واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: به گزارش گروه اخبار صوتي و تصويري ايرنا، در اين مقاله آمده است: بار ديگر يكي از حاكمان خودكامه تحت حمايت آمريكا و انگليس در آستانه سقوط قرار گرفته است. شاه ايران، مانوئل نوريگا، صدام حسين همگي از پذيرش شكست امتناع كردند اما سرانجام همه آن ها، سقوط بود. حسني مبارك، نيز اگر كتاب هاي تاريخ خود را مرور نكند، سقوط خواهد كرد. تنها دو نوع ديكتاتور تحت حمايت آمريكا و انگليس وجود دارد: كساني كه تمام شدن بازي را مي پذيرند و آزادانه زندگي مي كنند و كساني كه عكس اين عمل مي كنند. اين مردان مانند بازي دومينو هستند، افراد زيادي پيش از آنها بودند و افراد ديگري نيز پس از آن ها خواهند آمد كه اين نظام برقرار بماند. با وجود تمام نشانه هايي كه از رسيدن به پايان راه دلالت دارد، برخي از آنها نمي پذيرند كه براي يك بار هم كه شده تسليم شوند، بلكه در گمراهي خود باقي مي مانند و براي حفظ قدرت مي جنگند، و هرگز به خاطر نمي آورند كه چه كسي آن ها را تا اين زمان سرپا نگه داشته است و هر بار نيز اين سقوط به طرز وحشتناكي شرم آور است. صدام حسين طي حمله اي از گودالي كه در آن پنهان شده بود بيرون كشيده شد. شاه از كشوري به كشور ديگر فرستاده و تبعيد شد و زماني كه مرد در خاكي دور از وطنش دفن شد. نوريگا - با صورتي زخمي و افسرده - وارد زندان شد تا بقيه عمر خود را در آن جا سپري كند. شاه ايران با وجودي كه پدرش نيز از سوي نيروهاي انگليسي و آمريكايي بركنار شده بود، در اوايل ژانويه سال 1987 وقتي هزاران نفر از مردم عليه وي به خيابان ها ريختند، ظاهرا هنوز باورش نمي شد كه در چه مخمصه اي گرفتار شده است. حتي زماني كه مجبور به فرار شد نيز نمي توانست شرايط را باور كند. زماني كه از يك كشور به كشور ديگر پرتاب مي شد تازه متوجه شد كه چه بلايي به سرش آمده است. ماجراي وي در قاهره به پايان رسيد، و وي به تنهايي در خاك سرزميني بيگانه مدفون شد. نوريگا، ديكتاتور نظامي پاناما نيز هرگز به خواب هم نمي ديد كه آمريكا و انگليس او را از قدرت بركنار كنند. آن ها از وي خواستند تا مسند خود را ترك كند، زيرا زمان وي به پايان رسيده بود. اما او صداي آن ها را نمي شنيد. آمريكا و انگليس جنگي را عليه وي آغاز كردند و اكنون تنها چيزي كه بيشتر مردم درباره وي مي دانند تصوير ننگين وي در زندان است. وي در زندان خواهد مرد، البته اگر بتوان گفت كه وي طي سه دهه حكومت خود زندگي كرده باشد. بعد از وي نوبت صدام حسين بود. در حالي كه موهاي رنگ شده پر كلاغي اش به رنگ قبلي خود بازگشته بود، از گودال مخفيگاهش بيرون كشيده شد. سبيل هاي معروف وي را نمي شد از ريش هايش تشخيص داد. آمريكا و انگليس او را در سياه چالي به دار آويختند و براي اثبات مجازاتش ويديوي آن را را نيز منتشر كردند. وي زماني به خاطر خشنود كردن آمريكا و اسرائيل وارد جنگ با همسايه اش شده بود و اين مزد خوش خدمتي اش بود. تنها مردم مي توانند اين ديكتاتورها را از شري كه خودشان درست كرده اند، نجات دهند. آن ها مي توانستند خود را يا دست كم ياد و خاطره خود را نجات دهند اگر به جاي اربابانشان، مردم كشورشان را راضي مي كردند. به جاي آن كه نيروهاي امنيتي را به جان مردم بيندازند، مي توانستند اسرار كثيف چگونگي خشنود ساختن اربابان خارجي خود طي اين سال ها را بر ملا كنند. اگر مبارك نيز باور كند كه استثنا نيست، مي تواند مثال هاي زيادي را در تاريخ بيابد. آيا وي نيز پينوشه اي علم كرده و قدرت را به وي منتقل مي كند و بدين ترتيب از تنبيه نهايي فرار خواهد كرد؟ آيا مانند باتيستا فرار خواهد كرد؟ يا آن كه مانند مشرف درباره تقسيم قدرت به مذاكره نشسته و با اين اقدام امكان كسب قدرت در آينده را براي خود فراهم خواهد آورد؟ اگر مانند اين سه نفر، همان موقع كه آمريكا و انگليس به تو اخطار مي دهند برو، بروي، ديگر تبعات يك پايان فضاحت بار را تحمل نخواهي كرد. و به بركت ثروت هنگفتي كه طي سال هاي قدرت انباشته كرده اي، احتمالا آخرين سال هاي زندگي را در ناز و نعمت سپري خواهي كرد. اما مبارك هنوز مسند قدرت را رها نكرده است. او تمام اشتباهات گذشتگانش را تكرار كرده است. مردم را تحريك كرد و آنقدر غرق توهم بود كه فرار نكرد. اگر فورا براي ترك قدرت تدابيري اتخاذ نكند، سرنوشت وي ممكن است به بدترين شكل ممكن ختم شود. در هر صورت، هزاران نفر از مردم كه در ميدان التحرير (آزادي) قاهره اجتماع كرده اند، غزل خداحافظي را براي وي خوانده اند. صوير**9156**1486**1609
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[مشاهده در: www.irna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 119]