واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین: نمايشگاه بزرگ خوشنويسي قدماي نستعليق در موزه هنرهاي معاصر تهران برپاست قدماي خوشنويس و خوشنويسي براي قدما
جام جم آنلاين: چندي پيش نمايشگاه بزرگ قدماي نستعليق در موزه هنرهاي معاصر تهران گشايش يافت. اين نمايشگاه كه تا نيمه مرداد برپاست، شامل گزيدهاي از برترين آثار خوشنويسي قدماي نستعليقنويس ايران است كه برخي از آنها تاكنون به نمايش درنيامده است.
شايد مهمترين نكته در حاشيه برگزاري اين نمايشگاه همان برگزاري چنين نمايشگاه بزرگي باشد كه با تاخير 10 ساله دوباره رخ بر نمايشي ديگر كرد و صرفنظر از تمام دغدغههاي حاكم بر جريان هنرهاي تجسمي ايران بارديگر مخاطبان و شيفتگان اين هنر ريشهدار ايراني خوشنويسي را به مجالي براي نمايش فراخواند.
از ديگر سو، شايد اهميت برپايي اين نمايشگاه از اين رو نيز مهم جلوه كند كه نمايشگاه بزرگ خوشنويسي قدماي نستعليق اولين نمايشگاهي است كه پس از تصديگري محمود شالويي، رئيس مركز هنرهاي تجسمي وزارت ارشاد و سرپرست موزه هنرهاي معاصر تهران بر اين سمت در محل اين موزه برپا ميشود.
نمايشگاهي كه به عقيده بسياري گرچه در بخشي از خود با نمايش كاغذهاي رنگي، قلمتراشها، قلمدانها و ابزار و ادوات سنتي خوشنويسي، چندان با رويكردهاي موزهاي اين مركز همخواني زيادي ندارد؛ اما نداشتن محل مناسبي براي نمايش چنين آثاري در تهران و شايد از سويي ديگر، غربت بيش از حد نمايش آثار خوشنويسي به عنوان هنري ايراني در كشورمان چنين مسالهاي را توجيه كند.
بيشك، برگزاري نمايشگاه بزرگي از آثار قدماي خوشنويسي ايران حركتي در خور توجه در عرصه هنرهاي تجسمي امروز ايران است. اين كه گفته ميشود در خور توجه، بايد به پيامدهاي برگزاري يا حتي تاخير 10 ساله در برگزار نشدن اين نمايشگاه فكر كرد.
در اين نمايشگاه 150 اثر از استادان و هنرمندان مدعو معاصر به نمايش در آمده است كه در كنار 50 اثر در بخش رقابتي كه در گالري شماره 9 موزه هنرهاي معاصر تهران خودنمايي ميكنند، شايد يكي از جامعترين نمايشگاهها در حوزه خوشنويسي باشد كه در دهه اخير تشكيل شده است.
نستعليق از آغاز تا امروز
نخستين بار ميرعلي تبريزي در قرن 8 هجري، از تركيب و ادغام 2 خط نسخ و تعليق خطي به نام نسختعليق به وجود آورد كه مورد اقبال واقع شد و اين خط تحول عظيمي در هنر خوشنويسي به وجود آورد. نسختعليق به مرور زمان به نستعليق معروف شد و بحق از زيباترين، ظريفترين و مشكلترين خطوط فارسي است كه به عروس خطوط فارسي معروف است.
پس از ميرعلي تبريزي پسرش ميرعبدالله و پس از او ميرزاجعفر تبريزي و اظهار تبريزي در تكامل خط نستعليق كوششها كردند تا نوبت به سلطانعلي مشهدي رسيد كه خدمات شاياني به اين هنر اصيل كرد.
اساتيد بسياري پس از سلطانعلي مشهدي در تكامل اين خط زحمات فراواني كشيدند كه ازجمله آنها ميتوان به ميرعلي هروي و ميرعمادالحسني اشاره كرد. ميرعمادي با نبوغ خود تغييرات و سبكي خاص در خط نستعليق به وجود آورد كه هنوز با گذشت قريب 400سال مورد استفاده و الهامبخش خوشنويسان است.
قرنهاي نهم، دهم و يازدهم هجري قمري را ميتوان قرنهاي درخشان هنر خوشنويسي دانست. درست در اواسط قرن يازدهم سومين خط خالص ايراني يعني شكسته نستعليق به دست مرتضي قلي خان شاملو حاكم هرات از خط نستعليق گرفته شد كه علت آن تندنويسي، راحتنويسي و همچنين ذوق و خلاقيت ايراني بود.
اما اين هنر در غبار سالها رنگ فراموشي به خود گرفت تا جايي كه امروزه يكي از مهجورترين و شايد مظلومترين هنري به شمار رود كه در حوزه هنر خوشنويسي به چشم ميخورد.
