تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
ساقدوش کیست ؟ | وظیفه ساقدوش در مراسم عقد و عروسی چیست ؟
قایقسواری تالاب انزلی؛ تجربهای متفاوت با چاشنی تخفیف
چگونه ویزای توریستی فرانسه را بگیریم؟
معرفی و فروش بوته گرافیتی ریخته گری
بهترین بروکر برای معاملات فارکس در سال 2024
تجربه رانندگی با لندکروز در جزیره قشم؛ لوکسترین انتخاب
اکسپرتاپ: 10 شغل پردرآمد برای مهاجران کاری در کانادا
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1816665028
بعثت بزرگترين نعمت خداوند براي بشر
واضح آرشیو وب فارسی:ايرنا: بعثت بزرگترين نعمت خداوند براي بشر
فرهنگي. معارف. مبعث
تاريخ اسلام از آن روزي رغم خورد كه پيامبر (ص) در خلوت عاشقانه خود در دل غار حرا واقع در شمال مكه ندايي شنيد، صدايي ملكوتي،اي محمد! بخوان! ( او شگفت زده) گفت: چه بخوانم؟ گفت:اي محمد! بخوان به نام پروردگارت كه ( جهان را) آفريد. همان كه انسان را از خون بستهاي خلق كرد. بخوان كه پروردگارت از همه بزرگوارتر است، همان كه به وسيله قلم تعليم نمود و به انسان آنچه را نميدانست، ياد داد.
آري اين نداي ملكوتي نداي جبرئيل فرشته وحي بود كه براي حضرت محمد (ص) پيام آورده بود:
خداوند مرا به سوي تو فرستاده است، تا تو را پيامبر اين امت قرار دهم.
خداوند با اين رسالت و انتخاب برترين بنده خود براي هدايت امت اسلامي حجت خود را بر انسانها تمام كرد زيرا اگر اين فرستادهها و رسولان الهي نبودند چه بسا هدف آفرينش بشر حاصل نميشد و انسانها در گرداب گمراهي غوطه ور ميشدند.
حضرت محمد (ص) در زماني به عنوان خاتم پيامبران الهي رسما كار تبليغ دين و هدايت امت اسلامي را بر عهده گرفت كه ظلم و بيعدالتي، تبعيض و فساد و جهل و ناداني بيداد ميكرد.
خداوند كسي را براي اين امت برگزيد كه به واقع ميتوانست رسالت سنگين پيامبري را بر دوش كشد و توانايي و تحمل ناملايمات و مشكلات بيشماري كه در اين راه او و خاندانش را تهديد ميكرد، داشت.
خداوند در سوره آل عمران آيه ۱۶۴از بعثت به عنوان بزرگترين نعمت ياد كرده ومي فرمايد: خداوند برمومنان منت نهاد (نعمت بزرگي بخشيد)، هنگامي كه درميان آنها پيامبري از خودشان برانگيخت كه آيات او را برآنها بخواند و آنها را پاك كند و كتاب و حكمت بياموزد و البته پيش از آن در گمراهي آشكار بودند.
امام خميني (ره) پيرامون اين واقعه بزرگ و روز مبعث پيامبر (ص) اينگونه مي فرمايد: زمانها خودشان هيچ مزيتي ندارند بعضي بر بعضي، زمان يك موجود ساري متحرك است و متعين و هيچ فرقي ما بين قطعهاي با قطعهاي ديگر نيست. شرافت زمانها يا نحوست زمانها به واسطه قضايائي است كه در آنها واقع ميشود. اگر چنانچه شرافت زمان به واسطه حادثهاي است كه در آن زمان واقع ميشود، بايد عرض كنم كه روز بعثت رسول اكرم(ص) در سرتاسر دهر من الازل الي الابد روزي شريفتر از آن نيست، براي اينكه حادثهاي بزرگتر از اين حادثه اتفاق نيفتاده است.
حوادث بسيار بزرگي در دنيا اتفاق افتاده است. بعثت انبيا بزرگ، انبياء اولوالعزم و بسياري از حوادث بسيار بزرگ، لكن حادثهاي بزرگتر از رسول اكرم در عالم وجود نيست غير از ذات مقدس حق تعالي و حادثهاي بزرگتر از بعثت او هم نيست. بعثتي كه بعثت رسول ختمي است و بزرگترين شخصيتهاي عالم امكان و بزرگترين قوانين الهي، و اين حادثه در يك همچو روزي اتفاق افتاده است و اين روز را بزرگ كرده است و شريف، و همچو روزي ما ديگر درازل و ابد نداريم و نخواهيم داشت.
واقعه مبعث حضرت محمد (ص) به عنوان آخرين فرستاده خداوند به اندازه اي بزرگ و باعظمت است كه انديشمندان غيرمسلمان را نيز به انديشه و تفكر وا داشته است تا آنجا كه آنان نيز دراينباره نظرات گوناگوني ارايه كرده اند
*رنه دكارت فيلسوف فرانسوي ( (۱۶۵۰-۱۹۵۷در كتاب خود به نام روش گفتار در مورد پيامبر (ص) چنين ميگويد: ما و مسلمانان باهم زندگي ميكنيم، آنها به هر دو رسالت عيسوي و محمدي عمل ميكنند، ولي ما به رسالت دوم عمل نمي كنيم. اگر دادگستر بوديم با آنها در كنار هم قرار ميگرفتيم زيرا در رسالت آنها چيزي وجود دارد كه براي هر زماني ملايمت دارد و پيامبرشان كسي است كه عربها از تبري جستن از قرآن و فصاحت آن ناتوان مانده اند. بلكه تاريخ مردي فصيح تر در زبان، بليغ تر در منطق، و بزرگ تر در آفرينش مانند او نياورده بوده، و اين نشانه آن است كه پيامبر اسلام از صفات حميده اي كه به او اهليت يك پيامبر خاتم حلقههاي انبيا را داده است برخوردار بوده و اكنون صدها ميليون انسان ديانت او را به گردن گرفته اند.
* فرانسوا فولتر فرانسوي ( (۱۷۷۸-۱۶۹۴رهبر جنبش مادي گرايي نيز كه از نابغههاي عصر خود بوده و داراي تاليفات بسياري است در كتاب حضرت محمد (ص ) خود آورده است: به درستي كه در روح محمد (ص) چيز عجيب، نيكو و دست اولي كه انسان را به شگفتي وامي دارد وجود دارد و قسم به جان خودم كه اين مرد يكه و تنها به سوي خدا دعوت كرد و به خاطر اين دعوت سالهاي متعددي اذيت و آزار را تحمل كرد و در مقابل امواج مشركان قرار داشت كه در راه كشتن او و انديشهاش ميكوشيدند... مزيتهايي كه حضرت محمد (ص) را به آنها لقب ميدهند، هر انتقادي را از ميان برمي دارد و در عوض چيزي جز اعجاب و تقدير از شخصيت او باقي نميگذارد.
* توماس كار لايل مستشرق انگليسي نيز معتقد است: اين فرزند صحرا با قلبي عميق و چشماني سياه و نافذ و با روح اجتماعي وسيع و پرداخته اي، همه نوع افكاري را با خود همراه داشت، غير از جاه طلبي. رمز بزرگ هستي با همه دهشت و جبروت و با همه جلال و شكوه در نظر او روشن و آشكار ميدرخشيد. هيچ گونه بدعت و ضلالتي آن حقيقت غيرقابل وصف را نميتوانست از او مكتوم و مستور بدارد.
وي همچنين در كتاب محمد (ص) پيامبر هدايت و رحمت ميگويد: متعصبان و كافران گمان ميكنند كه محمد (ص) از دعوت خود، چيزي جز شهرت شخصي، افتخارات جاهطلبانه و تسلط نميخواست... براي هر انسان متمدني ننگ و عار است كه به گمان اينكه اسلام ديني دروغين است و يا نعوذبالله با اين گمان كه محمد (ص) دروغگو ميباشد گوش فرا ميدهد... آيا دروغگويي را ديده ايد كه توان آوردن ديني داشته باشد؟
توماس كارلايل در كتاب قهرمانان خود نيز حضرت محمد (ص) را به كاملترين شكل توصيف كرده و او را مورد ستايش و مدح قرار داده است.
* برتلمي سانت هليار، استاد فلسفه كالج دي فرانس از كشور سوئيس در كتاب خود همراه شرق چنين ميگويد: محمد (ص) باهوشترين فرد عرب در عصر خود بود . بيشتر از آنها تقوا و ديانت داشت. سينه او گشاده تر و نسبت به دشمنان خود و دينش نرم خوتر بود. امپراتوري او جز به برتري او نسبت به رجال معاصرش پابرجا نشد. ديني كه براي آن دعوت كرده خير زيادي براي ملتهايي كه از آن پيروي نمودهاند به همراه آورد.
* جملات كارل ماركس دانشمند آلماني و نويسنده بيانيه كمونيستي در مورد پيامبر اسلام نيز قابل تامل است. وي در كتاب خود زندگي اينگونه مينويسد:
به درستي كه آن مرد عرب اشتباهات مسيحيت و يهوديت را درك كرد و با همتي كه عاري از خطر نبود در ميان اقوام بت پرست قيام كرد و آنان را به توحيد دعوت فرمود و جاوداني روح را در نهاد آنها كاشت. سزاوار نيست كه تنها در شمار مردان بزرگ تاريخ به شمار آيد، بلكه بر ماست تا به پيامبري او اعتراف كرده و او را رسول آسمان بر زمين بدانيم.
* فيلسوف روسي لئون تولستوي داستان نويس و كسي كه عليه فرمانرواياني چون اكليروس قيام كرد نيز در كتاب انسان و زندگي خود چنين مينويسد: به درستي كه محمد (ص) كه اكنون دويست ميليون نفر به رسالت او ايمان دارند به كار بسيار بزرگي قيام كرد. او ديده بت پرستان را به نور ايمان روشن ساخت و اعلام فرمود كه همه افراد بشر در بارگاه خداي پاك برابر هستند، و حقيقتي كه شكي در آن نيست آن است كه محمد(ص) دست به كار عظيم و انقلاب بزرگي در جهان زد.
وي در كتاب ديگر خود، حكمتهاي محمد (ص) نيز آورده است: هركس بخواهد درباره تساهلي كه اسلام دارد تحقيق كند بر او لازم است تا در قرآن كريم كتابي كه محمد(ص) آورد امعان نظر كند و آيات شريف آن را كه بر روح پيامبر اسلام نازل شده و آيه ذيل نيز آن جمله است مطالعه كند: همگان به ريسمان خدا چنگ زنيد و پراكنده نشويد و از نعمتي كه خدا براي شما ارزاني داشته است، ياد كنيد.
* گلدزيهر مجارستاني خاورشناس و فارغ التحصيل رشته فرقههاي اسلامي نيز كتابهاي متعددي درباره اسلام به نگارش در آورده است كه از جمله آنها كتاب عقيده اسلام و شريعت آن است.
وي در اين كتاب مينويسد: حضرت محمد (ص) پيامبر عربي، مبادي و مبناهاي ديني برگزيدهاي دارد كه با اديان يهوديان، مسيحيان و غيره اختلاط داشت و آنها را شايسته بيدار كردن شعور ديني قوم خويش مناسب ميدانست. اين مباني كه اقتباسي از اديان ديگر است به عقيده او براي تثبيت انسان بر طبق اراده الهي ضرورت دارند. لذا آنها را به صداقت، امانت و بر اساس الهامي تلقي كرد كه تاثيرات خارجي آن را تاييد ميكردند. وحي الهي بر او نازل شد و او به وحي بودن آنچه به زبان او وحي شده بود باور داشت.
* جواهر لعل نهرو نخست وزير هند در كتاب خود نگرشي بر تاريخ جهان چنين مي گويد: محمد (ص) براي نشر رسالت خود شتاب نداشت بلكه مدتي در سكوت زندگي كرد. مايه شگفتي و اعتماد هموطنان خود واقع شد تا آنجا كه او را امين لقب دادند او به خود و پيامبري خود باور داشت و با اين اعتماد و ايمان، وسايل اقتدار، عزت و مناعت را براي امت خويش مهيا ساخت و آنها را از مردماني ساكن صحرا به سروراني مبدل كرد كه نصف جهان شناخته شده زمان خود را فتح كردند.
* پروفسور آلن دوسيله فرانسوي در كتاب آيينه اسلام شخصيت محمد (ص) را اينگونه مورد بررسي قرار داده است: به طوري كه همه درباره وي ميگويند علاوه بر اينكه عرفان آسماني را بر مردم عرضه ميكرد اعمال زندگي و جهادهاي بزرگ و رسيدگي به امور مذهبي و سياسي او كاملا حساب شده بود و آشكار بود كه قدرتي مافوق انساني، قدرتي كه غير از نيروي خدايي چيز ديگري نبود از خواستههاي او پشتيباني ميكرد. قرآن هم كه برترين كتابهاي آسماني است، اين مسائل را به خوبي تاييد ميكند. هريك از حركات و سكنات اين پيام آور بزرگ حاكي از يك دنيا شگفتيهاي بيمانند است او در معاشرت خود با ديگران، در معاملات بازرگاني، در نصايح و اندرزهايي كه به دوستان خود ميداد و بالاخره در كوچكترين دقايق زندگي چنان والا و بزرگوار بود كه تاكنون هيچ يك از پيامبران نتوانستهاند مانند او مقامي چنين بالا و ارزنده داشته باشند. آيا براي شناختن اين شخصيت بزرگوار لازم است مسلمان باشيم تا بدانيم او چه انقلاب اخلاقي بوجود آورده است؟ نه هرگز! زيرا شكوفايي قانون او چنان روشني در جهان به وجود آورد كه همه مردم دانستند فرمان او شامل حقايق تازهاي است كه تا آن روز كسي درك نكرده بود.
دوسيله سپس جوانب مختلف رسالت پيامبر را مورد بررسي قرار ميدهد و چنين مي نويسد: رسالت محمد(ص) تنها يك رسالت ديني نبود بلكه يك رسالت اجتماعي و اقتصادي هم به شمار ميآمد. ايجاد يك نهضت اجتماعي و اقتصادي در سرزميني مثل عربستان در ۱۴قرن قبل از اين با آن رسوم و شعائر كه مختصري از آن ذكر شد، واقعهاي فوقالعاده بوده است و محمد(ص) اين رسالت بزرگ را برعهده گرفت. براي نشان دادن اين حقيقت در شش هزار و دويست و نوزده آيه قرآن دلايل متعددي وجود دارد.
* كونستان ويرژيل گيورگيو در كتاب محمد(ص) پيغمبري كه از نو بايد شناخت مي نويسد: محمد بن عبدالله (ص) يك رنجبر به معناي واقعي بود. در بين مشاهيري كه در دوره طفوليت و آغاز جواني رنج بردهاند هيچ كس را نميتوان
سه شنبه 8 مرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايرنا]
[مشاهده در: www.irna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 255]
-
گوناگون
پربازدیدترینها