محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1829721786
نويسنده: مرتضى شيرودى صهيونيسم؛ بسترها و زمينه هاى پيدايش (قسمت دوم)
واضح آرشیو وب فارسی:فارس: نويسنده: مرتضى شيرودى صهيونيسم؛ بسترها و زمينه هاى پيدايش (قسمت دوم)
خبرگزاري فارس: «صهيون» در زبان عبرى، به معناى پُر آفتاب و نيز نام كوهى در جنوب غربى بيت المقدس است. كوه صهيون زادگاه و آرامگاه داوود پيامبر(ص) و جايگاه سليمان(ع) بود.
قوم برگزيده
تفسير و نگرش خاص صهيونيست ها از ايده قوم برگزيده به شكل هاى زير در پديد آمدن صهيونيسم دخالت داشته است:
1. براساس متون دينى يهودى، يهود قوم برگزيده خداوند است; چرا كه خدا به بنى اسرائيل وعده حكومت از نيل تا فرات را داده است. اين آموزه، تفسير كلام خداوند به حضرت ابراهيم(عليه السلام)است كه فرمود: "به اخلاف تو، اين سرزمين، از رود مصر تا شط بزرگ ]يعنى[ شط فرات را عطا مى كنم." در واقع، كتاب مقدس يهوديان، آنان را "قومى كه خداوند كيفرشان داده و در همان حال برگزيده است" معرفى مى كند. به ديگر سخن، براساس متون دينى يهوديان، آنان عطيّه الهى اند، و خداوند آنان را دوست مى دارد و از اين رو، آنان را از ميان مردم زمين براى اداره حكومت جهانى برگزيده است.73
انديشه مذكور در شرايط عادى و در وضعيت طبيعى به پديدآمدن صهيونيسم منجر نشده است، بلكه بزرگ نمايى و سياسى كردن آن، زاينده صهيونيسم است; زيرا:
الف. هرتصل بنيان گذار صهيونيسم، فردى غيرمذهبى بود، وى اعتراف كرد كه آرا و عقايدش متأثر از مذهب يهودى نيست، بلكه او انسان بى دينى است. در تأييد اين اعتراف، يورى اونرى Uri Avnery)) عضو سابق مجلس اسرائيل، بر اين نكته پاى فشرد كه اكثريت جمعيت اسرائيل، بى مذهب و حتى ضد مذهب اند.74
ب. درتفسيربرگزيده شدن قوم بنى اسرائيلواعطاى حكومت نيل تا فرات به آنان از سوى خداوند، دو نظريه مطرح است:
اول. وعده فوق كه به بنى اسرائيل داده شده، مربوط به زمان هاى گذشته است كه خانه به دوش بوده اند، و پس از مدتى اين وعده (تشكيل دولت يهود) تحقق يافته است.
دوم. اين وعده مربوط به آينده است، بدين گونه كه يك منجى ظهور مى كند و يهوديان را به ارض موعود مى برد. و البته، هنوز آن منجى ظهور نكرده است.75
2. يكى از ديگر دلايل يهوديان براى اثبات برگزيده بودن خويش، ويژگى هايى است كه به گمان آنان تنها در يهوديان وجود دارد. يهوديان گمان مى كنند كه شباهتى به ملل ديگر ندارند و نژادشان پاك ترين و خالص ترين نژادهاست، و به اين دليل، در سراسر تاريخ از پذيرش حاكميت و سلطه هر سلطانى جز پروردگار عالم سرباز زده اند. همچنين يهوديان برآنند كه قوم يهود، ملّتى است بى مانند و آنان، نخستين مورّخان دنيا، تنها دارندگان فرهنگ مستقل در خاورميانه و جهان، گل سر سبد آفرينش، مردمى كوشا و توانا، اولين كاشفان حكومت جهانى خدا، نژاد برتر و ملت مقدس اند و به دليل برخوردارى از اين ويژگى ها، بر ديگران مى بالند و خود را شايسته حكومت مستقل و يا مسلط بر جهانيان مى دانند.76
