محبوبترینها
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1830921016
خانواده سالم ، دروازه ورود موفق به جامعه
واضح آرشیو وب فارسی:سایت رسیک: پس از انقلاب اسلامى و حركت همگانى مردم براى تغییر بنیادین ارزش هاى نظام ستمشاهى ، دشمنان همواره از طریق برنامه هاى مختلف سعى در اختلال در نظام برنامه هاى كشورمان داشته اند. پس از آنكه دشمنان از ادامه رابطه و مصالحه با رهبران نظام جمهورى اسلامى مایوس شدند، به جنگ تحمیلى متوسل شدند كه خود مى توانست تضعیف نظام تا نابودى كامل هویت دینى و ملى (ایرانى- اسلامى) را در بر داشته باشد.
اما رشادت ها و ایثار جوانان و مردم ایران زمین به مدد عقیده و ارزش هایى كه از انقلاب به دست آورده بودند، مانعى بزرگ بر سر راه اهداف آنها شد و چیزى جز ناكامى و شكست در حوزه استراتژى هاى نظامى را براى آنها در بر نداشت.
بدین ترتیب دشمن زخم خورده از شكست در حوزه هاى نظامى به فكر راه هاى پنهانى تر و براى نابودسازى نظام افتاد. در این دوره استحاله از درون و تهى سازى معانى ارزشى جامعه مهم ترین هدف دشمن قرار گرفت. تهاجم فرهنگى و شبیخون فرهنگى درست از پایان جنگ تحمیلى ایران و عراق آغاز شد و از خلاء ایجاد شده از مسایل جنگ، استفاده لازم را برد.
گسترش روز افزون ماهواره ها، گسترش بى بندوبارى و به وجود آمدن فساد فراگیر در جامعه و به انحطاط كشیده شدن برخى از جوانان و گسترش روزافزون مشروبات الكلى، ایجاد گروه هاى غربى مانند: هوى متال ها، رپ ها و شیطان پرست ها، تمایل به مدگرایى و… همه و همه نشان از هدفمند بودن این تهاجم از طرف دشمن داشت. این بار دشمن با استفاده از روش هاى نرم افزارى فكرى و تبلیغى بر خلاف دوره قبل كه مردان را مورد حمله قرار داده بود قلب جامعه، یعنى زنان و جوانان را هدف گرفت.
جامعه شناسان معتقدند كه پایه هاى هر جامعه، ریشه در ارزش ها و نظام عقیدتى آن دارد. بنابراین براى تضعیف هر جامعه، كافى است تا فرهنگ آن را تضعیف كرد. با این كار افراد جامعه از خود بیگانه شده و بر خلاف آنچه كه حقیقت فرهنگى آنها را تشكیل مى دهد، رفتار مى كنند. دشمن براى حملات فرهنگى، نیاز به ابزارها و وسایل كارآمد داشت.
بنابراین همان طور كه لازمه حملات نظامى ابزار و آلات جنگى است، لازمه تهاجم فرهنگى نیز وسایلى است تا گلوله هاى زهرآگین فرهنگى دشمن از ماهواره ها گرفته تا اینترنت، رادیو و توزیع كتاب هاى ضد فرهنگى و دگراندیشى به براندازى نظام هاى مخالف و تضعیف آنها مبادرت ورزد.
مى توان گفت خانواده كانون توجه حملات ابزارهاى مدرن تهاجم فرهنگى است و با تضعیف آن بسیارى از اهداف تهاجم فرهنگى محقق مى شود. با نگاه به كاركردهاى خانواده بیش تر مى توان به اهمیت آن توجه نمود. خانواده به عنوان یك نهاد اجتماعى پایه و اساسى در جامعه، معمولا كاركردهاى گوناگونى دارد كه البته چگونگى این كاركردها در فرهنگ هاى گوناگون متفاوت است. تاریخ بشر نشان مى دهد كه هیچ مكانى براى ارضاى نیازهاى بشر، امن تر و آرام بخش تر از خانواده نبوده است.
مراقبت و محافظت از كودكان، ناتوانان و سالخوردگان
از آنجا كه این افراد، قادر به مراقبت از خود نیستند، بنابراین خانواده بهترین مكان براى حفظ و نگهدارى از این افراد است. به علاوه این نهاد از جمله معدود نهادهاى اجتماعى است كه ابعاد معنوى و عاطفى بشر را رشد و تعالى مى بخشد.
