تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 8 آذر 1403    احادیث و روایات:  ghhhhhh
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1834960616




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

سرمقاله هاي روزنامه هاي صبح ايران


واضح آرشیو وب فارسی:ایسکانیوز: سرمقاله هاي روزنامه هاي صبح ايران
تهران -خبرگزاري ايسكانيوز:روزنامه هاي آفتاب يزد، اعتماد ملي ، جام جم ،رسالت ، قدس ، كارگزاران ، كيهان و مردم سالاري امروز در سرمقاله هاي خود به مسائل مهم سياسي داخلي و خارجي پرداختند.
به گزارش روز چهارشنبه باشگاه خبرنگاران دانشجويي ايران "ايسكانيوز"در اين سرمقاله ها مي خوانيم:
**آفتاب يزد: از آن عجله تا اين سكينه قلبي!‌
روزنامه آفتاب يزد امروز در سرمقاله خود عملكرد مشاور رسانه اي رييس جمهور را از آغاز فعاليت هاي دولت نهم تشريح كرد و نوشت:در نخستين ماهها از آغاز فعاليت دولت نهم، مشاور رسانه‌اي رئيس جمهور اقدامات و اظهارنظرهاي جالبي داشت تا مردم نشانه‌هايي از متفاوت بودن اين دولت را مشاهده كنند. او در نخستين گام، مصاحبه‌اي مفصل با يك شبكه ماهواره‌اي انجام داد در حالي كه بسياري از فعالان اقتصادي، براي دادن آگهي چند ثانيه‌اي به همان شبكه‌ها مشكل دارند. پس از آن، همين آقاي مشاور توصيفات جالبي از رئيس جمهور محبوب خود ارائه نمود كه يكي از آنها ادعاي تصميم‌گيري‌هاي ضربتي احمدي‌نژاد بود. براساس توصيف آقاي مشاور، موضوعاتي كه تصميم‌گيري در خصوص آنها، قبلاً چند سال طول مي‌كشيد توسط احمدي نژاد طي يك شب، تعيين تكليف مي‌شود. البته اين توصيف به خودي خود، نگران كننده بود زيرا نشان مي‌داد بسياري از تصميم‌گيريها از حلقه‌هاي كارشناسي خارج شده و در حوزه تصميم‌گيريهاي فردي قرار گرفته است. اما تحليل خوش بينانه‌اي هم نسبت به توصيف مشاور از رئيس وجود داشت كه بر مبناي آن، گزارش‌هاي كارشناسي، پس از طي مراحل مشاوره و بررسي، در اختيار رئيس جمهور قرار مي‌گيرد و در اين مرحله، او با كنار گذاشتن ترديدهاي رايج در عرصه مديريت ايران، نقش مديريتي خود را در زماني بسيار كوتاه انجام مي‌دهد. . در سه سال اخير، هم تعدادي از اصولگرايان، عجولانه بودن و كاهش نقش مشاوره‌هاي بيروني در تصميم‌گيريهاي دولتي را مورد انتقاد قرار دادند و هم عده‌اي از اصلاح‌طلبان. البته مديران دولت نهم، هيچ‌گاه حاضر نشدند اين اتهام را بپذيرند كه به تعبير احمد توكلي و به تعبير محمدرضا باهنر اما به هر حال، تكذيب ها هر چه قدر هم كه قوي و پرصدا بود نمي توانست بعضي از نمونه‌هاي علني را از ديد مردم مخفي نگه دارد. در اين سه سال، بعضي اظهارنظرهاي تريبوني رئيس و اعضاي دولت نهم، بازتابهاي هزينه‌ساز داخلي و خارجي داشت تاجايي كه رئيس اصولگراي كميسيون بهداشت مجلس هفتم، با اشاره به بعضياز اين اظهارنظرها گفت: اندكي بعد از اين اظهارنظر، علي لاريجاني هنگامي كه در برابر سوالهاي متعدد آزاردهنده خارجي ها در خصوص يكي از اظهارنظرهاي مقامات دولت نهم قرار گرفت ناچار شد كه به سوال كننده بگويد ! اما ظاهراً نه آن توصيه رئيس كميسيون بهداشت، كارساز بود نه اين توجيه دبير سابق شورايعالي امنيت ملي! در نتيجه، پس از آن هم، گاه به گاه شاهد موضع گيريهايي در عرصه بين‌المللي بوديم كه تنها توجيه براي آن، مي‌توانست تعجيل در اظهارنظر باشد.
بهترين نمونه در اين زمينه، اعلام آمادگي براي بازگشايي فوري سفارت ايران در مصر بود كه با واكنش سرد و حتي مغرورانه طرف مصري مواجه شد. در عرصه داخلي هم گاه دستوراتي صادر مي‌شد كه ناشي از اصرار بر تصميم‌گيري عجولانه –يا به تعبير مشاور رئيس جمهور، تعيين تكليف فوري– بود. دستور پر سر و صدا براي بركناري اعضاي هيئت مديره بيمه ايران نمونه‌اي است كه حتي رسانه‌هاي حامي رئيس جمهور را نيز به واكنش منفي واداشت. سخناني كه اخيرا در خصوص تلاش براي ربودن رئيس جمهور در عراق و ترور او مطرح شد و با اظهارات ديگري در خصوص اظهار محبت وافر فرمانده اشغالگر امريكايي نسبت به دكتر احمدي‌نژاد پيگيري گرديد را نيز مي‌توان در همين راستا ارزيابي كرد. اينكه رسانه‌ها و تريبون‌ داران اصولگرا و نيز هيچيك از چهره‌هاي سرشناس و حتي نيمه ‌سرشناس آن جناح حاضر نشدند در اين خصوص اظهار نظر مثبت داشته باشند ثابت كرد كه بسياري از افراد در دو جناح، اين اظهار نظر را عجولانه دانسته‌اند.
