واضح آرشیو وب فارسی:کيهان: يك عضو گروهك منافقين در سالگرد عمليات مرصاد:
يك عضو گروهك منافقين با تشريح چگونگي انجام عمليات مرصاد (فروغ جاويدان) گفت: مسعود رجوي قبل از عمليات خطاب به نيروها گفته بود «بعد از ورود به تهران تا 48 ساعت هر كاري خواستيد بكنيد و هر كسي را كه خواستيد بكشيد تا اينكه من فرمان عفو عمومي بدهم»!
هادي شعباني عضو ارشد گروهك منافقين (مژگان پارسايي) و از نيروهاي حاضر در عمليات مرصاد فروغ جاويدان كه حدود 20 سال از زندگي 50 ساله خود را در اين گروهك سپري كرد و در سال 83 بالاخره از مقر منافقين گريخت و به ايران آمد در گفت وگو باخبرگزاري فارس كه در سالگرد عمليات مرصاد انجام شده است اظهار داشت: بعد از قبول قطعنامه از سوي ايران بود كه مسعود (رجوي) سريعاً جلسه اي گذاشت و گفت بايد تا يك هفته ديگر به ايران حمله كنيم چرا كه قبول قطعنامه از سوي جمهوري اسلامي نشان دهنده ضعف نيروهاي ايراني در جبهه هاي جنگ است.
بعدها مسعود عنوان كرد كه در يك طرح هماهنگ با ارتش عراق قرار شده بود آنها (نيروهاي عراقي) از جنوب به ايران حمله كنند تا ما بتوانيم به راحتي از سمت غرب پيشروي كنيم.
وي با اشاره به جلسه شب قبل از شروع عمليات فروغ جاويدان معروف به جلسه توجيه فروغ گفت: در اين جلسه كه همه نيروها بودند، مسعود سخنراني مفصلي كرد و گفت همين فردا بايد حركت كنيم و حتي به مهدي ابريشم چي هم كه فرمانده محور تهران بود گفت: «وقتي به تهران رسيديد اتاق كار سابق من در خيابان علوي را آماده كنيد تا من بيايم و در آن مستقر شوم» و بعد خطاب به نيروها گفت: «بعد از ورود به تهران تا 48 ساعت هر كاري خواستيد بكنيد و هر كسي را كه خواستيد بكشيد تا اينكه من فرمان عفو عمومي بدهم!»
عده اي از منافقين در ميدان نبرد خوابشان برد!
شعباني در پاسخ به سؤالي مبني بر اينكه در همان زمان نيروهاي ايران توانسته بودند ارتش عراق را از جنوب ايران عقب بزنند آيا اين موضوع براي شما جاي سؤال نبود كه چطور كشوري كه به قول شما ضعيف شده مي تواند چنين كاري كند؟ گفت: شما بايد به اين نكته توجه كنيد كه ذهن ما (نيروهاي منافقين) يك ذهن تاكتيكي نبود و اين مسائل را نمي دانستيم. مثال ما، مثال اسكي بازي بود كه روي برف احساسات ليز مي خورد. ما قدرت تحليل نداشتيم و حتي نمي توانستيم روي نقشه كار كنيم. فرماندهان به ما مي گفتند همين مسير مستقيم را كه برويم بدون مقاومت به كرمانشاه مي رسيم و از آنجا هم همدان، ساوه، آوج و بعد تهران. ما هم قبول كرديم. الان كه نگاه مي كنيم مي توانيم بفهميم اين نوع عمليات از اول شكست خورده بود.
حتي برخي افراد در شبانه روز2 ساعت مي خوابيدند و فقط كار مي كردند به همين خاطر خيلي از نيروها در حمله فروغ از فرط خستگي در ميدان نبرد خوابشان برد! وي در خصوص آموزش هاي قبل از عمليات هم گفت: آموزش ها بسيار مختصر بود و آن هم براي كساني كه 2، 3 روز قبل از اروپا براي شركت در عمليات آمده بودند. فقط هم آموزش تيراندازي با كلاش و كلت بود. كساني كه حين عمليات مي رسيدند كه اصلاً همين آموزش مختصر را هم نمي ديدند فقط سلاحشان را مي گرفتند و به ميدان جنگ فرستاده مي شدند. سازمان به دروغ به آنها مي گفت مثلاً الان در كرمانشاه هستيم شما هم به آنجا برويد. افرادي در اروپا بودند كه بچه خود را تحويل همسايه شان داده بودند تا به عمليات برسند. كساني كه حتي دست چپ و راست خود را نمي دانستند، چه برسد به استفاده از سلاح!
شنبه 5 مرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: کيهان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 127]