تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 14 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):اگر نزد خداوند عبادتى بهتر از شكرگزارى در همه حال بود كه بندگان مخلصش با آن عبادتش ك...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1804481385




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

يارانه نقدي احمدي نژاد همان طرح كروبي است


واضح آرشیو وب فارسی:واحد مرکزي خبر: يارانه نقدي احمدي نژاد همان طرح كروبي است


سرمايه،كامبيز سلطانين : زماني كه در ساختمان زيباي دفتر مركزي حزب اعتماد ملي واقع در شهرك غرب، سرگرم گفت وگو با معاون «مهدي كروبي» در اين حزب بودم، نه او و نه من، هيچ كدام نمي دانستيم كه همزمان، اخباري در ورودي و خروجي خبرگزاري ها در رفت و آمد است كه نقطه عزيمت آن نامه انتقادي سرگشاده است كه «رسول منتجب نيا» خطاب به رئيس جمهوري نوشته است.گرچه منتجب نيا بلافاصله در گفت وگو با يكي از خبرگزاري هاي نزديك به دولت تصريح كرد كه

هدف وي از نوشتن چنين نامه اي به هيچ وجه تضعيف دولت نبوده و صرفاً در جهت ايجاد فضايي براي پاسخگويي دولت به شبهات بوده است اما در نهايت انتشار اين نامه در روزنامه اعتماد ملي منجر به تذكر كتبي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي به ارگان مركزي حزب مزبور و خبر بازداشت مدير مسوول آن (محمدجواد حق شناس) شد.حجت الاسلام والمسلمين رسول منتجب نيا كه هم اكنون قائم مقامي حزب اعتماد ملي را برعهده دارد بر اين باور خود تاكيد مي كند كه نامزد رياست جمهوري بايد از پذيرش حكومتي برخوردار باشد و به عبارت ديگر مولفه حكومت را عامل تعيين كننده اي در مشروعيت رئيس جمهوري تلقي مي كند. ـــ گفته مي شود آقاي كروبي قصد دارد اين بار با شعار وعده 100 هزار تومان به هر ايراني وارد عرصه انتخابات رياست جمهوري شود. اين حرف را كي گفته؟ مطلبي است كه اخيراً در محافل سياسي- رسانه اي كشور شنيده مي شود آيا شما تكذيب مي كنيد؟ نه. هنوز تصميمي گرفته نشده است. زماني كه در انتخابات دوره نهم رياست جمهوري كروبي شعار 50 هزار تومان را داد، ايشان يك تيم اقتصادي داشتند كه براي اين طرح توجيه علمي هم ذكر مي كردند اما الان بعد از سه سال دولت احمدي نژاد تازه به اين امر رسيده است. طرح هايي كه احمدي نژاد اخيراً با عنوان «پرداخت نقدي يارانه ها» و امثال ذلك ارائه كرده تقريباً همان چيزي است كه سه، چهار سال قبل كروبي ارائه كرد منتها به صورت يك تيم اقتصادي اما الان پا را از تيم اقتصادي فراتر گذاشته ايم و به صورت يك كار كارشناسي تر و در قالب حزب داريم فكر مي كنيم. كروبي هم بر اين تاكيد دارد كه كارها ديگر از اين به بعد حزبي انجام بشود و به صورت فردي، گروهي و غيرحزبي نباشد لذا يك اتاق فكر تشكيل داده ايم و دوستان فعاليت مي كنند. ما اميدواريم در اين انتخابات يك طرح نويي را ارائه بدهيم كه در تاريخ جمهوري اسلامي ايران تا به حال ارائه نشده است. يعني وعده 100 هزار تومان آقاي كروبي را تكذيب مي كنيد؟ نه تاييد مي كنم و نه تكذيب مي كنم يعني اتاق فكري كه تشكيل شده است هنوز به اين قضيه به صورت يك برنامه نرسيده است البته درخصوص استراتژي و هويت اقتصادي به نتايجي رسيده اند ولي هنوز به برنامه ها نرسيده اند. از تاكيد آقاي كروبي بر عملكرد حزبي در انتخابات رياست جمهوري پيش روي گفتيد. حزب اعتماد ملي اين بار چگونه مي خواهد وارد عرصه انتخابات شود؟ چون همان گونه كه در انتخابات مجلس هشتم شاهد بوديم روند ناقص ائتلاف در اردوگاه اصلاح طلبان تاثير زيادي بر نتايج موردنظر گذاشت كه البته يك سوي اين قضيه نيز حزب اعتماد ملي بود. در انتخابات مجلس هشتم تقريباً تمامي دوستان اصلاح طلب ما پذيرفتند كه ما با تابلو حزب اعتماد ملي وارد انتخابات شويم و بارها در جلسات ما را تاييد و تشويق كردند كه اين كار را انجام دهيم اما باوجود اينكه ما گفتيم وارد ائتلاف اصلاح طلبان نمي شويم ولي تا آخرين مرحله تلاش كرديم نسبت به آنها انعطاف داشته باشيم و به صورت يك جانبه از نامزدهاي ستاد ائتلاف اصلاح طلبان حمايت كرديم. در معرفي نامزدهاي خود نيز قالب حزب را كنار گذاشتيم و 12-10 نفر نامزد از حزب خودمان آورديم و مابقي را از خارج از حزب كه اكثراً هم نامزدهاي ستاد ائتلاف اصلاح طلبان بودند، آورديم بدون اينكه با آنها معامله يا حتي تعامل بكنيم. ما به طور يك جانبه انعطاف پذير بوديم چه در تهران و چه در سراسر كشور البته دوستان ما در ستاد ائتلاف كم لطفي كردند و آن تعداد از نامزدهاي ما را كه در واقع تابلو و نماد حزب اعتماد ملي بودند از فهرست خود حذف كردند اما شرايط انتخابات رياست جمهوري با انتخابات مجلس متفاوت است و اصلاح طلبان ضمن اينكه بايد روي يك فرد متمركز شوند بايد از گذشته درس عبرت بگيرند البته به عنوان يك شخص نمي توانم اسم انتخابات را در مورد دوره هشتم مجلس شوراي اسلامي به كار ببرم و به صراحت مي گويم ناسالم ترين انتخابات بعد از انقلاب بود نه به لحاظ اينكه من هم نامزد بودم بلكه دلايل بسيار متقن و محكمي دارم كه اگر مسوولان بخواهند، ارائه مي كنم تا اگر ترديدي دارند، رفع شود. اما در انتخابات دوره نهم رياست جمهوري هم به واقعيت ها توجه نشد و مشكلاتي به وجود آمد بنابراين تاكيدم بر اين است كه دوستان اصلاح طلب درس عبرت بگيرند. ما زماني كه حزب اعتماد ملي را تشكيل داديم به اين جمع بندي رسيديم كه تلاش بكنيم تا به حزب خود هويت بدهيم و آن را در جامعه معرفي كنيم چه ضرورتي دارد ما سرنوشت خودمان را با گروه هاي ديگر گره بزنيم. ما مي خواهيم سرنوشت خود را مستقلاً رقم بزنيم از قديم هم گفته اند كه بايد سعي شود همه تخم مرغ ها در يك سبد ريخته نشود چون اگر يك چوب زده شود همه آنها مي شكنند بنابراين در مجموع تا اين لحظه در حزب تصميم نگرفته ايم كه عضو ستاد ائتلاف اصلاح طلبان بشويم و به احتمال بسيار قوي همچنين تصميمي گرفته نخواهد شد ولي با دوستان اصلاح طلب رفيق هستيم. از سويي ديگر در انتخابات رياست جمهوري بايد سراغ چند محور برويم: ابتدا معيارهايي است كه يك نامزد اين انتخابات بايد داشته باشد از قبيل تجربيات، سوابق و معيارهايي از اين دست. دوم ميزان پذيرش در جامعه است. حال اين پذيرش خودش دو بعد دارد: يكي پذيرش اجتماعي و شانس راي و ديگري پذيرش حكومتي پس از آن... پذيرش حكومتي؟ بله، چون اين فرد بالاخره مي خواهد رياست يكي از قواي سه گانه كشور را برعهده بگيرد. مي خواهد برود و در زير مجموعه نظام قرار بگيرد و در كنار دو رئيس قوه ديگر به عنوان سه بازوي مقام معظم رهبري كار كند بنابراين بايد از ناحيه حكومت و اركان عالي آن نسبت به او پذيرش باشد. پس مرز ميان مماشات و پذيرش در اين ميان چيست؟ سوال بسيار خوبي مطرح كرديد، خيلي از مفاهيم سياسي هست كه نزديك به هم هستند و ما بايد مرزهاي آنها را مشخص كنيم. مثلاً وقتي مي گوييم فردي با يك فرد ديگر كه دشمن خدا و خلق است، مماشات مي كند، اين كاملاً منفي و يك ضد ارزش است اما اگر دو رئيس قوه كه مي خواهند كشور را بچرخانند در مورد يك مساله اختلافي پيدا كردند با همديگر نشستند و مسائل خود را حل كردند ديگر به آن مماشات نمي گويند بلكه مي گويند تبادل نظر كردند. در تفاهم نظر هم در خيلي از موارد تنازل شرط است يعني طرفين يك قدم كوتاه بيايند. حالا يكي از مسائل رئيس جمهوري، حكومت و مقام معظم رهبري است و بايد با مقام معظم رهبري كنار بيايد و اصلاً رئيس جمهوري جزء حكومت است و چطور مي تواند وابسته به حكومت نباشد. اگر از همان ابتدا پذيرش حكومتي وجود نداشته باشد از همان اول تخاصم و تنازع و جدايي اتفاق مي افتد و دود آن در چشم ملت مي رود. حتي به فرض آنكه رئيس جمهوري راي بالايي هم آورده باشد، بايد بنشيند و مشكلات را با مقام معظم رهبري حل كند تا بتواند كشور را اداره كند به اين كار مي گويند تفاهم و توافق. ما كه نمي خواهيم با كلمات بازي كنيم. پرسش خود را جور ديگري بيان مي كنم تا پاسخ عيني تري داشته باشم. منشا قدرت و مشروعيت واقعي رئيس جمهوري از كجاست؟ ما با واقعيت هاي جمهوري اسلامي بحث مي كنيم. يك وقت هست كه درباره رياست جمهوري در كشورهايي همچون فرانسه، انگليس، آمريكا، تركيه و... بحث مي كنيم كه مساله جداگانه اي است اما ما در اينجا در چارچوب قانون اساسي خودمان بحث مي كنيم و براساس اين قانون اساسي رئيس جمهوري از مردم راي مي گيرد ولي قبل از مردم صلاحيت او را حكومت بايد تاييد كند و پس از كسب راي از مردم هم، مقام معظم رهبري بايد وي را تنفيذ كند. اگر مقام رهبري او را تنفيذ نكند، راي مردم هم باطل است بنابراين بافت قانون اساسي ما با بافت قوانين ساير كشورها متناسب نيست و نمي توانيم آن را با قوانين آنها مقايسه كنيم. رئيس جمهوري هم منتخب مردم است و هم مورد تاييد نظام و بنابراين هر دو جانب را بايد لحاظ كنيم. ظاهراً در آستانه انتخابات، رفت و آمدهاي آقاي كروبي خيلي زياد شده است. خيلي ها سراغ ايشان را مي گيرند آيا اين رفت وآمد ها در جهت همان معيار پذيرش حكومتي است و وي نقش حلقه رابط با نظام را دارند (براي اطلاع نامزدها از پذيرش حكومتي)؟ اين رفت وآمدها را بايد يك امر طبيعي تلقي كنيد چون در آستانه هر انتخاباتي، چهره هايي كه در جامعه محوريت دارند رفت وآمدشان بيشتر مي شود و هركسي از منظري خاص براي تبادل نظر پيش او مي آيد به خصوص آنكه شخص كروبي بيش از ديگران با طيف هاي مختلف سياسي مراوده دارد بنابراين دامنه رفت و آمدها در انتخابات بيشتر مي شود. همين چند روز گذشته تعداد زيادي از وزراي دولت هاي گذشته با ايشان ديدار و گفت وگو كردند. طبيعي است. قبول داريد كه اگر در همين انتخابات اخير با ستاد ائتلاف اصلاح طلبان به ائتلاف مي رسيديد، الان در مجلس حضور داشتيد؟ نه، مگر آنهايي كه اسمشان در فهرست ستاد ائتلاف اصلاح طلبان بود راي آوردند؟ مگر «مجيد انصاري» راي آورد؟ بنده بارها ادعا كرده ام كه در انتخابات مجلس هشتم در حوزه انتخابيه تهران بين نفرات اول تا پنجم بودم. بنده مسلماً راي آوردم و نماينده تهران هستم و مسلماً بيشتر از اكثر نمايندگان حاضر در اين مجلس راي آوردم. اگر راست مي گويند، وزارت كشور يك نسخه از آراي صندوق هاي تهران را در اختيار مقامات قرار بدهد،آن وقت مشخص مي شود كه بنده به همراه مجيد انصاري و فاطمه كروبي بين نفرات اول تا پنجم تهران بوديم. با توجه به معيارهايي كه گفتيد از ميان نامزدهاي احتمالي براي رياست جمهوري چه كسي داراي چنين معيارهايي است؟ الان وقت آن نيست كه روي مصداق ها بحث كنيم. من نيز با توجه به سمتي كه در حزب اعتمادملي دارم، اظهارنظر نمي كنم. به عنوان اظهارنظر شخصي بگوييد نه اظهارنظر حزبي؟ من هرچه بگويم آخرش به عنوان قائم مقام حزب اعتمادملي تفسير مي شود البته چندنفري هستند كه نسبت به بقيه ارجح هستند منتها بايد پيش رفت تا هم پذيرش حكومتي در قبال آنها مشخص و محرز شود و هم اصلاح طلبان اين زمينه را در خود به وجود آورند كه روي يك نفر متمركز شوند تا آراي آنها پراكنده نشود و همان گونه كه گفتم از گذشته درس عبرت بگيرند. اصلاح طلبان بايد بدانند كه اگر چهره هاي سرشناس و نامداري همچون «هاشمي رفسنجاني»، «ميرحسين موسوي»، «خاتمي» و «كروبي» انتخاب شوند، نمي روند دايره هاي نزديك خود را از ميان اصولگرايان يا جاي ديگري انتخاب كنند به هر حال اين دايره ها را از ميان اصلاح طلبان انتخاب خواهند كرد البته من منظورم اين نيست كه تعداد نامزدها را محدود كنيم بلكه چون اين مساله حساس است ما نمي توانيم كشور را به آزمايشگاه تبديل كنيم. يعني نظر شما اين است كه اصلاح طلبان بايد روي آقاي كروبي اجماع كنند؟ من هنوز نمي توانم قاطعانه بگويم. چون هم شرايط را ارزيابي نكرده ام و هم نظر حزبم در اين مورد قطعي نشده است. نظر شما در اين مورد چيست. آيا در صورت حضور سيدمحمد خاتمي در عرصه انتخابات، كروبي حضور خواهد داشت؟ از خودشان بايد بپرسيد. در هر حال شما سمت قائم مقامي ايشان را داريد. حتماً خبر داريد. ايشان كه همه تصميم ها را به حزب واگذار كرده اند. اگر حزب تصميم بگيرد كه در آن شرايط (در صورت حضور خاتمي) بايد بيايد، ايشان به عنوان يك تكليف حزبي خواهد آمد و در غير اين صورت ايشان نمي آيد. ظاهراً احمدي نژاد پاي ثابت انتخابات پيش رو است در مورد ايشان چه تحليلي داريد؟ احمدي نژاد با پاي خودش نيامده است كه بخواهد با پاي خودش برود يا بايستد. احمدي نژاد نماينده گروه هاي خاصي است و تا به حال هم همان گروه ها و جريان ها او را نگه داشته اند و هر وقت آن گروه ها نخواستند، كنار مي رود. بايد از حداد عادل عبرت گرفت. حداد عادل با آن وضعيت خاصي كه گفتني نيست به مجلس ششم آمد و باز با يك شكل خاصي به مجلس هفتم و بعد هم به عنوان رئيس مجلس مطرح شد. اما وقتي تصميم بر اين شد كه حداد عادل ديگر نباشد، ايشان ديگر فقط به عنوان يكي از 290 نماينده در مجلس حضور دارد. بايد منتظر باشيم تا ببينيم چه اتفاقي مي افتد البته پيش بيني من اين است كه به هيچ وجه ديگر نمي شود روي احمدي نژاد سرمايه گذاري كرد چون گاهي يك نيرو آنقدر سوخته مي شود كه فقط هزينه دارد و هيچ گونه درآمدي ندارد. البته تا آخر عمر دولت چاره اي نيست جز حمايت از احمدي نژاد چون به هر حال رئيس دولت است اما بعد از پايان دولت نهم هيچ گونه توجيه عقلاني و سياسي براي هزينه كردن ايشان وجود ندارد.البته اقداماتي چون پرداخت نقدي يارانه ها و كمك هاي كذايي از اين قبيل هم كه همه مردم كوچه و بازار فهميده اند صرفاً كارهاي تبليغاتي و انتخاباتي است و از بيت المال مسلمين براي انتخابات خود استفاده مي كند كه نتيجه اي نخواهد داشت. در خصوص خاتمي چه فكر مي كنيد. ايشان تا چه ميزان شانس راي آوري دارد؟ اگر آن معيارهاي كلي را كه پيش از اين گفتم داشته باشد، راي مي آورد چون حزب متبوعم هنوز در اين مورد به جمع بندي نرسيده است، اظهارنظر نمي كنم. اين پاسخ شما را به عنوان يك نوع تعارف سياسي تلقي مي كنم. من هيچ كدام از اينها (خاتمي و كروبي) را مطلق نمي دانم. هر كدام از آنها را در حد خودشان مي پذيرم. آنها به هر حال مزايايي دارند و يك سري ضعف هايي هم دارند. با برخي بهتر مي شود كار كرد و با برخي نمي شود. ممكن است من بگويم با فلان فرد بهتر مي شود كار كرد اما اين دليل بر آن نيست كه آن فرد بهترين فرد روي كره زمين است. كروبي هم همين طور. من به اين نتيجه رسيده ام كه با ايشان بهتر مي شود كار كرد. شانس راي آوري هر نامزدي هم تابع عوامل مختلفي است؛اينكه آيا اولياي امور نظام مي خواهند در انتخابات، ميدان رقابت باز باشد يا نه. اين مساله خيلي مهمي است. فرض كنيم اجازه بدهند هم خاتمي و هم كروبي حضور داشته باشند. طبيعي است كه همه اين آقايان زمينه راي دادند. خاتمي كه نشان داده است زمينه راي دارد. كروبي هم در دوره گذشته در آن بازار آشفته انتخابات دوره نهم رياست جمهوري كه 3-4 نفر هم از اصلاح طلبان حضور داشتند، راي بالايي آورد بيش از پنج ميليون راي آورد كه براي همه حيرت آور بود. بله در مقايسه با آراي گذشته ايشان در مجلس هفتم كه اساساً موفق به ورود به اين مجلس نشدند يا در مقايسه با مجلس ششم كه با پايين ترين راي در آن حضور داشتند، پنج ميليون راي حيرت آوري بود. انتخابات مجلس هفتم كه انتخابات خاصي بود و بسياري از مردم و اصلاح طلبان اصلاً شركت نكردند و مشاركت مردم بسيار پايين بود. از سوي ديگر بسياري از اصلاح طلبان هم به عنوان نامزد انتخاباتي اساساً در اين انتخابات شركت نكردند چرا كه با اصل اين انتخابات مخالف بودند. با اين حال كروبي براساس جمع بندي خود يا حزبش شركت كرد و راي هم نياورد. بنده هم شركت كردم. من و كروبي و انصاري در تهران شركت كرده بوديم