. اظهار نگراني بسياري از افراد در خصوص كندي اجراي مراحل اصل 44 قانون اساسي، تعلل در ابلاغ نظام هماهنگ و نهايتا عدم اجراي آن به بهانه طول كشيدن تدوين آيين‌نامه‌ها، دو نمونه مهم بود كه نشان مي‌داد بر خلاف ادعاهاي مطرح شده توسط مشاور رئيس جمهور، نه تنها اقدامات چند ساله قبلي، امروز طي يك شب تصميم‌گيري نمي‌شود بلكه حتي اقدامات عادي قانونيبا تاخيرهاي غيرموجه، مواجه است. به عنوان آخرين نمونه، عدم معرفي وزير اقتصاد در فرجه قانوني و ايجاد شرايطي كه استفاده از اختيارات ويژه رهبري نظام، اجتناب‌ناپذير شود را مي‌توان مورد اشاره قرار داد. البته مسئولان دولتي در راستاي موضع‌گيريهاي مهرورزانه خود اعلام كرده‌اند كه تأخير در اين زمينه، به خاطر بوده است اما آيا اين توجيه، واقعاً قابل قبول است؟ آيادر دولتي كه براي حل مشكلات داخلي، نسخه‌هاي فوري مي‌پيچد و به ادعاي برخي مسئولان، براي حل مشكلات جهاني مورد مشورت قرار مي‌گيرد، شناسايي و معرفي كانديداي شايسته براي تصدي وزارت اقتصاد، تا اين حد مشكل است؟ آيا رئيس جمهور در زمان بركناري وزير دارايي، گزينه مناسبي براي جايگزيني او در نظر نداشته است كه ناچار شده، از تمامي 93 روز مهلت قانوني براي معرفي وزير پيشنهادي خود استفاده كند؟ قانون اساسي ايران، اختيارات ويژه‌اي براي عالي ترين مقام نظام در نظر گرفته است تا در شرايط بحراني، آرامش را به كشور هديه كند. اما آيا ضرورت داشت كه يك موضوع قابل حل - يعني معرفي به موقع وزير پيشنهادي - را آنقدر به تأخير بيندازند كه شرايط بحراني ايجاد شود و آنگاه دخالت كارگشاي رهبري، ضروري گردد؟ به هر حال، اكنون با نگاهي به سه سال گذشته، مي‌توان نمونه‌هايي از تعجيل در اظهارنظرهاي داخلي و خارجي و كوتاهي مشكل‌ساز در برخي اقدامات عملي ارائه نمود كه احتمالاً همه آنها داراي يك ريشه است. اين ريشه، اتكاي تصميم‌گيريها – چه در كلام و چه در اقدام – به يك نفر به جاي تقسيم كارشناسي كارها و تن دادن به مراحل تصميم‌سازي علمي و مشورتي در بعضي امور و عرصه‌هاست كه در نتيجه گاه تعجيل و گاه تعلل هزينه‌ساز براي كشور به دنبال داشته است.
**اعتماد ملي :دستگيري كارادزيچ؛ وقتي تاريخ درس مي‌دهد
روزنامه اعتماد ملي امروز در سرمقاله خود تاريخ را ورق مي زند و درباره كارادزيچ رهبر صرب هاي بوسني يكي از جنايتكاران تاريخ مي نويسد:
. دستگيري رادوان كارادزيچ رهبر صرب‌هاي بوسني كه تنها چند روز پس از سالگرد قتل‌عام مردم شهر سربرنيتسا رخ داد، بار ديگر تاريخ نه‌چندان دور خشونت‌هاي انساني را تكرار كرد.
13 سال بيشتر نيست كه كارادزيچ به افراد مسلح خود دستور داد تا مردان و پسران مسلمان بوسنيايي را به جرم مسلمان بودن از ميان ببرند و در كمتر از 7 روز هم اين كار بايد انجام مي‌شد. كارادزيچ و همكاران او اين كار را در قلب اروپاي متمدن انجام دادند كه داعيه‌دار حقوق انساني و حمايت از نوع بشر هستند. اما مهم‌ترين قسمت ماجرا سرنوشت شومي است كه دامنگير تمام جنايتكاران عليه بشريت شده است. از زمان جنگ دوم جهاني تا امروز آنهايي كه خون بي‌گناهان را به خاطر مطامع خود بر زمين ريختند، يا گرفتار عدالت الهي شدند و يا اينكه در دامي كه خود گسترده بودند، گرفتار آمدند. اما داستان تلخ سرنوشت صدام، پينوشه، ميلوسوويچ، شارون و ديگر همراهان آنها در ظلم به انسانيت و تجاوز به حريم پاك آن، امروز دامنگير رهبر صرب‌هاي بوسني شد تا 13 سال فرار او نتيجه‌اي نداشته باشد. قيافه كارادزيچ هنگام دستگيري، شباهت تام و تمامي به چهره صدام هنگام دستگيري داشت. تجربه‌اي كه به نظر مي‌رسد بايد درسي براي ديگر ديكتاتورها و آدم‌كشان جهان باشد.
