واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: مسابقاتي که خيلي ها را به جنب و جوش مي اندازد و صدالبته هوش و حواس طيف هاي وسيعي از جامعه را نيز متوجه خود مي کند . پيکارهايي که بي حساب و کتاب است و با هزار و يک مشکل دست و پنجه نرم مي کند ، اما انس و الفت مردم با توپ و گرد و مستطيل سبز موجب گشته تا صغير و کبير برايش حساب باز کنند و با ولع تمام ، اخبار آن را دنبال کنند. فوتبال به عنوان يک پديده اجتماعي و ورزشي جهانگير ، در ايران نيز از جايگاه رفيعي برخوردار است و در اين رهگذر ليگ باشگاهي مي تواند ايينه تمام نماي اين رشته عامه پسند در کشورمان باشد . طلايه داران فوتبال حرفه اي ، براي ليگ داخلي خود ارج و قرب خاصي قائلند و باعزم و اراده مصمم مسير را براي ارتقاي باشگاههاي خود تسطيح مي کنند که بي گمان اقتدار تيمي چون اسپانيا در جام جهاني اخير ، مولود همين چارچوب اصولي است . در واقع ماتادورها مزد تلاش بي وقفه خود در لاليگا گرفتند و آنقدر عرق جبين ريختند و خون دل خوردند تا اينکه مردان بارسلونا ، رئال مادريد و... توانستند از دل اين مسابقات چهره شوند و اسپانيا را افريقاي جنوبي به مقام شامخ قهرماني برسانند و اسباب تحسين ميليونها انسان در چهار گوشه جهان را فراهم اورند . اين توفيق بزرگ طبعا يک شبه بدست نيامد ولي يک درس بزرگ را به تمامي دنيا داد و اينکه موفقيت تيم ملي يک کشور ، ثمره عصاره ليگ داخلي است و اسپانيا به مدد آن توانست در جام جهاني 2010 ، بازيهاي ستايش اميزي را به نمايش بگذارد و انسجام تاکتيکي و بلوغ رواني خود را به رخ جهانيان بکشد . اصولا ليگ داخلي اگر با فراست و حسن مديريت توام باشد ، بطور حتم مي تواند راه را براي قدرتمندي تيم ملي آن کشور نيز هموار نمايد و اميد افريني را در نزد فوتبالدوستان زنده کند . در عرصه آسيا ، دو کشور ژاپن و کره جنوبي در پرتو عنايت ويژه به ليگ داخلي خود توانسته اند در دهه اخير پيشرفت خيره کننده اي داشته باشند و خود را به صفوف بزرگان جهان برسانند . ليگ ژاپن ( جي ليگ ) و ليگ کره ( کي ليگ ) حتي با ليگ هاي معتبر اروپا برابري مي کند که علت اصلي اين بالندگي را بايد در نوع مديريت و اموزه هاي حرفه اي در بدنه فوتبال آنان جستجو کرد . ليگ برتر ما که 9 دوره از آن را سپري کرده ، به عنوان يک ليگ حرفه اي مطرح شده اما اينکه چرا در اين مدت نتوانسته با وجود هزينه هاي سرسام آور و هياهوي بسيار، در قواره يک ليگ مناسب چهره کند ، به ناکارايي هاي بسياري مربوط مي شود . فرهنگ غلط پول سالاري که اکنون در تمامي لايه هاي فوتبال ما ريشه دوانيده ، يکي از بارز ترين نقاط تاريک است که اکنون به يک غده لاعلاج درآمده و به دنبال آن بازيکن سالاري را ترويج نموده است . پول در فوتبال حرفه اي يک ابزار بسيار مهم براي پيشرفت است اما متاسفانه در ليگ ما به يک هدف تبديل شده که اين عيب بزرگ موجب شده بازيکن سالاري شيوع پيدا کند و به تبع آن ، اخلاق مداري و فرهنگ محوري محلي از اعراب نداشته باشد . در فصل نقل و انتقال فوتباليستها ، شاهد رشد قارچ گونه نرخ بازيکن و ريخت و پاش هاي عجيب و غريب برخي از باشگاهها ( بخوانيد پول هاي زير ميزي ) بوديم که سرو صداي زيادي براه انداخت . بطوريکه حتي بعضي از لژيونرها به کشور بازگشتند تا از اين ولخرجي هاي کم سابقه ، بهره ببرند و بيش از پيش به پارو کردن پول بپردازند . تاکيد کرديم که پول مي تواند ابزار بسيار خوبي براي ارتقاي فوتبال باشد اما متاسفانه در فوتبال ما پول به هدف در امده و باعث شده تا بر همه چيز ارجح يابد و ديگر ايتم هاي مهم را تحت الشعاع خود قرار دهد . به زعم بسياري از نخبگان و کارشناس مجرب فوتبال ، با اين شرايط ليگ برتر نمي تواند تيم ملي ما را همچون ژاپن و کره از نظر ارتقاي کيفي و فني بيمه کند و در صورت تداوم اين موارد ، خروجي آن هماني خواهد بود که پيشتر شاهد و ناظر آن بوديم . مسئله مهم ديگر به برخي از رسانه هاي ورزشي بر مي گردد که متاسفانه با اتکا ء به حاشيه هاي تخريب کننده ( تيتر هاي اغوا کننده - مصاحبه هاي جنجالي و...) خواسته يا ناخواسته آتش بيار معرکه مي شوند و اتوبوس ليگ و فوتبال را باهم به بيراهه مي برند. تعامل .................... امسال براي فوتبال ما سال پرترافيکي خواهد بود که بازيهاي اسيايي در کوانگ ژو ، جام ملتهاي اسيا در دوحه ، ليگ قهرمانان باشگاههاي اسيا ، پيکارهاي مقدماتي المپيک لندن از جمله اين مسابقات معتبر است . براي انکه ليگ برتر آسيب نبيند و مسابقات يادشده که رنگ و بوي ملي دارد ، نيز مدنظر جدي باشد ، نياز حياتي به تعامل باشگاهها با فدراسيون فوتبال است تا نه سيخ بسوزد و نه کباب . در اين راستا سازمان ليگ برتر مي بايست با برنامه ريزي اصولي ، تدابيري اتخاذ کند که قطار ليگ دهم به سلامت به ايستگاه پاياني برسد . ضمن اينکه بايد اين مهم را ملکه ذهن خود کنيم که تيم هاي ملي ما ( بزرگسالان - اميد ) بيش از پيش روي لبه تيغ قرار نگيرند و شکننده تر از گذشته نشوند . تنها راه براي رسيدن به اين هدف ، تعامل ميان باشگاهها و تيم هاي ملي است وگرنه ليگ دهم به بيراهه خواهد رفت و در عرصه ملي نيز تيرمان به سنگ خواهد خورد . اتاق فکر ................... بحث داوري در دوره هاي گذشته بويژه ليگ نهم ، داغتر از هميشه بود و برخي از داوريها کار را به جايي رساند که شائبه حمايت از يک تيم خاص ، در اذهان نقش بست . مسئله ديگري که دراين راستا نياز به دقت دارد اين است که حمايت دائم رييس کميته داوران از داوران خوب و داوران بد ، باعث مي شد تا دوغ و دوشاب يکي باشد و به باور برخي از کارشناسان همين نقطه ضعف در مشکل فوق رل اساسي بازي مي کرد . اميد مي رود که اين بار با هوشمندي مسئولان فدراسيون فوتبال ، کميته داوران در گزينش مردان سوت بدست و همچنين ناظران داوري ، وسواس بيشتري انجام دهد و قانون تشويق و تنبيه در اولويت باشد . از سويي ديگر متاسفانه برخي از کارشناسان مبرز داوري با رييس کميته داوران مثل کارد و پنير هستند و به جاي انکه براي رفع مشکلات داوري ، تبادل انديشه کنند و در اتاق فکر گردهم آيند ، بيشتر به تخريب هم مشغول مي شوند ! لذا رييس و دبير فدراسيون فوتبال بايد در اين خصوص ، قدمهايي موثر بردارند تا به اين دسته بندي ها خاتمه دهند که طبعا در اين صورت مي توان تشتت را دور ريخت و با اجماع در راه پويايي داوري استين همت بالا زد. فاکتورهاي حياتي ..................... ارزوي غايي فوتبالدوستان واقعي اين است که فوتبال ما و ليگ ما به سمت و سوي پاکي برود و برخي از مواردمطروحه که با اموزه هاي فرهنگ و تمدن و دين ما در تعارض است از چهره اين ورزش رخت بربندد. اما از اينها گذشته از ياد نبريم که فوتبال ما باوجود ضعف هاي فوق از سه فاکتور حياتي و کم نظير سود مي برد ، اينکه : 1 - فوتبال ما سرشار از استعداد ناب است 2- فوتبال ما با اقبال توده هاي وسيعي از مردم مواجه است 3- فوتبال ما از نخبگان و کارشناسان مجرب و اکتيو بهره مند است لذا بايد از اين سه آيتم بهره برد و با ايجاد چارچوبي اصولي ، انديشه هاي و تفکرات غلط گذشته را دور ريخت و به ليگ برتر جان تازه اي بخشيد . بياد داشته باشيم ، اگر امروز قطار ليگ برتر بر روي ريل منطق حرکت کند ، فردا مي توانيم از دل اين مسابقات ، دايي ها - زرينچه ها - مهدوي کياها - خدادادها تربيت کنيم و در نهايت يک تيم ملي مقتدر را روانه پيکارهاي معتبر قاره نماييم . تمامي اين موارد زماني از قوه به فعل در خواهد امد که فرهنگ نقد پذيري و مشورت پذيري در فوتبال ما حاکم شود و مسئولان سازمان تربيت بدني - فدراسيون فوتبال - رسانه ها - کارشناسان دست در دست هم در راه رفع نواقص کمر همت ببندند و دريچه تازه اي را بر فوتبال ما بگشايند . ( از : محمد رضا ميرزاييان )
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[مشاهده در: www.irna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 517]