اين مهم تا جايي پيش رفت كه وقتي چند سال پيشتر برخي كتابهاي آموزشي دوره ابتدايي و راهنمايي با اين خطالرسم نگاشته شد، بسياري معترض شدند كه نستعليق خط خوانايي براي كودكان ايراني نيست.
شايد بايد به اين مظلوميت اين نكته را هم اضافه كرد كه اكنون برپايي نمايشگاههاي خوشنويسي آن هم در حوزه نستعليق كمترين سهم را در حوزه نمايشگاههاي خوشنويسي داخلي دارد و اين مهم وقتي جديتر ميشود كه اكنون با جدالهاي مجازي و غيرمجازياي كه ميان 2 انجمن بزرگ خوشنويسي در ايران وجود دارد، كماكان هيچ نگارخانهاي بر پيشاني خود نام نگارخانه تخصصي خوشنويسي را نياويخته است و بيراه نيست كه بگوييم خوشنويسي ايراني حتي يك انجمن كامل براي پوشش فعاليتهاي خويش ندارد.
خوشنويسي سنتي و كلاسيك
بياغراق بايد گفت امروزه نقاشيخط تمامي اخبار مربوط به حوزه خوشنويسي را به خود اختصاص داده است. اگر خوشنويسي امروز را خوشنويسي مدرن براي جلب مخاطب بيشتر بناميم، كماكان در خوشنويسي امروز ايران بسياري از موارد براي حرفهاي بيشتر به فراموشي سپرده شدهاند.
غلامحسين اميرخاني، استاد مسلم خوشنويسي كشورمان در اين خصوص معتقد است خوشنويسي سنتي و كلاسيك يكي از ستونهاي فرهنگ و هنر ايران را تشكيل ميدهد و هر نوآوري اگر در تناسب و سنخيت با آن نباشد، رشد نخواهد كرد.
به عقيده اين استاد خوشنويسي، در بخش آثار قدماي اين نمايشگاه نمونههاي متنوعي از شيوههاي مختلف استادان خوشنويس دورههاي گذشته را شاهد هستيم و در بخش آثار هنرمندان معاصر هم آثاري به نمايش گذاشته شده است كه نمايندگان شايسته استادان خود هستند و ميتوانند ميراثدار تاريخي اين هنر ايراني اسلامي باشند.
اميرخاني درباره خوشنويسي مدرن و لزوم پرداختن به آن نيز معتقد است خوشنويسي سنتي و كلاسيك همانند درخت تنومندي است كه ريشههاي آن در عمق استوار است. اگر شيوههاي نو و مدرن در هنر خوشنويسي در سنخيت با اصول خوشنويسي نباشد، رفته رفته از ميان خواهند رفت.
اما رئيس انجمن خوشنويسان كماكان اعتقاد دارد كه نوآوري ارزشمند است؛ اما اگر شيوههاي نو از توانايي لازم برخوردار و در سنخيت با اصول خوشنويسي نباشد، رفتهرفته از بين خواهد رفت.
از سويي ديگر، جواد بختياري، هنرمند نقاش و خوشنويس درباره شيوههاي مدرن خوشنويسي ميگويد: خوشنويسي اگر در قالب كلمات و فرم باشد، قابليت انعطاف آن با استفاده از رنگ، حجم و المانهاي مختلف بينهايت است. اما زماني كه در قالب سنتي و با استفاده از ابزار سنتي قلم ني كار شود، بايد اصول زيباييشناسي خوشنويسي سنتي در آن كاملا رعايت شود.
او درباره ارتباط برقرار كردن مخاطبان خارجي با هنر خوشنويسي ايران گفت: خارجيان به هنر خوشنويسي ما به عنوان يك اثر آبستره نگاه ميكنند و شكل مكتوب كلام مورد توجه آنها نيست و بيشتر به خطوطي كه با فرم همراه است علاقه نشان ميدهند.
بختياري با اشاره به علاقه خارجيان به خط نستعليق، عقيده دارد: خارجيان فرق ميان خط ثلث و نستعليق را خوب درك ميكنند و با خط نستعليق در مقايسه با ديگر خطوط ارتباط بهتري برقرار ميكنند. من نيز با يافتن نسبتهاي طلايي در خط نستعليق كه فرهنگ جهانشمولتري دارد، كوشيدم مردم آن سوي دنيا نيز با اين خط احساس الفت بيشتري پيدا كنند.
بازار تقلبي فروش آثار خوشنويسي تاريخي
از قديم خوشنويسي را هنر مقدس خاموش ميدانستند؛ چراكه ارتباط مستقيمي با تحولات روحي و فراز و نشيبهاي روح آدمي دارد.