اجتماعى كردن فرزندان
در تمام تاریخ بشر، خانواده به عنوان مهد گسترش و انتقال ارزش ها و هنجارهاى نظام اجتماعى از نسلى به نسل دیگر بوده است. همواره رویكردها و آموخته هاى اولیه فرزندان، تاثیر زیادى در آموخته هاى بعدى آنها دارد. بنابراین آنچه را كه افراد در سال هاى نخست زندگى از خانواده فرا مى گیرند، پایه هاى اندیشه هاى بعدى خود مى سازند. در موارد بسیار زیادى الگوى زندگى و رفتارهاى اجتماعى فرزندان، والدین آنها هستند.
تامین اقتصادى
تقریبا در همه جوامع تاریخى، خانواده نقش اصلى تامین مایحتاج اقتصادى و ضروریات مادى افراد را بر عهده داشته است. بنابراین در دوره هاى مختلف زندگى به ویژه سال هاى نخست و پایانى زندگى كه فرد قادر به تولید اقتصادى نبوده است، تحت حمایت سازمان خانواده قرار مى گرفت. مسلما جوامع مختلف تشكیل شده از واحدهاى كوچك ترى چون خانواده هستند.
به همین دلیل مهم ترین هدف براى نابودسازى یك جامعه و فرهنگ آن، نابودسازى افراد از طریق برهم زدن آرامش روانى، اجتماعى، اقتصادى و فرهنگى آنهاست كه این هدف جایى نیست مگر خانواده. چنانچه دیده مى شود سیستم برنامه ریزى هاى فرهنگى دشمن اغلب با اثرگذارى بر خانواده نظام عقیدتى، سیاسى و فرهنگى فرد را دچار تزلزل مى سازد.
این نظام برنامه ریزى با انگشت گذاشتن بر ابعاد غریزى و لذت هاى آنى، سعى دارد تا اقشار آسیب پذیر جامعه نظیر نوجوانان، جوانان، زنان و سایر گروه ها را مورد حمله قرار دهد. برخى از این حملات در قالب پیامدهاى ذیل بر خانواده ظاهر مى شود: اختلاف میان زن و شوهر دشمنان فرهنگى، در قالب برنامه هاى تفریحى، كتاب ها، تصاویر و فیلم هاى تلویزیونى سعى در تغییر رویكردها و عقاید افراد دارند.
همان طور كه مى دانیم عقاید و رویكردهاى اولیه هر فردى بسته به محیط اجتماعى آن، شكل مى گیرد، لذا افراد بهنجار جامعه خود و محیط اجتماعى كه در آن زندگى مى كنند، محسوب نمى شوند. بلكه در بهترین حالت، افراد بهنجار و نرمال جوامعى محسوب مى شوند كه با معیارهاى آنها رفتار مى كنند. به خوبى مى توان ملاحظه كرد كه در صورت بروز چنین وضعیتى فرد از سوى محیط طرد مى شود.
اینجا تضاد بین عالم رویاهاى فرد با واقعیات بیرونى، موجب طرد فرد از جامعه و گسست نظام خانواده مى گردد. برنامه هاى فرهنگى بیگانگان با تبلیغات و آموزش هاى مستقیم و غیرمستقیم خود در قالب برنامه هاى تلویزیونى، عكس ها، رمان ها و. . . سعى در تغییر بنیان هاى فكرى افراد دارند كه این امر در اغلب موارد به اختلافات ارزشى خانواده ها و عدم توانایى آنها در پذیرش یكدیگر منجر مى گردد. دامنه این مساله از اختلافات خانوادگى تا طلاق گسترش مى یابد.
اختلافات میان خانواده و فرندان همان طور كه گفته شد تغییر در بنیان هاى عقیدتى خانواده، زمینه بروز اختلاف عقاید و عدم پذیرش افراد را فراهم مى سازد. این امر علاوه بر تضاد میان زن و شوهر، تضاد میان نسل ها حتى شاهد تضاد و تفاوت كامل فكرى میان فرزندان و در نتیجه عدم پذیرش فرزندان نسبت به یكدیگر مى باشیم.
تهاجم فرهنگى و خانواده ها
بى تردید طراحان برنامه هاى مدرن تهاجم فرهنگى اطلاعات و خط مشى هاى اصلى خود را از سازمان هاى اطلاعاتى و جاسوسى كشورهایى مى گیرند كه قصد فرماندهى بر كل دنیا را دارند.
تحقیقات نشان مى دهد در سازمان سیا، شاخه اى تخصصى و متمركز براى مطالعات و برنامه ریزى ضد فرهنگى علیه ایران با یك فكر ویژه تشكیل شده و بودجه مالى آن از ۲۵۰۰۰۰۰۰ دلار در سال قبل به ۷۵۰۰۰۰۰۰ دلار در سال جارى افزایش یافته است این یعنى افزایش تهاجم تا حد سه برابر.
