واضح آرشیو وب فارسی:ايسنا: پذيرش قطعنامه و عمليات مرصاد به روايت سردار عبداله ويسيبيداري امام (ره) و مقاومت مردم رمز پيروزي در مرصاد
خبرگزاري دانشجويان ايران - كرمانشاهمدير كل حفظ آثار و نشر ارزشهاي دفاع مقدس استان كرمانشاه در گفتگويي تفصيلي با خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) منطقه كرمانشاه، به تشريح شرايط پذيرش قطعنامه 598 از سوي جمهوري اسلامي ايران و آغاز عمليات مرصاد در مرداد ماه 1367 پرداخت. دفاع مقدس جزيي از هويت تك تك ماست كه بايد در پاسداري از آن كوشا باشيمسردار عبداله ويسي كه از فرماندهان و يادگاران دوران دفاع مقدس است در اين گفتگو با گراميداشت ياد و خاطره ايثار، ازخودگذشتگي و فداكاري رزمندگان اسلام در هشت سال دفاع مقدس بر لزوم حفظ و پاسداشت ارزشهاي اين دوران تاكيد كرد و گفت: دفاع مقدس جزيي از هويت تك تك ماست كه بايد در پاسداري از آن كوشا باشيم. پذيرش قطعنامه از سوي امام راحل تمام معادلات سياسي و نظامي جهان استكبار را برهم زدوي در خصوص پذيرش قطعنامه 598 از سوي بنيانگذار جمهوري اسلامي ايران در سال 1367 گفت: پذيرش قطعنامه از سوي ايران نه به لحاظ ناتواني و يا نگراني بلكه سياستي معقولانه از سوي امام راحل بود كه در آن مقطع باعث برهم خوردن تمام معادلات سياسي و نظامي و تدابير جهان استكبار در برابر ايران شد. وي با بيان اينكه پذيرش قطعنامه از سوي ايران حيرت جهان آن روز را به دنبال داشت، گفت: پذيرش قطعنامه را مي توان تير خلاصي به استراتژي صدام، منافقين و استكبار جهاني دانست، چرا كه بنا به اسناد موجود و اعترافات اسراي عراقي و منافقين دنياي كفر بنا داشت در عملياتي گسترده اي با مشاركت اكثر كشورهاي دنيا در 31 شهريور سال 67 نقشه شوم خود را در مقابله با نظام جمهوري اسلامي عملي سازد، اما عمق ديد و غناي فكري بنيانگذار جمهوري اسلامي در پذيرش قطعنامه مانع از تحقق اين هدف شوم شد. ويسي با اشاره به جمله معروف امام راحل در خصوص پذيرش قطعنامه 598 گفت: آنچه امام (ره) از آن به عنوان "نوشيدن جام زهر" ياد كرد را مي توان به شكل هاي متفاوت در طول تاريخ اسلام از سوي ائمه و بزرگان دين شاهد بود كه هدف همه آنها چيزي جز حفظ مسلمين و دين اسلام نبوده است. اين فرمانده دوران دفاع مقدس گفت: نظام جمهوري اسلامي در آن مقطع در اوج فشارهاي اقتصادي به لحاظ تحريم هاي صورت گرفته و مشكلات ناشي از جنگ هشت ساله قرار داشت و اين در حالي بود كه دنياي كفر و استكبار هر لحظه بر حمايت مالي و تسحلياتي خود از رژيم بعث عراق مي افزود. و ي در اختيار گذاشتن سلاح هاي كشتار جمعي، تقويت موشكهاي دوربرد و سلاحهاي مدرن را از نمونه هاي تقويت ارش عراق توسط دنياي غرب ذكر و خاطر نشان كرد: خود آمريكا نيز در آن مقطع با هدف قراردادن هواپيماي مسافربري ايران، حمله به سكوهاي نفتي، كشتي و زيردريايي هاي جمهوري اسلامي عملا وارد عرصه كارزار با ما شده بود كه جداي همه اين مسائل مي توان به تحت فشار بودن مسلمانان جهان در اقصي نقاط گيتي نيز اشاره كرد. وي افزود: با در نظر گرفتن تمام اين مسائل مي توان استنباط كرد كه پذيرش قطعنامه تصميمي عاقلانه و منطقي بود و بعد از همين پذيرش قطعنامه بود كه صدام خود را شكست خورده مطلق عرصه جنگ ديد، زيرا انتظار پذيرش قطعنامه از سوي ايران را نداشت و