واضح آرشیو وب فارسی:ايسنا: غلامحسين ابراهيمي ديناني: سهروردي از ايران باستان آغاز و به نور محمدي ختم ميكند
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: فرهنگ و ادب - حكمت و فلسفه
غلامحسين ابراهيمي ديناني گفت: نور محمدي كاملترين نور است و سهروردي مسلماني است كه از فرهنگ ايران باستان آغاز و به نور محمدي ختم ميكند و هيچ فيلسوفي در جهان اسلام به اندازهي او با قرآن مأنوس نبوده است.
به گزارش خبرنگار بخش حكمت و فلسفهي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، اين استاد فلسفه در نشست «سهروردي و نور محمدي» كه روز سهشنبه (هشتم مرداد) در شهر كتاب مركزي برپا شد، در سخناني گفت: ما در دورهاي زندگي ميكنيم كه دورهي مدرن و پسامدرن است و قبل از اين هم در قرون گذشته، انديشههاي يونان و سهروردي كمتر مورد توجه بوده است. مادامي كه انسان داراي عقل ابزاري است و عقل را به عنوان ابزار بهكار مي گيرد، با سهروردي نميتواند زندگي كند. در گذشته هم همينطور بوده؛ اما امروز ابزاري بودن عقل، بيش از هر زماني آشكار است؛ بخصوص بعد از «دكارت» كه بنيان فلسفياش «ميانديشم، پس هستم» است و تفكر او، چهرهي جهان را عوض كرده؛ يعني دنياي قبل از «دكارت» با بعد از «دكارت» فرق ميكند؛ به نظرم دنياي جديد، مديون اين تفكر «دكارت» است؛ اما اين تفكر به همان اندازه كه مهم است، به همان اندازه نيز سهمناك است. بشري كه با عقل ابزاري كار ميكند، نميتواند با عقل اشراقي رابطه داشته باشد.
ديناني با اشاره به دو جملهي سهروردي در اينباره گفت: سهروردي جملهاي دارد كه ميگويد، وقتي قرآن ميخوانيد، با وجه و نشاط بخوانيد و قرآن را چنان بخوانيد كه فكر كنيد فقط در شأن شما نازل شده است و شما مخاطب خداوند بودهايد. اين استاد فلسفه همچنين يك عبارت ديگر هم دارد كه بسيار عجيب است و ميگويد دستخوش بازي الفاظ نشويد؛ زيرا وقتي در قيامت همه مبعوث ميشويد، در آن روز شايد از هر هزار نفر، 999 نفر كشتهشدهي الفاظ هستند و سرشان با عبارات بريده شده است.
او در ادامه متذكر شد: بله عبارت چنان زخمي به انسان ميزند؛ گاهي عبارات فلسفي، گاهي عبارات بومي، گاه علمي و... باعث مغالطه ميشود. مغالطات ما را پريشان ميكند و زندگي معنوي ما را پريشان ميسازد. اگر ميخواهيم دچار مغالطه نشويم، بايد از عقل ابزاري استفاده كنيم. حالا سؤال اينجاست كه عقل ابزاري چيست؟ آيا هيچ فكر كردهايد، «من» منهاي عقل چيست؟ عقل ابزاري چيست؟ عقل، هدف و مقصد است؛ حال ممكن است كار ابزاري هم بكند. عقل ابزارساز است، حتا منطق را ميسازد. منطق محدوده دارد؛ اما محدودهي عقل كجاست؟ «كانت» ميگويد عقل در محدودهي طبيعت است و در محدودهي متافيزيك، عقل راهي ندارد؛ بنابراين محدودهي عقل، فيزيك نيست و متافيزيك جولانگاه عقل است.
اين نويسندهي آثار فلسفي ادامه داد: من نميگويم عقل نامحدود است. عقل محدوده دارد؛ اما مرز عقل كجاست؟ آيا لايتناهي است؟ نه، فقط خداوند لايتناهي است. مرز عقل، نيستي و عدم است. دار هستي جولانگاه عقل است؛ اما مرز دارد. ولي چه كسي ميداند ماهيت نيستي چيست؟ جايش كجاست؟
اين استاد دانشگاه همچنين گفت: اولين سپيدهدم هستي و فجر هستي كجاست؟ سهروردي ميگويد، اين موضوع كي و زمان ندارد. اولين سپيدهدم هستي از يك بينشان محض بوده است كه هيچچيز نميتوان دربارهي آن گفت. سهروردي ميگويد آن نور عقل بود. وقتي دست به آفرينش زد، اولين چيز عقل بود. نه كوه، نه كهكشان و نه هر عنصر ديگر در طبيعت وجود نداشت؛ بلكه عقل بود. عقل كل كه نور حق است و ابزار نيست. در احاديث اسلامي هم به اين موضوع اشاره شده است.
ديناني اين موضوع را نقطهي اختلاف بين سهروردي و ارسطو دانست و ادامه داد: يونان از هستي صحبت ميكند و ايران باستان از نور؛ يعني دو تمدن بزرگ دنيا از هستي و نور سخن ميگويند.
وي اشراق را عقل دانست و توضيح داد: ذات اشراق عقل است؛ اما نه عقل ابزاري. در احاديث ما آمده است كه عقل صادر شده و همهچيز مادون عقل است. بعد از عقل، نفس كل كه پايينترين از عقل است، قرار ميگيرد و اين همان تصويري است كه سهروردي ارائه ميدهد.
به گزارش ايسنا، ديناني با اعتقاد بر اينكه افلاطون تحت تأثير فرهنگ ايران بوده است، توضيح داد: افلاطون از حاكم حكيم سخن ميگويد؛ يعني فيلسوف شاه. اين نظريهي ايرانيان بوده كه «سوشيانتها» و بختآوران از آن سخن گفتند. بختآوران ايران از آن سخن گفتهاند كه افلاطون نيز اتفاقا از «سوشيانتها» سخن گفته است. افلاطون از تنازع خير و شر سخن ميگويد و اين دقيقا چيزي است كه تئوري ايران باستان دربارهي تنازع يزدان و اهرمن مطرح ميكند.
ابراهيمي ديناني همچنين با اشاره به كتاب «ارداويرافنامه» دربارهي سير ملكوت، بهشت و جهنم كه افلاطون نيز در كتاب دهم جمهوري به آن اشاره داشته است، تصريح كرد: سهروردي از اين فرهنگ سخن ميگويد و صادر اول را عقل ميداند و نور هستي را نيز عقل ميداند. سهروردي انبيا (ع) را انسانهايي كامل ميداند و مطرح ميكند كه كمال انسان در كمال عقل است.
او در ادامه متذكر شد: نبي در اعتقادات ما يعني عقل كل. همه انبياي ما بخصوص حضرت محمد (ص) عقل كل هستند و محمد (ص) خاتم است؛ يعني خاتم عقل كل است. در مسيحيت، مسيح ظهور عقل است؛ بنابراين نبي ظهور عقل محسوب شده و خدا بينشان است.
ديناني در عين حال گفت: مسيحيت دچار گرفتاريهايي است و به تثليث اعتقاد دارد؛ اما فرهنگ ما ميگويد خدا بينام و نشان است. وصال ابدي، هجران ابدي و ظهور در عقل كل است و كاملترين عقل، حضرت ختمي مرتبت (ص) است.
اين استاد دانشگاه بيان كرد: همهي انبيا از نور شروع ميكنند. اولين پيامبري كه از نور صحبت كرده، زرتشت بوده است. حضرت موسي نيز در كوه طور از نور سخن گفته است و نور محمدي كاملترين نور است.
انتهاي پيام
جمعه 11 مرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايسنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 206]