مهم ترین هدف مبارزه فكرى و روانى دشمنان نظام، سرمایه هاى اصلى كشور یعنى جوانان است و در این بین جوانان براى آنان داراى اهمیت و برنامه ریزى ویژه است چرا كه: جوانى به واسطه ویژگى هاى نشاط، بالندگى، نوخواهى، سركشى و ناپختگى فكرى، محلى مستعد براى تاخت و تاز شبهات و اندیشه هاى جدید و پر زرق و برق است. جوانان به واسطه زندگى در خانواده ها اهمیت ویژه اى دارد، زیرا تخریب و منحرف كردن یك جوان در یك خانواده، یعنى تخریب و كاهش قدرت آن خانواده. بررسى ها نشان مى دهد مواد روان گردان و مخدر براى جوانان و نوجوانان به شیوه اى راحت و با قیمتى ارزان تر ارائه مى شود به نظر شما احاطه و تسلط فكرى بر جوانان اهمیت بیشترى دارد یا بزرگ سالان و سالخوردگان البته هریك جایگاه ویژه خود را دارد. منحرف ساختن جوانان این خانواده ها زمینه براى دغدغه هاى بزرگ خانواده و ایجاد عدم تمركز فكرى و روانى براى والدین نظامى مى گردد.
نگاهى به ساختار پذیرش تهاجم در خانواده ها و انواع آنها، در فهم بهتر مطالب، ما را یارى مى رساند.
خانواده هاى فعال
در این خانواده ها، درونى كردن هنجارهاى اجتماعى و دینى روال معمول و منطقى خود را داشته و والدین ضمن مشاركت در زندگى جمعى و پاسخ به مسایل فكرى فرزندان هم زمان به افزایش اطلاعات مورد نیاز و تعامل منطقى با فرزندان به ویژه جوانان خود مى پردازند. استعمار فرهنگى براى ورود به این خانواده ها دچار مشكل جدى است چرا كه مامن اسرار جوانان این خانواده ها، دچار مشكل جدى است. مامن اسرار جوانان این خانواده ها، والدین هستند و محیط خانواده به شكلى است كه آنها براى طرح مسایل ذهنى و فكرى و عقیدتى خود مشكل خاصى ندارند، بنابراین در حافظه آنها نقاط مجهول وجود ندارد تا توسط ابزار تهاجم فرهنگى به نادرست معلوم گردد.
خانواده هاى منفعل
در این خانواده ها، به علت اشتباه گرفتن وظایف و كاركردهاى اصلى خانواده و هدف نهایى كار و تلاش از تامین پوشاك و خوراك به جاى تامین روحى روانى فرزندان، شكافى محسوس بین والدین و فرزندان به وجود مى آید. عمدتا در این خانواده ها فرصت مناسبى براى گفت وشنود خانوادگى پیدا نمى شود و ارتباط آنها موزاییكى است. والدین به تصور برآوردن نیازهاى اصلى فرزندان بیشتر به فكر لباس، غذا، تفریح و تحصیلات آنها هستند و كمتر به اصلى ترین وظیفه خود یعنى همبستگى روانى با فرزندان و آموزش معنوى آنها توجه دارند. چه بسا در این میان ابتدا والدین تحت تاثیر ابزارهاى تهاجم فرهنگى قرار گرفته و سپس فرزندان مبتلا مى شوند و در صورت ابتلاى آنها راه حل منطقى و مناسبى براى برون رفتن از بحران در پیش گرفته نمى شود. مشكلات اقتصادى و خواسته هاى پایان ناپذیر خانواده ها نیز ناكجاآبادى را پیش روى این خانواده ها مى سازد كه با سرعت به سمت انتهاى آن كه یاس و نومیدى است سرازیر مى شوند. در بسیارى از موارد این افراد احساس مى كنند كه هر مشكل و مساله خاصى آنها را تهدید نمى كند و در یك امنیت كامل به سر مى برند بنابراین به فكر راه حل آن مشكل بر نمى آیند. لذا اولین راه حل براى مواجهه با مشكل، یافتن مساله است. دقت كنیم راه نهایى براى حل مساله، پاك كردن صورت مساله نیست.
با توجه به ساختار فرهنگى- مذهبى جامعه ما، نیاز به تقسیم بندى دیگرى احساس مى شود:
- خانواده سنتى: كه تاكید ویژه آن بر سنت ها و رسوم غالب حاكم بر جامعه اعم از دینى یا ملى است. این دسته به دو گروه قابل تقسیم بندى است:
الف: متعصب
ب: منعطف متعصب: این خانواده ها به شرایط زمانى توجهى نداشته و آن چیزى كه در گذشته آموخته اند و یا با جنبه هاى سنتى آنها همخوانى دارد را معیار اصلى انتخاب هاى بعدى خود و دیگران مى دانند و در این راه انعطافى از خود نشان نمى دهند.
