تور لحظه آخری
امروز : دوشنبه ، 1 مرداد 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):اگر اراده قوى باشد، هيچ بدنى براى انجام دادن كار، ناتوان نيست.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

آراد برندینگ

سایبان ماشین

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ووچر پرفکت مانی

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

ثبت نام کلاسینو

خرید نهال سیب سبز

خرید اقساطی خودرو

امداد خودرو ارومیه

ایمپلنت دندان سعادت آباد

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

الکترود استیل

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1807514939




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

مهدويت در انديشه شهيد مرتضي مطهري (ره)


واضح آرشیو وب فارسی:سایت رسیک: اشاره

آنچه فرا روي شماست، بخشي از مباحثي است كه توسط شهيد والامقام مرتضي مطهري (قدس سره ) درباره موضوع مهدويت مطرح شده است.

حكيم فرزانه‏اي كه «عمر شريف و ارزنده خود را در راه اهداف مقدس اسلام صرف كرد و با كج‏روي‏ها و انحرافات مبارزه‏اي سرسختانه نمود. شخصيتي كه در اسلام‏شناسي و فنون مختلفه اسلام و قرآن كريم كم نظير بود».(1)

و به فرموده امام راحل «در اسلام عزيز به شهادت اين فرزند برومند و عالم جاودان ثلمه‏اي وارد شد كه هيچ چيز، جايگزين آن نيست.»(2)

از ويژگي‏هاي مهم استاد شهيد مرتضي مطهري به بيان اسوه و مقتداي او يعني امام راحل اين بود كه «با قلمي روان و فكري توانا در تحليل مسايل اسلامي و توضيح حقايق فلسفي با زبان مردم و بي‏قلق و اضطراب به تعليم و تربيت جامعه پرداخت و آثار قلم و زبان او بي‏استثنا آموزنده و روانبخش است.»(3)

يكي از موضوعات مهم و اساسي اسلام تفكر و انديشه مهدويت است. اين موضوع مورد عنايت و توجه خاص اين متفكر انديشمند قرار گرفته و با نگاهي نو، شگرف، عميق و عالمانه وارد اين عرصه شده است و در مناسبت‏هاي گوناگون آن را از زواياي مختلف مورد بحث قرار داده است.

اين انديشه كه با نويد قرآن(4) درباره غلبه قطعي صالحان و متقيان، كوتاه شدن دست تبهكاران و جباران براي هميشه و آينده‏اي درخشان و سعادتمندانه براي بشريت، در ميان امت اسلام پديد آمد، پيوسته مورد توجه آنان بود؛ به گونه‏اي كه پيش از تولد حضرت مهدي عليه‏السلام ده‏ها كتاب در اين زمينه نوشته شده و اصحاب پيوسته با سؤالاتي مثل «متي الفرج؟» و مانند آن؛ از تحقق و ويژگي‏هاي اين مژده آسماني پرس و جو مي‏كردند.

انتظار فرج و آرزو و اميد و دل بستن به آينده دو گونه است:

انتظاري كه سازنده و نگهدارنده است، تعهدآور است، نيروآفرين و تحرك‏بخش است؛ به ‏گونه‏اي كه مي‏تواند نوعي عبادت و حق پرستي شمرده مي‏شود.

و انتظاري كه گناه است، ويرانگر است، اسارت بخش است، فلج كننده است و نوعي «اباحيگري» بايد محسوب گردد.

استاد شهيد درباره اين انديشه ناب مي‏فرمايد:

اين انديشه بيش از هر چيز مشتمل بر عنصر خوشبيني نسبت به جريان كلي نظام طبيعت و سير تكاملي تاريخ و اطمينان به آينده و طرد عنصر بدبيني نسبت به پايان كار بشر است كه طبق بسياري از نظريه‏ها و فرضيه‏ها فوق العاده تاريك و ابتر است...(5)

راسل در كتاب اميدهاي نو مي‏گويد: «امروز ديگر غالب دانشمندان اميدشان را از بشريت قطع كرده و معتقدند كه علم به جايي رسيده است كه عن قريب بشر به دست علم نابود خواهد شد» و مي‏گويد: «يكي از اين افراد انيشتين است او معتقد است بشر با گوري كه به دست خود كنده است يك گام بيشتر فاصله ندارد!.»(6)

اما ما مسلمين خوشوقتيم كه بر خلاف اين همه بدبيني‏ها كه در دنياي غرب براي بشريت به وجود آمده ما به آينده بشريت خوشبين هستيم. كه يك حكومت عادل جهاني بر مبناي ايمان، خداپرستي و خداشناسي و بر مبناي حكومت قرآن به وجود مي‏آيد.(7)

به راستي آيا اين پيشرفت شگفت‏انگيز صنعت و تكنولوژي توانسته است به تمام خواسته‏هاي جسمي، روحي، فردي و اجتماعي بشر پاسخ كافي بدهد و آرامش و سعادت را براي او به ارمغان آورد و او را از ماوراي طبيعت و امدادهاي غيبي، بي‏نياز كند؟ ايشان در كتاب امدادهاي غيبي به نقد اين تفكر مي‏پردازد و مي‏نويسد:

اين خيال، خيال باطلي است. خطراتي كه به اصطلاح در عصر علم و دانش براي بشريت است از خطرات عصرهاي پيشين بيش‏تر و عظيم‏تر است... و اين پيشرفت علمي، او را مغرورتر و غرايز حيواني او را افروخته‏تر نموده است و به همين جهت خود علم و فنّ، امروز به صورت بزرگ‏ترين دشمن بشر در آمده است.(8)

وضعيت آينده بشريت مسئله‏اي است كه سال‏هاست فكر بشر را به طور جدي به خود مشغول كرده است. ظلم فراگير و بي‏عدالتي مسابقه تسليحاتي با توليد روزافزون سلاح‏هاي مرگبار اتمي، هسته‏اي، ميكروبي، شيميايي و ... آينده را در هاله‏اي از ابهام فرو برده و يأس و نااميدي جامعه جهاني را در بر گرفته است. با اين كه نظريه‏هاي متفاوت و نااميد كننده‏اي از طرف نظريه پردازان مطرح مي‏گردد، ولي اسلام از همان ابتدا با قاطعيت تمام، به عنوان وعده‏اي الهي از آينده‏اي بسيار روشن و درخشان خبر مي‏دهد كه با تكامل فكري و عقلي بشر، جامعه‏اي كامل و پاك به نام «جامعه مهدوي» در ابعاد جهاني تشكيل خواهد شد. جامعه‏اي كه در آن از ستم و جنگ و ستيز هيچ اثري نخواهد بود و عصر زندگي واقعي بشر در آن زمان رقم مي‏خورد.

مشخصه‏ها و ويژگي‏هاي جامعه مهدوي


اين عالم وارسته با بهره گرفتن از آيات و روايات در بحث عدل كلّي در ابتدا به قطعيت آن اشاره مي‏كند و مي‏فرمايد:

از قرآن مجيد استفاده مي‏شود كه همه پيامبران الهي ـ صلوات الله عليهم اجمعين ـ كه از طرف خداي متعال مبعوث شده‏اند، براي دو هدف اساسي بوده است:

1. برقراري ارتباط صحيح ميان بنده و خالق يعني توحيد كه در كلمه «لا اله الا الله» خلاصه مي‏شود.

2. برقراري روابط حسنه و صالحه ميان افراد بشر بر اساس عدالت و صلح و صفا و تعاون و احساس و عاطفه و خدمت بنابراين، مسئله برقراري عدالت آن هم با مقياس بشريت هدف اصلي و عمومي همه انبيا عليهم‏السلام بوده است و مسئله عدالت يك آرزو و خيال نيست يك واقعيتي است كه دنيا به سوي آن پيش مي‏رود يعني سنت الهي است و خدا عدالت را در نهايت امر، بر دنيا حاكم خواهد نمود.

سپس با بهره گرفتن از روايات به ترسيم «جامعه مهدي» مي‏پردازد و مي‏نويسد:

رسول گرامي اسلام صلي‏ الله ‏عليه ‏و ‏آله مي‏فرمايد:(9) «المهدي يُبعثُ علي اختلافٍ من الناس و الزَّلازل؛ مهدي عليه‏السلام در يك شرايطي مي‏آيد كه اختلاف در ميان بشر شديد و زلزله‏ها برقرار است» (مقصود زلزله‏هاي ناشي از مواد زير زمين نيست). اصلاً زمين به دست بشر تكان مي‏خورد و خطر بشريت را تهديد مي‏كند كه زمين نيست و نابود شود. «فيملا الارض قسطا و عدلاً كما ملئت ظلما و جورا؛ بعد از آن كه پيمانه ظلم و جور پر شد دنيا را پر از عدل و داد مي‏كند.»

«يرضي عنه ساكن السماء و ساكن الارض؛ از او هم خداي آسمان راضي است و هم خلق آسمان و مردم روي زمين» بعد فرمود: «يُقَسِّم المال صِحاحا؛ ثروت را به طور عادلانه و بالسويه تقسيم مي‏نمايد.» «و يملأ قلوب امه محمد غِنيً ويَسعُهم عدلُه، خداوند متعال دل امت اسلام را مملوّ از غنا مي‏كند» ؛ يعني خيال نكن غنا و ثروت، تنها همان ثروت مادّي است. دل‏ها غني مي‏شود فقرها و نيازها و حقارت‏ها و بيچارگي‏ها و كينه‏ها و حسادت‏ها همه از دل‏ها بيرون كشيده مي‏شود.

سپس ايشان وضعيت قبل از ظهور و بعد از ظهور را در بيان حضرت علي عليه‏السلام دنبال مي‏كند.

وضعيت قبل از ظهور


اميرالمؤمنين عليه‏السلام در نهج البلاغه مي‏فرمايد:
«حتي تقوم الحرب بكم علي ساقٍ باديا نواجذها مملؤهً اخلافُها حُلوا رضاعُها علقما عاقبتُها.»(10) پيش بيني مي‏كند كه قبل از ظهور حضرت مهدي عليه‏السلام آشوب عجيب و جنگ‏هاي بسيار مهيب و خطرناكي در دنيا هست مي‏فرمايد: جنگ روي پاي خودش مي‏ايستد، دندان‏هاي خودش را نشان مي‏دهد. مثل يك درنده‏اي كه دندان نشان مي‏دهد، شير پستان خودش را نشان مي‏دهد؛ يعني آن ستيزه جويان و آتش افروزان جنگ نگاه مي‏كنند مي‏بينند اين پستان جنگ خوب شير مي‏دهد يعني به نفعشان كار مي‏كند، اما نمي‏دانند كه عاقبت اين جنگ به ضرر خودشان است. «حلوا رضاعُها؛ دوشيدنش خيلي شيرين است»، اما «علقما عاقبتُها، عاقبتش فوق العاده تلخ است».

ما مسلمين خوشوقتيم كه بر خلاف اين همه بدبيني‏ها كه در دنياي غرب براي بشريت به وجود آمده ما به آينده بشريت خوشبين هستيم. كه يك حكومت عادل جهاني بر مبناي ايمان، خداپرستي و خداشناسي و بر مبناي حكومت قرآن به وجود مي‏آيد.

«اَلا و في غدٍ و سياتي غدٌ بما لاتعرفون؛ بدانيد كه فردا آبستن چيزهايي است كه هيچ پيش‏بيني نمي‏كنيد ولي بدانيد هست و فردا با خود خواهد آورد.

