واضح آرشیو وب فارسی:خبرگزاري قرآني ايران: اصالت روحانيت و حوزه علميه در قرآن مجيد/1روحانيت اصيل شيعه طلايهداران احياي تمدن نوين اسلامي
گروه سياسي: روحانيت اصيل شيعه داعيهدار اسلام ناب محمدي(ص) و طلايهدار احياي دوباره فرهنگ و تمدن نوين اسلامي هستند و از همين روي است كه استعمار و استبداد و ايادي آنان همواره در پي «اطفاء» اين «نورالله» بوده و در انديشه گسستن اين «حبلالله المتين»، به سر ميبرند.
ملت انقلابي ايران با برافراشتن پرچم پرافتخار نهضت نرمافزاري و توليد علم، گامهاي بلندي به سوي فتح قلههاي رفيع دانش برداشته و هالهاي از اميد و اعتماد به نفس را بر چهره نهضت بيداري اسلامي ايجاد كرده تا بتواند يكبار ديگر اهريمن را در سرزمين مقدس علويون و فاطميون به خاك مذلت و تسليم بنشاند.
به راستي راز اين ايستادگي و پايداري و اين آزادگي و سرافرازي و اين شورآفريني و خودباوري در چيست؟ وجه تمايز و تفاوت اين ملت با ساير ملتها كدام است و چگونه اين امتياز بزرگ و نفوذناپذيري را ميتوان توجيه كرد؟
با كمي دقت و انصاف در تمام صحنهها و كورانهاي حوادث كوچك و بزرگ ضداستبدادي و ضداستعماري به روشني يك خط نوراني را ميتوان مشاهده كرد كه با تأسي به خط سرخ شهادت كه خط آل محمد و علي(ع)، خط امام و ولايت را در امتداد هدايت نبوي با خلوص و ايثار استمرار بخشيده و در انجام «رسالات الله» بهجز خشيت الهي از هيچ قدرت كوچك و بزرگ ديگري نهراسيده است.
اين خط روشن و نوراني چيزي جز خط روحانيت اصيل شيعه كه داعيهدار اسلام ناب محمدي(ص) و طلايهدار احياي دوباره فرهنگ و تمدن نوين اسلامي است نبوده و از همين روي است كه استعمار و استبداد و ايادي آنان همواره در پي «اطفاء» اين «نورالله» بوده و در انديشه گسستن اين «حبلالله المتين»، به سر بردهاند.
مقاله حاضر متن سخنراني سيدحسن فيروزآيادي، رئيس ستاد كل نيروهاي مسلح جمهوري اسلامي ايران درباره جايگاه روحانيت و حوزههاي علميه در قرآن كريم است كه از كتاب «اصالت روحانيت و حوزه علميه در قرآن و در مكتب امام عصر (عج)» برگرفته شده است:
اصالت روحانيت
قرآن كريم در سوره توبه، در آيه 122، اولين حوزه علميه را با فرمان خداي متعال و با مسئوليت حضرت محمد، (ص) در مدينه شكل داده است، حوزه علميه چيزي نيست كه پس از پيامبر(ص) و ائمه (عليهمالسلام) به وجود آمده باشد.
«وَمَا كَانَ الْمُؤْمِنُونَ لِيَنفِرُواْ كَآفَّةً فَلَوْلاَ نَفَرَ مِن كُلِّ فِرْقَةٍ مِّنْهُمْ طَآئِفَةٌ لِّيَتَفَقَّهُواْ فِي الدِّينِ وَلِيُنذِرُواْ قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُواْ إِلَيْهِمْ لَعَلَّهُمْ يَحْذَرُون»َ.
علامه طباطبايي رضوانالله تعالي عليه، در ترجمه اين آيه با بياني دقيق فرمودهاند: موضوع، موضوع جهاد است. در اين آيه در همراهي روحانيون و رزمندگان در نيروهاي مسلح چه نكته زيبا وجود دارد. موضوع بحث قرآن و اين آيه، موضوع جهاد است، اما خداوند متعال در آيه 122 سوره توبه به پيامبر ابلاغ ميفرمايد كه به امت اسلامي بگويد: وقتي شما فرمان جهاد ميدهيد، همه نبايد سرازير شوند به سوي جبهه، بلكه از هر طايفهاي يك دسته از آنها بايد بيايند به حوزه علميه كه «لِّيَتَفَقَّهُواْ فِي الدِّينِ.»
