محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1829488401
قبر و برزخ در قرآن
واضح آرشیو وب فارسی:سایت رسیک: قبر و برزخ در قرآن
عالم قبر نوعى زندگى است كه بين دنيا و قيامت قرار گرفته است قرآن مجيد در تعدادى از آيات از آن سخن گفته است و از امورى كه در آنجا براى انسان اتفاق مىافتد خبر داده است كه در اين مقاله به پارهاى از اين مباحث اشاره شده است.
اگر لحظه جانكاه مرگ را نخستين منزل انسان پس از دنيا بدانيم، و طبعا مراسم غسل و كفن و نماز بر ميت ادامه همان منزل خواهد بود، بايد نزول در قبر را منزل دوم بشماريم.خانهاى كه انسان كوچكترين سابقهاى با آن ندارد، خانه بسيار تنگ، و مقدار گنجايش آن به پهناى نيممتر، و طول كمتر از دو متر مىباشد، و انسان پس از سائيدن «چهره بر خاك» ، به تدريج از چشمهاى انسانهاى مادى نگر، پنهان مىگردد، و با گذاردن چند آجر بر روى ديواره قبر، خروارها خاك بر آن ريخته مىشود و ارتباط مادى انسان با جهان پيشين قطع مىگردد.
البته اين نوع از منزل يك مسأله حسى است، قرآن نيز به اين منزل به مناسبتهايى اشاره مىكند و مىفرمايد: «ثم أماته فأقبره» (عبس/8) .سپس او را ميراند، پس وارد قبر كرد .
و در آيه ديگر مىفرمايد: «و أن الله يبعث من فى القبور» (فاطر/22) .
خدا كسانى را كه در قبرها هستند بر مىانگيزد. (1)
ولى با ديده واقع بينانه، دومين منزل واقعى انسان از نظر قرآن همان برزخ است كه روح و روان انسان با بدن متناسبى در آن محيط بسر مىبرد، و انسان براى خود در آنجا حالاتى دارد كه متذكر مىشويم و مقصود از «قبر» در مواردى همان جهان برزخ است.
قرآن از اين منزل دوم در آيه ياد شده در زير حكايت مىكند و مىفرمايد:
«و من ورائهم برزخ الى يوم يبعثون» (مؤمنون/100) .
و در پيشاپيش آنان برزخى است تا روزى كه بر انگيخته مىشوند.
«وراء» در اين آيه بر خلاف آنچه كه غالبا در آن استعمال مىشود، به معنى پيش رو است، چنانكه در برخى از آيات ديگر نيز در اين معنى بكار رفته است.آنجا كه مىفرمايد:
«و كان ورائهم ملك يأخذ كل سفينة غصبا» (كهف/79) .
پيش روى آنان فرمانروائى بود كه كشتىها را به يغما مىبرد.
«برزخ» در لغت عرب به معنى فاصله است چنانكه مىفرمايد:
«بينهما برزخ لا يبغيان» (الرحمن/20) .
ميان دو دريا، فاصله و حائلى است كه به هم سرايت نمىكند.
علت اين كه اين نوع از حيات را، حيات برزخى مىنامند، اين است كه اين قسمت از زندگى فاصلهاى است ميان زندگى دنيوى و زندگى اخروى، ولى از آيه ياد شده وجود حيات برزخى استفاده نمىشود.و بيش از اين دلالت نمىكند كه ميان دنيا و آخرت فاصلهاى وجود دارد، ولى آيات ديگر واقعيت اين حيات برزخى را روشن مىسازد.
1ـ آياتى كه با آنها بر تجرد نفس و بقاء روح پس از مرگ استدلال شد، بر وجود چنين حياتى براى انسان گواهى مىدهند.