لذا به طور سراسيمه و با هدف تسخير بخش هاي جديدي از ميهن اسلامي حمله سراسري و گسترده اي را در 31 تير ماه 1367 بر عليه جمهوري اسلامي آغاز كرد كه در اين بين بمباران خوشه اي شهرهاي مرزي را نيز در دستور كار خود قرار داد. وي گفت: در طول همين زمان بود كه صدام جنايات جديد بر عليه ملت ايران را آغاز كرد و با بمباران شيميايي مناطق غير نظامي پرونده خود را در اين مورد سنگين تر ساخت كه نمونه عيني اين جنايات را در روستاهاي زرده و نسار ديره كرمانشاه شاهد بوديم. وي افزود: صدام چاره اي جز اين نداشت، چرا كه در عمل انجام شده اي قرار گرفته بود كه علاوه بر متجاوز معرفي كردن وي، اجراي تنبيه و غرامت نيز در قطعنامه گنجانده شده بود كه به منزله تير خلاصي به صدام بود. مدير كل حفظ آثار و نشر ارزشهاي دفاع مقدس وارد آمدن اين فشار رواني به رژيم بعث را دليلي براي حمايت و تحريك منافقين براي حمله به ايران اسلامي برشمرد و گفت: در همين مقطع بود كه منافقين از اين فرصت استفاده كرده و تدارك حمله به ميهن عزيز اسلامي را عملي ساختند و هدف نهايي خود را نيز تصرف تهران و ساير نقاط حساس كشور ترسيم كردند. شناخت مرصاد نيازمند شناخت بهتر منافقين استسردار ويسي در ادامه گفتگوي خود با ايسنا شناخت مرصاد را نيازمند شناخت بهتر منافقين دانست و در تشريح فعاليت اين گروهك ضد انقلاب گفت: منافقين بعد از پيروزي انقلاب به دنبال دستيابي به راس هرم قدرت بودند و در بررسي عملكرد اين گروهك در روزهاي ابتدايي انقلاب مي توان نشانه هاي زيادي از مفسده و دو رويي را مشخص كرد. وي زندگي منافقين را دائما همراه با توهم معرفي كرد و گفت: منافقين در طول فعاليت خود تا مرصاد سه راهكار متفاوت را در دستور كار خود داشتند كه طرح "ضربه شتابان" كه به وسيله آن سران نظام و ياران امام را هدف قرار مي دادند، اولين مسير آنان بود كه در اين راه با به راه انداختن انفجارهاي مكرر در كشور شهيدان بهشتي، رجايي و باهنر را از انقلاب گرفتند. وي "ضربه به تنه" را از ديگر استراتژي هاي منافقين ذكر و تصريح كرد: منافقين در اين مرحله به فكر ترور امام بودند كه با هوشياري شخص امام و نيروهاي انقلاب اين توطئه آنها نيز نتوانست انقلاب را از مسير اصلي خود منحرف كند و لذا راهكار سوم را در ترور شخصيت هاي بلند پايه نظام در پيش گرفتند كه در اين بين هدف قراردادن مثلث قدرت شامل شهيد بهشتي، شهيد رجايي و آيت اله هاشمي از جمله اهداف آنها بود. وي گفت: آنها مي خواستند ضمن تشديد فشارهاي اقتصادي بر كشور بر بحران هاي داخلي افزوده و با ترغيب عراق در تجاوز به ايران نظام نوپاي جمهوري اسلامي را از پاي در آورند، اما هرگز در پيگيري اين اهداف شوم موفق نشدند. ويسي گفت: رويكرد ايستادگي در مقابل نظام در سالهاي نخست پيروزي انقلاب به طور مشهودي در عملكرد منافقين خود نمايي مي كرد كه مي توان تدارك برگزاري تظاهرات مسلحانه، فعاليت خانه هاي تيمي، ترور و خشونت را از مصاديق آن دانست. همپيمان شدن منافقين با صدام در ايجاد ضربه به نظام اسلاميوي گفت: بعد از فرار بني صدر و رجوي در هفتم مرداد سال 1360 از كشور آنها با همراهي جمعي از سران معاند نظام و ضد انقلابيون اقدام به تشكيل شوراي ملي مقاومت در كشور فرانسه كردند كه در ادامه آن شاهد ديدار طارق عزيز با رجوي در 17 خرداد سال 65 هستيم