محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1828044694
دانش - پرورش كروكوديل يا دوستي خالهخرسه
واضح آرشیو وب فارسی:دنياي اقتصاد: دانش - پرورش كروكوديل يا دوستي خالهخرسه
دانش - پرورش كروكوديل يا دوستي خالهخرسه
فربد امامي *:مدتهاست كه خبرهاي گوناگوني در مورد پرورش تمساح ( كروكوديل ) در كشور به گوش ميرسد. سيستان و بلوچستان، گلستان، اردبيل و تهران از مناطقي هستند كه خبر پرورش كروكوديل در آنها منتشر شده است. قرار است كه سازمانهاي دامپزشكي و شيلات كل كشور بر پرورش اين خزنده نظارت داشته باشند. هدف پرورش كروكوديل اشتغالزايي، توليد و صدور چرم و استفاده از گوشت آن عنوان شده است. مقامات مسوول نام گونه مورد پرورش را پروسوس ذكر كردهاند كه به كروكوديل استراليايي نيز معروف است. در عين حال تاكنون مقالات زيادي در مورد فوايد و مزاياي پرورش كروكوديل در ايران نوشته شدهاند كه همگي باارزشند اما اين نوشته سعي دارد كه پرورش كروكوديل را از منظر ديگري به تصوير بكشد.
معرفي كروكوديل استراليايي
نام علمي اين گونه Crocodylus porosus بوده و از لحاظ ردهبندي در خانواده Crocodylidae جاي ميگيرد. نام عمومي استفادهشده براي گونه پروسوس، كروكوديل آب شور است كه البته به نامهاي كروكوديل آب شور استراليايي و كروكوديل مصبي نيز خوانده ميشود. اين كروكوديل، بزرگترين گونه زنده كروكوديلها و حتي خزندگان روي زمين است. طول نمونههاي نر بالغ اين گونه به هفت متر و بيشترين وزن آنها تا 1200 كيلوگرم نيز ميرسد. پراكنش عمده اين گونه را ميتوان نواحي مناسب جنوب شرق آسيا و شمال استراليا دانست. اين خزنده در فصول پر باران كه فصل توليدمثل آن است، زندگي در بركههاي آب شيرين و رودخانهها را ترجيح ميدهد اما با گرم شدن هوا به سمت مصبها متمايل گشته و حتي تا فواصل قابل توجهي از دريا نيز پيشروي ميكند. اين كروكوديل درشتاندام يك شكارچي فرصتطلب به شمار ميآيد كه با كمين كردن، چه در آب و چه در خشكي، به شكار طعمه خود ميپردازد. نمونههاي بزرگ آن ميتوانند به راحتي يك گاوميش نر بالغ را شكار كنند. نوزادان اين خزنده از دوزيستان، سختپوستان، خزندگان و ماهيها تغذيه ميكنند اما هرچه بيشتر رشد ميكنند دامنه غذايي آنها از نظر اندازه و تنوع گستردهتر ميشود. نمونههاي بالغ كروكوديل آب شور ميتوانند ميمونها، گرازها، سوسمارها، مارها، پرندگان، احشام، حيوانات اهلي، گاوميش، پلنگ و حتي كوسهها را مورد حمله قرار دهند. لازم به ذكر است كه اين كروكوديل از معدود جانوراني است كه انسان را نيز در رژيم غذايي خود جاي داده است و برخلاف ساير كروكوديلها و تمساحها كه ترسو بوده و ميگريزند، كروكوديل استراليايي كروكوديلي آدمخوار است.