مرحوم علامه در خصوص تفقه در دين، پافشاري كردهاند و فرمودهاند اين تفقه در دين، فقط آموزش احكام عملي نيست. چرا؟ از آن رو كه« وَلِيُنذِرُواْ و يَحْذَرُونَ»، با آموزش احكام عملي و رساندن به مردم، مردم انذار احساس نميكنند، دلهايشان نميلرزد، نميترسند، بر حذز نميشوند، بلكه اين «لِّيَتَفَقَّهُواْ فِي الدِّين» است، يعني اين كه آن دسته بيايند در محضر رسول خدا (ص) در حوزه درس او، اصول و فروع دين را بياموزند و با ابلاغ اصول و فروع بر مردم، آنها را انذار كنند و بترسانند.
در اين آيه هم فرمان تشكيل حوزه علميه، در زمان رسول خدا (ص) هست و هم تكليف و مسئوليت حوزه علميه و هم تكليف و مسئوليت روحانيون.
توحيد، نبوت، امامت، عدالت، معاد و احكام عملي در حوزه بايد آموزش داده شود و روحانيون بايد آن ر ا به مردم برسانند تا مردم انذار شوند.
اين در چه زماني است؟ كار حوزه علميه و تفقه در دين در زمان اوج جهاد بايد به موازات جهاد در حوزه علميه انجام گيرد.
در نهجالبلاغه مرحوم دشتي، خطبه 83، برترين نمونه انذار از سوي اميرالمؤمنين، علي(ع) ارائه شده است از اين خطبه دو استفاده ميشود، يكي، مصداقي است براي آن وظيفه حوزه علميه و حوزه رسول خدا (ص)، يكي براي اين كه چرا به طلبهاي كه در حوزه علميه تربيت مييابد، روحاني گفته ميشود اين روحانيت يك اصطلاح يا يك مصداق صدقي است كه به طلبهها داده شده است.
امام علي(ع) در اين خطبه اشاره ميكند به حالت انسان در زمان حياتش، ميفرمايد: اي بندگان خدا هنوز ريسمان مرگ به گردن شما نيفتاده كه نفس شما را برساند به بالاي جناق سينهتان و مقتنع شويد؛ شما به چنين وضعي خواهيد رسيد ولي الان نرسيدهايد روح شما براي به دستآوردن كمالات آزاد است و جسدها راحت در وضعي قرار دارند كه ميتوانيد با كمك يكديگر مشكلات را حل كنيد.
حرف اول اميرالمؤمنين (ع) انجام وظيفه و حل مشكلات است. ميفرمايد: هنوز مهلتي داريد و جاي تصميم، توبه و بازگشت از گناه باقي مانده است. از فرصت استفاده كنيد، پيش از آنكه در شدت و تنگناي وحشت و ترس و اضمحلال و نابودي قرار گيريد و پيش از آنكه مرگي كه در انتظار شماست، شما را فرا گيرد و دست قدرت و تواناي عزيز مقتدر روح شما را اخذ كند، فرصت حيات را غنيمت بشماريد، شريف رضي ميفرمايد: وقتي امام اين خطبه را انشاء فرمودند، اين جملات را گفتند، بدنها به لرزه درآمد و اشكها سرازير شد، دلها ترسان شد اين شهادت شريف رضي از ذكر آن مجلس علي (ع) نشان ميدهد كه حرفزدن ايشان انذار بوده و «يحذرون» در بين شنوندگان اتفاق افتاده است.
اما چرا روحاني؟! همين جا روشن است؛ ميگويد تا وقتي كه گلوي شما فشرده نشده، نفستان تنگ نشده روح شما براي به دستآوردن كمالات آزاد است. اين روح هم روح طلبهها است و هم روح مردم. طلبه كه ميآيد در حوزه درس رسول خدا (ص) به حكم اين آيه و بعد هم در محضر درس ائمه عليهمالسلام و بعد به حوزه درس شيخ مفيد رضوان الله تعالي عليه و بعد هم به حوزههاي درس امروز و اين روح طلبه است كه كمالات را در حوزه اخذ ميكند.