**جام جم:جنگ رواني‌ ادامه ديپلماسي تهاجمي‌
روزنامه جام جم امروز در سرمقاله خود در خصوص جنگ رواني نوشت:
در دو دهه پس از جنگ جهاني دوم دكترين‌هاي جنگ رواني در مورد ماهيت، كاربرد و نقش آن در روابط بين‌المللي مدرن در آمريكا و اروپا به سوي اجماع نظر حركت كردند.
به اين ترتيب كارشناسان امور استراتژيك پذيرفتند كه مفهوم اساسي جنگ رواني عبارت از تحريف و دست‌كاري عقايد و افكار عمومي ‌از طريق به كارگيري يك يا چند رسانه ارتباطي و به بيان ديگر ناتوان كردن دشمن براي عمل و عكس‌العمل است.
تاملي كوتاه در ماهيت وجودي جنگ رواني (پروپاگاندا) گوياي اين واقعيت است كه جنگ رواني قسمتي از جنگ همه‌جانبه است كه پيش از نبرد آغاز مي‌شود و در حين و پس از آن ادامه مي‌يابد؛ چرا كه اين نوع جنگ از قوانين و شيوه‌هاي جنگ عادي و حتي كلاسيك تبعيت نمي‌كند و برمبناي توصيفي كه از صحنه نبرد يا سازماندهي عمليات جنگي ارائه مي‌شود، قابل تعريف نيست.
استيفن كوهن، كارشناس امور امنيتي و نظامي، جنگ رواني را تركيب بينابيني از جنگ‌هاي مدرن و كلاسيك با جنگ الكترونيك مي‌داند كه وجهه نرم‌افزاري بر بعد سخت‌افزاري آن برتري دارد.
سناريو سازي، ابزار جنگ رواني عليه ايران‌براي فراهم ساختن پروسه جنگ رواني ابتدا مي‌بايست ملزومات آن را تدارك ديد. هر چند آگاهان امور استراتژيك در نوع چينش الزامات يك پروژه جنگ رواني هم‌عقيده نيستند ولي بسياري از آنها بر تمركز رسانه‌اي و در كانون توجه قرار دادن جامعه هدف اجماع نظر دارند. بر اين مبنا طراحي و اجراي سناريوهاي خودنوشته براي جنجال‌سازي و غوغاسالاري نقطه ورود به فاز پيچيده پروپاگانداست.
بنا به اعتراف و اذعان بسياري از محافل و مجامع سياسي، خبري و امنيتي دنيا ايران سال‌هاست كه از فاز دريچه اين پروسه عبور كرده و عملاً زماني به درازاي 3 دهه سناريوهاي جنگ رواني به شكلي همزمان و با هدف تاثيرگذاري بر افكار عمومي‌ و حفظ بستر و فضاي سنگين و مه‌آلود سياسي بر جامعه ايران اعمال مي‌شود.
استفاده وسيع اسرائيل از پدافند سلاح‌هاي نامتعارف ميكروبي و شيميايي نمونه بارزي از ادامه سناريو سازي غرب براي يك دوره جديد از جنگ رواني عليه ايران است.
در واقع پس از برخورد سرد تهران به بسته پيشنهادي 1+5 كه به مانند هميشه با عبور از خط قرمز‌هاي تهران، تعليق غني‌سازي را محور آغاز مذاكرات عنوان كرده بودند بنگاه‌هاي خبري و رسانه‌هاي ديداري و شنيداري غرب در تكاپوي جديد با به بن‌بست رسيده خواندن مذاكرات و ديپلماسي هسته‌اي سخن از حمله احتمالي اسرائيل و آمريكا به تاسيسات هسته‌اي ايران مي‌رانند.
تمركز بيش از حد تل‌آويو بر آمادگي و تدارك در مواجهه با سلاح‌هاي شيميايي و ميكروبي خود گوياي اين مساله است كه اسرائيل تلويحاً مي‌خواهد اين پيام را روانه افكار عمومي ‌منفعل دنيا كند كه در غفلت و بي‌خبري غرب بر سر فعاليت‌هاي هسته‌اي ايران، اين كشور به سطح پيشرفته‌اي از تسليحات نامتعارف شيميايي و ميكروبي به مانند عراق در دهه 1990 دست يافته است و اين روند به زعم حاميان و همراهان تل‌آويو ادامه همان عدم صداقت و فريب‌ كاري تهران است.
تداوم استراتژي فرار به جلوي تل‌آويو، در حالي تلاشي ديرهنگام را آغاز كرده كه اين كشور عضو ششم باشگاه هسته‌اي و كشوري است كه نه تنها عضو هيچ پادمان و رژيم بازرسي بين‌المللي نظير NPT نبوده كه بدون هيچ‌گونه نظارت بين‌المللي، مجهز به سطح گسترده‌اي از اين تسليحات نامتعارف است؛ اما اين همه ماجرا نيست.
ادامه اين سناريو كه از مارس سال جاري عملاً كليد خورده است پرده ديگرش در كاخ سفيد همزمان با پايان اين مانور شروع شد. رئيس‌جمهور آمريكا در كتابخانه كاخ سفيد تنها يك روز پس از اين مانور اعلام كرد كه القاعده و ايران بزرگترين خطر براي آمريكا در قرن حاضر هستند و تأكيد كرد بايد اين دو را در سرزمين عراق شكست داد.
بوش از همين نگاه دوربين، ايران را دعوت كرد يا به همكاري با طرح توافقنامه امنيتي آمريكا در عراق بپردازد و يا آن‌كه رويارويي را بپذيرد و آماده نبرد شود. بوش پيروزي آمريكا در عراق را پس از اين حجم سنگين سرمايه ‌گذاري‌هايي كه ايران و القاعده در عراق كرده‌اند ضربه‌اي تاريخي بر پيكره تروريسم جهاني و عقب‌نشيني ايران عنوان كرد.
اين اقدام بوش همزمان با پايان مانور نظامي اسرائيل در شرق مديترانه كه در قالب سخنراني‌اش به مناسبت پنجمين سالگرد اشغال عراق ايراد كرد در حقيقت تكميل حلقه جنگ رواني عليه ايران بود.
هر چند ادامه اين روند با مانور گسترده ارتش آمريكا و كشورهاي حوزه خليج فارس در ماه جاري تداوم مي‌يابد و به نظر مي‌رسد پرده‌هاي ديگر نمايشنامه توسط تئوريسين‌هاي كاخ سفيد در حال نوشتن است.
**رسالت: رئيس جمهور دوران گذار
روزنامه رسالت امروز در سرمقاله خود عملكرد دولت نهم و احمدي نژاد را بررسي كرد وبه او عنوان رييس جمهور دوران گذار را داد و نوشت:
احمدى نژاد رئيس جمهور دوران گذار است. گذار از مصلحت انديشى هاى سياسى به تصميم گيرى هاى بزرگ و قانونى براى پيشرفت كشور و خدمت صادقانه به مردم.
اين واقعيت طى سه سال گذشته على رغم تمام جوسازى هاى رسانه اى در افكار عمومى مردم پذيرفته شده است.
اما خاصيت گذار پرداخت هزينه است. هزينه براى تغيير و تحول ! تا حركتى صورت نگيرد پيشرفتى نيز حاصل نمى شود، البته هنر يك رئيس جمهور اين است كه ضمن تند كردن آهنگ گذار تا حد ممكن از هزينه هاى آن بكاهد.
پيشرفت و توليد فزاينده ثروت ملى واقعيتى غير قابل انكار در جهان پيرامون ماست و هر لحظه تامل در تصميم گيرى به طور كاملا تصاعدى مساوى با عقب ماندگى بيش از گذشته است. بايد هر چه زودتر تصميم گرفت و اين وظيفه در درجه اول بر عهده رئيس جمهور است. برخى از پژوهشگران توسعه، مشكلات ايران در زمينه پيشرفت را شبيه به مسائل مصر مى دانند. اساسا اين دست از محققان معتقدند كه پيشرفت اقتصادى كشورها با بسترهاى تمدنى آنها ارتباط مستقيم دارد. ايران و مصر دو تمدن بزرگ با تبار تاريخى ديرينه به مانند انسانهايى كهنسال هستند كه به سختى مى توان شخصيت اقتصادى آنها را تغيير داد. اما در برخى مطالعات بر نقش اقشار پيشگام و اجماع نخبگان براى پيشرفت اقتصادى يك كشور تاكيد بيشترى شده است. .
آنچه كه امروز در ايران تحت عنوان تحول اقتصادى با مديريت دولت نهم در حال انجام است محصول يك توافق عمومى بر ضرورت پيشرفت و بازنگرى در سياستهاى اقتصادى است كه با تاكيد بر يك نگاه ايراني-اسلامى و عدالت محور به مهندسى جزءبه جزءزيرساختهاى اقتصادى پرداخته است.
در سالهاى گذشته دولتهاى مختلف با بهانه جويى هاى مكرر از زير بار هزينه هاى تحول اقتصادى شانه خالى كردندو بر طبل مصلحت سنجى ها كوبيدندو با خط‌كش نتايج انتخابات، منافع و مصالح كلان كشور را اندازه زدند. خصوصى سازي، سهميه بندى بنرين، هدفمند شدن يارانه ها، نوسازى ناوگان حمل و نقل شهري، بيمه روستايي، گازرسانى به روستاهاو...وظايفى بود كه بر اساس برنامه هاى سوم، چهارم و پنجم توسعه بر عهده دولتهاى پيشين نيز بود اما همه اين مسئوليتهاامروز با همت دولت نهم در حال اجراست.اغراق نكرده ايم اگر بگوييم دولت نهم در پايبندى بى هياهو به الزامات برنامه هاى توسعه و چشم انداز بيست ساله ممتاز است.از ديروز طرح جمع آورى اطلاعات اقتصادى خانوارها به منظور اجراى برنامه هدفمند شدن يارانه هاآغاز شده است. گذار از يارانه هاى دولتى به يك بازار توانمند و خود اتكانيازمند يك جسارت و ابتكار عمل مثال زدنى است.دولت نهم اين شجاعت را دارد كه به خاطر منافع كلان كشور مطامع زودگذر سياسى را فدا كند و مطمئن است كه اين از خودگذشتگى براى افكار عمومى باهوش ايران قابل فهم است.اماهنر رئيس جمهور ايجاداقناع عمومى بر ضرورت اصلاحات اقتصادى و كاهش هزينه هاى اين گذار پيچيده است.دولت بايد ضمن واكاوى دقيق و كارشناسى تمام زواياى اين طرح ،مانع از تحميل هزينه هاى اضافى بر مردم شود. اين طرح در كليات مطلوب است اما جزئيات آن نياز به رونمايى در افكار عمومى دارد تا در معرض قضاوت و نقد نخبگان اقتصادى قرار گيرد.