ولي اكثر اصلاح طلبان در انتخابات شركت نكردند. جناح راست هم كه به ما راي نمي دهد. در اين دور ميزان آراي خاموش جامعه زياد بود. در مورد انتخابات مجلس ششم چه مي گوييد كه به نسبت انتخابات خوبي بود. در اين انتخابات هم كروبي با نازل ترين راي وارد مجلس شد. در آستانه انتخابات مجلس ششم يك فضا و موج تندي در افكار عمومي شكل گرفته بود كه انتظار داشتند چهره هايي بيايند كه وضعيت موجود را عوض كنند و اوضاع را به هم بريزند و يك چيز ديگري جايگزين كنند بنابراين بنده و كروبي را به عنوان چهره هايي مي دانستند كه مي خواهيم حكومت را اصلاح كنيم و نه به عنوان تغييردهندگان اوضاع و وضعيت. حزب اعتمادملي تا چه ميزان مصمم است كه اگر احساس كند فضاي انتخابات باز و رقابتي نيست از معرفي نامزد خودداري كند؟ چندتا مساله هست؛ يك مساله اينكه تحريم انتخابات اصلاً در قاموس حزب اعتمادملي وجود ندارد. اما اين را هم كه بخواهيم در هر شرايطي در انتخابات نامزد داشته باشيم و هر چه بر سرمان بيايد بگوييم اشكال ندارد قبول نداريم البته منظور من اين نيست كه شرط كنيم و بگوييم مثلاً اگر فلان كار را انجام دهيد ما مي آييم و حضور ما حضور مشروط باشد نه، حضور مشروط را هم نمي پذيريم. به دليل اينكه كسي نيست كه شرط ما را بپذيرد و آنهايي هم كه حضور مشروط را اعلام مي كنند توجه ندارند كه رقباي آنها شرط آنها را نمي پذيرند يعني اصلاً خيلي ها علاقه مند هستند كه ما وارد عرصه انتخابات نشويم. كسي كه نمي آيد فرش قرمز جلو ما بيندازد و بگويد تشريف بياوريد در انتخابات شركت كنيد بنابراين نبايد منتظر بمانيم كه ديگران از ما خواهش و تمنا كنند. اينكه مي گويم بايد براي ما اين مساله احراز شود كه اركان عالي حكومت ما را مي پذيرند يا خير اين است كه خودكشي و انتحار نكنيم و اگر نمي خواهند ما را بپذيرند بگوييم باشد ما نامزد معرفي نمي كنيم. به عبارت ديگر حضور ما لزوماً به معناي نامزد داشتن در انتخابات نيست بلكه در صورت عدم پذيرش نامزد حزب ما در انتخابات، حضور معترضانه اي در انتخابات داشته باشيم و بگوييم مردم ما آمديم ولي نگذاشتند. يك مثل عاميانه هست كه مي گويد: «شترسواري دولادولا نمي شود.» منظورم اين است كه من مفهوم «حضور معترضانه» را درك نمي كنم. يك حزب يا در انتخابات شركت مي كند يا نمي كند. حضور معترضانه ديگر چه معنايي دارد؟ فرق بين تحريم و حضور معترضانه اين است كه تحريم به معناي بستن در و كشيدن زيپ دهان است چون وقتي كسي انتخابات را تحريم كند ديگر حق ندارد در آن مورد حرف بزند چون مي گويند تو كه انتخابات را تحريم كرده اي و در آن حضور نداري پس براي چه حرف مي زني. ولي وقتي مي گوييم حضور معترضانه خواهيم داشت يعني تا آخرين لحظه انتخابات و در تمام مراحل آن از راي گيري تا شمارش و اعلام آرا مي توانيم اعتراض بكنيم. اين حضور معترضانه ماست.
 يکشنبه 6 مرداد 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: واحد مرکزي خبر]
[مشاهده در: www.iribnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 211]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن