واضح آرشیو وب فارسی:قدس: در محضر دادگاه ؛قاتل: نمي دانم چرا شيشه عمر دوست قديمي ام را شكستم
گروه حوادث- مصدق: «دوستم نيت خير داشت، او مي خواست مرا به خانه ام و زندگي بازگرداند، اما من ناخواسته با ضربه چاقو شيشه عمرش را شكستم.»
اين اظهارات جواني است كه بيستم اسفندماه سال 82 در درگيري با تنها دوست زندگي اش او را با ضربه مرگبار چاقو به قتل رساند.
به گزارش خبرنگار ما، شامگاه بيستم اسفندماه سال 82 و دقايقي پس از آنكه «رحمان» (17ساله) بر اثر اصابت ضربه چاقو و پار گي كبد در بيمارستاني در شهريار جان سپرد، «رضا» دوست دوران كودكي و نوجواني اش از سوي كارآگاهان پليس دستگير شد.اين جوان كه در آن موقع فقط 16 سال داشت و از افسردگي شديد رنج مي برد، در تمام مراحل تحقيقات پليسي و قضايي، اتهام قتل دوستش را پذيرفت و بازسازي صحنه جنايت نشان داد چگونه ناخواسته چاقويش را به سينه رفيقش وارد كرده است.
با صدور قرار مجرميت عليه اين جوان، وي مدتي بعد از سوي قضات شعبه 71 دادگاه كيفري استان تهران تحت محاكمه قرار گرفت و به قصاص نفس محكوم شد، اما رأي صادره توسط قضات شعبه 37 ديوان عالي كشور نقض و پرونده براي رسيدگي مجدد به دادگاه اطفال ارجاع شد، ولي دادگاه ياد شده با استناد به رأي وحدت رويه، رسيدگي به پرونده هاي كيفري را در صلاحيت خود ندانست و پرونده جنايت بخش ملارد از توابع شهريار را به شعبه 71 دادگاه كيفري ارجاع داد و پنج قاضي شعبه مذكور بار ديگر و بدون تشكيل جلسهاي مجدد بر رأي اوليه شان تأكيد و متهم را گناهكار دانستند و حكم به قصاص نفس وي دادند.
حكم صادره، اين بار از سوي ديوان عالي كشور تأييد شد، اما وقتي براي اجراي حكم براي استيذان از رئيس قوه قضاييه به دفتر وي ارجاع گرديد، به خاطر وارد شدن ايراد شكلي نقص و پرونده براي رسيدگي مجدد به شعبه هم عرض ارسال شد.
بدين گونه، «رضا» صبح ديروز و اين بار در برابر پنج قاضي شعبه 74 دادگاه كيفري استان تهران ايستاد و از خود در برابر اتهام وارده دفاع كرد.در ابتداي اين جلسه علي دلداري نماينده دادستان و اولياي دم بار ديگر برخواسته خود تأكيد و از هيأت قضايي تقاضاي قصاص متهم به قتل را كردند.
سپس نوبت به «رضا» كه هم اكنون بيست و يك سال سن دارد، رسيد و او پس از آنكه از سوي قاضي كوه كمره اي (رياست شعبه) تفهيم اتهام شد، گفت: اگر چه رحمان بر اثر ضربه چاقويي كه من به زير سينه اش زدم به قتل رسيد، اما تأكيد مي كنم قصد قتل وي را نداشتم.
وي در تشريح ماجرا گفت: از دو ماه قبل از حادثه به علت مشكلات خانوادگي دچار افسردگي شديد شده بودم به گونه اي كه زمان و مكان را فراموش كرده بودم.
هفته ها دور از خانه و خانواده بودم و شبها در پارك مي خوابيدم.متهم به قتل با اشاره به اينكه از پنج سالگي با مرحوم دوست بوده و او تنها رفيق دوران زندگي اش بوده است، گفت: پس از آنكه خانه را ترك كردم رحمان بارها مرا ديد و علت افسردگي و بي ميلي ام براي ديدنش و همچنين مراجعه نكردن به خانه را پرسيد، اما من پاسخ درستي نمي دادم. مي خواستم از همه چيز و همه كس فرار كنم.
رضا در ادامه در خصوص چگونگي وقوع حادثه گفت: داشتم از خيابان عبور مي كردم كه رحمان با پسر عمويم مقابل يك مغازه نشسته بود، مرا ديد و به طرفم آمد. او بدون هيچ مقدمهاي با مشت ضربه اي به صورتم زد.
در نتيجه من هم چاقو را از جيب شلوارم در آوردم و به منظور ترساندنش بي هدف ضرباتي به سوي او وارد كردم كه متأسفانه يكي از ضربات به زير سينه سمت راستش اصابت كرد و باعث پار گي كبدش شد.
وي در پاسخ به اين سؤال كه چرا مرحوم تو را با مشت مورد حمله قرار داد، گفت: او نيت خير داشت. وقتي ديد به حرفهايش توجهي نمي كنم فكر كرد شايد اگر با من درگير شود، به نتيجه بهتري برسد كه متأسفانه اين اتفاق رخ داد.
وي در خاتمه به عنوان آخرين دفاع از خود گفت: براي من اينجا آخر خط است بنابراين حقيقت ماجرا را گفته ام. فقط از اولياي دم مي خواهم مرا ببخشند.
گفتني است، متهم تا صدور رأي اين دادگاه، با قرار بازداشت موقت روانه زندان شد.
دوشنبه 7 مرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: قدس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 83]