چكش كارى نخبگان و جلاكارى آنها به اين طرح اتقان و استحكام بيشترى مى دهدو مسير اجماع و اقناع ملى را هموار مى كند
**قدس :نشست ابوظبي و دستان خالي رايس
روزنامه قدس امروز در سرمقاله خود در خصوص نشست ابو ظبي مي نويسد:
وزير امور خارجه آمريكا با نمايندگان 9 كشور عربي گروه 6+3+1 همپيمان واشنگتن (عربستان،كويت، امارات، قطر، بحرين، عمان، مصر، اردن و عراق) در ابوظبي ديدار كرد. اگرچه در اين نشست موضوع ايران و برنامه هسته اي صلح آميز آن به عنوان مهمترين محور گفتگوها مطرح شد، ولي روند صلح خاورميانه، تحولات منطقه اي و بين المللي راه هاي تقويت روابط دوجانبه و تلاشهاي انجام شده براي دستيابي به صلح پايدار در خاورميانه و آخرين رويدادهاي عراق و لبنان، از جمله مسايل ديگري بود كه در اين ديدار مورد بررسي قرار گرفت.
سفر مكرر مقامهاي واشنگتن به منطقه و عدم دستيابي به هدفهاي مورد نظر، نتيجه اي است كه همواره دولتمردان آمريكايي در منطقه با آن روبرو بوده اند.
رايس در نشست مذكور تلاش نمود شركت كنندگان را با سياستهاي آمريكا مبني بر تشديد اقدامهاي بين المللي عليه ايران و حتي گزينه نظامي متقاعد نمايد؛ اما عقلانيت حاكم بر مناسبات منطقه اي از يك سو و يكجانبه گرايي كاخ سفيد از سوي ديگر، دولتهاي عربي شركت كننده را از اتخاذ مشي همراهي با نظام سلطه بازداشت، به نحوي كه كشورهاي عربي شركت كننده در نشست ابوظبي، با راهبرد اقدام نظامي عليه ايران مخالفت كردند.
كشورهاي منطقه نگرانند پرونده هسته اي ايران به رويارويي نظامي ميان اين كشور و غرب منجر شود. به همين دليل، ضمن مخالفت با هرگونه اقدام نظامي عليه تهران، خواستار بسته شدن اين پرونده از راه هاي ديپلماتيك مي باشند.
اينك رمزگشايي از نبود همكاري مورد نظر اعراب با آمريكاييها، مي تواند سريال سفرهاي ناكام وزير امور خارجه آمريكا را شفافيت بيشتري ببخشد.
كشورهاي عربي به درستي پي برده اند اظهارات و موضعگيريهاي آمريكا در مورد تهران، نه تنها فاقد وجاهت حقوقي و منطقي است، بلكه واشنگتن با فضاسازي كاذب همواره به دنبال بزرگنمايي تهديدهاي ايران و پروژه ايران هراسي است، تا از اين منظر بتواند حمايتهاي گسترده اش از رژيم غاصب صهيونيستي را توجيه كند.
بدون ترديد، پيگيري چنين راهبردي صرفاً به نفع آمريكا و رژيم صهيونيستي تمام مي شود و كشورهاي عربي به موازات تقويت پشتيبانيهاي آمريكا از تل آويو، در موضع ضعف قرار مي گيرند و نمي توانند به عنوان محور عربي- اسلامي، در تعاملات منطقه اي و جهاني ايفاي نقش نمايند.
از سوي ديگر، فرايند بررسي مناقشات منطقه اي به گونه اي كه آمريكاييها براي حل آنها برنامه ريزي نموده اند، بيانگر شكست سياستهاي واشنگتن در مديريت بحرانهاي ياد شده است.
كشورهاي عربي ديگر به توانايي آمريكا براي حل بحرانهاي منطقه اي اعتماد ندارند و همپيمانان عرب واشنگتن هم ديگر نمي خواهند دنباله رو سياستهاي آن بويژه بر ضد ايران باشند.
دولتمردان عرب پس از ناكامي سياستهاي فرامنطقه اي در مقابله با منازعات منطقه، الگوي مديريت بحرانها را با ساز و كار ابتكاري بومي پيگيري مي كنند.
دولتهاي عربي ممكن است تحت تأثير سياستهاي آمريكا قرار بگيرند، ولي قطعاً در راهبرد حل موضوع با واشنگتن اختلاف محوري خواهند داشت؛ همان گونه كه آمريكاييها همواره سوژه مقابله با نفوذ ايران را مفروض همكاري با واحدهاي سياسي حوزه خليج فارس و خاورميانه قرار داده اند. به فرض آنكه كشورهاي منطقه موضوع مذكور را -كه ساخته ذهن مقامهاي واشنگتن مي باشد- پذيرفته باشند، پاسخ آن را از طريق مكانيسم ديپلماتيك مي توان ارزيابي نمود، زيرا آمريكاييها خواستار انزواي ايران هستند و اين افتراق برداشت مي تواند باعث جدايي ديدگاه كاخ سفيد از اعراب گردد.
خوشبختانه بازيگران عرب مسلمان در جغرافياي منازعات خاورميانه با نقش آفريني، راهبرد منطقي و بومي را براي پايان بخشيدن به مناقشات موجود ارايه مي كنند، ولي نظام سلطه با برخوردهاي حذفي روند موجود را با بن بست مواجه ساخته است. درگيري بين فتح و حماس در فلسطين را مي توان به عنوان يكي از مصاديقي مطرح نمود كه ادعاي فوق را تأييد مي كند. عربستان خواستار آشتي بين فتح و حماس به عنوان يك گام مهم در روند صلح اسرائيل و (تشكيلات خودگردان) فلسطين است، در حالي كه آمريكا از به رسميت شناختن حماس خودداري مي كند.
