واضح آرشیو وب فارسی:سایت رسیک: وقتی ساعات پایانی سهشنبه شب اعضای کمیته فنی اتحادیه فوتبال آرژانتین تصمیم گرفت تا مطابق انتظارات و پیش بینیها سرخیو باتیستا را به عنوان سرمربی دائم تیم ملی آرژانتین انتخاب کند، کمتر کسی از این خبر شگفت زده شد؛ خبری که کمترین مناقشات را در پی داشت و کمتر از هر زمان دیگری تیتر اول اخبار را به خود اختصاص داد. حتی در نشریات و رسانههای داخلی آرژانتین هم روی این خبر مانور چندانی داده نشد؛ اگر قبلاً چند خطی در مورد باتیستا در اخبار شنیده میشد، اما حالا دیگر از همان هم خبری نبود و حتی ترجیح داده میشود تا بیشتر در این مورد بحث شود که آیا کریستیان اِربس در ترکیب این هفته بوکاجونیورز قرار میگیرد یا کریستیان چاوز.
خبر که سروصدا
کم سروصدا، بدون هیاهو، و بدون مناقشه؛ این واژگان به خوبی میتوانند همه آنچه که در مورد انتخاب سرمربی تیم ملی آرژانتین اتفاق افتاده را توصیف کنند، و دقیقاً آنچه که مقامات رسمی اتحادیه فوتبال میخواهند بیش از هر زمانی شاهد آن باشند اینست که دوران مارادونا به عنوان سرمربی تیم ملی، که تحقق دوباره آن یک رؤیای ژورنالیستی است، پایانی آشفته و بحث برانگیز به همراه داشت. اما سئوالی که به ذهن همه خطور میکند اینست که چرا با وجودی که از چند ماه قبل هم مشخص بود باتیستا مناسبترین گزینه برای هدایت تیم ملی است، باز هم مجبور بود به عنوان سرمربی موقت تیم ملی آرژانتین روی نیمکت این تیم بنشیند.
سابقه درخشان
انتخاب باتیستا تا حد زیادی مرهون سه جنبه شخصیتی و کاری او میباشد. عملکرد خیره کننده او با تیم ملی جوانان آرژانتین نقش عمدهای برای مطرح شدن نام وی به عنوان گزینه اول هدایت تیم ملی داشت؛ هرچند که در بسیاری کشورها نام سرمربی تیم ملی جوانان جهت هدایت تیم بزرگسالان نادیده گرفته میشود، اما کسب عناوین قهرمانی در رده جوانان – نظیر عنوان قهرمانی بازیهای المپیک 2008 پکن – در آرژانتین همانند رده بزرگسالان با اهمیت و قابل توجه تلقی میشود. اما با طعنه میتوان گفت که انتخاب او به عنوان سرمربی تیم ملی بزرگسالان همان کاری است که باتیستا در گذشته چندین بار آن را کاری نادرست خوانده و ادعا کرده که مربی در سطح جوانان باید به فکر پیشرفت و تربیت بازیکنان باشد نه کسب پیروزی.
رابطه خوب با بازیکنان
باتیستا با داشتن سابقه مربیگری بسیاری از بازیکنان فعلی در سطح ملی از ویژگی کلیدی دیگری نیز برخوردار میباشد. او بهتر از مربی دیگری تیم و بازیکنانش را میشناسد، رابطه بسیار خوبی با بازیکنان داشته و این بهترین فرصت برای پیشرفت بازیکنان جدیدی نظیر خاویر پاستوره و آنخل دی ماریا و تبدیل شدن از استعدادهای آینده دار به مهرههای کلیدی تیم ملی خواهد بود .
با وجودی که دیهگو مارادونا این هفته با حالتی عجیب ادعا کرده بود دوست و همتیمی سابق او باید لباسهای دلقک را پوشیده و لیونل مسی را بخنداند، اما واقعیت چیز دیگری است. این رابطه کلیدی و تأثیرگذار بر پایه آشنائی و احترام ایجاد شده و مسی هم میداند که سرمربیاش از او چه میخواهد و اگر خواستههای او را اجابت کند، همانند المپیک 2008 پکن میتوانند به پیروزی دست یابند. هر چند ممکن است که همانند قبل صمیمیت و یکدلی در نیمکت مربیگری آرژانتین وجود نداشته باشد، اما با وجود باتیستا بر روی نیمکت این تیم دیگر مشکلی از بابت روابط دوستانه و صمیمیت بین بازیکنان وجود نخواهد داشت.
