واضح آرشیو وب فارسی:سایت رسیک: - فقدان برنامه ب. استقلال معمولا در نیمه دوم به تیمی سردرگم و بی برنامه تبدیل می شود. یک مشکل شاید بازیخوانی ضعیف کادر فنی باشد، مشکل بزرگتر اما این است که این تیم معمولا بازی را همان طور که شروع کرده ادامه میدهد ولو آنکه سه گل عقب یا سه گل جلو باشد. به تعویض های تکراری و همیشه از دقیقه شصت به بعد این تیم دقت کنید. استقلال برنامه ب ندارد و هر مربی بازیخوانی می تواند در نیمه دوم آن را مقهور کند.
2- فقدان روحیه برتری طلبی. احتمالا در طول تاریخ این تنها استقلالی است که مدیران و کادر فنی آن حتی یک بار جرات نکرده اند خود را به عنوان مدعی قهرمانی معرفی کنند. این ترس و روحیه محافظه کاری در بازی تیم هم دیده می شود. اگر جنب و جوش غریزی مجیدی و میداوودی نبود، شاهد یکی از سردمزاج ترین استقلال های تاریخ می بودیم.
3- طالب لو. فرق نمی کند، محمدی هم همینقدر متوسط است. با طالب لو شما همیشه با یک گل خورده بازی را شروع می کنید.
4- امیرآبادی. شاید برای قهرمان نشدن استقلال همین یک مورد هم کافی باشد. وقتی همیشه به امیرآبادی بازی می رسد و همیشه هم بدبازی می کند یعنی شما ذخیره هایی دارید حتی ضعیفتر از امیرآبادی و و سلیقه یی که از دل آن امیرآبادی بیرون می آید و تیمی که یک جناح خود را دربست تحویل حریف داده است. در همین پست استقلال بهترین بازیکن تیم ملی جوانان را هم دارد: یعقوب کریمی. چقدر باید امیرآبادی بد بازی کند که به بهترین بازیکن تیم ملی جوانان هم فرصتی برای عرض اندام داده بشود؟ .
5- امیرحسین صادقی. یکی دیگر از آن جوانان برومند محصول باشگاه که ده سال است به بهانه اینکه جوان است و هنوز جا برای پیشرفت دارد از این فرصت برخوردار است که همیشه فیکس بازی کند همیشه هم یا گل به خودی بزند یا پاس گل بدهد. کسی باید شناسنامه او را به کادر فنی نشان بدهد: این جوان دیگر سی سالش شده، هر لعبتی که می توانسته است بشود تا حالا شده است. و البته تیم با او همیشه مهیای یک گل به خودی دیگر است.
6- کیانوش رحمتی. به استیل او هنگام پاس با بغل پا دقت کنید. پاسی را که او می فرستد فوروارد نگونبخت با کمتر از سه ضرب نمی تواند مهار کند. مضاف بر آنکه اساسا رحمتی جز با خطا نمی تواند توپگیری کند. حضور او زمین استقلال را به بهشت حریفان کاشته زن تبدیل می کند
. 7- نبود حامی رسانه ای. در حوزه رسانه استقلال اساسا یک تیم بی دفاع است. ظاهرا روابط عمومی ندارد، اگر هم دارد خوب است توانایی آن مقایسه بشود با واحدهای مشابه در دو تیم اصفهانی. در مصاحبه های بعد از بازی مظلومی آشکارا باید گفت صد رحمت به مرفاوی. مصاحبه های فتح الله زاده هم بیشتر از آنکه اثرگذار باشد عاطفی و مفرح است. سایت باشگاه به یک وبلاگ بیشتر شبیه است و روزنامه شخصی فتح الله زاده هم که قرار است ارگان باشگاه باشد كاركرد لام را ندارد. این وضعیت مقایسه بشود با حامیان رسانه ای پرسپولیس و دایی که از پر مخاطبترین برنامه تلویزیونی ایران یعنی نود شامل می شود تا لشگری از گزارشگران تلویزیونی و پرتیراژترین روزنامه ورزشی ایران و همچنین دو روزنامه به نسبت با کیفیت این باشگاه و نیز روابط عمومی فعالی که توانسته همه برنامه سازان رادیو وتلویزیون واغلب روزنامه ها را با پرسپولیس همراه سازد.
8- خریدهای مشکوک. آنها با بازیکنی قرارداد بستند که در نه ماه گذشته حتی یک دقیقه هیچ جا بازی نکرده بود. آیا به فرض نه ماه خانه نشینی کریس رونالدو هیچ تیمی به این راحتی با او قرار داد میبندد؟ حضور سانتوس در استقلال می گوید که در نقل و انتقالات همیشه نکاتی فرامتنی وجود دارد.
9- سایه واعظ آشتیانی. مدیران تیم هفته ای ده بار می گویند که اگر تیم آشکارا ترسو و کم اشتها بازی می کند مشکل از واعظ آشتیانی است! ظاهرا واعظ بهانه ای است تا مدیران امسال بتوانند خوش و خرم زندگی کنند و چندان به خود سخت نگیرند. و لیگ جای خوشی و خرمی و بهانه گیری نیست. درست است که استقلال جانواریو و حیدری و اکبرپور و کاظمی را از دست داده، اما میداوودی و مبعلی قطعا کمتر از دو نفر اول نیستند و دو نفر آخر هم دو سه سالی بود که زیر متوسط بازی می کردند و می شود گفت رفتنشان توفیق اجباری بود. استقلال امسال از پرسپولیس خیلی تیم جورتر و پرمهره تری دارد و حتی می شود گفت ترکیب یازده نفره آن تکنیکی تر و کاملتر از سپاهان است. اما مدیران و کادر فنی به جای تاکید بر این وجهه روحیه بخش، همیشه میخواهند دیگران را مجاب کنند استقلال برای سقوط نکردن بسته شده و اینکه الان در بالای جدول قرار دارد حاصل شق القمر آنهاست.
10- پرویز مظلومی. البته مظلومی خیلی هم بد کار نکرده است. تیم او منظمتر از استقلال قلعه نویی بازی میکند و موفقیتهایی مثل پیروزی در دربی را هم داشته و می توان آن را یکی از مدعیان قهرمانی دانست. اما موقعیت کنونی تیم بسیار وابسته به خوشبیاریهای آن هم هست. حتی صرف نظر از گل مردود شده پرسپولیس در دربی، باید گفت مساوی برای این بازی نتیجه عادلانه تری بود. استقلال در بازی با صبا و تراکتور و مس هم با بخت بلند از شکست گریخت و در بازیهای خانگی در برابر تیم های ته جدولی مثل راه آهن و سایپا در اغلب زمان بازی چندان بر توپ و زمین تسلط نداشت و حتی اگر شکست می خورد جای شگفتی نبود. اگر این خوشبیاریها نبودند اکنون استقلال مظلومی در کجای جدول قرار داشت؟
مظلومی مربی بدی نیست اما برای استقلال چندان مرد امیدبخش و شورآفرینی نشان نداده. تصور او که در آخر فصل جام قهرمانی را بالا برده خیلی خیالپردازانه و رویایی به نظر می رسد. او یک آب شسته تر از مرفاوی است، اما آیا می تواند برای استقلال قابل مقایسه با قلعه نویی هم باشد؟ او و دو خان دیگر همراهش، ناصر خان و منصور خان، تا اینجا که نتوانسته اند استقلال را از زیر سایه قلعه نویی بیرون بکشند. می شود گفت قدری هم بیشتر استقلال را به زیر این سایه هول داده اند!
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت رسیک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 189]