اگر هم بر فرض، اين گمان و اعتقاد آنان درست باشد، به هيچ روى موجب پديد آمدن حقى براى تشكيل دولت يهود و سلطه بر جهان نمى شود. افزون بر اين، تحقيقات نوين، اولاً، برخوردارى يهوديان از ويژگى هاى مذكور را رد مى كند و ثانياً، اگر فرض شود كه اين ويژگى ها در يهود هست، اثبات وجود آن ها در همه يهوديان ممكن نخواهد بود. چنان كه ساكولو مى گويد: «خلوص و ناآلودگى مطلق]دريهود[وجودندارد.»77 چگونه مى توان پذيرفت كه آلودگى دريهودنيست، درحالى كه يكى از زمينه هاى پديد آمدن صهيونيسم، نجات يهود از آلودگى نژادى است؟ از اين رو، ساكولو به عنوان يك صهيونيست، يهوديانى را كه زنان غيريهودى مى گيرند، سرزنش و نفرين مى كندو مى كوشد آنان راازاين كارِگناه آلود باز دارد.78
آرمان مذهبى
يهوديان مدعى اند كه خداوند در كتب دينى به آنان وعده داده است كه روزى فرزندان و بازماندگان قوم برگزيده و در همان حال پراكنده يهود از سراسر جهان به دور كوه صهيونِ اورشليم گرد مى آورد و آنان رابراى هميشه از آوارگى نجات مى دهد و در فلسطين ساكن مى كند. خداوند اين وعده را توسط يك منجى الهى محقق مى سازد. بنابراين، نتيجه مى گيرند، بازگشت يهوديان به ارض موعود، يك آرمان مذهبى و حاكى از علاقه آنان به فلسطين و نيز نمايان گر تلاش يهوديان در همسان سازى سرنوشت هم كيشان است.79
در اين زمينه، صهيونيست ها جايگاه مذهبى فلسطين يا سرزمين موعود را بسيار بالاتر از آنچه هست، نشان مى دهند و از آن بهره بردارى سياسى مى كنند، به گونه اى كه ژنرال موشه دايان مى گويد: «اگر كتاب مقدس به ما تعلق دارد و اگر خود را به عنوان امت دينى كتاب ]مقدس[ تلقى مى كنيم، بايستى تمامى سرزمين هاى كتاب مقدس را در تملك خويش داشته باشيم.» و به عقيده روژه گارودى، ايگال امير به امر خداوند و گروه خود، يعنى جنگاوران اسرائيل، اسحاق رابين را ترور مى كند; زيرا رابين برخلاف عقايد دينى، در پى آن بود كه بخشى از سرزمين موعود (= كرانه غربى رود اردن) را به اعراب تسليم كند.80
در نقد اين عقيده مى توان گفت: اگر وعده بازگشت به سرزمين موعود، كلام وحى باشد، آن به معناى سرزمين جغرافيايى نيست، بلكه اعاده صهيون به يهود اشاره به انعقاد نوعى پيمان با خداوند است. از اين رو، به نظر مى رسد فلسطين هيچ گاه سرزمين موعود يهودى نبوده است. شايد از اين روست كه مجمع اصلاح يهوديت در 1264 ش / 1885 م اعلام نمود كه انتظار بازگشت به فلسطين را ندارد، يا برخى از آنان گفته اند: آمريكا و آلمان، صهيون يهوديان است. البته حذف كلمه صهيون در ادعيه مذهبى نيز نشان از بى پايگى اين عقيده دارد كه صهيون در فلسطين است.81
بنابراين، ادعاى صهيونيسم مبنى بر اين كه صهيون در فلسطين است، درست نيست; زيرا صهيونيست ها در اواخر قرن سيزده شمسى / اوايل قرن بيستم ميلادى، فلسطين را پس از بررسى و رد مناطقى چون سورينام، كنيا، اوگاندا، قبرس، موزامبيك، آرژانتين، كنگو، آنگولا، طرابلس (= ليبى) و صحراى سينا82 به عنوان مكانى براى تأسيس حكومت يهود برگزيده اند. نتيجه اين كه آنان حتى به اندازه يهوديان در انديشه فلسطين نبوده اند و اين واقعيت كه صهيون براى صهيونيست ها مهم نيست، با اعتراف لئوپنسكر Leo pinsker))، صهيونيست مشهور به اين كه "ما فقط به قطعه زمينى نياز داريم كه... اعتقاد به خدا و كتاب مقدس... را به آن جا ببريم» و نيز با اين اعتراف هرتصل كه تلاش او براى تأسيس دولت يهودى، يك برنامه استعمارى است، روشن تر مى گردد.83
افزون بر آنچه گذشت، زمينه هاى ديگرى نيز در زايش صهيونيسم دخيل بوده اند، كه در ذيل به برخى از آن ها اشاره مى شود.
الف. ماجراى آلفرد دريفوس: وى (متوفى 1314 ش / 1935 م) افسر يهودى ارتش فرانسه بود كه در 1273 ش / 1894 م متهم به تحويل مدارك نظامى محرمانه و مهمى به آلمان شد. او در همين سال دستگير، محاكمه و به حبس ابد محكوم گشت، ولى در 1278 ش / 1899 م تبرئه و در 1285 ش / 1906 م به خدمت فراخوانده شد. اين ماجرا از يك سو، موج تازه اى از يهودآزارى و از سوى ديگر، يهودگرايى را در اروپا شدت بخشيد. اگر چه ماجراى دريفوس نزاعى ميان گروه هاى چپ و راست فرانسه تلقى مى شد، اما صهيونيسم، آن را به عنوان يكى از مظاهر آزار و ستم بر يهوديان مطرح ساخت. همين ماجرا، اثرى عميق بر افكار هرتصل گذاشت، چونان كه وى را به يافتن يك راه حل اساسى براى رهانيدن و نجات يهوديان از ظلم و ستم كشاند. در پى آن، وى طرح تأسيس يك كشور يهودى را به عنوان راه حلى براى نجات يهوديان از يهودآزارى، در كتاب «يهود و دولت» خويش به دست داد.84
ب. جنبش ها و گروه هاى صهيونى: از ديگر زمينه هاى ظهور صهيونيسم، تأسيس و تداوم فعاليت ها و جنبش هاى صهيونى است. از مهم ترين اين گروه ها و جنبش ها، گروه عشّاق صهيون و جنبش بيلو85 بودند كه در نخستين سال هاى دهه 1260 ش / 18890 م در روسيه پديد آمدند و به سرعت در كشورهاى ديگر گسترش يافتند. جنبش بيلو، متأثر از آرا و نظريه هاى پنسكر، رهبر عشاق صهيون بود، اما رنگ صهيونيستى بيش ترى نسبت به عشاق صهيون داشت، به گونه اى كه نخستين مهاجرت گروهى به فلسطين از ابتكارات اين جنبش است. در مجموع، نتيجه تلاش هاى حدود پانزده ساله گروه عشاق صهيون و جنبش بيلو، ظهور هرتصل و نگارش كتاب «دولت يهود» است. هرتصل براى نيل به هدف تأسيس كشور يهودى، جنبش ها و سازمان هاى پراكنده صهيونيستى را در كنفرانس بال، زير چتر سازمانى واحد (= سازمانى جهانى صهيونيسم) گرد آورد.86
ج. نگاه منفى اروپا به يهود: اروپاييان با نگاهى منفى به يهوديان مى نگريستند. از نظر آنان، يهوديان موجوداتى پست، ملتى فرومايه، استثمارگران اصلى اقتصاد اروپا، ناتوان در همسانى با ديگران، نژادى با زاد و ولد فراوان و عناصرى فقير و انگل بودند و به عقيده بالفور، آنان دشمنانى بودند كه حضورشان در تمدن غرب به فلاكت آن مى انجاميد. بنابراين، اروپاييان، تاب تحمل آن ها را نداشتند و بر آن شدند تايهوديان را از اروپا اخراج و در يك سرزمين خارجى، مانند فلسطين، ساكن كنند. در اين صورت، يهوديان فقير و انگل با حراست از كانال استراتژيك سوئز به ابزار سودمند براى غرب مبدل مى شدند.87
د. ناتوانى يهود در همسانى اجتماعى: زندگى اجتماعى يهوديان در اروپا، همراه با مشكلات و موانعى بود، يكى از اين مشكلات و موانع اين بود كه يهوديان توانايى هماهنگى و همسانى با جامعه غرب را نداشته و براى پاسدارى از آداب، سنن و عقايد يهودى، علاقه اى به ادغام از خود نشان نمى دادند و چون ناچار بودند توان و نيروى خويش را در بهسازى، عمران و آبادانى تمدن غرب ـ تمدنى كه در آن عنصرى بيگانه بودند ـ به كار گيرند، هيچ گاه خشنود نبوده اند. از اين رو، به سوى نظريه تأسيس دولت مستقل يهودى كه مى توانست آنان را از شرّ غرب رهايى بخشد، گرايش يافتند.88
