلم كوتاه تبديل شود و نيز به بهاى تجارت به پديدهاى ضد فرهنگى تبديل نشود. آن گونه كه هم اكنون در مورد فيلمهاى بلند كه به فيلمهاى جشنوارهاى معروف شدهاند، چنين اتفاقى افتاده است و حيثيت فرهنگى و اجتماعى جامعه مان فداى منافع مادى چند فيلمساز و دلال خارجى شده است. ديگر آنكه روند فيلمسازى نبايد بدون ضابطه باشد و ضمن بسترسازى حضورهمه جانبه همه علاقهمندان منطقى نيست كه مثلا براى فيلمساز جوانى كه تازه دست به دوربين برده است دوربين و نگاتيو گرانقيمت 35 ميلىمترى ارائه شود. حال بيش از هر چيز بايد به ارتباط منطقى ظرف و مظروف انديشيد. كوتاه سخن آنكه فيلم كوتاه غنيمت است، بايد قدرش را دانست.
جمعه 11 مرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: رسالت]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 290]