اما اين روح پروشيافته، به حكم آيه قرآن برميگردد به روستايش، به شهرش، به وطنش و مردم را انذار ميكند و روح مردم را كه آزاد هست، با كمالات آشنا و كمالات را به مردم هديه ميكند. واژه روحانيت از اين جا بيرون آمده است. به خاطر اين كه هم خودش امر الهي را با روحش دريافت و هم با روح خود منتقل ميكند و هم روح شنوندگان و شاگردانش را تربيت ميكند.
سخن خداي متعال را در اين آيات قرآن ببنيم (سوره سجده آيات 9-7) الَّذِي أَحْسَنَ كُلَّ شَيْءٍ خَلَقَهُ وَبَدَأَ خَلْقَ الْإِنسَانِ مِن طِينٍ ﴿7﴾ ثُمَّ جَعَلَ نَسْلَهُ مِن سُلَالَةٍ مِّن مَّاء مَّهِينٍ ﴿8﴾ ثُمَّ سَوَّاهُ وَنَفَخَ فِيهِ مِن رُّوحِهِ وَجَعَلَ لَكُمُ السَّمْعَ وَالْأَبْصَارَ وَالْأَفْئِدَةَ قَلِيلًا مَّا تَشْكُرُونَ ﴿9﴾
خداي متعال ميگويد: اين روحي كه صحبت از آن هست و اميرالمؤمنين(ع) اين روح را به شما ميگويد كه آزاد است و كمالات را از حوزه اخذ كند و اين روح آزاد است در بين مردم و منتظر رساندن كمالات توسط روحانيت و طلبهها به مردم است.
اين روح چيست؟ «وَنَفَخَ فِيهِ مِن رُّوحِه»ِ اين روح از روح خداي متعال است.
ميگويد: وقتي كه خداي متعال انسان را خلق كرد و كامل «سواه» شد. وقتي كه روح را در آن دميده شد انسان پديد آمد. اين را امام علي(ع) در خطبه يك نهجالبلاغه كاملاً بيان كردند. « ثم نفخ فيها من روحه (متمثلت) فمثلت انساناً ذات اذهان.» بنابراين منشاء روح هم، خداي متعال است و به اين هم در كتاب خدا تأكيد شده و هم در كلام اميرالمؤمنين (ع) و اصلاً اين سيماي انساني و اين قامت انساني براساس روح الهي بپاست. لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ فِي أَحْسَنِ تَقْوِيمٍ ﴿4﴾ ثُمَّ رَدَدْنَاهُ أَسْفَلَ سَافِلِينَ ﴿5﴾
اين افراد از هر قوم و قبيله و طايفهاي به حوزه علميه، به مركز درس رسول خدا (ص) نيايند و روحشان را با كمالات پرورش ندهند و نگردند تا مردم روحشان را به كمالات آراسته كنند، ثُمَّ رَدَدْنَاهُ أَسْفَلَ سَافِلِينَ تحقق پيدا ميكند. بنابراين شما به عنوان روحانيت موظف به جهاد در راه خدا هستيد وظيفهتان اين است كه روح سرباز، افسر و فرمانده را در تمام سلسله مراتب به كمالات آراسته كنيد، اين جانها و روحهاي سربازان، افسران و فرماندهان در نيروهاي مسلح، در اختيار ولي امر است.
ولايت الهي اين را در اختيار ولي امر گذاشته است، وقتي كه كسي ميآيد به ارتش ميپيوندد، يعني ميآيد اين ميثاق را امضا ميكند إِنَّ الْعَهْدَ كَانَ مَسْؤُولًا اين فرد ديگر در جبهه جنگ هر چند آتش دشمن سنگين باشد رو از دشمن بر نميگرداند و فرار نميكند. ميايستد تا آخرين قطره خون در جبهه ميجنگد اين موضوع را الحمدالله ارتش ما در هشت سال دفاع مقدس ثابت كرده است شما ميخواهيد روح چنين كساني را به كمالاتي كه مولا اميرالمومنين (ع) فرموده آراسته كنيد. اين كمالات از متن قرآن كريم، متن وحي و از متن كلام پيامبر (ص) و ائمه طاهرين عليهم اسلام و يك وظيفه است.
ادامه دارد....
دوشنبه 7 مرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبرگزاري قرآني ايران]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 157]