هـ. ادعاى پاسدارى از دين: در دوره رنسانس89 و انقلاب صنعتى غرب، حصار زندگى گيتويى يهوديان فرو ريخت. اين امر مواجهه و برخورد يهوديان با فرهنگ غيرخودى و تضعيف عقايد دينى را در پى داشت و از قدرت پاسخ گويى يهوديت به نيازهاى نوين مردم يهودى كاست. در نتيجه، گروهى كه به ظاهر در پى حفظ هويت ملى و مذهبى يهود بودند، تحت تأثير عوامل گوناگون و به ويژه نفوذ استعمارگران، به سياسى كردن يهوديت، يعنى آفرينش صهيونيسم پرداختند. در دستيابى به اين هدف، حفظ انسجام نسبى يهوديان و ممانعت از تفرقه آن ها ضرورى بود.90
و. حقوق و آزادى هاى مدنى: تحولات اجتماعى در غرب پس از عصر نوزايى، به گسترش حقوق مدنى و ترويج آزادى هاى سياسى و توسعه شعارهاى برابرى و برادرى همگانى انجاميد. اين موضوع به يهوديان امكان داد تا در پرتو فضاى ايجاد شده، به تقويت عناصر ناسيوناليستى يهوديت، همچون نژاد، خون، مذهب، وطن و زبان بپردازند. به عنوان مثال، بسط و رشد آزادى سياسى، موجب دست كشيدن يهوديان آلمانى از زبان محلى «يديش» و روى آوردن به زبان عبرى گرديد. خلاصه اين كه بهره گيرى از عناصر ناسيوناليستى براى خلق صهيونيسم در پرتو گسترش حقوق مدنى غربى به وقوع پيوست.91
ز. شكست دادن عثمانى ها: تجزيه و نابودسازى امپراتورى عثمانى از اهداف استعمارگران بود; زيرا تجزيه يك امپراتورى مسلمان افزون بر اين كه شكست دشمن و حريفى ديرينه به شمار مى رفت، بازار مصرف، مواد اوليه و موقعيت اقتصادى نوينى را براى يكايك استعمارگران، به ويژه بريتانيا به عنوان بزرگ ترين دولت استعمارى، فراهم مى آورد. به اعتراف سرهنگ جورج گاولر (GeorgeGauler) ـ حاكم انگليسى استرالياى جنوبى ـ فلسطين به عنوان محور، مركز عصب و قلب دنياست. بنابراين، تصرف و تصاحب آن توسط هر يك از كشورهاى رقيب، ضربه اى هولناك بر پيكر بريتانيا وارد مى ساخت.92
ح. انديشه ملت واحد: ترويج انديشه ملت واحد، در بارورى صهيونيسم سهيم بوده است. در ترويج و ترزيق اين انديشه، كسانى چون اسحاق نيوتن93 و روسو94 داراى سهمى بزرگ اند. در نوشته هاى كانت95 و فيخته96 نيز يهوديان به عنوان يك ملت انداموار (ارگانيك) يا واحد معرفى شده اند. كوشش هاى آنان منجر به نگارش كتاب سرزمين جلعاد (چاپ 1259 ش / 1890 م) و تولد سرود هاتيكوه97به معناى اميد شد كه اولى بر لزوم اسكان يهوديان در يك سرزمين معين پاى مى فشرد98 و دومى برحركت صهيونيسم به سوى فلسطين.99
بديهى است پرداختن به عوامل ديگرى همچون: نقش مهاجرت هاى يهوديان به نقاط گوناگون جهان، تحريف متون دينى و سكوت روحانيان مذهبى و نيز خاموشى و بى تفاوتى مسلمانان و حكومت هاى اسلامى در پديدآمدن صهيونيسم، مجال و فرصت ديگرى را مى طلبد.
--------------------------------------------------------------------------------
پى نوشت ها
1. Zionism
2ـ نگارنده مقاله اى تحت عنوان "زمينه هاى شكل گيرى رژيم اشغال گر قدس" را در دست تدوين دارد. برخى از اين زمينه ها عبارتند از: اعلاميه بالفور، سازمان ملل متحد، قيموميت انگليس بر فلسطين و تركان جوان.
