تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 13 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):راستى عزّت است و نادانى ذلّت.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1804145658




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

مردن و تولدي دوباره


واضح آرشیو وب فارسی:همشهری: مردن و تولدي دوباره


نقد- ليلا رضايي:
«آمده بوديم به شهرشما، تهران! هنوز نمي‌ديدم. » شروع رماني است كه «شب ايوب» نام دارد.

شب ايوب با 35 بخش كوتاه حكايت انسان‌هاي جنگ است. انسان‌هايي كه دغدغه روزمرگي جنگ، به درونشان رسوخ كرده است.

جنگ بخشي از زندگي آنهاست كه بي‌بروبرگرد كليت داستان را در برگرفته است. داستان در كمال غيرمنتظرگي از زبان شخصيت اول روايت مي‌شود. اودر واقع با يك بازگشت به گذشته به روايت مي‌پردازد. نكته قابل توجه حضور او در زمان حال است. درست وقتي كه در بيمارستان معاينه مي‌شود. در واقع بخش شب ايوب يك جور تيتراژ براي معرفي داستان و اتفاقاتي كه قرار است در آن بيفتد مي‌شود. طوري كه خود راوي دربخش 2 اشاره مي‌كند؛ براي خيز برداشتن بايد چند قدم به عقب‌تر بروم و برسم به آنجايي كه ايستاده بودم وسط رود. . . .

روال طبيعي يك زندگي در جريان است. همه چيزبه خوبي و خوشي مي‌گذرد. زندگي سير عادي خود را مي‌گذراند كه يكباره همه چيز شكل ديگري به‌خود مي‌گيرد. اما در اين ميان راوي اشاره نمي‌كند به اينكه چند وقتي از جنگ گذشته است. او با دادن فضاهايي از جنگ مثل اشاره به بچه‌ها، چادرها و... مي‌رساند كه داستان درست زماني اتفاق مي‌افتد كه پيش از اين جنگي در ميان بوده و هنوز هم هست.

نويسنده بي‌آنكه ذهن خواننده را درگير شخصيتي بيروني چون خودكند او را درگير با راوي مي‌كند. پسري كه به خوبي از پس تعريف اوضاع و احوال و بيان آنچه پيرامونش مي‌گذرد بر مي‌آيد.

شخصيت‌هاي شب ايوب خوب معرفي مي‌شوند. از همان ابتدا خواننده آنها را با خصوصيات اخلاقي منحصر به فردشان مي‌شناسد.

از جاسم گرفته كه بچه‌هاي همسن وسال او را به اين نام صدا مي‌زنند، تا جليل كه صداي خوبش بيشتر از خودش، بچه‌هاي همسن و سالش را درگير كرده است و عيسي كه تا هميشه حضورش چون سايه‌اي بر گستره داستان افتاده است.

جنگ ساختار اصلي شب ايوب را در برگرفته است و به نوعي ادبيات جنگ را پيش گرفته است. داستان در دل جنگ مي‌گذرد، با آدم‌هايي دوست داشتني كه همگي از نسل جنگ هستند و مبارز.

داوود غفارزادگان درگيري‌هاي ذهني شخص اولش را با دردي كه مي‌كشد و از جنگ با خود به يادگار داشته، به نمايش مي‌گذارد.

شب ايوب؛ داستان انسان‌هايي است كه هر خواننده‌اي با همذات‌پنداري با يكي از آنها، به ادامه خواني مي‌پردازد.

كلمات، اسير نويسنده است و بدون هيچ سختي‌اي در خدمت كليت داستان قرار مي‌گيرد؛ به نرمي و به سادگي.

نويسنده آنقدر ساده حرف مي‌زند كه خواننده به اجبار هم كه شده پذيرنده جو، فضا و محيط داستان مي‌شود و گاه خود را در عرصه داستان مي‌بيندو گاه با آن همگام مي‌شود و براي شخصيت‌ها دل مي‌سوزاند. طوري كه ابتداي داستان دلش براي راوي كه نه مي‌تواند بخندد و نه ديگر مي‌تواند گريه كند، مي‌سوزد.

انسان‌هاي او، انسان‌هاي روزمرگي‌اند كه با توجه به شرايط محيطي و جوي كه در آن قرار گرفته اند، شرايط زندگي‌شان عوض مي‌شود.