كه رجوي با سفر به عراق ضمن ديدار مجدد با طه ياسين رمضان در يك سال بعد با صدام ديدار كرده و در ديدار اين دو كه در 17 تير 1366 برگزار شد، شخص صدام تشكيل ارتش آزادي بخش را به رجوي تبريك گفته و منافقين با رژيم بعث بر سر وارد كردن ضربه به ايران اسلامي هم پيمان مي شوند. وي افزود: تلاش مسعود رجوي در اين مقطع قبولاندن اين موضوع به سران عراق است كه منافقين توان وارد آوردن ضربه به رزمندگان اسلام را دارند و مي توانند در راستاي اهداف مشترك با رژيم بعث حركت كنند. اين فرمانده دوران دفاع مقدس، انجام دو عمليات "آفتاب" و "چلچراغ" در سالهاي 65 و 67 را در اين راستا ارزيابي كرد و گفت: منافقين در هفتم اسفند ماه سال 65 با انجام عمليات آفتاب در فكه توانستند ضمن گرفتن تعدادي اسير از نيروهاي ايراني نظر استكبار جهاني و صدام را به خود جلب كنند و در ادامه نيز در 28 خرداد سال 67 و حدود يك ماه پيش از انجام عمليات مرصاد در مهران عمليات چلچراغ را با شعار " امروز مهران، فردا تهران" انجام دادند كه اين عمليات نيز براي آنها نتايج مختصري به همراه داشت. فرصت ده روزه صدام به منافقين براي حمله به ايرانسردار ويسي در ادامه گفتگوي خود با ايسنا بار ديگر به اهميت پذيرش قطعنامه 598 از سوي ايران اشاره كرد و گفت: منافقين قصد داشتند در يك پروسه بلند مدت و راه اندازي جنگ داخلي در ايران اهداف صدام در ضربه زدن به نظام جمهوري اسلامي را آسان تر كنند، اما پذيرش قطعنامه تمام برنامه ريزي آنها را به هم زد به طوريكه بر اساس اسناد موجود بعد از پذيرش قطعنامه در تماسي كه رجوي با شخص صدام داشت از او درخواست كرد كه 10 روز به وي فرصت دهد تا مقدمات حمله به ايران را فراهم سازد. وي حمله سراسري ارتش عراق به مرزهاي ايران در 31 خرداد 67 را در اين راستا مورد ارزيابي قرار داد و تصريح كرد: در حاليكه صدام با اين كار فرصت مناسب را به منافقين براي تجهيز و آماده سازي داد، به طور گسترده اي در سراسر نوار مرزي اقدام به پيشروي كرد كه در آن مقطع با پيام تاريخي امام راحل بار ديگر رزمندگان اسلام در مقابل بعثيون ايستادگي كردند و اجازه ورود آنها به خاك ميهن اسلامي را ندادند. توان نيروي انساني عراق در حمله سراسري به ايران در 31 تير 67 هشت برابر بيشتر از ابتداي جنگ بودوي گفت: صدام در اين حمله به قصد بالا بردن تعداد اسرا از نيروهاي ايراني با قريب 80 لشكر و تجهيزات كامل به مرزهاي ايران حمله ور شد در حاليكه در شروع جنگ حجم نيروهاي عمل كننده عراق هشت برابر كمتر از اين رقم بود و اين در حالي است كه تمام اين هجمه در سه روز خنثي شد و رزمندگان اسلام توانستند در اين مدت متجاوزين را به عقب بازرانند و همين موضوع به اثبات مي رساند كه پذيرش قطعنامه از سوي ما از موضع ضعف نبود. حمايت و تجهيز كامل منافقينويسي گفت: در حاليكه صدام به وظيفه خود در دادن فرصت به منافقين در حال انجام ماموريت بود، استكبار جهاني تمام امكانات لازم براي هجوم منافقين به ميهن اسلامي را در اختيار آنها قرار داد كه در اين بين حمايت و پشتيباني نيروهاي زميني، لجستيكي و هوايي عراق را نيز به همراه داشت. وي گفت: منافقين با فراخوان نيروهاي خود از اقصي نقاط جهان و با انجام آموزش هاي كوتاه مدت و توجيهات سياسي ساده لوحانه و در يك اقدام احمقانه در روز سوم مرداد 67 با نيرويي متشكل از پنج هزار نفر در قالب 25 تيپ از مرز خانقين وارد ايران شدند و بعد از عبور از شهرهاي قصرشيرين، سرپل ذهاب، كرند غرب و اسلام آباد غرب به سمت كرمانشاه به حركت در آمدند. ويسي گفت: تحليل داخلي خود منافقين در حمله به ايران اين بود كه با وجود پذيرش قطعنامه از سوي ايران اين امكان وجود داشت كه در توافقي بين دو كشور ايران و عراق اين گروهك وجه المصالحه قرار گرفته و صدام به جاي پرداخت غرامت آنها را به ايرانيان تحويل دهد و لذا سراسيمه و با اين توجيحات كه مردم از روحانيت خسته شده اند، ارتش ايران مستاصل شده و توان دفاعي در آن وجود ندارد و در نهايت اينكه مردم منتظر ورود آنها هستند به ايران حمله كردند. وي اولين مقاومت هاي صورت گرفته در برابر منافقين را در تنگه چهارزبر و ارتفاعات حسن آباد از سوي تعدادي از نيروهاي بومي منطقه و افراد اعزامي از كرمانشاه دانست و گفت: در اين محل بود كه اصلي ترين مقاومت در برابر منافقين شكل گرفت كه نقش هوانيروز در اين مقطع بسيار حائز اهميت بود، چرا كه با زدن چندين تانك و ادوات نظامي آنها در عرض جاده باعث مسدود شدن جاده اصلي اسلام آباد به كرمانشاه شد و عمليات تاخيري را انجام داد. نقش كم نظير تيزپروازان هوانيروز كرمانشاه و نوژه همدان در مرصادمدير كل حفظ آثار و نشر ارزشهاي دفاع مقدس از مردم ايران به عنوان امتي بزرگ و ايثارگر ياد كرد و گفت: با فراخواني كه انجام گرفت شاهد ورود حجم عظيمي از نيروهاي مردمي به منطقه بوديم به نحوي كه ديگر قدرت سازماندهي آنها وجود نداشت و همه اينها عواملي شدند كه بزرگترين ضربه بر پيكره منافقين وارد شود. وي با بيان اينكه اصلي ترين هدف منافقين سرنگوني نظام و تصرف تهران بود، گفت: بر اساس اسناد به دست آمده از منافقين آنها قصد داشتند بعد از تصرف كرمانشاه و عبور از همدان و قزوين به تهران رسيده و مقر خود را در مركز كشور مستقر سازند، اما بي خبر از اينكه شيران خفته در بيشه هاي ايران هرگز اجازه چنين جسارتي را به آنها نخواهند داد و همه شاهد بوديم كه سرنوشت منافقين به كجا انجاميد. ويسي با اشاره به حضور آيت اله هاشمي رفسنجاني در اين عمليات گفت: ايشان در آن زمان جانشين فرمانده كل قوا بودند كه در هدايت نيروها نقش به سزا و مهمي را ايفا كردند. وي با گراميداشت ياد و خاطره شهيد صياد شيرازي و ديگر شهداي هشت سال دفاع مقدس گفت: شايد اصلي ترين فاتحان مرصاد را بتوان تيز پروازان هوانيروز كرمانشاه و پايگاه نوژه همدان توصيف كرد، چرا كه به واقع دشمن را زمين گير كردند. اوج شقاوت منافقين در بيمارستان امام (ره) اسلام آباد غرب وي گفت: منافقين در مسير حركت خود از انجام هر اقدام جنايت كارانه اي خودداري نكردند و با شعار دفاع از مردم بيشتر ساكنين شهرهايي كه از آنها گذر كردند را به خاك و خون كشيدند كه اوج شقاوت و سنگدلي آنها را تاريخ در بيمارستان امام خميني (ره) اسلام آباد غرب به ثبت رسانده است كه شاهد بوديم در اين بيمارستان بسياري از بيماران و حتي زنان و كودكان را به طرز فجيعي به شهادت رساندند. وي در خاتمه بيداري امام (ره) و مقاومت مردم را اصلي ترين عامل پيروزي در مرصاد عنوان كرد. انتهاي پيام
دوشنبه 7 مرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايسنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 377]