وضعيت بعد از ظهور


«يا خذ الوالي من غيرها عمالها علي مساوي اعمالها؛ اول كاري كه آن والي الهي مي‏كند اين است كه عُمّال و حُكّام را يك‏يك مي‏گيرد، اعوان خودش را اصلاح مي‏كند و دنيا اصلاح مي‏شود؛ «و تُخرِج له الارضُ افاليذَ كبدها؛ زمين پاره‏هاي جگر خود را بيرون مي‏دهد.»؛ يعني زمين هر موهبتي كه در خودش دارد از هر معدني و استعدادي كه شما تصور بكنيد را بيرون مي‏دهد. هر چه تا امروز مضايقه نموده بيرون مي‏دهد. «و تُلقي اليه سِلما مقاليدها زمين مي‏آيد مثل يك غلام در حالي كه تسليم است كليدهاي خودش را در اختيار او قرار مي‏دهد»؛ يعني ديگر سرّي در طبيعت نمي‏ماند مگر اين كه به دست او كشف مي‏شود. «فيُريكم كيف عدل السيره؛ آن وقت او به شما نشان خواهد داد كه عدالت واقعي يعني چه؟» نشان خواهد داد كه اين همه كه دم از اعلاميه حقوق بشر و آزادي مي‏زنند همه‏اش دروغ است. اين همه كه دم از صلح مي‏زنند همه‏اش دروغ و نفاق و جو فروشي و گندم نمايي بود. «يُحيي ميّت الكتاب والسنه؛ قوانين كتاب و سنت را كه متروك مانده و به حسب ظاهر مرده و از ميان رفته است را زنده خواهد كرد» و نيز فرمود «اذا قام القائم حكم بالعدل»(11) اصلاً حضرت يك لقبي دارد مخصوص به خود كه از مفهوم قيام گرفته شده است آن كه در جهان قيام مي‏كند «القائم». اصلاً ما حضرت مهدي عليه‏السلام را با به قيام و عدالت مي‏شناسيم.
«و ارتفع في ايامه الجور؛ جور و ظلمي ديگر در كار نيست». «و امنت به السُبُل؛ همه راه‏ها، راه‏هاي زميني دريايي، هوايي امن مي‏شود.» چون منشأ اين ناامني‏ها، ناراحتي‏ها و بي‏عدالتي‏ها است، وقتي كه عدالت برقرار شود چون فطرت بشر فطرت عدالت است؛ دليل ندارد كه ناامني وجود داشته باشد. «و اخرجت الارض بركاتها؛ و زمين تمام بركات خودش را بيرون مي‏آورد.» «ولا يجد الرجل منكم يومئذ موضعا لصدقته و برّه، و هو قوله تعالي و العاقبه للمتقين»؛ آيا مي‏دانيد ناراحتي مردم در آن وقت، چيست؟ ناراحتي مردم فقط اين است كه اگر بخواهند يك صدقه‏اي بدهند و يك كمكي به كسي بكنند يك نفر (مستحق) پيدا نمي‏شود يك فقير روي زمين پيدا نخواهد شد.(12)

ضرورت تحقق چنين جامعه‏اي


نكته بسيار مهمي كه در انديشه شهيد مطهري درباره مهدويت درخشش دارد، ضرورت و قطعيت تحقق جامعه مهدوي از منظر حكمت الهي است. از ديدگاه ايشان:
مهدويت يك فلسفه بزرگ جهاني است؛ چون اسلام يك دين جهاني است؛ چون تشيع به معناي واقعي‏اش يك امر جهاني است. وقتي قرآن مي‏فرمايد: «و لقد كتبنا في الزبور من بعد الذكر ان الارض يرثها عبادي الصالحون»(13) صحبت از زمين است؛ نه صحبت از اين منطقه و آن منطقه و اين قوم و آن نژاد.

اولاً : اميدواري به آينده است كه دنيا در آينده نابود نمي‏شود زندگي سعادتمندانه بشر آن است كه در آينده است.

دوم: آن دوره، دوره عقل و عدالت است. شما مي‏بينيد يك فرد سه دوره كلي دارد: دوره كودكانه كه دوره بازي و افكار كودكانه است؛ دوره جواني كه دوره خشم و ***** است و دوره عاقله مردي و پيري كه دوره پختگي و استفاده از تجربيات، دوره دور بودن از احساسات و دوره حكومت عقل است. اجتماع بشري نيز همين است؛ بايد سه دوره را طي كند؛ يك دوره، دوره اساطير و افسانه‏ها و به تعبير قرآن دوره جاهليت. دوره دوم، دوره علم است، ولي علم و جواني، دوره حكومت خشم و *****، محور گردش زمان ما يا خشم است يا *****. آيا دوره‏اي نخواهد آمد كه آن دوره حكومت، نه حكومت اساطير باشد و نه حكومت خشم و *****؟ دوره‏اي كه واقعا معرفت و عدالت، صلح و صفا و انسانيت و معنويت، حكومت كند؟ مگر مي‏شود كه خداوند اين عالم را خلق كرده باشد و بشر را به عنوان اشرف مخلوقات آفريده باشد، بعد بشر دوره بلوغ خود نرسيده يك مرتبه تمام بشر را زير و رو كند!(14)





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: سایت رسیک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 242]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن