واضح آرشیو وب فارسی:پرشین وی: زندگی یعنی قدر لحظهها را دانستن. زندگی بهانهای برای شاد بودن است، زندگیتان پر بهانه باد. زندگی یعنی: لبخندی که محو میشود، اشکی که خشک میشود و یادی که باقی میماند و فراموش نمیشود.“ یادگیری، یک جریان پویاست که انتها ندارد و انسان هوشمند از وقایع زندگیاش همیشه درس میگیرد. هر واقعهای یک شانس جدید و یک فرصت ارزشمند برای یادگرفتن است. از روش NLP یاد میگیریم چگونه از مغز خود خوب استفاده کنیم. این روش به ما کمک میکند که از خاطرات تلخ رهائی پیدا کنیم و از خاطرات شیرین بیشتر لذت ببریم. باعث تغییر عادتهای نامطلوب و جایگزینی آنها با عادتهای مطلوب میشود، و ما را با کار ذهن و فرایندهای آن آشنا کرده و به ما کمک میکند تا مغزمان را مانند برنامههای کامپیوتر به تغییر عمل وا داریم. به تعبیر درست، زندگی انسان را با روش علمی و عملی میتوان تغییر داد. روش NLP به ما کمک میکند تا مغز خود را اداره کنیم، به ما یاد میدهد که اگر از احساسات و ادراکات خود ناراضی هستیم آنها را تغییر دهیم و در صورتیکه از زندگی خود راضی هستیم از آن بیشتر لذت ببریم. همه ما خاطرات تلخ و شیرین در زندگی داریم اما وقتی اتفاقی میافتد فقط خاطرات تلخ پررنگتر، نزدیک و بزرگ جلوه میکند و خاطرات شیرین کمرنگتر و حتی فراموش میشوند. NLP به ما یاد داده است که چهطور خاطرات خوشایند خود را تصویرسازی کرده و در اثر تکرار به آنها عادت کنیم. ● نکات مهمی که از این روش میآموزیم عبارتند از: ۱) سعی کنیم خاطرات خوشایند را بهصورت خود احساس (از دریچه چشم خود ببینیم) و خاطرات ناخوشایند را بهصورت دیگر احساس (از دریچه چشم دیگری) ببینیم. ۲) سوءتفاهم را به تفاهم تبدیل کنیم: با توجه به تفاوتها شناخت پیدا کنیم و بدانیم که: الف) بیش از حد جدی بودن کار خوبی نیست. ب) اطمینان زیاد و حق به جانب بودن، انسان را از تفکر و توجه باز میدارد. ۳) مهم دانستن موضوع: یعنی چیزی که بیش از حد جلوه کند سایر چیزها اهمیت خود را از دست میدهند. ۴) تغییر باورها: یعنی باورها قابل تغییرند. انسان با اعتقاداتش به دنیا نمیآید. ما در کودکی اعتقاداتی داشتیم شاید الان برایمان دیگر معنی ندارد. و یا اکنون اعتقاداتی پیدا کردیم که قبلاً حتی به ذهن ما نمیرسید. برای تغییر باور، اول باید تصویرسازی ذهنی را انجام داد، تا با تکرار و تمرین باورمان را تغییر دهیم، اما اگر به چیزی اعتقاد و ایمان قوی داشته باشیم، تغییر سخت است. باید اول آن باور قبلی را ضعیف کنیم تا جائی برای تغییر داشته باشد. اما استثنا هم وجود دارد. گاهی اوقات در اثر یک حادثه یا اتفاق در زندگی به کلی باور قبلی تغییر میکند. البته تبدیل به باورهای درست و منطقی نه بیپایه و اساس. برای تغییر باور دیگران، زمانیکه آن فرد خودش بخواهد میتواند تغییر کند. افراد بشر همه قابل تغییرند اما مسئله جالبتر این است که اولین تغییر پایهای است. برای تغییرات دیگر هر چه نحوه ایجاد تغییر را بهتر بدانیم نتیجه مثبتتر است. ● هیچوقت نگوئید: نمیتوانم این کار را بکنم“، بلکه بگوئید میتوانم این کار را نکنم“. البته تمرین و تکرار لازم است. باورها عوامل بسیار نیرومندی هستند پس آنکه یکی را تغییر دادید ممکن است نتایج نیکوئی داشته باشد. اما اگر عقیده غلطی وارد ذهن کسی بشود بسیار خطرناک است. فقط اعتمادبهنفس“ کافی نیست. تقویت و شایستگی به داشتن اعتمادبهنفس کمک میکند. به نوع باور تازه، بسیار دقت کنید و مراقب باشید. ۵) عمل جایگزینی: برای جایگزینی باید مراحل زیر را انجام داد: پنج مرحله الگوهای جایگزینی“ الف) موضوع را مشخص کنید. اشکال کار یا عادت نامطلوب را معین کنید. مثلاً کشیدن سیگار، عصبانی شدن، عادت جویدن ناخن و پرخوری. ب) تصویر اولیه را مشخص کنید. عادت نا مطلوب را بهصورت ناخوشایندی با چشم بسته مجسم میکنیم، هرچه حالت تصویر در ذهنتان ناخوشایندتر باشد، مؤثرتر است. ج) تصویر حالت مطلوب را مجسم سازید. خود را در حالتی مجسم کنید که به حالت دلخواه رسیدهاید. این تصویر باید بهصورتی واقعاً دلپسند و جذاب درآید تا شما را کاملاً بهسوی خود جلب کند. د) جایگزینی. جای دو تصویر را با یکدیگر عوض کنید. یعنی ابتدا تصویر اول بزرگ و روشن است آنگاه تصویر کوچک و تاریکی از حالت مطلوب را که موردنظر است، در گوشه پائین و راست تصویر اول تشکیل دهید. این تصویر تاریک و کوچک، بزرگ و روشن میشود و روی تصویر اول را که رو به تاریکی دارد، میپوشاند. ۵) آزمایش پایان رفتار. تصویر اول را مجسم میکنیم که ببینیم عمل جایگزینی انجام شده است، در غیر اینصورت عمل تصویرسازی را دوباره تکرار میکنیم. ۵بار تکرار پشت سر هم مؤثر است. برای جایگزینی میتوانیم از دو عامل فاصله دور یا نزدیک“، اندازه بزرگ و کوچک“ هم در تصویر استفاده کرد. الگوی جایگزینی به ما نمیگوید چگونه رفتار کنیم، بلکه ما را در مسیر تازهای قرار میدهد. در مورد یادگیری برای تقویت حافظه و به یاد سپردن، حس لامسه، شنوائی و بینائی باید باهم همراه باشند. مغز فقط یاد میگیرد که در جهت و مسیر معینی حرکت کند. پس از آنکه به مغز خود تسلط یافتید مسئله هدف اهمیت بهسزائی دارد. هر چیزی را که یاد میگیرید آن را بهصورت مقدمهای به شمار آورید زیرا همیشه چیزهای خیلی بیشتری هست که باید یاد بگیرید. اغلب مردم فراموش میکنند که چهقدر نمیدانند. یاد گرفتن مطلب یک چیز است و کشف اینکه چه مقدار مطالب را یاد نگرفته باقی مانده است، چیزی دیگری است. هر کاری که انسان قادر به انجامش باشد نوعی دستاورد و باارزش است. ظرفیت مغز ما خیلی بیشتر از آن است که بتوانیم تصور کنیم در هر فرصتی استثنائی و غیرمنتظره میتوان نکات تازهای آموخت. احساس روزافزون کنجکاوی است که ما را به شوق درمیآورد. اگر کنجکاوی نباشد زندگی چیزی جز صف انتظار نیست. شما در هر مقامی که باشید مهارتها، شیوهها و ابزارهائی را که با روش NLP بهدست آورید، سبب میشود تا بتوانید نکات تازهای بیاموزید. .zanrooz.com پایگاه اینترنتی
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: پرشین وی]
[مشاهده در: www.persianv.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 338]