پرورش كروكوديل استراليايي در ايران
شايد همه ما در مورد گران بها بودن پوست كروكوديل و لوازم چرمي ساخته شده از پوست اين خزنده چيزهاي زيادي خوانده و شنيده باشيم. همچنين در برخي مناطق گوشت اين جانور مصرف خوراكي دارد و حتي غذاها و كنسروهاي ويژهاي براي سگ و گربه از گوشت كروكوديلهاي پرورشي توليد ميكنند. با استفاده از سرم خون اين خزنده نيز ميتوان مواد آنتيبيوتيك ساخت و دندان و ناخن آن نيز ارزش زينتي دارد. اما پرورش كروكوديل در ايران از چند جنبه نياز به بررسي و تامل بيشتر دارد. مهمترين نكتهاي كه در مورد پرورش كروكوديل استراليايي در ايران مطرح است بيگانه بودن اين خزنده در كشورمان است. واردات گونههاي بيگانه معمولا اقدام ناپسندي است زيرا در طي ميليونها سال، سدهاي اكولوژيك باعث گسترش جانوران به آنگونهاي شدهاند كه قبل از جابهجاييهاي صورت گرفته توسط انسان وجود داشته است. از سوي ديگر تجربه نشان داده كه حيوانات زنده را نميتوان در بند نگاه داشت و وجود ماهيان وارداتي پرورشي در بيشتر پيكرههاي آبي كشور دليلي بر اين ادعاست. حتي اگر مناطق حفاظتشده ويژهاي را براي پرورش اين خزنده پيشبيني نماييم؛ چه كسي تضمين خواهد كرد كه كارگران، كارمندان يا مسوولان اين مزارع اقدام به خارج نمودن تخم يا نوزادان اين خزندگان از محيطهاي محصور نكنند؟
در شرايطي كه هنوز به علت عدمآموزش ريشهاي و كاستيهاي فرهنگي موجود، نميتوانيم مانع از شكار در مناطق حفاظتشده، قطع درختان جنگلها، محدوديت استفاده از تور ترال و صيد آبزيان بدون تحت فشار گذاشتن ذخاير و حتي مسائل پيش پاافتادهاي در حد به دام انداختن پروانهها و چيدن گل از پاركها شويم، چگونه انتظار داريم كه كارگر فلان مزرعه پرورش كروكوديل با مفهوم كم و بيش پيچيده «آلودگي بيولوژيك ناشي از معرفي گونههاي خارجي» كنار بيايد؟ و چه كسي اين حقيقت تلخ را ناديده خواهد گرفت كه با شرايط سخت معيشتي و كم بودن سواد، افراد سودجو ميتوانند با پيشنهاد مبالغ بالا باعث سوء استفاده از دسترسي كارگران اين مزارع به كروكوديلها و خارج نمودن آنها از محيطهاي قرنطينه شوند؟ اصلا گيريم كه هيچ كارمند مزرعهاي را نتوان با پرداخت رشوه يا پيشنهاد پولهاي گزاف وسوسه نمود، كدامين پدر است كه در مقابل تقاضاي دختر كوچكش كه براي جشن تولدش تمساح كوچك 20 سانتيمتري را تقاضا نموده است مقاومت كند؟ تازه مرام والاي ايراني اجازه نميدهد كه يك حيوان بيگناه را تك و تنها و بيهمزبان به خانه ببريم و بايد حتما براي او جفتي هم تهيه نمود!
