واضح آرشیو وب فارسی:اطلاعات: تخريب ميراث طبيعي
ساخت جاده چهاربانده ترانزيتي در وسط پارك گلستان، يكي از مهمترين رخدادهاي تلخ زيستمحيطي كشور در سالهاي اخير است كه همواره با اعتراض فعالان حفظ محيطزيست و دانشگاهيان همراه بوده است. اعتراضهايي كه هر چند وقت يك بار با تخطي وزارت راه و ترابري و سكوت سازمان حفاظت محيطزيست از موارد قانوني، شدت ميگيرد، اما در تقابل با قدرت بلندگوهاي رسمي تا به امروز به جايي نرسيده است.
در يك نگاه
نخستين پاركي در ايران است، كه عنوان را به خود اختصاص داده است. پارك ملي گلستان در 19 مرداد 1336 به نام ، تحت حفاظت كانون شكار قرار گرفت و در 23 بهمن 1340 به تغيير نام داد.
در سال 1343 اين منطقه به تغيير نام داد و بعد از تشكيل سازمان شكارباني و نظارت بر صيد در سال 1353 و پس از اصلاح قانون شكار و صيد، عنوان آن از پارك وحش به تغيير يافت و عنوان اولين پارك ملي ايران را از آن خود كرد.
پارك ملي گلستان با وسعت 91 هزار و 895 هكتار، در منتهياليه شرق جنگلهاي خزري شمال كشور قرار دارد و داراي دو عنوان ملي و بينالمللي است. اين پارك در محدوده شهرستانهاي مينودشت (استان گلستان)، شاهرود (استان سمنان) و بجنورد (استان خراسان شمالي) واقع است، كه البته 80 درصد آن در محدوده جغرافيايي استان گلستان قرار دارد.
پارك ملي گلستان در سطح جهاني نيز از موقعيت ممتاز برخوردار است. اين پارك در سال 1356 از سوي سازمان يونسكو، نام را گرفت و نهمين مكان كره خاكي است كه اين عنوان را از آن خود كرده است.
در حال حاضر داخل پارك تقريبا خالي از سكنه است، اما روستاهاي زيادي آن را احاطه كردهاند كه شغل عمده ساكنان آنها، دامداري و كشاورزي است. روستاهاي شمال غربي و غرب پارك ملي گلستان مانند لهندور، زاو، قوش چشمه و تنگراه، در گستره حاشيه جنگل قرار گرفتهاند و بيشتر تركمن نشين هستند. روستاهاي جنوب غرب پارك، مانند لندسكوه و دشت شاد نيز در بخشهاي كوهستاني - جنگلي قرار دارند و ساكنان آن اغلب فارس هستند.
پارك ملي گلستان داراي نمونههاي بسيار بارز، برجسته و منحصر به فرد از گونههاي گياهي و جانوري طبيعي است و به تنهايي حدود يك هشتم گونههاي گياهي، يك سوم گونههاي پرندگان و بيش از 50 درصد پستانداران كشور را در خود جاي داده است.
اين پارك در حال حاضر نه تنها به دليل زيستگاههاي حيات وحش اهميت ويژهاي دارد، بلكه به دليل حفظ بخش قابل توجهي از تنوع زيستي، جايگاه خود را حفظ كرده است. پارك ملي گلستان در نقطه انتهايي جنگلهاي قرار دارد. اين جنگلها به عرض 50 تا 70 كيلومتر و به طول 800 كيلومتر، از آستارا در استان گيلان تا در استان گلستان ادامه دارد. از نظر موقعيت جغرافيايي و توپوگرافي، پارك ملي گلستان از صخرههاي مرتفع آهكي و تپههاي ماهوري با شيب كم تشكيل شده است.
مهمترين گونههاي جنگلي پارك عبارتند از: ممرز، بلند مازو، پلت، افرا، نمدار، آزاد، توسكا، بارانك، ال، انواع وليك، شيردار، داغداغان و ملچ ضمن اين كه وجود 69 گونه پستاندار، 149 گونه پرنده، 8 گونه ماهي و تعداد قابلتوجهي از خزندگان و دوزيستان،موجب غناي پارك شده است.