3ـ تئودور هرتصل ـ بنيان گذار صهيونيسم ـ (Thedar herzel) به شكل هاى گوناگون همچون: تئودور هرتزل، هرزل، هرتسل و... نوشته مى شود، ولى معمولاً آن را به صورت «هرتصل» مى نگارند.
4ـ ناحوم ساكولو (Nahum sokolow) مورخ صهيونيستى است.
5ـ عبدالوهاب المسيرى، صهيونيسم، ترجمه لواء رودبارى، ص 7 / حميد احمدى، ريش هاى بحران در خاورميانه، ص 3 / على آقا بخشى، پيشين، ص 423 / ب. پراهى، فريب خوردگان صهيونيسم، ترجمه ابوالقاسم سرّى، ص 27
6ـ انسان رهايى بخش را در زبان عبرى "ما شياح" مى گويند.
7ـ حميد احمدى، پيشين، ص 3 / روژه گارودى، پرونده اسرائيل و صهيونيزم سياسى، ترجمه نسرين حكمى، ص 5 / عبدالوهاب المسيرى، پيشين، ص 8
8ـ هر كسى كه خواهان مهاجرت يهوديان جهان به فلسطين باشد، صهيونيست است، خواه يهودى باشد و يا نباشد. بنابراين، هر يهودى، صهيونيست نيست، و به عكس، برخى صهيونيست ها غيريهودى اند.
9ـ عبدالوهاب المسيرى، پيشين، ص 7 ـ14 / عادل توفيق عطارى، تعليم و تربيت صهونيستى، ترجمه مجتبى بردبار، ص 50 / روژه گارودى، تاريخ يك ارتداد، اسطوره هاى بنيان گذار سياست اسرائيل، ترجمه مجيد شريف، ص 23
10. Anti - Semitism
11ـ «حيم» يا «حيئم» يا «چيم وايزمن» (Chaim weizman) پس از هرتصل، جامعه صهيونيستى را براى نيل به تأسيس اسرائيل رهبرى كرد.
12ـ يورى ايوانف، صهيونيسم، ترجمه ابراهيم يونسى، ص 74 ـ 71 / عبدالوهاب المسيرى، پيشين، ص 36
13ـ نام دولتِ ديگر يهودى، يهودا (= يهوذا) بود.
14ـ «گتو» Ghetto در گذشته به محله اى در يك شهر گفته مى شود كه يهوديان به اقامت در آن مجبور بوده اند.
15ـ آلاسداير دراسدل و جرالد اچ. بليك، جغرافياى سياسى خاورميانه و شمال آفريقا، ترجمه درّه ميرحيدر، ص 361
16ـ ديويد داود بن گوريون (David Ben Gurion) در لهستان به دنيا آمد و در اسرائيل مرد. وى نخستوزير اسرائيل در سال هاى نخستين تأسيس رژيم صهيونيستى بود.
17ـ پراهى، فريب خوردگان صهيونيسم، ص 6 / گالينا نيكيتينا، دولت اسرائيل، ترجمه ايرج مهدويان، ص 32
18ـ يورى ايوانف، پيشين، ص 32 و 40 و 74 و 71 / عبدالوهاب المسيرى، پيشين، ص 75 و 24
19ـ سفاردى (sepharadi) و اشكنازى (Ashkanase) به ترتيب به يهوديان مهاجر اروپاى شرقى و شمال غرب اروپا به اسرائيل اطلاق مى شود.
20ـ عبدالوهاب المسيرى، پيشين، ص 88
21ـ پيش ازجنگ جهانى اول، صهيونيست ها به آلمان دل بسته بودند، ولى با مشاهده شكست قريب الوقوع آلمان و پيروزى انگليس، به آن روى آوردند.
22ـ يورى ايوانف، پيشين، ص 54 و 48، 45، 13
23ـ به عقيده ماكس نوردو (Max Nordau) يكى از رهبران صهيونيست ها در قرن بيستم ميلادى، صهيونيسم اختراع انگليس است. ر. ك. به: يورى ايوانف، پيشين، ص51
24ـ انگلوفيل به افراد و گروه هايى مى گويند كه گرايش و وابستگى شديد به انگليس دارند.