اما در پس زمينه تمامي اينها و به‌خصوص جنگ، عشق عنصري است كه هرگز فراموش نمي‌شود. نگار يكي از عناصر عشق محور است. عشقي كه پاك و بي‌آلايش در پناه قلبي مهربان مي‌تپد.

همه آنچه در جنگ اتفاق مي‌افتد، در شب ايوب مو به مو از زبان راوي، گزارش داده مي‌شود.

نقطه عطف شكل نوشتاري شب ايوب اشاره‌هاي مستقيم و ساده به شرايط موجود است و اين زيبايي سطر به سطر داستان را بيشتر مي‌كند. نويسنده به جاي اينكه مستقيم گويي كند به شرح جزء جزء اتفاقات مي‌پردازد و اين مهم‌ترين ويژگي شب ايوب است.

آدم‌هاي شب ايوب كاملا واقعي‌اند. آنها زندگي مي‌كنند، مبارزه مي‌كنند، عاشق مي‌شوند و حتي شهيد مي‌شوند، مي‌ميرند و اين يعني همان فضا و موقعيت كه ساخته ذهن خلاق نويسنده بوده و به تحرير در آمده است.

اگرچه در طول داستان، بخش‌هاي يك تا35، هريك به شكل جداگانه، روايت مي‌شوند و هر يك به شكلي كاملا مجزا شخصيت داستان گونه خود را دارند اما نهايتا مثل زنجيري با حلقه‌هاي خود پيوند دارد. هر حلقه بخشي از زنجيره داستان است كه نهايتا منجر به يك روايت غيرخطي مي‌شود.

راوي روايت خاطرات خود را دارد. او خاطراتي را بيان مي‌كند كه در عين سادگي، پيچيدگي‌هاي خاص خود را دارد. خاطراتي كه مثل يك فيلم زنده، از جلوي چشمان خواننده مي‌گذرد اما خواننده همچنان با اين توجيه كه مشغول خواندن داستان است، روبه‌رو مي‌شود.

شكل روايي داستان از زبان راوي به گونه‌اي است كه به هر شاخه هم كه بپرد و به معرفي شخصيت‌ها ، مكان و. . بپردازد، باز به همان سمت و سويي كه بوده، يعني به سمت راوي
بر مي‌گردد. اين جريان تا جايي ادامه مي‌يابد كه در شهر ويران شده و خمپاره خورده، به انتهاي لمس جنگ مي‌رسد. به جايي كه بوي گوشت سوخته مجروحان را حس مي‌كند و خودش هم با موج انفجار به سينه خاكريز كوبيده مي‌شود و... چشمهايش سياهي مي‌رود و...

او طوري از دردي كه مي‌كشد، مي‌گويد كه گويي خواننده اين درد را مي‌فهمد؛ درد توي گوشهايم زوزه مي‌كشيد و گفتم الان است كه تخم چشمهايم از كاسه بپرند بيرون. برخاستم و تابه‌خودم بيايم گلوله توپي آمد و زمين را شخم زد. سوزش شديدي در گردنم حس كردم و ديدم دستم پر از خون است و... و حالا او روبه‌روي دكتر ايستاده و به حرف‌هاي او گوش مي‌كند: نبايد زياد هيجان زده بشوي، گريه و خنده، هر دو به يك اندازه برايت مضر است. . .

اين كه راوي از اينجاي داستان به بعد را چگونه زندگي كند، مي‌خندد، گريه مي‌كند و يا... همان هدف اصلي نويسنده است كه براي باز گذاشتن ذهن مخاطب! هر چند ساده، در عين حال پيچيده و پر ابهام، كه در واقع يار اصلي مشخصه داستان را به‌همراه دارد.

شب ايوب محصول تركيبي از علايق، نفرت، كينه، جنگ و حتي انسان دوستي و. . . است و نهايت شب ايوب دغدغه جنگي انسان‌هاي مسئولي است كه خود را در برابر همه اتفاقات مسئول مي‌دانند.
شب ايوب، مردن و دوباره متولد شدن است.

تاريخ درج: 8 مرداد 1387 ساعت 09:18 تاريخ تاييد: 8 مرداد 1387 ساعت 09:45 تاريخ به روز رساني: 8 مرداد 1387 ساعت 09:45
 سه شنبه 8 مرداد 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: همشهری]
[مشاهده در: www.hamshahrionline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 207]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن