محبوبترینها
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1847236407
بيست گفتار: متفكر شهيد استاد مرتضی مطهری
واضح آرشیو وب فارسی:سایت رسیک: بيست گفتار
متفكر شهيد استاد مرتضی مطهری
مقدمه
كتاب حاضر ، مجموعهای است مشتمل بر بيست سخنرانی متفكر شهيد استاد
مرتضی مطهری كه بين سالهای 1378 تا 1382 قمری برابر با 1338 تا 1341 شمسی
برای عموم ايراد شده و در زمان حيات استاد به چاپ رسيده است و اكنون
با حروفچينی جديد و كيفيت بهتر چاپی به طبع میرسد . در اين چاپ آدرس
آيات و رواياتی كه در چاپ گذشته ذكر نشده بود تا حد ممكن ذكر گرديده و
همچنين جملات عربی به طور دقيق اعراب گذاری شده است .
اين كتاب نيز همچون ديگر آثار آن متفكر گرانقدر از بيانی روان و
محتوايی غنی همراه با نكات بديع برخوردار است ، ضمن اينكه مسائل مورد
بحث ، مسائلی است كه همواره برای جامعه اسلامی مطرح میباشد و اذهان
جستجوگر به دنبال پاسخهای مناسب برای آن مسائل هستند .
اميد است اين اثر استاد شهيد نيز در آشنايی بيشتر جامعه اسلامی ما با
معارف اسلامی و مفيد و مؤثر افتد .
شورای نظارت بر نشر آثار استاد شهيد مطهری
22 بهمن 1368
1 عدالت از نظر علی عليه السلام
« لقد ارسلنا رسلنا بالبينات و انزلنا معهم الكتاب و الميزان ليقوم
الناس بالقسط و انزلنا الحديد فيه بأس شديد و منافع للناس و ليعلم
الله من ينصره و رسله بالغيبإن الله قوی عزيز »( 1 ) .
« إن الله يأمر بالعدل و الاحسان وإيتاء ذیالقربی و ينهی عن الفحشاء و
المنكر و البغی يعظكم لعلكم تذكرون »( 2 ) .
اين دو آيه كريمه از دو سوره است و هر كدام در يك جای از قرآن است .
آيه اول آيه بيست و پنجم از سوره حديد است و آيه دوم آيه نودم از سوره
نحل است . در هر دو آيه از يك مطلب ياد شده و آن موضوع عدالت است .
البته هر آيه مطلب اضافهای نسبت به ديگری دارد .
در آيه اول میفرمايد : " ما پيغمبران خود را با دلايل روشن فرستاديم و
همراه آنها كتاب و مقياس و وسيله اندازهگيری فرستاديم تا مردم بر ميزان
عدالت عمل كنند . آهن فرستاديم كه فلزی محكم و با صلابت است و منافعی
برای حيات بشر در بردارد . علت ديگر فرستادن پيغمبران اين است كه آمدن
آنها وسيله امتحانی باشد و معلوم و روشن شود كه چه كسی به ياری حق و اهل
حق میشتابد و
چه كسی نمیشتابد . خداوند نيرومند و غالب است . "
در آيه دوم میفرمايد : " خدا امر میكند به عدالت و به نيكی و كمك و
صلهارحام ، و نهی میكند از كارهای زشت و بد و ظلم . خداوند پند میدهد تا
شما متذكر بشويد " .
در آيه اول هدف كلی اديان آسمانی را برقرار شدن موازين عدالت ذكر
میكند ، و در آيه دوم به عنوان يك اصل از اصول و مبانی كلی اسلام و به
عنوان معرفی روح اسلام ، میفرمايد خداوند به عدل و احسان امر میكند و از
فحشاء و زشتكاريها و بديها و ظلمها نهی میكند .
موضوع عدل و احسان ، خصوصا موضوع عدل ، گذشته از اينكه در خود قرآن
كريم مكرر ذكر شده ، در تاريخ اسلام و در ميان مسلمين فصلی طولانی دارد -
چه از نظر علمی در تاريخ علوم اسلامی و چه از نظر عملی و اجرايی در تاريخ
اجتماعی و سياسی اسلام و چون واقعا يكی از اركان اسلام اصل عدل است ،
شايسته است كه در اطراف آن صحبت شود ، مخصوصا ما شيعيان كه يكی از
اصول دين را عدل میدانيم .
عدل از اصول دين
اصول دين را پنج چيز میشماريم : توحيد ، عدل ، نبوت ، امامت ، معاد .
عدل و امامت اختصاصا در شيعه از اصول دين شمرده شده و گاهی ايندو را به
نام دو اصل مذهب مینامند ، كه البته مقصود ، اين است كه از نظر اسلام
شناسی اين مذهب و از نظر ديد پيشوايان اين مذهب ، عدل و امامت هم از
اصول اسلام است ، پس معلوم میشود از نظر مذهب و طريقه ما اصل عدل بسيار مهم است و در رديف
مسائلی از قبيل مسائل اخلاقی نيست . لذا به همين مناسبت در اين شبهای
عزيز كه فرصتی هست ، تا حدی كه مقدور است ، در اطراف اين اصل و
تاريخچه آن كه با سرنوشت ما و وضع حاضر ما بستگی دارد مطالبی به عرض
شنوندگان میرسانم ، بعلاوه اينكه اين شبها تعلق دارد به امام عادل علی
الاطلاق ، مجسمه عدل و مساوات ، شيفته حق و انصاف ، نمونه كامل بشر دوستی
و رحمت و محبت و احسان ، مولای متقيان علی ( ع ) كه حتی ديگران
دربارهاش گفتند قاتل او همان عدل و مساواتش بود ( و قتل فی محرابه لشده
عدله ) .
دشمن طاووس آمد پر او
ای بسا شه را بكشته فر او
گفت من آن آهوم كز ناف من
ريخت آن صياد خون صاف من
علی ، شهيد عدالت
راستی كه علی مرتضی مجسمه عدل و نمونه رحمت و محبت و احسان بود .
امشب شب ضربت خوردن اين شهيد عدالت است ، ضربتی كه در راه تصلب و
انعطاف ناپذيری از حق و عدالت و دفاع از حقوق انسان خورد و در عين حال
همين ضربت به مرارتها و مجاهدتها و مشقتها و رنجهای او در اين راه خاتمه
داد و او را در حال انجام وظيفه از پا در آورد ، ضربتی كه خود او را
آسوده كرد اما جهان اسلامی را تا ابد در مرگ همچو امام عادلی كه اگر
حكومتش مدتی ادامه پيدا میكرد ، جامعه نمونه كامل و درخشان اسلامی جامه
عمل میپوشيد ، سوگوار ساخت . اينكه خود او را آسوده و راحت كرد و از نظر شخص خودش آسايش يافت ،
تعبيری است كه از كلام خودش اقتباس كردهام . در همان حال كه در اثر آن
ضربت در بستر افتاده بود فرمود : مثل من مثل تشنهای است كه در شب
تاريك در صحرای بی پايانی در جستجوی آب روان باشد و ناگهانی به آب
برسد و من هميشه از خداوند میخواستم كه هر وقت مقرر شده بميرم ، در بستر
نميرم ، در راه خدا كشته شوم و اين آرزوی من بود كه به آن رسيدم ( « و ما
كنتإلا كقارب ورد و طالب وجد » ) ( 1 ) .
چه عدالتی موجب شهادت علی شد ؟
به هر حال ، چون امشب همچو شبی است ، در طليعه سخنم در اين چند شب
شمهای از عدالتها و احسانهای مولای متقيان عرض میكنم و در اطراف اين
كلمه توضيح میدهم كه چگونه عدالت علی ( ع ) قاتلش شد و چگونه تصلبش در
اين راه ، آشوبها و فتنهها از طرف آنها كه عدالت علی مستقيما بر ضرر
آنها بود به پا كرد ، و اين عدالت چه جور عدالتی بود .
آيا يك عدالت صرفا اخلاقی بود نظير آنچه میگوييم امام جماعت يا قاضی
يا شاهد طلاق يا بينه شرعی بايد عادل باشد ؟ اين جور عدالتها كه باعث قتل
كسی نمیشود ، بلكه بيشتر باعث شهرت و محبوبيت و احترام میگردد .
آن نوع عدالت مولی كه قاتلش شناخته شد ، در حقيقت ،فلسفه اجتماعی او و نوع تفكر مخصوصی بود كه در عدالت اجتماعی اسلامی
داشت و خودش شديدا اصرار میورزيد كه عدالت اجتماعی اسلام و فلسفه
اجتماعی اسلام صرفا همين را اقتضا میكند .
او تنها عادل نبود ، عدالتخواه بود . فرق است بين عادل و عدالتخواه ،
همان طوری كه فرق است بين آزاد و آزاديخواه . يكی آزاد است يعنی خودش
شخصا مرد آزادی است ، و يكی آزاديخواه است يعنی طرفدار آزادی اجتماع
است و آزادی هدف و ايده اجتماعی اوست . علم هم همين طور است : يكی
شخصا عالم است ، يكی علاوه بر اين طرفدار عموميت علم و سواد و تعليم
عمومی است . همين طور است عدالت : يكی شخصا آدم عادلی است ، و يكی
عدالتخواه است ، عدالت فكر اجتماعی اوست . باز مثل اينكه يكی صالح
است و ديگری اصلاح طلب . در آيه كريمه قرآن میفرمايد " « كونوا قوامين
بالقسط »" ( 1 ) قيام به قسط يعنی اقامه و به پاداشتن عدل ، و اين غير
از عادل بودن از جنبه شخصی است
جود بهتر است يا عدل ؟
اول جملهای از خودش در جواب سؤالی نقل میكنم : كسی از علی مرتضی سلام
الله عليه پرسيد آيا جود بهتر است يا عدالت ؟ ( « أيهما أفضل ؟ العدل
أو الجود ؟ فقال عليه السلام : العدل يضع الامور مواضعها ، و الجود يخرجها
من جهتها » ) فرمود عدل بهتر است از جود به دليل اينكه عدل هر چيزی را
در جای خود قرار میدهد و هر حقی را به ذيحق واقعی خود میرساند ، اما جود و بخشش ، امور را و جريانها را از
محل خودشان و مدارشان خارج میكند ، جود اين است كه آدمی از حق مسلم خود
صرف نظر كند ، به ديگری كه ذيحق نيست جود كند ، پس جود اشياء را از
موضع خود خارج میكند .
عدل وضع نعمتی بر موضعش
نی به هر بيخی كه باشد آبكش
موضع رخ شه نهی ، ويرانی است
موضع شه ، پيل هم نادانی است
" « و العدل سائس عام ، و الجود عارض خاص » " ( 1 ) ديگر اينكه
عدالت سائس و اداره كننده عموم است ، چيزی است كه پايه و مبنای زندگی
عمومی و اساس مقررات است ، اما جود و بخشش يك حالت استثنايی است
كه در موقع خاص كسی به كسی جود میكند و ايثار میكند .
جود و ايثار را نمیتوان مبنای اصلی زندگی عمومی قرار داد و براساس
آنها مقررات و قانون وضع و آن را اجرا كرد . اگر جود و احسان و ايثار
تحت قانون و مقررات لازم الاجراء درآيد ، ديگر جود و احسان و ايثار نام
ندارد ، به اصطلاح از وجودش عدمش لازم میآيد . جود و ايثار وقتی جود و
ايثار است كه هيچ قانون و مقررات حتمی و لازم الاجراء نداشته باشد و آدمی
صرفا به خاطر كرم و بزرگواری و گذشت و نوع دوستی و بلكه حيات دوستی جود
كند . پس بنابراين عدل از جود افضل است .
اين بود جواب علی مرتضی ( ع ) در مورد افضليت عدل از جود .
هرگز يك انسانی كه تفكر اجتماعی ندارد و با مقياسهای فردی اندازهگيری
میكند اين طور جواب نمیدهد ، نمیگويد عدل از جود بالاتر است ، امام علی ( ع ) در اين سخن بسيار پر قيمت خود ، به عدل
از نظر اجتماعی نگاه میكند و با مقياس اجتماعی اندازهگيری میكند . اين
سخن ، سخن كسی است كه فلسفه اجتماعی روشنی دارد .
جود و عدل از ديدگاه اخلاق فردی
علمای اخلاق جود را از عدل بالاتر دانستهاند ، اما علی مرتضی ( ع ) در
كمال صراحت میگويد عدل به اين دليل و اين دليل از جود بالاتر است .
البته اين دو نظر از دو زاويه و دو ديدگاه است ، اگر تنها از جنبه
فردی و اخلاق شخصی مطلب را مطالعه كنيم ، جود از عدل بالاتر است . از نظر
ملكات اخلاقی ، ملكه جود و ايثار بالاتر است از ملكه عدالت ، زيرا شخص
عادل از آن جهت كه شخصا و از نظر اخلاق شخصی و فردی عادل است ، در اين
حد از كمال انسانی است كه به حق ديگران تجاوز نمیكند ، مال كسی را
نمیبرد ، متعرض ناموس كسی نمیشود ، اما آن كه جود میكند و ايثار
مینمايد ، نه تنها مال كسی را نمیبرد بلكه از مال خود و دسترنج خود به
ديگران جود میكند ، نه تنها نوبت كسی را نمیگيرد ، نوبت خود را هم
احيانا به ديگران میدهد ، نه تنها بر كسی جراحتی وارد نمیآورد ، بلكه در
بيمارستانها و ميدانهای جنگ و در كلبهها و خانههای بينوايان به سر وقت
بيماران و مجروحين میرود ، دارويی به كامشان میريزد ، مرهمی بجراحتشان
میگذارد ، مجانا شغل پرستاری بيماران را برای خود انتخاب میكند ، نه
تنها خون كسی را نمیريزد ، بلكه حاضر است خون خود را فدای خير جامعه كند .
پس از نظر ملكات اخلاقی و صفات شخصی البته جود از عدل بالاتر است ،
بلكه طرف قياس نيستند .
عدل و جود از نظر اجتماعی
اما از نظر زندگی اجتماعی چطور ؟ از نظر زندگی اجتماعی و از جنبه عمومی
كه افراد اجتماع را به صورت يك واحد در میآورد ، از اين نظر كه بنگريم
، میبينيم كه عدل از جود بالاتر است .
عدل در اجتماع به منزله پايههای ساختمان است و احسان از نظر اجتماع به
منزله رنگ آميزی و نقاشی و زينت ساختمان است . اول بايد پايه درست
باشد بعد نوبت به زينت و رنگ آميزی و نقاشی میرسد . اگر " خانه از
پای بست ويران است " ، ديگر چه فايده كه " خواجه دربند نقش ايوان "
باشد ؟ اما اگر پايه محكم باشد ، در ساختمان بی نقاشی و بی رنگ آميزی هم
میتوان زندگی كرد . ممكن است ساختمان فوق العاده نقاشی خوب داشته باشد
و ظاهرش جالب باشد ، اما چون پايه خراب است ، يك باران كافی است آن
را بر سراهلش خراب كند .
بعلاوه همين جودها و احسانها و ايثارهايی كه در مواقعی خوب و مفيد است
و از نظر جود كننده فضيلتی بسيار عالی است ، از نظر گيرنده فضيلت نيست
. حساب او را هم بايد كرد ، حساب اجتماع را هم بايد كرد . اگر رعايت
موازنه اجتماعی نشود و حساب نكرده صورت بگيرد ، همين فضيلت اخلاقی
موجب بدبختی عمومی و خرابی اجتماع میگردد . صدقات زياد و اوقاف زياد و حساب نكرده
، نذورات زياد و حساب نكرده در هر جا كه وارد شده مانند سيل جامعه را
خراب كرده ، روحيهها را تنبل و كلاش و فاسد الاخلاق بار آورده ، لطمهها و
خساراتی وارد آورده كه كمتر از لطمات و خسارات يك سپاه جرار نبوده ،
مصداق كلام خدا بوده درباره بعضی انفاقات كه میفرمايد :
" « مثل ما ينفقون فی هذه الحيوه الدنيا كمثل ريح فيها صر اصابت حرث
قوم ظلموا أنفسهم فأهلكته و ما ظلمهم الله و لكن أنفسهم يظلمون »" ( 1
) . مثل انفاقهايی كه در اين دنيا میكنند و عنوان انفاق و صدقه و امثال
اينها به آنها میدهند ، عينا مثل باد سختی است كه با سرما همراه است و
میرسد به زراعت مردمی كه ظلم به نفس كردهاند و همه آن زراعتها را از
بين میبرد . خداوند به آنها ستم نكرده خودشان به خودشان ستم كردهاند .
جامعه را هرگز با جود و احسان نمیتوان اداره كرد . پايه سازمان اجتماع
عدل است . احسان وجودهای حساب نشده و اندازهگيری نشده كارها را از مدار
خود خارج میكند . امام سجاد ( ع ) فرمود : " « كم من مفتون بحسن القول
فيه ، و كم من مغرور بحسن الستر عليه و كم من مستدرج باعحسانإليه » " (
1 ) بسياری از مردم از بس خوبشان را و مدحشان را گفتند فاسد شدند ،
بسياری از مردم چون از عيبشان چشمپوشی شد و مورد انتقاد قرار نگرفتند
مغرور شدند ، بسياری از مردم هم چون به آنها احسان شد و از راه احسان
زندگی و كارشان اداره شد متدرجا در غفلت فرو رفتند .
اين است معنی سخن علی مرتضی ( ع ) : كه فرمود : " « العدل يضع الامور
مواضعها و الجود يخرجها من جهتها » " عدل جريان كارها را در مجرای خود
قرار میدهد ، اما جود جريانها را از مجرای اصلی خارج میكند .
بسياری از مردم ابتدا كه میشنوند علی ، مظهر كامل جود و سخا ، عدل را
از جود برتر دانسته تعجب میكنند كه چطور میشود عدل از جود بالاتر باشد ؟
يعنی چه علی ( ع ) كه سرآمد اهل جود و ايثار و كرم است ، درباره جود و
كرم میفرمايد كه جود و كرم كارها را از جريان خودش خارج میكند ؟ اما با
بيانی كه كردم و دو جنبهای كه توضيح دادم معلوم شد كه ما تاكنون به عدل
وجود از يك جنبه نگاه میكردهايم و آن جنبه اخلاقی و جنبه فضيلت شخصی و
نفسانی قضيه بوده و البته از اين جهت مطلب همان طور است ، اما جنبه
ديگر مهم است و آن جنبه اجتماعی قضيه است و ما تاكنون كمتر از اين جنبه
فكر میكردهايم و علت اينكه كمتر فكر میكردهايم اين است كه مدت زيادی
نيست كه بشر به ارزش مطالعات اجتماعی پی برده و قوانين اجتماعی را
شناخته ، در سابق كم و بيش بعضی از مفكرين عاليقدر ما توجه داشتهاند ،
اما به صورت علوم مدونی نبوده است ، لهذا در قضايا فقط به جنبههای
اخلاقی و فردی آنها نگاه میكردهاند .
من ياد ندارم تاكنون كسی در كتابی در اطراف اين جمله كه عرض كردم
بحثی كرده باشد و حال آنكه اين جمله در نهج البلاغه است و در دسترس همه
بوده . به نظرم علتش اين است كه اين جمله با مقياسهای اخلاقی نمیتوانسته
در نظرها معنی درست و قابل توجهی داشته باشد ، اما امروز كه به بركت
پيشرفت علوم اجتماعی ، مقياسهای ديگر غير از مقياسهای اخلاقی به دست ما
رسيده ، میفهميم كه چه كلام پرارزشی است و چقدر اين سخن از زمان خودش ،
بلكه از زمان سيد رضی ( ره ) كه سخنان علی ( ع ) را گردآوری كرد و به نام
نهج البلاغه به صورت كتابی درآورد ، جلوتر و بالاتر است . هيچ ممكن نبود
در آن زمان ، خود سيد رضی كه جمع كننده اين كلمات است ، و حتی بوعلی
سينا كه بزرگترين فيلسوف عصر گردآوری نهج البلاغه است ، بتواند همچو
حقيقت اجتماعی عالی را بيان كند .
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت رسیک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 465]
-
گوناگون
پربازدیدترینها