برپايي نمايشگاه بزرگ قدماي خوشنويسي نستعليق از سويي ديگر نيز اهميت دارد. اين كه شايد به وسيله اين نمايشگاه مقالي براي گفتگو درباره اصل يا تقلبي بودن آثار خوشنويسي قدما به وجود آيد. اين واقعيت است كه اكنون بازار آثار تقلبي در حوزه آثار خوشنويسي قدما آن هم در حوزه نستعليق آنقدر داغ شده است كه تشخيص اصل يا غير اصل بودن آثار در اين حوزه بسيار سخت و شايد در برخي موارد غير ممكن به نظر برسد.
از سويي، تشخيص آثار قدماي خوشنويسي همواره يكي از موضوعاتي بوده كه در آن بحث و جدلهاي فراواني از سوي كارشناسان واقعي و جاعلان صورت ميگرفته است.
اين نيز يك واقعيت است كه اكنون هيچ نهادي براي تشخيص آثار هنري اصل از غير اصل چه در حوزه خوشنويسي و چه در حوزه هنرهاي ديگر تجسمي در ايران وجود ندارد و اين مهم باعث شده است مسيري يكطرفه در اين ميان كشيده شود كه تنها در صورت شكايت رسمي قضايي خريدار ميتوان پيگير اصل يا غير اصل بودن اين آثار بود.
تجربه نشان داده است با توجه به خلاء قانوني كه در حوزه خريد و يا فروش آثار هنري تاريخي در قوانين امروز ايران وجود دارد، هيچگاه اين شكايتها به سرانجام نميرسد.
وقتي كارشناسي رسمي دولتي هنري در اين حوزه وجود ندارد، چگونه ميتوان به اصالت آثار هنري در اين حوزه اطمينان كرد و اصولا سوال اصلي در برپايي اين نمايشگاه شايد همين باشد كه اصالت اين آثار براي نمايش چگونه تاييد شدهاند.
هرچند پيش از برپايي اين نمايشگاه گروهي از كارشناسان و خطاطان خبره از سوي وزارت ارشاد به كارشناسي و انتخاب آثار اين نمايشگاه كه همگي از مجموعهداران خصوصي به امانت گرفته شده است، پرداختند و شايد اين نكته مهر تاييدي بر اصالت اين آثار بزند؛ اما كماكان معضل تقلبي بودن آثار خوشنويسي قدما از موضوعاتي است كه اين حوزه با آن دست به گريبان است.
ناصر جواهرپور، اكبر ساعتچي، مهدي عتيقي، حميدرضا قليچخاني، يدالله كابلي خوانساري و غلامرضا مشعشعي اعضاي كميته انتخاب اين آثار را تشكيل ميدادند كه شوراي فوق به تاييد اصليت و اعتبار آثاري پرداختند كه از سوي مجموعهداران بخش خصوصي تحويل نمايشگاه شده بود.
بيتوجهي براي چاپ آثار قدما
چاپ آثار خوشنويسي شايد در برخي موارد مهمتر از نمايش آن آثار به شمار رود. مخصوصا اگر آثار قدماي خوشنويسي ايراني را شامل شود، ديگر هرگونه كمكاري در اين خصوص توجيهناپذير جلوه ميكند.
انجمن خوشنويسان ايران، يكي از نهادهايي كه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي را براي برپايي نمايشگاه استادان نستعليق ياري ميكند، شايد اصليترين متولي چاپ آثار قدماي خوشنويسي در ايران به شمار رود كه متاسفانه با آن كه بخشي از بهترين آثار قدما را در انبار انجمن ذخيره كرده؛ اما طي 2 دهه اخير براي چاپ اين آثار تاكنون هيچ اقدامي نكرده است.
اين امر درست در زماني اتفاق ميافتد كه اين انجمن سالانه آثار نه چندان ارزشمند و حتي معمولي برخي خوشنويسان معاصر را با كاغذهاي يارانهاي به چاپ ميرساند و دليل چاپ نشدن بسياري از آثار خوشنويسي قدما كه در انبار اين انجمن خاك ميخورد، بر هيچ كس معلوم نيست.
از اين انبار تنها تاكنون 2 جلد مرقع رنگين منتخبي از آثار قدماي خوشنويسي به چاپ رسيده است و انتشار مرقع رنگين 3 كه ميتواند اصليترين منبع خوشنويسي قدماي ايراني به شمار رود، تنها وعدهاي در حد حرف بوده كه هيچگاه عملي نشده است.
شايد بهتر باشد كه پيشنهاد پاياني اين نمايشگاه ساماندهي آثار قدما در حوزه خوشنويسي به شمار رود و اين ساماندهي در حالي ميتواند رنگ جدي به خود بگيرد كه چاپ آثار قدماي خوشنويس ايراني اولين پيش شرط براي آن به شمار رود.
مهدي نورعليشاهي
دوشنبه 7 مرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 461]