انتخاب دیرهنگام
با وجودی که این جنبههای مربیگری باتیستا از قبل هم شناخته شده بودند، اما نمایش تاریخی بازیکنان تیم ملی آرژانتین در ماه سپتامبر و سپس پیروزی 1-4 برابر اسپانیا بار دیگر مهر تأییدی بود بر توانائیهای باتیستا و در نهایت وی به عنوان سرمربی دائم تیم ملی انتخاب گردید. در محافل ورزشی چندان بحث و مناقشهای در ارتباط با حضور جانشین دیهگو مارادونا مطرح نبود، و به نظر میرسد که پس از پیروزی و عملکرد بسیار قابل قبول و ارائه بازیهای روان و شناور، مسئولان با نادیده گرفتن باتیستا به عنوان مربی تیم ملی دست به نوعی خودکشی میزدند. پس از عملکرد ناامید کننده و بسیار خفت بار آنها، مسئولین مربوطه دست به کار شده و در انتخاب سرمربی تیم ملی خودخواهانه عمل کرده، و آمادهسازی تیم ملی برای رقابتهای کوپا آمریکا و سایر رقابتها را به تأخیر انداختند.
استارت با بازی برزیل
با وجودی که باتیستا بیش از سه ماه است که در سمت مربی تیم ملی فعالیت میکند، اما حالا باتیستا میتواند آماده سازی و ایجاد تغییرات دلخواه خود در تیم ملی را آغاز کند. اولین کار او آنالیز رقبا و حریفانی چون برزیل است. اتحادیه فوتبال برزیل بدون هیچ دوره آزمایشی یا موقتی، چنین فرصتی را به مانو منزنس داد، و در نتیجه این مربی برای ایجاد تغییرات در تیمش آزادی عمل داشت، بازیکنانی که در جام جهانی آفریقای جنوبی فرصت حضور در میدان را داشته اما عملکرد خوبی ارائه نکردند را کنار گذاشته، و نسل جدیدی از استعدادهای برزیلی را به تیم ملی دعوت کرد.
در همین حین باتیستا باید کارها را با مجموعهای از بازیکنانی که یک سال کنار هم بودهاند انجام میداد و البته زمان اندکی برای آزمون و معرفی بازیکنان جدید داشت. پیش از بازی با اسپانیا، باخت در هر یک از سه بازی دوستانه ممکن بود منجر به قطع همکاری با باتیستا شده، و این به معنای آن بود که هواداران تیم ملی آرژانتین هنوز توان واقعی باتیستا را درک نکردهاند.
تیم پراستعداد
همیشه تعداد اندکی مخالف در مورد انتخاب در تیم ملی وجود دارد که این بار هم مسئله انتخاب مربی قابل احترامی چون باتیستا به عنوان یکی از پرفشارترین شغلهای جهان فوتبال را زیر سئوال بردهاند. هر چند تأخیر سه ماهه برای انتخاب سرمربی، به ویژه پس از پیروزی خیره کننده برابر قهرمان جهان در بوینس آیرس، اتحادیه فوتبال آرژانتین این بار ملزم شد تا باتیستا را به عنوان مربی دائم تیم ملی انتخاب کند.
باتیستا اکنون فارغ از بلاتکلیفی ناشی از دوره مربیگری موقت، و هر گونه درگیری ذهنی، که میتواند حداقل تیم ملی کشورش را به رقابتهای جام جهانی 2014 هدایت کند، باید کار خود را از سر شروع کرده و توانائیهای خود را بر روی نیمکت مربیگری آلبیسلسته نشان داده، و این تیم مملو از استعدادهای ناب آرژانتینی را آنگونه که دلخواه اوست روانه میادین کند.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت رسیک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 118]