25ـ يورى ايوانف، پيشين، ص 85 و 51 و 47، 18
26. Seventh Earl shafes bury
27ـ عبدالوهاب المسيرى، پيشين، ص 54 و 12، 8، 5 / يورى ايوانف، پيشين، ص 69
28ـ عبدالوهاب المسيرى، پيشين، ص 29
29ـ بورژوازى (Bourgeoisie) براى طبقه سرمايه دار نيز به كار مى رود. ر. ك. به: على آقا بخشى، پيشين، ص 35
30ـ به عقيده ايوانف، بورژوازى يهود محصول رنسانس نيست، بلكه پيش از آن نيز وجود داشته است. ر. ك. به: يورى ايوانف، پيشين، ص 26 ـ 20
31ـ عبدالوهاب المسيرى، پيشين، ص 8 و 7 و 2
32ـ ماير ويلنر (Mcir vilner) سياستمار اسرائيلى مى گويد: «صهيونيسم نماينده ايدئولوژى ارتجاعى يهوديان بورژوازى طرفدار امپرياليست است.» ر. ك. به: پراهى، پيشين، ص 30
33ـ المسيرى، پيشين، ص 55، 40 و 17، 9
34ـ يورى ايوانف، پيشين، ص 83 و 82 و 52 / نيكيتينا، دولت اسرائيل، ص 31
35ـ غسان كنفانى، نگاهى به ادبيات صهيونيسم، ترجمه موسى بيدج، ص 23 ـ 13
36ـ تلمود يا تعليم، كتابى است شامل دو بخش كه يكى را «مشنا» و ديگرى را «گمارا» گويند. مشنا، مجموع تعاليم مختلف يهود است و گمارا، تعليمات و تفاسيرى است كه پس از تكميل مشنا در مدارس عاليه يهود به وجود آمد. ر. ك. به: روژه گارودى، پرورنده اسرائيل و صهيونيسم سياسى، ص 181
37. Daniel Deranda
38ـ اعلاميه بالفور (Deslavation Balfeur) از سوى لردآرتور بالفور (Lord Arthur James Balfeur) وزير امورخارجه وقت انگليس صادر شد. مفاد اين اعلاميه به پيشنهاد وى در كنفرانس سان ريمو (San Remo) ـ شهرى در ايتاليا ـ به تأييد متفقين رسيده بود.
39ـ روژه گارودى، پرونده اسرائيل و صهيونيزم سياسى، ص 47و 42 و 33 و 28 / عبدالوهاب المسيرى، پيشين، ص 17 ـ 14. در ) اين جا بايد به ترجمه عبرى كتاب جلعاد (Gileadـ نام منطقه اى در شرق اردن ـ اشاره كرد كه ركورد بى سابقه اى در فروش نشريات عبرى برجاى گذاشت.
40ـ كنعانى، نگاهى به ادبيات صهيونيسم، ص 66، 57
41ـ همان، ص 81، 71، 43، 41
42ـ آلفرد دريفوس (Alfred Drevtus) سرباز يهودى ارتش فرانسه بودكه به اتهام جاسوسى به نفع آلمان دستگير و زندانى شد.
43ـ Rothschil (Rotschil) يك خانواده ثروتمند يهودى است كه يكى از اعضاى آن سهمى ويژه در شكل گيرى صهيونيسم داشته است.
44. The Bale Declaration Conferenc
45ـ او در اين زمان گفت: "امروز بنيان دولت يهود را گذاردم." ر. ك. به: حميد احمدى، پيشين، ص 37
46ـ هرتصل نقش ممتازى در حيات مجدد يهوديان داشت. از اين رو، به وى لقب موسى جديد داده اند. ر. ك. به: يورى ايوانف، پيشين، ص 83
47ـ غلامرضا على بابايى، پيشين، ج 1، ص 49، ج 2، ص 414، ج 3، ص 313 / عبدالوهاب المسيرى، پيشين، ص 63 و 55، 52
48. Edmond Rothschild (Rotschild)
49ـ بارون (Baron) يكى از القاب سابق اشراف و نجبا در اروپا بود. ر. ك. به: حسن عميد، فرهنگ فارسى عميد، ج 1، چاپ 1364، ص 296
50ـ اسرائيلى ها اعتراف كرده اند كه اگر كمك بارون ادموند روچيلد از پاريس نبود، مهاجرت يهوديان امكان پذير نبود. ر. ك.به: حميد احمدى، پيشين، ص 26
51ـ پايتخت رژيم اشغال گر قدس.