همين مطلب در مورد خروج تخمهاي كروكوديل از محيط مزرعه نيز صادق است. يعني امكان دارد تخم لقاحيافتهاي از مزرعه خارج و در محيط زيست رها شود و نوزادي از آن خارج گردد. اصلا فرض ديگري مطرح ميكنم: گمان كنيد كه تعداد كروكوديلها روزانه مورد كنترل قرار بگيرد و به سرعت معلوم شود كه يكي از آنها گم شده و فرض كنيد كه دوربينهاي مداربسته نشان دهند كه فلان كارگر، كروكوديلها را از محوطه خارج نموده است، فرض كنيد كه فرد مورد نظر را بازخواست و جريمه نقدي و اخراج يا اصلا اعدام كنيم، اين كارها چه فايدهاي براي محيط زيست در خطر قرارگرفته و كروكوديلهاي رها شده به پيكره آبهاي طبيعي كشورمان خواهد داشت؟ اصلا فرض كنيم كه هيچ كارگري هم دست از پا خطا نكند، اگر خداي نكرده توفان، زلزله يا سونامي مهيبي آمد و ديوارهاي محيط پرورش اين كروكوديلها را در هم شكست چه چارهاي بايد انديشيد؟ از سوي ديگر خزندگان و مشخصا كروكوديل داراي عوامل بيماريزاي مشترك با انسان هستند كه يكي از آنها سالمونلا است. حال به محيطي بينديشيد كه تعداد زيادي كروكوديل در آنجا نگهداري ميشوند و تراكم اين عوامل بيماريزا در آنجا بالا ميرود. راستي، براي مهار زهكش يا خروجي آب استخر پرورش تمساح كه حاوي ميكرو ارگانيسمهاي بيماريزاست چه چارهاي بايد انديشيد و چه استانداردهايي بايد ارائه نمود؟ نكته ديگري كه پرورش كروكوديل را در كشورمان با چالش روبهرو ميكند حرام بودن گوشت و پوست اين جانور از ديدگاه شرعي است. بر اساس آخرين استفتائات از مقام معظم رهبري: تمساح و كروكوديل حرامگوشتاند ولي اگر ذبح شرعي شوند، استفاده از پوست آنها اشكال ندارد ولي فروش گوشت آنها حتي به افرادي كه خوردن آن را حرام نميدانند، جايز نيست. و لكن تكثير و پرورش و فروش حيوانات حرامگوشت (مثل تمساح و كروكوديل) اگر براي منفعت محلله مقصودهاي همچون استفاده از پوست آنها براي ساختن كيف و كفش كه در نماز از آنها استفاده نميشود باشد و يا استفاده از گوشت اين حيوانات براي تعليف (خوراك) حيوانات ديگر باشد، اشكال شرعي ندارد.
پس بهروشني پيداست كه استفاده از گوشت اين خزنده و فروش آن به كشورهاي ديگر از لحاظ شرعي منتفي است. همچنين تمساح و كروكوديل حرامگوشتند و لاجرم پوست آنها نيز حرام است ولي اگر به شيوه شرعي سربريده شوند، استفاده از پوست آنها اشكال ندارد اما از آنجا كه پوست كروكوديل اصليترين دليل پرورش آن است و بايد سالم بماند، معمولا كشتن آن با قطع نخاع و شليك گلوله مخصوص از پشت سر در ناحيه گردن اين جانور صورت ميگيرد نه سر بريدن و زدن چهار رگ بدن! پس اگر كروكوديلها قطع نخاع شوند ديگر نه ميتوان از پوست آنها چرم تهيه نمود و نه ميتوان از گوشت آنها براي توليد غذاي ساير موجودات (تعليف) استفاده كرد. از طرف ديگر گرانبهاترين قسمت پوست، پوست سالم و كامل و دستنخورده زير شكم تمساح است و به همين دليل است كه در دنيا نخاع كروكوديل را از پشت سر مورد هدف قرار ميدهند. حال اگر بخواهيم كروكوديل را به صورت شرعي ذبح كنيم، ارزش چرم بهدست آمده از آن بهشدت تنزل مييابد. اگر هم بتوان بين قتل عام اين خزندگان به منظور كندن پوست آنها و شيوه ذبح منطبق بر موازين دين آشتي برقرار نمود تا پوست و گوشتشان حلال شود، اصولا مگر چه تعداد كارخانه توليد غذاي سگ و گربه در كشور وجود دارد؟ و اصلا مگر قوانين محدود كننده در مورد نگهداري و جابهجايي اين حيوانات خانگي اخيرا صادر نشده است؟ پس با يك حساب ساده ميتوان فهميد كه پرورش يك گونه خارجي تمساح در كشور توجيه استواري ندارد. نكته سوم كه ميتوان در مورد پرورش كروكوديل مورد نظر قرار داد، نداشتن دانش كافي در مورد فرآوردههاي حاصل از پرورش اين خزنده است. مثلا استخراج عوامل مهاركننده عفونتها از خون اين خزنده نياز به متخصصان اين امر در حيطه پزشكي دارد كه با توجه به نوين بودن اين بحث در كشور بايد در وجود چنين متخصصاني ترديد نمود. آنچه باقي ميماند چرم تجملي و گرانبهاي كروكوديل است. پرسشي كه ميتوان مطرح نمود اين است كه كدام متخصص با كدامين فناوري ميتواند پوست خام كروكوديل را در كشور به چرم اعلاي پرداخت شده تبديل نمايد و كدام رشته دانشگاهي را براي تربيت چنين افرادي پيشبيني نمودهايم؟ بياييد روراست باشيم! اصلا مگر كشور ما در گستره جهاني صنعت چرم و به ويژه چرم خزندگان چه حرفي براي گفتن دارد؟ چرا از بين تمامي صنايعي كه در بسياري جاها هست و در ايران نيست و ميتواند به صادرات غير نفتي كشور كمك كند بايد توليد چرم تجملاتي از كروكوديل را انتخاب كنيم، آن هم گونهاي كه به خود جرات شكار انسان را داده است؟ اصلا چه كسي تضمين ميكند كه چرم توليد شده در كشورمان بتواند به بازارهاي جهاني راه يابد؟ چگونه پرورشدهندههاي نوپاي ايراني ميتوانند وارد بازارهاي جهاني شوند و در رقابت با دلالان كهنهكار اين صنعت پيروز شوند؟
اگر به پرورش تمساح علاقهمنديم و در اين حرفه توانا؛ چرا كروكوديل پوزهكوتاه خجالتي و بيآزار ايراني چشم به راه نابودي مطلق است؟ چرا از آن نگهداري و حفاظت نميكنيم تا اگر زيستگاه طبيعياش به كلي نامناسب شد، دستكم ذخيره ژنتيكياش حفظ شده باشد؟ چرا كروكوديل تالابي خودمان با نام علمي Crocodylus palustris در رودخانههاي سرباز و دشتياري و كاجو در منتهياليه گوشه جنوب شرقي بلوچستان ميرود كه سرنوشتي همچون يوزپلنگ ايراني داشته باشد اما براي پرورش كروكوديل استراليايي مبالغ گزافي هزينه ميكنيم؟
آيا نميشد طرحي ارائه نمود كه كروكوديل بومي را پرورش دهيم و اگر در اين كار موفق بوديم آنوقت از پوستش نيز چرم تهيه كنيم؟ گيرم كه پوست آن چند دلاري ارزانتر باشد، دستكم تمام نگرانيهاي گفتهشده منتفي ميشد و اگر هم يكي از آنها فرار ميكرد رخداد مهمي نبود چون اولا اين كروكوديل پيش از اين هم در كشور وجود داشت و دوما اصولا خزندهاي ترسو و گوشهگير است و به انسان حمله نميكند.
حتي شايد بتوان به عنوان چهارمين نكته به اخلاق زيستمحيطي اشاره نمود و اين نكته را به چالش كشيد كه آيا پرورش تعداد زيادي جانور بيگناه به منظور كندن پوست آنها اقدامي شرمآور نيست؟ در پايان بايد اشاره كنم كه اگر اقدامات فوري در جلوگيري از اين عمل نابخردانه صورت نگيرد، ديگر شنا در آبهاي فيروزهاي درياي مازندران، آبهاي نيلگون خليج هميشه پارس و تفرج در ميان نيلوفرهاي آبي تالاب انزلي بدون ترس و وحشت از حمله كروكوديل استراليايي ممكن نيست و ديري نخواهد پاييد كه در كنار هر تالاب و درياچهاي با تابلوي «شنا ممنوع؛ خطر حمله تمساح» روبهرو شويم.
فهرست منابع در روزنامه موجود است.
* كارشناس ارشد شيلات، گروه شيلات دانشگاه آزاد اسلامي واحد اهواز
Shilat- [email protected]
سه شنبه 8 مرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: دنياي اقتصاد]
[مشاهده در: www.donya-e-eqtesad.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 517]
-
گوناگون
پربازدیدترینها