واضح آرشیو وب فارسی:سایت رسیک: استادیومهایی که همیشه دست کم 70% ظرفیتشان تکمیل است. دستمزدهای خوب، توقف رقابتهای باشگاهی برای برگزاری بازیهای ملی...اینها بخشی از ویژگی های فوتبال ایران است. اینها جملاتی هستند که لئوناردو پیمنتا در تشریح فوتبال ایران در گفت و گویش با روزنامه «دیاریو دو کومرسیو» برزیل و در آستانه دیدار حساس دوستانه دو تیم انجام داده بود.
پیمنتا پیش از دیدار دوستانه دو تیم برزیل و ایران در صحبتهایی با آنالیز این دیدار دوستانه گفت:« قطعا برزیل مدعی اصلی پیروزی در این دیدار است و ایران حتی قادر به خلق موقعیت های چندانی نخواهد بود. فوتبال ایرانی در سالهای اخیر به خاطر سرمایه گذاریهای انجام شده، از آن به عنوان قدرت دوم قاره آسیا بعد از ژاپن یاد می شود.ولی بازی مقابل برزیل دیداری است که خیلی در مور آن صحبت می شود. این طور به نظر می رسد که این دیدار، در حقیقت گویای آن است که فوتبال ایران به چه سمتی حرکت می کند و روند تحول تیم به چه ترتیب بوده است.»
در ادامه این مقاله، به تشریح پرونده ورزشی پیمنتا در ایران و تیمهایی که در آن توپ زده پرداخته : لئو فاریا در سال 2007 به ایران رفت و به تیم صنعت نفت پیوست .نکته ای که بیش از هر چیز دیگری توجه پیمنتا را به خود جلب کرده بود، گرمای فراوان آبادان بود:« روزهای اول در آبادان گرمایی در حدود 47 تا 48 درجه را لمس کردیم، به نظر می رسید که انگار باد سشوار را روی صورتم گرفته اند.»
پیمنتا در ادامه خاطره ای از دوران حضورش در آبادان تعریف می کند:« روزی پس از تمرینات، شلوا برمودا به پا داشتم و با همین شلوار در اتومبیل بودم. پلیسی جلوی اتومبیلم را گرفت و شروع به فارسی صحبت کردن با من نمود.او داد می زد و من متوجه حرفهایش نمی شد (می خندد).خوشبختانه با مسئولان تیم تماس گرفتم تا همه چیز را توضیح دهد. از آن روز به بعد فهمیدم که مردان نمی توانند در ایران با شلوار برمودا در خیابانها ظاهر شوند؛ این موضوع در مورد لباسهای بدون آستین نیز صدق می کند. و باید پیراهن آستین دار پوشید. یکی از بزرگترین مشکلات ایران آب و هوای این کشور است که یا خیلی گرم است و یا خیلی سرد.»
به رغم شرایط آب و هوایی سخت، لئو فاریا در ایارن لذت می برد. در این کشوربازیکنان برزیلی دیگری نیز توپ می زنند.تیم اولی که پیمنتا در آن توپ می زد، لباسی مشابه با تیم ملی برزیل برتن می کند و همه صنعت نفت را به عنوان «برزیل ایران » می شناسند.او در ایران احساس راحتی می کند و حس می کند که در خانه است.
البته او مدتی به صورت موقت به دوبی رفت و به رغم دستمزدخوبی که در دوبی وجود داشت، لئو برای خانه، یا بهتر بگوئیم، خانه جدیدش (ایران) احساس دلتنگی می کرد:« شاید اماراتی ها خیلی ثروتمندترو منسجم تر از ایرانی ها باشند ولی در دوبی احساس راحتی نمی کردم.زندگی آنجا سخت بود و دلم برای آنکه کسی نام پیمنتا پیمنتا را صدا کند تنگ شده بود. در ایران 75 تا 80 هزار نفر به ورزشگاه ها می آیند و همه عاشق فوتبال هستند. در تراکتور هستم، تیمی که انقلاب فوتبال ایران است، دستمزدم در اینجا رقم مشابهی با امارات است ومن به موقع به ایران بازگشتم.»
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت رسیک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 71]