52ـ روچيلدها، ترجمه رضا سندگل و منيژه اسلامبول چى، ص 94 / غلامرضا على بابايى، پيشين، ج 3، ص 149 / حميد احمدى، پيشين، ص 26
53ـ وايزمن استاد شيمى دانشگاه منچستر انگليس در 1915 م / 1294 ش ماده استن (Asetone) را كشف كرد. اين ماده در ساخت سلاح هاى جنگى با قدرت انفجارى بالا به كار مى رود. ر. ك. به: حميد احمدى، پيشين، ص 156
54ـ اين آژانس در 1308 ش / 1292 م به وسيله صهيونيست ها براى تسهيل مهاجرت، جذب و اسكان يهوديان در فلسطين تشكيل شد.
55ـ حميد احمدى، پيشين، ص 84 و 28 / غلامرضا على بابايى، پيشين، ج 3، ص 319
56ـ عبدالوهاب المسيرى، پيشين، ص 12 ـ 8
57ـ كانال سوئز براى انگليس بسيار حياتى بود. هربرت سموئل، يكى از صهيونيست هاى معروف در اين باره مى گويد: «نزديك شدن يك نيروى اروپايى به كانال سوئز خطر جدى براى طرح هاى مهم دولت بريتانيا بود.» ر. ك. به: حكم دروزه، پرونده فلسطين، ترجمه كريم زمانى، ص 20
58ـ سپاه پاسداران انقلاب اسلامى، جهان زير سلطه صهيونيزم، ص141 / على اكبر دهخدا، لغت نامه دهخدا، ج 7، ص 10023
59ـ پل جوليوس (ژوليوس) رويتر (Paul Julius Reuter) در 1872 م / 1250 ش. امتياز بهره بردارى و استخراج اكثر معادن ايران را از ناصرالدين شاه دريافت كرد. اين امتياز كه به معناى فروش ايران بود، ر پى مخالفت هاى داخلى و خارجى لغو شد و شاه براى دلجويى از او، امتياز بانك شاهنشاهى را در 1889 م / 1268 ش به رويتر واگذار كرد.
60ـ ابراهيم تيمورى، عصر بى خبرى يا تاريخ امتيازات ايران، ص 101 ـ 97
61ـ "واژه ماركسيسم (Marxism) از نام كارل ماركس گرفته شده، اين مكتب، قدرت هاى مادى توليد و مبارزه طبقاتى رانيروهاى بنيادى فعال در تاريخ مى داند." ر. ك. به: على آقابخشى، پيشين، ص 197
62ـ تروتسكى (Trotski) از رهبران انقلاب 1917 روسيه بود، ولى پس از مرگ لنين در مبارزه قدرت از استالين شكست خورد و در تبعيدگاه خود در مكزيك به دست يكى از عوامل استالين به قتل رسيد.
63ـ سپاه پاسداران انقلاب اسلامى، پيشين، ص 207،104،102،
64ـ ماترياليسم (Materrialism) مكتب و ايده اى است كه ماده و طبيعت را بر روح و تفكر مقدم مى شمارد و معتقد است، ماده قبل از پيدايش شعور وجود داشته است و شعور نتيجه تكامل طولانى ماده است. ر. ك. به: على آقابخشى، پيشين، ص 198
65ـ كمون (Commune) يا جامعه اشتراكى بدوى، به نخستين شيوه توليد در تاريخ اطلاق مى شود كه شالوده آن مالكيت جمعى به وسايل توليد است.
66ـ فئوداليسم (= زمين دارى ـ Fedalism) به بزرگ مالكى، نظام خان خانى، ملوك الطوايفى، رژيم ارباب و رعيتى ترجمه مى شود.
67ـ سپاه پاسداران انقلاب اسلامى، ص 206، 205
68ـ همان، ص 207 ـ 200 و 97 ـ 90
69ـ آلا سداير درايسدل و جرالد اچ بليك، پيشين، ص 21 / توفيق عطارى،تعليم وتربيت صهيونيستى، مجتبى بردبار، ص 50
70ـ يورى ايوانف، پيشين، ص 70 / عبدالوهاب، المسيرى، پيشين، ص 129 و 23، 21، 11 / روژه گارودى، تاريخ يك ارتداد، ارسطوره هاى بنيان گذار سياست اسرائيل، پيشين، ص 67 ـ 62
71ـ يورى ايوانف، پيشين، ص 98، 70، 66، 29 / عبدالوهاب المسيرى، پيشين، ص 29 / روژه گارودى، تاريخ يك ارتداد، پيشين، ص 67، 61
72ـ عبدالوهاب المسيرى، پيشين، ص 14 / روژه گارودى، تاريخ يك ارتداد، پيشين، ص 50 و 37، 35 / ب. پراهى، پيشين، ص 29 / درايسدل و اچ بليك، پيشين، ص 362 / يورى ايوانف، پيشين، ص 64 و 39
73ـ ب. پراهى، پيشين، ص 29 / روژه گارودى، تاريخ يك ارتداد، پيشين، ص 41 و 39، 22
74ـ درايسدل و اچ بليك، پيشين، ص363 / يورى ايوانف، پيشين، ص 35
75ـ عبدالوهاب المسيرى پيشين، ص 46 و 32 / روژه گارودى تاريخ يك ارتداد، ص 27 و 26 / نيكيتينا، پيشين، ص 23 و 15 / يورى ايوانف، پيشين، ص 76 و 70، 64، 28
76ـ ب.پراهى، پيشين،ص 28/ يورى ايوانف، پيشين، ص 76
77ـ يورى ايوانف، پيشين، ص 79، 67، 28 / روژه گارودى، تاريخ يك ارتداد، پيشين، ص 70
78ـ يورى ايوانف، پيشين،ص 88،64،36،/ نيكيتينا،پيشين، ص 21
79ـ روژه گارودى، تاريخ يك ارتداد، پيشين، ص 36
80ـ يورى ايوانف، پيشين، ص 85 و 83، 45، 42 / روژه گارودى، تاريخ يك ارتداد، پيشين، ص 275 و 42، 22
81ـ حميد احمدى، پيشين، ص 54 ـ 49 / جان گوئيلگى، فلسطين واسرائيل رويارويى باعدالت، سهيلا ناصرى، ص 9
82ـ يورى ايوانف، پيشين، ص 85، 83، 45، 42 / روژه گارودى، تاريخ يك ارتداد، پيشين، ص 275، 42، 22
83ـ روچيلدها، پيشين، ص 68 / حميد احمدى، پيشين، ص 37 / روژه گارودى، پرونده اسرائيل و صهيونيسم سياسى، ص 18 / روژه گارودى،ماجراى اسرائيل و صهيونيسم، ترجمه منوچهر بيات محمدى، ص 13
84ـ Bilu حرف اول جمله عبرى «بت يعقوب ليخ ونيلخا» و به معناى اى دختر يعقوب، بيا تا در نور پروردگار حركت كنيم.» ر. ك. به: غازى، اسماعيل ربابعه، استراتژيك اسرائيل، ترجمه محمدرضا فاطمى، ص 17
85ـ حميد احمدى، پيشين، ص 37 ـ 39
86ـ عبدالوهاب المسيرى، پيشين، ص 51، 39، 33، 31، 27
87ـ عبدالوهاب المسيرى، پيشين، ص 56، 32، 24 / يورى ايوانف، پيشين، ص 77
88ـ Reniaissance يا نوزايش نهضت فرهنگى بزرگ اروپا بعد از قرون وسطى كه منجر به پيدايش تمدن سرمايه دارى شد.
89ـ يورى ايوانف، پيشين، ص 97، 66 / نيكيتينا، پيشين، ص 14
90ـ يورى ايوانف، پيشين، ص 42 ـ 41
91ـ عبدالوهاب المسيرى، پيشين، ص 119، 49 / روژه گارودى، تاريخ يك ارتداد، پيشين، ص 31
92. Isaac Newton.
93. Rousseau
94. Kant
95. Fichte
96. Hatikvah
97 و 98ـ عبدالوهاب المسيرى، پيشين، ص 17، 14، 5
..................................................................................
منبع: ماهنامه معرفت
يکشنبه 6 مرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 221]
-
گوناگون
پربازدیدترینها