پاركهاي ملي در قانون
مطابق ماده 2 آييننامه اجرايي قانون حفاظت وبهسازي محيطزيست، به محدودهاي از منابع طبيعي كشور اعم از جنگل، مراتع و بيشههاي طبيعي و اراضي جنگلي و دشت و آب و كوهستان اطلاق ميشود كه نمايانگر نمونههاي برجستهاي از مظاهر طبيعي كشور است و به منظور حفظ هميشگي وضع زندگي و طبيعي آن و همچنين ايجاد محيط مناسب براي تكثير و پرورش جانوران وحشي و رشد رستنيها در شرايط طبيعي، تحت حفاظت قرار ميگيرد. همچنين طبق ماده 8 همين آئيننامه،
همچنين براساس ماده 3 مصوب هيات وزيران، راجع به سياستهاي دولت در مورد صيانت از جنگلهاي كشور (مصوب 1/5/80) صدور كليه مجوزهايي كه به هر ترتيب به كاهش مساحت جنگلهاي كشور منجر شود، از سوي تمام دستگاهها متوقف و ممنوع است.>
گذشتهاي نه چندان دور
اما از چه زماني پارك ملي گلستان در معرض خطر قرار گرفت، سئوالي است كه پاسخ به آن به مرور گذشته نه چندان دور پارك نياز دارد.
جاده عبوري از داخل پارك ملي گلستان به عرض 7 متر، از زمانهاي قديم به صورت خاكي و سپس شوسه مورد استفاده قرار ميگرفت، اما پس از وقوع سيل گلستان در سال 1380 و نابودي بخشهايي از مسير اين جاده، در سال 1382 نوسازي آن بدون افزايش عرض موجود به تصويب هيات دولت رسيد.
مطابق اين مصوبه مقرر شد با توجه به سيل خيز بودن مسير و امكان تكرار فجايع انساني، با رعايت قوانين داخلي و جهاني پاركهاي ملي، طرح تغيير مسير جاده از ناحيه شمالي پارك گلستان، پس از تامين اعتبارات لازم در بودجههاي سنواتي وزارت راه و ترابري به اجرا درآيد.
در توافقنامههاي متعددي نيز مكررا ترميم مسير قبلي و عدم افزايش عرض جاده مورد تاكيد مقامهاي مسئول سازمان حفاظت محيطزيست و وزارت راه و ترابري قرار گرفت و سرانجام به موجب تفاهمنامه مورخه 12/11/83 بازسازي راه ويژه جنگل گلستان با امضاي مسئولان وقت با تاكيد بر وارد نيامدن خسارات زيستمحيطي ناشي از عمليات بازسازي بر روي تنوع زيستي گياهي و جانوري منطقه ميبايست حداكثر در دو سال به اتمام برسد، اما...
موارد تخلف
اما شواهد نشان ميدهد هيچ يك از طرفهاي درگير به تعهدات خود پايبند نماندهاند، چنانچه براساس آخرين دادخواست كانون عالي گسترش فضاي سبز و حفظ محيط زيست، موارد تخلف در پارك ملي گلستان به شرح زير اعلام شده است:
- در حالي كه در تمامي مصوبات و توافقنامهها ترسيم و بهسازي مسير آسيبديده (به عرض 6/11 به انضمام شانه خاكي 13 متر) به تصويب رسيده است، وزارت راه و ترابري مشغول احداث جادهاي به پهناي بيش از 50 متر در كنار جاده قبلي است.
- احداث ديوارههاي بتني در پارك ملي به ارتفاع حدود 6 متر در مسير به بهانه مهار سيل، موجب ايجاد جدايي جغرافيايي (جزيرهاي شدن) پارك ملي گلستان شده است.
- عدم رعايت توافقهاي انجام شده مبني بر ايجاد 36 زيرگذر و آبرو و حداقل 2 پل روگذر براي رفت و آمد حيات وحش، در عمل محقق نشده و موجب بروز خسارات جبران ناپذير و اساسي به پارك ملي گلستان شده است.
- تخريب پوزهها و صخرههاي طبيعي در مسير جاده و قطع درختان (با مجوز يا بدون مجوز سازمان حفاظت محيط زيست). در حالي كه طبق مصوبات و در صورت ترميم جاده قبلي و حفظ عرض جاده، هيچگونه عمليات عمراني با حجم وسيع احساس نميشد.
- استقرار كارگاه سنگ شكن در داخل رودخانه و عدم خروج به موقع پيمانكاران، چنانچه براساس توافقها، اين طرح در 2 سال بايد به پايان ميرسيد اما تا به امروز 4 سال است كه از حضور پيمانكاران وزارت راه و ترابري در اين منطقه ميگذرد.
شايعه يا واقعيت؟
اما انعكاس اين دادخواست در مطبوعات و خبرگزاريها با واكنش سريع وزارت راه و ترابري روبه رو شد. در حالي كه جواد توكلي، مجري طرح جاده گلستان تنها با تمركز بر موضوع قطع درختان اين جنگل، اين ادعاها را شايعه خواند و توضيح داد:
- عمليات بازسازي اين جاده بر روي محور قديمي در حال اجراست. هم چنين با توجه به مصوبه هيات وزيران، تعريض جاده در دستور كار وزارت راه و ترابري قرار نداشته است و تنها در برخي نقاط حادثهخيز، با بررسي ومشاوره كارشناسان زيست محيطي به منظور تامين امنيت مسافران و جلوگيري از گرههاي ترافيكي و گسترش آلودگي هوا، يك باند كندرو براي خودروها پيشبيني شده است و به علت نوع جاده و عبور آب از سطح آن در فصول بارندگي، در برخي نقاط، ديوار كشي شده و پلهاي زيرگذر براي عبور آب احداث شده است.
اما اظهارات مجري طرح جاده ويژه گلستان، در حالي انعكاس يافت كه اتفاقهاي در حال وقوع در محدوده پارك ملي گلستان، شايعهاي كه او به آن معتقد است، در قاب واقعيت قرار ميدهد.
تبعات زيست محيطي
سالهاست كه جنگلهاي بكر شمال ايران به اشكال مختلف و به بهانههايي چند، در معرض خطر نابودي قرار گرفتهاند، بعضي نسخههاي پيچيده شده با وجود تمامي توجيهاتي كه فقط مسئولان را متقاعد ميكند، لطمههاي جبرانناپذيري به اين جنگل وارد ميكنند كه تبعات آن، در طولاني مدت شناخته خواهند شد.
مهندس عليرضا مهرجو، كارشناس ارشد محيط زيست و مديركل سابق محيط زيست استانهاي گلستان، سمنان و زنجان درباره آخرين وضعيت پارك ملي گلستان و ميزان زيان وارده به آن ميگويد:
- عرض جاده پارك ملي گلستان 11 متر و 60 سانتيمتر بوده است و سازمان حفاظت محيط زيست هم با بازسازي اين جاده مخالفتي ندارد، اما تعريض آن به 2 برابر عرض فعلي و تبديل آن از دو بانده به چهار بانده، مورد توافق هيچ فرد و سازماني نيست و هرگونه توافقي در اين باره كشيدن خط بر موارد قانوني است.
او با اشاره به اين كه ساخت جاده در وسط پاركهاي ملي تبعات منفي بيشماري دارد، ميافزايد:
- نبود ارتباط و پيوستگي ميان حيات وحش و در نتيجه انقراض نسل آنها، تلف شدن حيوانات در جاده و تخريب پوششهاي جنگلي از جمله اين پيامدهاست.
به گفته اين كارشناس، عريض شدن جاده پارك ملي گلستان، موجب از ميان رفتن 50 تا 200 متر عرض و 24 تا 26 كيلومتر طول پوشش جنگلي اين منطقه ميشود، در حالي كه پارك گلستان به نسلهاي آينده هم تعلق دارد و هرگونه توسعه و بهرهبرداري از آن بايد با رعايت اين موضوع و ارزيابيهاي زيست محيطي صورت گيرد.
مهرجو ضمن اشاره به سيل سال 1380 در استان گلستان معتقد است، پوشش گياهي اين منطقه، تا حد زيادي از شدت تخريب بيشتر اين سيل جلوگيري كرد حال اين كه ساخت و ساز اين جاده تاثيري به جز افزايش تردد وسايل نقليه سوخت بنزين و بالا رفتن حجم ترافيك اين منطقه نخواهد داشت.
حفظ پاركهاي ملي اهداف چندگانهاي دارد كه مهمترين آنها حفاظت از تنوع ژنتيكي و دستنخوردگي جوامع زيستي گياهان و جانوران در اكوسيستمهاي طبيعي است.
جنگلهاي شمال ايران به عنوان زيستگاه گونههاي نادر گياهي و جانوري، از اهميت ويژهاي در سطحهاي ملي و بينالمللي برخوردار است. اين ثروت ملي، ميراثي است كه طبيعت از گذشتههاي دور براي انسان تدارك ديده است، اما اين روزها به راحتي و به سادگي ساخت يك جاده، حيات طبيعي يك پارك ملي در معرض خطر جدي قرار گرفته است. شايد لزوم عبور جاده از پارك ملي گلستان را نتوان انكار كرد، اما آنچه مورد اعتراض است، پايبند نبودن وزارت راه و ترابري به تعهدات خود در بازسازي جاده يادشده و سكوت سازمان حفاظت محيط زيست در برابر كارشكنيهاست. ساخت يك خيابان، احداث يك جاده و تغيير كاربري يك پارك شايد كار چندان سختي نباشد، اما آن چه دشوار است پيدايش مجدد جنگلي است كه طبيعت براي بودنش ميليونها سال وقت صرف كرده است. در كنار تمامي عوامل طبيعي، گذر زمان مهمترين سرمايهاي است كه در زيست طبيعت پارك ملي گلستان كه زماني بكر بود، به كار رفته است. حتي اگر زماني تمامي عوامل حيات دوباره پارك رابتوان يك جا جمع كرد، چند سال بايد منتظر بود تا يك درخت افرا دوباره قد بكشد؟
چهارشنبه 2 مرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: اطلاعات]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 187]