اين آيات به روشنى ثابت مىكنند كه انسان در عالم برزخ، هم داراى آثار روحى و روانى مانند فرح و شادمانى، حزن و اندوه، و هم داراى آثار جسمانى است مانند: «رزق» و «روزى» ، و كلمههاى «فرحين» و «يستبشرون» و «يرزقون» و «بنعمة من الله» همگى حاكى از چنين آثار حيات مىباشند (2) همچنان كه آيات مربوط به عرضه آل فرعون بر آتش، و ورود قوم نوح بر آن كه توضيح آن در بحث تجرد نفس گذشت گواه بر شكنجه شدن كافران در آن منزل مىباشد.
از جمله آياتى كه به گونهاى بر حيات برزخى دلالت مىكند آيه ياد شده در زير است:
«قالوا ربنا امتنا اثنتين و احييتنا اثنتين، فاعترفنا بذنوبنا فهل الى خروج من سبيل» (غافر/11) .
(كافران در روز قيامت مىگويند) پروردگارا دوبار ما را ميراندى، و دوبار زنده كردى پس ما به گناهان خود معترفيم، پس آيا راهى براى بيرون رفتن از آتش دوزخ وجود دارد؟
در اين آيه سخن از دو ميراندن و دو زنده كردن به ميان آمده است، مفسران در اينكه مقصود از اين دو ميراندن و زنده كردن چيست؟ آراء مختلفى دارند، آنچه از ميان همه آنها واقع بينانهتر بوده و با آيه سازگارتر است اين است كه مقصود از دو «اماته» يكى ميراندن در همين جهان است و ديگرى اماتهاى است كه پس از حيات برزخى به هنگام نفخ صور نخست، تحقق مىپذيرد و مرگ همه را فرا مىگيرد چنانكه مىفرمايد:
«و نفخ فى الصور فصعق من فى السموات و من فى الأرض الا ما شاء الله» (زمر/68) .
آنگاه كه در صور دميده شد آنكه در آسمانها و زمين است مىميرد مگر آنچه را كه خدا بخواهد .
تا اينجا با دو نوع «اماته» آشنا شديم.
اما دو «احيا» يكى عبارت است از احياء پس از مرگ دنيوى كه حيات برزخى نام دارد، و ديگرى احيائى كه پس از دومين نفخ در صور انجام مىگيرد كه همگان در رستاخيز محشور مىشوند چنانكه مىفرمايد:
«و نفخ فى الصور فاذا هم من الأجداث الى ربهم ينسلون» (يس/51) .
در صور دميده مىشود ناگاه مردگان از قبرها به سوى م****** مىشتابند.
و اگر بخواهيم اين دو نوع اماته و دو نوع احياء را به صورت روشنتر ترسيم كنيم چنين مىگوئيم:
1ـ اماته نخست: مرگ در اين جهان به هنگام فرا رسيدن اجل قطعى.2ـ اماته دوم: مرگ در نخستين نفخ صور. 3ـ احياء اول: زنده شدن انسان در برزخ پس از مرگ دنيوى. (3)
4ـ احياء دوم: زنده شدن انسان پس از دومين نفخ صور.
گاهى گفته مىشود كه مقصود از دو ميراندن عبارت است:
1ـ ميراندن به هنگامى كه انسان جماد يا نطفه بود (قبل از پيدايش روح در انسان) .
2ـ ميراندن در پايان زندگى دنيوى.
و مقصود از دو احياء عبارت است از:
1ـ احياء و زنده كردن پس از آنكه جماد و نطفه بود (انشائاه خلقا آخر) .
2ـ زنده كردن در روز رستاخيز.
ولى يك چنين تفسير خالى از اشكال نيست زيرا در آيه از دو ميراندن و دو زندهكردن، سخن به ميان آمده است، و در بيان گذشته اگر چه دو نوع زنده كردن به گونهاى كه بيان شد واقعيت دارد، ولى دو نوع ميراندن حقيقى وجود ندارد، زيرا ميراندن حقيقى آنگاه تحقق مىيابد كه قبلا حيات و زندگى در كار باشد، در حالى كه جماد و نطفه زنده نبوده است تا بگوئيم ميرانده شده است و به همين خاطر در قرآن كريم نسبت به اين مرحله (مرحله جماد و نطفه) كلمه موت بكار رفته است، نه لفظ «اماته» چنانكه مىفرمايد: «كيف تكفرون بالله و كنتم امواتا فاحياكم» (بقره/28) .
چگونه به خداوند كفر مىورزيد در حالى كه مرده بوديد و او شما را زنده كرد.
حيات برزخى در روايات مسأله حيات برزخى و تنعم و عذاب ارواح پس از مرگ و قبل از رستاخيز در روايات بسيارى مورد تصريح واقع شده است كه نمونههائى از آن را متذكر مىشويم:
1ـ ابو بصير گويد از امام صادق (ع) درباره ارواح مؤمنان پرسيدم در پاسخ فرمود: ارواح مؤمنان در خانههائى از بهشتند، از غذاى آنجا مىخورند، و از نوشيدنيهاى آنجا مىنوشند، و پيوسته مىگويند پروردگارا قيامت را بر پا كن و وعدههاى خود را درباره ما محقق ساز . (4)
2ـ و نيز درباره ارواح مشركان فرمود: در آتش معذبند و پيوسته مىگويند پروردگارا قيامت را بر پا مساز، و وعدههاى خود را درباره ما محقق ننما. (5)
سؤال در قبر
قبر ـ همان طور كه ياد آور شديم ـ يك معنى ظاهرى دارد و آن همان گودالى است كه انسان در آن دفن مىشود ولى هرگز نمىتوان گفت آن احكام مخصوص قبر از قبيل سئوال و جواب و فشار و نظائر آن، مربوط به اين قبر عنصرى و خاكى باشد زيرا در روايات وارد شده است:
1ـ قبر باغى است از باغهاى بهشت و يا گوشهاى است از گوشههاى دوزخ. (6)
شكى نيست كه قبر خاكى و ملموس براى ما داراى چنين نشان و وصفى نيست، و طبعا بايد قبر در اين جا معنى ديگرى داشته باشد كه اين قبر به گونهاى حاكى از آن است.
2ـ مردى از امام صادق (ع) سؤال مىكند كه من از شما شنيدهام كه شيعيان ما همگى در بهشتند، فرمود راست مىگوئيد گفتم بسيارى از آنان داراى گناهان كبيرهاند، فرمود در آخرت مشمول شفاعت پيامبر و يا وصى او مىشوند.در اين جا افزود: به خدا سوگند من بر شما از برزخ مىترسم، گفتم برزخ چيست؟ فرمود: «القبر منذ حين موته الى يوم القيامة» . (7)
مقصود از برزخ قبر انسان است از لحظه مرگ تا روز رستاخيز.
از آنجا كه چنين برزخى جنبه همگانى دارد، بايد همه نوع مردگان را شامل شود، اعم از كسانى كه طعمه درنده مىگردند، يا در آب غرق مىشوند، و يا در دل آتش مىسوزند، و كسانى كه پس از تبديل به خاك در قبر، خاك بدن آنها از طريق باد و طوفان در اطراف جهان پراكنده مىشود.مسلما همه آنان برزخى دارند به نام قبر، آيا اين قبر در كجا است اين جاست كه بايد به قبر ديگرى غير از اين قبر خاكى انديشيد كه با همگان سازگار باشد.
اكنون كه به نوعى با واقعيت قبر آشنا شديم، به طور فشرده پيرامون مسأله سئوال در قبر به گفتگو مىپردازيم نخست نمونههائى از آراء محدثان و متكلمان اسلامى را در اين باره يادآور مىشويم:
شيخ صدوق مىفرمايد: «عقيده ما در مورد سئوال در قبر اين است كه آن حق است و هر كس كه پاسخ صحيح گويد براى او در قبر، سرور و شادمانى است، و بهشت در سراى ديگر و آن كس كه پاسخ صحيح نگويد، در قبر و سپس در عالم آخرت معذب خواهد شد» . (8)
شيخ مفيد مىفرمايد: «در اخبار صحيح از پيامبر روايت شده است كه فرشتگان به قبور فرمود آمده و از آنان درباره دين آنها سؤال مىكنند، در برخى از روايات آماده است كه دو فرشته كه به آنها «ن****** و منكر» مىگويند بر ميت نازل مىشوند و از پروردگار و از پيامبر و امام و دينش سؤال مىكنند پس اگر پاسخ درست گويد او را به ملائكه نعمت و شادمانى تسليم مىكنند و گرنه او را به ملائكه عذاب واگذار مىكنند» . (9)
محقق طوسى در اين باره مىگويد: «عذاب در قبر، واقع خواهد شد زيرا كارى است شدنى و ممكن و دلائل سمعى در حد تواتر بر آن اقامه شده است» . (10)
مسأله سئوال و فشار قبر يك عقيده عمومى اسلامى است كه همه فرق اسلامى جز يك نفر به نام «ضرار» ، به آن معتقدند.
احمد بن حنبل در رساله خود كه رؤس عقائد اهل حديث را در آن نوشته است مىگويد: «عذاب قبر حق است و در آن از گناهان بندگان و از پروردگارشان و از بهشت و دوزخ سؤال مىكنند و مسأله دو فرشته به نام «منكر و ن******» نيز حق است» . (11)
ابو الحسن اشعرى مىگويد: ما به عذاب قبر و منكر و ن****** و سؤال آنان از مردگان در قبور ايمان داريم. (12)
قاضى عبد الجبار از سران معتزله در آغاز قرن پنجم مىگويد: «در ميان امت شكى در عذاب قبر نيست، فقط يك نفر از ما به نام «ضرار بن عمرو» ، به انكار آن برخاسته است ولى او پس از مدتى از گروه ما جدا شد و به گروه «مجبره» پيوست و اگر «ابن راوندى» چنين نسبتى را به ما داده است روى همين اساس است» . (13)
اين نوع عقيده بر خاسته از رواياتى است كه در اين مورد وارد شده است.
شماره روايات در حد تواتر است و همگى ناظر اين است كه از مردگان سئوال مىشود ولى در روايات چيزى كه گواهى دهد كه بدن عنصرى زنده مىشود، و به پرسشها پاسخ مىگويد، چيز صريحى جز يكى دو روايت (14) به چشم نمىخورد ولى با توجه به آياتى كه براى انسانها حيات برزخى ثابت مىنمايد و با توجه به روايات كه قبلا ياد آور شديم كه در آنها واقعيت برزخ و قبر يكى قلمداد گرديده است طبعا مسأله سئوال و فشار و عذاب قبر همگى مربوط به بدن ديگر غير از بدن عنصرى خواهد بود، بدنى كه متناسب با حيات برزخى باشد كه در اصطلاح متكلمان به آن بدن يا قالب «مثالى» گفته مىشود و در روايات نيز همين تعبير درباره آن وارد شده است. (15)
از مطالب گذشته سه مطلب روشن گرديد:
1ـ واقعيت قبر همان برزخ است.
2ـ مسأله سئوال و عذاب قبر مورد قبول اكثر قريب به اتفاق متكلمان اسلامى است.
3ـ سئوال و عذاب قبر مربوط به بدن مثالى است.
همان گونه كه يادآور شديم مسأله سئوال قبر در روايات بسيارى وارد شده است و مهمترين مطالبى كه در آنها مطرح شده است، عبارتند از:
1ـ از چه چيزهائى سئوال مىشود؟
2ـ از چه كسانى سئوال مىشود؟
اينك شايسته است اين بحث را با ذكر نمونههائى از روايات درباره دو موضوع ياد شده پايان دهيم:
از چه چيزهائى سئوال مىشود؟
1ـ در روايتى از امام سجاد (ع) نقل شده است كه آن حضرت هر روز جمعه مردم را موعظه مىكرده و از آن جمله مىفرمودند: اى فرزند آدم از مرگ غافل مباش، به همين زودى قبض روح خواهى شد، و به منزلى منتقل مىشوى، روح به تو باز گردانده مىشود و دو فرشته منكر و ن****** براى سئوال بر تو وارد مىشوند، و اول چيزى كه مىپرسند از پروردگار تو است، آنگاه از پيامبرى كه به سوى تو فرستاده شده است، و از دينى كه پذيرفتهاى، و از كتابى كه تلاوت مىكردى، و از امامى كه ولايت او را قبول كرده بودى، آنگاه از عمرت مىپرسند كه در چه راهى آن را فانى كردى و از مال و ثروت كه از كجا كسب نموده و در چه راهى مصرف نمودى؟ . (16)
2ـ از على (ع) روايت شده است كه فرمودند: آنگاه كه انسان را در قبر مىگذارند دو فرشته به نام منكر و ن****** نزد او مىآيند و اولين سئوال آنان درباره پروردگار او است، آنگاه از پيامبر او سپس از كسى كه ولايت او را پذيرفته است پس اگر پاسخ صحيح گويند، نجات مىيابد و اگر از پاسخ عاجز شود عذاب مىشود. (17)
از چه كسانى سئوال مىشود؟
در اين باره نيز روايات متعددى نقل شده است كه نمونههاى را متذكر مىشويم:
1ـ ابو بكر حضرمى مىگويد از امام باقر (ع) شنيدم كه فرمود در قبر سئوال نمىشود مگر از كسانى كه ايمان محض داشته و يا كافر محض بودند گفتم پس وضع ديگران چگونه است؟ فرمود : به حال خود واگذار مىشوند. (18)
2ـ محمد بن مسلم گويد: امام صادق (ع) فرمود: لا يسأل فى القبر الا من محض الايمان محضا و محض الكفر محضا. (19)
در قبر سئوال نمىشود مگر از كسانى كه عقيده محض و قطعى از نظر ايمان و كفر داشته باشند .مقصود از ايمان و كفر محض اين است كه از نظر فكرى مستضعف نبوده و براى خود عقيدهاى را (ايمان و كفر) برگزيده است.
در روايات، بحثهاى اخلاقى و آموزندهاى در رابطه با فشار قبر و عوامل آن، و نيز نقش كارهاى شايسته و اعتقاد به ولايت خاندان پيامبر در سعادت و آسايش انسان در قبر و حيات برزخى، مطرح شده است كه بررسى آنها نياز به رساله جداگانهاى دارد، و ما بحث مربوط به قبر و برزخ را با پاسخ به يك اشكال در زمينه بدن مثالى پايان مىدهيم و آن اينكه.
برخى گمان كردهاند تعلق روح در عالم برزخ به بدن مثالى كه مورد اعتقاد متكلمان اسلامى است و در روايات نيز بدان اشاره شده است يك نوع «تناسخ» است در حالى كه تعلق روح به بدن مثالى ارتباطى به آن ندارد زيرا حقيقت تناسخ اين است كه روح و نفس انسان پس از مرگ بار ديگر به اين جهان باز مىگردد و به سلول نباتى يا نطفه حيوانى يا جنين انسانى تعلق مىگيرد.و بار ديگر سير تكاملى خود را ادامه داده و به صورت يك انسان كامل در آيد.به طور مسلم اين شيوه از بازگشت، با حكمت حق منافات دارد زيرا مفاد آن اين است كه انسان پس از طى مراحلى به صورت يك موجود كامل در آيد آنگاه با پسگرائى خاصى به حالت نخست برگردد، و اين فرضيه را يك اصل استوار فلسفى مردود مىشمارد و آن اينكه «فعليت به قوه بر نمىگردد» . (20)
به طور مسلم در تعلق روح به بدن مثالى چنين مشكلى وجود ندارد زيرا آن بدن مثالى از نظر كمال هم آهنگ با روح تكامل يافته است و تعلق روح به چنين بدن همگام، مستلزم رجوع فعليت به قوه نيست حتى از نظر برخى از فلاسفه بدن مثالى از شئون نفس و مخلوق و آفريده او است و نفس مقتدر با خالقيت خاصى كه در اين جهان و در جهان ديگر دارد چنين بدنى را از طريق تصور مىآفرينند و مدتى با آن بسر مىبرد تا رستاخيز الهى تحقق پذيرد.
پىنوشتها:
1) در اين زمينه به آيات 84/توبه، 22/فاطر، 13/ممتحنه، 9/عاديات، و 2/تكاثر مراجعه شود .
2) عند ربهم يرزقون، فرحين بمآ آتاهم الله من فضله، و يستبشرون بالذين لم يلحقوا بهم من خلفهم الا خوف عليهم و لا هم يحزنون، يستبشرون بنعمة من الله و فضل...
(آل عمران/169ـ 171) .
3) و در حقيقت احياء نخستين چيزى جز اين نيست كه تعلق تدبيرى روح از بدن عنصرى به بدن برزخى انتقال يابد.
4) سألت ابا عبد الله (ع) عن ارواح المؤمنين فقال فى حجرات فى الجنة يأكلون من طعامها، و يشربون من شرابها، و يقولون ربنا اقم لنا الساعة و انجز لنا ما وعدتنا.
5) و سألته عن ارواح المشركين فقال فى النار يعذبون، و يقولون ربنا لا تقم لنا الساعة و لا تنجز لنا ما وعدتنا (بحار الانوار ج 6 باب احوال برزخ ص 269 حديث 122 و صفحه 270، حديث 126) .
و در حقيقت اين دو قسمت يك حديث است كه مرحوم مجلسى آن را تحت دو شماره آورده است.
6) روايت از امام سجاد نقل شده است قبل از اين جمله، امام درباره آيه «و من ورائهم برزخ» مىفرمايد مقصود قبر است آنگاه پس از تلاوت آيه «و من ورائهم برزخ الى يوم يبعثون» فرمود : هو القبر، و الله ان القبر لروضة من رياض الجنة، او حفرة من حفر النار. (بحار الانوار، ج 6، باب «سكرات الموت» حديث 19) .
7) بحار، ج 6، باب احوال برزخ، حديث .116
8) بحار ج 6، ص .279
9) تصحيح الاعتقاد، ص .45
10) و عذاب القبر واقع للامكان و تواتر السمع بوقوعه.كشف المراد مقصد 6 مسأله .14
11) طبقات الحنابله ص 226 نگارش قاضى ابو الحسين محمد بن ابى يعلى و در اين كتاب، رساله احمد به صورت كامل نقل شده است و نيز به طور جداگانه به نام كتاب السنه چاپ شده است .
12) ابانه ص .27
13) شرح الاصول الخمسة، ص .730
14) بحار، ج 6، ص 222، حديث 22، ص 224، حديث .25
15) بحار، ج 6، ص 268 حديث 119 امام صادق مىگويد: «و لكن فى ابدان كابدانهم» .و در حديث شماره 124 مىفرمايد: «فاذا قبضها الله عز و جل صير تلك الروح فى قالب كقالبه فى الدنيا فيأكلون و يشربون» .و در حديث شماره 32، ص 229 مىفرمايد «فاذا قبضه الله صير تلك الروح الى الجنة فى صورة كصورته» .
16) بحار الانوار، ج 6، ص 223، باب احوال برزخ، حديث .24
17) ان العبد اذا دخل حفرته اتاه ملكان اسمهما منكر و ن****** فاول من يسألانه عن ربه، ثم عن نبيه ثم عن وليه، فان اجاب نجى و ان عجز عذباه (بحارج 6 ص 233 حديث 46) .
18) بحار الانوار، ص 2335.حديث 52.ابوبكر حضرمى همين مضمون را از امام صادق نيز در روايت ديگر نقل كرده است.حديث 97.اين مضمون را عبد الله بن سنان از امام صادق و ابن ب****** از امام باقر (ع) نيز روايت كردهاند (حديث: 98 و 99، ص 260) .
19) بحار، ج 6، ص 260، حديث .100
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت رسیک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 111]
-
گوناگون
پربازدیدترینها