منعطف: این خانواده با وجود آن كه وجه پیروى از سنت ها در آنها بسیار قوى است اما تا حدودى سعى مى كنند تا در برابر شرایط از خود انعطاف نشان دهند در نتیجه با فرزندان بسته به اقتضاى زمانه همگام مى شوند.
- خانواده روشنفكر: كه این دسته از خانواده بر خلاف دسته پیشین، تاكید عمده خود را بر عقل و معیارهاى عقلانى و منطقى نهاده و در برابر اغلب مسایل جدید سعى دارند تا از عقل و معیارهاى آن بهره برند:
ب: ارزش مدار
ب: فارغ از ارزش ارزش مدار: این دسته علاوه بر آنكه تاكید زیادى بر عقل و انتساب هاى عقلانى دارند، اما معیارهاى عقلانى آنها داراى پشتوانه ارزشى و اغلب دینى است. لذا تنها به امورى مبادرت مى ورزند كه با محك عقل و معیارهاى ارزشى آنها همخوانى داشته باشد.
فارغ از ارزش: این دسته كسانى هستند كه سعى دارند تا عقل مدار با تمام مسایل برخورد كنند. عقل ابزارى و معطوف به هدف سرلوحه تمام امور این افراد قرار مى گیرد. براى این دسته كه از معیارهاى ارزشى روشنى پیروى نمى كنند و عقل آزاد را سرلوحه امور خود قرار مى دهند. براى آنها هدف مهم است و به اصطلاح هدف، وسیله را توجیه مى كند.
به عنوان مثال از نظر ما و حتى اندیشمندان اروپایى، آمریكاییان اغلب افرادى با عقل ابزارى و معطوف به هدف هستند و براى آنها تنها هدف مهم است نه وسیله. كشتار جمعى، تعرض و تهاجم، وسایلى هستند كه آنها را به اهدافشان رهنمون مى سازند. بنابراین، این وسایل چون بهترین ابزار براى دست یابى به اهداف محسوب مى شوند، مناسب و مقبول هستند. در حالى كه در سنت ما و ارزش مداران تاریخ همواره راه رسیدن به اهداف یكى از ملزومات اساسى است. اگر بخواهیم این خانواده ها را در یك طیف نشان دهیم در یك سر طیف خانواده هاى متعصب سنتى و در سر دیگر آن خانواده هاى روشنفكر فارغ از ارزش قرار مى گیرند.
این خانواده ها افرادى افراطى اند. خانواده هاى متعصب سنتى در برابر هر امر جدید و تازه اى مقاومت مى كنند. از آنجا كه این خانواده نمى تواند با شرایط زمان خود را تطبیق دهد در بسیارى از موارد دچار مشكلات جدى شده و احتمال انحراف اعضاى آن بسیار زیاد است. دسته دوم یعنى خانواده هاى روشنفكرمآب فارغ از ارزش، كسانى هستند كه بر خلاف دسته اول تحت هیچ عنوان به ارزش ها و سنت هاى رایج تن در نمى دهند. این دسته اغلب افرادى غیر اخلاقى و غیرقابل اعتماد هستند. از سویى دیگر امكان فروپاشى این خانواده ها و گسست انسجام و همبستگى آنها بسیار زیاد است زیرا این دسته در برابر هر مد جدیدى آماده پذیرش هستند و آن را با آغوش باز مى پذیرند. تفاوت و تناقض ارزش هاى آنى و گذرا در این خانواده ها و از سوى دیگر عدم توجه به اخلاق، موجب فروپاشى و گسست این خانواده ها از هم مى شود.
اما آنچه مد نظر ما مى باشد و از نظر ما خانواده هاى پذیرفته شده ترى محسوب مى شوند خانواده هاى سنتى منعطف و روشنفكر ارزش مدار هستند. این دو دسته آمیزه اى از عقل و سنت هاى ارزشى اعم از دینى و ملى را سرلوحه عمل خود قرار مى دهند. مسلما این خانواده ها در برابر مسایل جدید و حوادث بزرگ زندگى كمتر آسیب پذیرند و این دسته با قدرت تحمل خود به حل مسایل مى اندیشند و با قدرت ایمان، اخلاق و صبر شیوه ارتباط منعطف با محیط را پیش مى گیرند.
بدون شك با توجه به انواع خانواده و روش هاى تربیتى و تصمیم گیرى در آنها مقابله با تهاجم فرهنگى نیز متفاوت مى شود. بى تردید نمى توان در همه جاى جامعه پلیس و نیروهاى كنترل رسمى را قرار داد اما مى توان با آموزش صحیح به خانواده ها، آنها را در مقابل این تهدیدات بنیان برانداز، واكسینه نمود. خانواده ها با كنترل فرزندان خود كمك بسیار زیادى به سلامت خود و جامعه مى كنند.
مقدم جامعه شناس و كارشناس مسایل خانواده با عنوان كردن این مطلب كه فراموش نكنیم همیشه یك فرزند خوب در یك خانواده آرام و منطقى پرورش مى یابد و یك جامعه خوب متشكل از خانواده هاى خوب است وخانواده ها پلى هستند براى سوق جامعه به سمت اهداف متعالى و بلند، ادامه مى دهد: شما والدین گرامى با اهمیت به حضور بیش تر و موثر در خانواده با اهمیت دادن به روح و الزامات روانى فرزندانتان مى توانید به كاركردهاى صحیح تربیتى خانواده جامه عمل بپوشانید.
فراموش نكنیم كه فرزندان و افراد خانواده ما بیش از نیازهاى جسمانى به آرامش روانى و درك متقابل نیازمندند و ارتباط مناسب و مشفقانه پدر در منزل با همسر و فرزندان ضامن بقا و سلامتى كانون گرم خانواده است. گو اینكه براى همین هدف مهم و غایى، هر صبح را به امید تقرب به خداوند متعال به شب مى رسانیم.
اغلب افراد گمان مى كنند كه از آسیب هاى اجتماعى در امان اند و این مسایل تنها گریبانگیر دیگران است. بسیارى از والدین از مشاهده مدهاى مو و لباس در فرزندان و یا مشاهده كج روى هایى نظیر اعتیاد به موادمخدر، انحرافات جنسى و رفتارهاى ضد اخلاقى از سوى جوانان خود عبرت نمى گیرند و در اكثر موارد موضوعات مذكور را ناچیز جلوه مى دهند. باید توجه داشت كه راه حل نهایى براى حل مساله، پاك كردن صورت مساله نیست. بلكه آگاهانه باید ابتدا مسایل را شناسایى نموده و براى حل آن اقدام نمود.
دقت كنیم همان طور كه ویروس هاى بیمارى زا مى توانند بدن ما را در خطر نابودى قرار دهند، ویروس هاى ضد فرهنگى نیز مى توانند به نحو بسیار كشنده ترى جامعه را دچار بحران هاى هویت نسلى، جنسى، عقیدتى و حتى سیاسى و اقتصادى نمایند. بنابراین همان طور كه به مراقبت اعضاى خانواده در برابر بیمارى هاى جسمى مى پردازیم، باید آنها را در برابر بیمارى هاى بسیار خطرناك فرهنگى نیز ایمن كنیم.
مقدم در مقابل این سوال كه آیا راه حلى براى مواجهه با بحران ها وجود دارد، مى گوید: بله، باید به چند نكته توجه داشت از جمله:
- باور كنیم ما نیز ممكن است همانند دیگران در معرض آسیب ها قرار بگیریم.
- نسبت به خطراتى كه ما و خانواده هایمان را تهدید مى كنند، آگاهى یابیم.
- نیازهاى فرزندان خود را بشناسیم و براى حل آن بكوشیم.
- مى توان براى شناسایى نیازهاى خانواده، از خود آنها مشورت گرفت، اما باید توجه داشت كه به همان نسبت كه كمبود امكانات مى تواند موجب آسیب خانواده گردد، رفاه دایمى و برآوردن نیازهاى كاذب نیز خطرناك است.
- از طریق افزایش آگاهى خود، خانواده را به سمت وفاق بیش تر هدایت كنیم.
- كنترل غیرمستقیم اعضا به ویژه نوجوانان و جوانان ضرورى است. توجه داشته باشیم كه معاشرت با دوستان بد از یك سو و تنها نهادن فرزندان از سوى دیگر به یك اندازه مى توانند خطرساز باشند.
- سعى كنیم بهترین دوست فرزندان خود باشیم.
- گه گاه مسایل خانواده را با فرزندان در میان بگذاریم و از آنها در ارائه راه حل یارى بجوییم. این امر موجب بلوغ فكرى و احساس تعلق فرزندان نسبت به خانواده مى شود.
- میان عطوفت و سختگیرى بر كردار فرزندانمان اعتدال برقرار نماییم.
- بهترین تصمیم ها را در بدترین شرایط بگیریم.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت رسیک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 293]
-
گوناگون
پربازدیدترینها