بدين ترتيب، كشورهاي منطقه پي برده اند كه موضوعات و مناقشات موجود با ساز و كارهاي غير بومي فيصله نمي يابد، بلكه اگر دولتهاي درگير در مناقشات موجود، اراده كافي براي پايان بخشيدن به مشكلات جغرافيايي خودشان را دارند، بايد با اجتناب از همراهي مداخلات بازيگران بيگانه و خارج از منطقه كه صرفاً راه حل اعلامي آنها با رويكرد تأمين منافعشان مي باشد، با ارايه پارادايم بومي مبتني بر ظرفيتهاي داخلي و منطقه اي روند حل مشكلات را تسهيل نمايند.
از سوي ديگر، شوراي همكاري خليج فارس و ديگر بازيگران پيراموني، در حال همساز كردن خود با سياستهاي ايران در منطقه هستند. اعراب ديگر راضي نيستند منفعلانه زير چتر امنيتي آمريكا قرار بگيرند و در بازي شطرنج ميان آمريكا و ايران، مهره هاي واشنگتن باشند. آنها همچنين نمي خواهند وارد جنگي شوند كه به روابط تجاري آنها آسيبي وارد سازد.
جمهوري اسلامي ايران از بدو پيروزي انقلاب، با نگاهي مثبت، خواهان همكاريهاي گسترده بويژه با همسايگان و كشورهاي اسلامي بوده است، ولي آنچه تاكنون اين خواسته را با مشكلات و موانعي روبرو ساخته، فضاسازي منفي برخي كشورهاي فرامنطقه اي است كه منافع آنها در گسست كشورهاي اسلامي، قابل ارزيابي مي باشد.
تهران در سه دهه گذشته همواره در توسعه و ارتقاي مناسبات سياسي، اقتصادي و فرهنگي با همسايگان خود پيشگام بوده است، اما حضور بيگانگان در اين منطقه استراتژيك، اين مهم را با تأخير همراه نموده است.
اكنون با وجود تبليغات كاذب و رسانه اي قدرتهاي خارجي مبني بر تهديدهاي ايران و پديده ايران هراسي، كشورهاي همسايه به اين واقعيت رسيده اند كه ارايه چهره اي خشن از انقلاب اسلامي بي آنكه واقعيت داشته باشد، ساخته و پرداخته ذهن كساني است كه از همگرايي كشورهاي مسلمان بيمناكند و تحقق منافعشان را در راستاي تفرقه افكني ميان جهان اسلام جستجو مي كنند.
بنابراين، تلاش بوش براي مقابله با نفوذ ايران امري بيهوده تلقي مي گردد، زيرا اكنون دولتهاي اسلامي بيش از پيش مكانيسم همسويي با تهران را در پيش گرفته اند و روابط رو به رشد ايران با كشورهاي اسلامي، مؤيد اين ادعاست.
بدين ترتيب، خانم رايس نمي تواند با مفاهيم فانتزي و ارايه چهره اي خشن از ايران، شكست سياستهاي واشنگتن در مقابل تهران را جبران كند. طبيعي است، وزير امور خارجه آمريكا با ناكامي و سردرگمي، موفقيتهاي روز افزون جمهوري اسلامي را در حالي نظاره گر است كه تصميمهاي نسنجيده مقامهاي واشنگتن، با بن بست روبرو گشته است.
**كارگزاران: اقتصاد خلاق
روزنامه كارگزاران امروز در سرمقاله خود در خصوص گزارش اقتصاد خلاق سال 2008 مي نويسد:
چندي پيش از اعلام برنامه تحول اقتصادي از سوي رئيس جمهوري اسلامي ايران، گزارش اقتصاد خلاق 2008 كه توسط پنج آژانس سازمان ملل تهيه شده انتشار يافت. اين گزارش بيانگر واقعيت‌هاي تكان‌دهنده‌اي درباره جهت‌گيري اقتصاد كشورهاي توسعه يافته و بلوك در حال توسعه جهان است. در دنيايي كه به سوي جهاني شدن حركت مي‌كند صنايع خلاق در واقع پشتوانه اصلي اقتصاد خلاق است. صنايع خلاق را مي‌توان در هنر، فرهنگ، تجارت، گردشگري و گردشگري طبيعي و فناوري‌هاي نوين جست‌وجو كرد كه سرمايه اصلي آنها هوش و توانمندي ذهني است. در حقيقت اقتصاد خلاق دو ويژگي خاص دارد. يكي اينكه ارزش افزوده آن ناشي از فعاليت‌هاي خلاق ذهن و پردازش فكر است. دوم اينكه در اين نوع اقتصاد، صنايع با برداشت كمتر از طبيعت و محيط زيست و آلودگي كمتري كه براي محيط زيست جهاني ايجاد مي‌كنند، آسيب به مراتب كمتري را نسبت به اقتصاد كلاسيك در طبيعت ايجاد مي‌كنند. بنابراين به آنها اقتصاد سبز هم اطلاق مي‌شود. طي اين سال‌ها در حالي كه سهم كشورهاي در حال توسعه در اين زمينه بهبود يافته ولي غلبه در واردات و صادرات اقتصاد خلاق با كشورهاي صنعتي بوده است. در اين ميان چين به تدريج جايگاه صادركننده اول جهان را در زمينه كالاهاي خلاق يا كالاهايي كه با خلاقيت داراي ارزش افزوده شده‌اند، كسب كرده است. ولي در مورد ساير كشورهاي آسيايي اين مورد صدق نمي‌كند و در رشد اقتصادي آنها، تراز منفي مبادله كالاي خلاق به چشم مي‌خورد. اگرچه به نسبت آسيا، قاره آفريقا در وضعيت بدتري به سر برده و در اين تجارت كمتر از يك درصد صادرات جهاني سهم دارد.
بنابراين اگرچه صنايع خلاق بر مبناي بهره‌مندي از سرمايه‌هاي فكري و هوشمندي بشر شكل گرفته است و كشورهاي در حال توسعه صاحبان بالقوه آنها هستند ولي به نظر مي‌رسد نتوانسته‌اند به نحو مطلوبي از اين توانمندي بهره‌مند شوند. اين مشكل نه تنها به دليل فاصله‌هاي موجود در توليد و توزيع اين كالاها ميان دو قطب توسعه يافته و در حال توسعه جهان است، بلكه در ضعف سياستگذاري‌هاي اقتصادي و برنامه‌هاي توسعه‌اي اين كشورها نيز ريشه دارد. گذشته از اهميت گزارش 2008 اقتصاد خلاق در تحليل روندهاي جهاني، با مروري بر روند اقتصادي كشور در شرايط كنوني به خصوص با توجه به طرح برنامه اخير تحول اقتصادي دولت مي‌توانيم جايگاه خود را در اين معادلات جهاني ارزيابي كنيم. بر اساس چشم‌انداز 20 ساله و برنامه چهارم توسعه كشور مي‌بايست اتكاي اقتصاد ايران بر فناوري‌هاي جديد مانند بيوتكنولوژي و اطلاعات و ارتباطات افزايش يافته و از منابع پايه و طبيعي و اقتصاد متكي به نفت فاصله گيرد، ليكن اين مهم نه تنها محقق نشد بلكه طي سال‌هاي اخير وابستگي شديد اقتصاد كشور به اين منابع سبب ايجاد تنگناها و عقب‌ماندگي‌هاي زيادي شده كه اينك در مواجهه با شرايط خشكسالي و ساير بحران‌ها به خوبي آنها را حس مي‌كنيم. بسياري از بندهاي مرتبط با اقتصاد خلاق و توسعه پايدار مانند سبز شدن حساب‌هاي ملي و تشكيل صندوق ملي محيط زيست ايران در قانون برنامه چهارم معطل مانده يا ناديده گرفته شده و اجماعي كه در دولت‌هاي قبل و در مجموعه حاكميت براي تحقق اين اهداف مشاهده مي‌شد اكنون وجود ندارد. نامگذاري سال جاري از سوي مقام رهبري مي‌تواند ‌اشاره دقيق و بجايي به اين جهت‌گيري جهاني باشد. اگرچه الزامات تحقق آن در داخل مانند فضاي نشاط فعاليت‌هاي علمي و آزادي بيان براي نخبگان و انديشمندان و فضاي رقابت سالم اقتصادي فراهم و تامين نشده است. شكي نيست كه ما سرمايه‌هاي اقتصاد خلاق خود را به خوبي شناسايي نكرده و مورد بهره‌برداري قرار نداده‌ايم. بنابراين ضرورت دارد برنامه‌اي راهبردي براي تقويت اين صنايع با توجه به هويت ملي و مزيت‌هاي كشور تدوين شود و تجربيات موفق كشورهاي دنيا نيز در اين زمينه ناديده گرفته نشود. چرا كه اين اقدام بسيار بيش از به كارگيري نيروهاي سنتي توليد مي‌تواند نقش موتور محركه توسعه پايدار را ايفا كند. ما در ايران اسلامي بايد روش‌هاي اصلاحات اقتصادي براي رشد اجتماعي،‌ اشتغال‌زايي و افزايش صادرات را در چارچوب حركت به سوي توسعه پايدار و همه جانبه و حفاظت از سرمايه‌هاي متعلق به نسل‌هاي آينده به كارگيريم. حمايت و توسعه اقتصاد خلاق بي‌شك در اين زمينه راهگشا و يكي از راه‌هاي موفق تحقق عدالت خواهد بود.
**كيهان :چالش راهبردي در مواجهه آمريكا و ايران
روزنامه كيهان امروز در يادداشت روز خود نوشت:
ادبيات رايج آمريكا در مواجهه با ايران همواره توام با نوسان شديد بوده است. اين نوسان گاهي به تغيير در استراتژي و گاهي به تغيير در تاكتيك تعبير شده است و تحليل گران با همين دو عنوان به تحليل موضوع پرداخته اند اما اگر با دقت بيشتري به سطح نوسانات در مواضع مقامات آمريكا بنگريم متوجه مي شويم كه در بسياري از موارد نمي توان نوسانات مورد اشاره را تاكتيكي يا استراتژيك بدانيم پس بايد عنوان جديدي براي آن بيابيم.
مقامات آمريكايي طي هفته هاي اخير به تكرار از واژه هاي «مجازات»، «تشديد تحريم ها»، «هماهنگي غرب در مواجهه با ايران» و «مذاكره» و... در بيان رويكرد خود نسبت به ايران استفاده كرده اند و در عين حال سلسله اقدام هايي را در اين راستا به نمايش گذاشته اند كه برگزاري چند حلقه مانور نظامي، سفرهاي پياپي به منطقه با رويكرد ضد ايراني، ايجاد ائتلاف ها، به پرواز درآوردن هواپيماهاي شناسايي و جاسوسي، دادن هشدار، استفاده از ادبيات جنگ، اعزام نماينده به گروه مذاكره كننده 1+5 در ژنو، سخن گفتن از ضرب الاجل و... از جمله آنهاست. اگر به اين واژگان بنگريم نوعي آشفتگي در موضعگيري به چشم مي خورد و از عدم «جمع بندي» در مواجهه با ايران خبر مي دهد، با اين وصف مي توانيم بگوئيم سياست آمريكا در مواجهه با ايران «آشفته» است و دقيقا از همين رو ظرف دو هفته سه موضع (نفي هر نوع مذاكره با ايران قبل از تعليق، قبول مذاكره مقدماتي و اعزام ويليام برنز به ژنو براي شركت در دور اول مذاكره دور جديد با ايران) از سوي آمريكايي ها اتخاذ گرديده است و اين البته در عين آشفتگي بيانگر تنازل پي درپي در مواضع پيشين آمريكا نيز هست.
اما در عين حال نبايد گمان كرد كه تنازل مواضع سياسي آمريكا به معناي كاهش علامت هاي درگيري است چرا كه مجموعه رفتار آمريكايي ها از سخت تر شدن مواضع آنان نسبت به ايران حكايت مي كند. در عالم سياست نيز اين نكته با دقت مورد توجه قرار مي گيرد كه «عمل» تعيين كننده نيات و اهداف است نه سخن.
تهديدآميز بودن رفتار آمريكايي ها نسبت به جمهوري اسلامي اگرچه نيازمند يك بررسي جامع و موشكافانه است كه طبعا در اين مجال كوتاه نمي گنجد اما در عين حال بايد توجه داشت كه نقطه اصلي در مواجهه آمريكا با ايران مقولات هرچند مهم نظير مقوله فن آوري هسته اي و يا حمايت ايران از يك دولت و يا يك جنبش در فلان كشور نيست. چرا كه چنين مقولاتي در بستر زمان تحول پذيرند و در طول يك دوره 10 تا 20ساله مي توان بسياري از اين روندها را تغيير داد كما اينكه در موارد زيادي اين اتفاقات افتاده است. آنچه آمريكا را بسيار نگران كرده است مسئله اقتدار منطقه اي روزافزون ايران و پذيرش آن در خاورميانه بعنوان مهمترين قدرت توازن بخش يا دگرگون ساز مي باشد. آمريكايي ها معتقدند خاورميانه نقطه اصلي اقتدار در عرصه بين الملل طي دهه هاي آينده است. منظور آنان از خاورميانه مجموعه كشورهاي ايران، شبه جزيره، عراق، تركيه، مصر، لبنان، سوريه، فلسطين، اردن و آبراههاي خليج فارس، اقيانوس هند، درياي سرخ، درياي مديترانه، درياي عمان، درياي مرمره و درياي سياه و چند تنگه و دماغه استراتژيك در اين محدوده است.
آمريكايي ها به اين منطقه بعنوان قلب جهان آينده به تعبير مكيندر جغرافيدان معروف (Hartland) مي نگرند و معتقدند ايران تنها قدرتي است كه با اتكا به قدرت ملي و فراملي خود كه ابعاد آن كاملا مشروع و مورد پذيرش ملت هاي خاورميانه است مانع استيلاي آمريكا و يا هر كشور غربي يا حتي مجموعه اي از كشورهاي غربي خواهد شد. تحولات 5-4سال اخير اين موضوع را با وضوح تمام در منظر آمريكايي ها و رژيم هاي مرتبط با آنان در اين منطقه و در غرب قرار داده است. پيروزي هاي پي درپي حزب الله در لبنان و شكست دهها طرح سياسي و نظامي آمريكا عليه آن، ايستادگي دولت اسلام گراي فلسطين در برابر انواع طرح هاي ويرانگر، ايستادگي اسلام گراها در عراق در مقابل برنامه اسارت بار آمريكا و در نهايت باطل شدن اين برنامه ها عليرغم برخورداري آمريكا از حدود 300 هزار نيروي نظامي و شبه نظامي در عراق، غلبه اسلام گراها بر كودتاهاي زرد - انقلاب هاي نارنجي- مقاومت روزافزون دولت بشاراسد در مواجهه با اتحاد ضد سوري در منطقه عربي، رويش هاي جديد ضد آمريكايي در ايران- پيروزي اصولگراها در رقابت با غرب گراها- پيروزي هاي پياپي اسلام گراها در تركيه و چندين مقوله ديگر اين ترسيم را به وجود آورده است كه دولت آمريكا نه در يك روند سياسي و نه در يك روند نظامي نمي تواند «آينده خاورميانه» را در اختيار بگيرد و اگر اوضاع اينگونه پيش رود تنازل پياپي در مواضع و موقعيت هاي آمريكا- و كل غرب و رژيم هاي منطقه اي همگرا با آنان- حتمي است.
حال سؤال اين است كه آيا آمريكايي ها بطور مسالمت آميز به اين روند تن خواهند داد؟ با توجه به جنبه فرا راهبردي خاورميانه براي آمريكا و نقش بي بديل اين منطقه در اقتدار بين المللي در دهه هاي آينده، تصور اينكه آنان به راحتي كنار مي روند، ساده لوحي محض است.
بر همين اساس ما به عنوان طرف اصلي اين دعوا از يك سو بايد به در گرانبها و بي بديل و سرنوشت ساز خاورميانه توجه كنيم و همه توان خود را براي انطباق آن با منافع ملت هاي اين حوزه- كه بيش از 95 درصد آن را مسلمانان تشكيل مي دهند- به كار بگيريم و هر هزينه اي را در برابر تحقق آن، كه سرنوشت آينده اسلام و مسلمين را مشخص مي كند، بپذيريم و از سوي ديگر بايد بدانيم كه چه عقده فزاينده اي جسم و جان آمريكا و متحدان آن را آزار مي دهد و آنان را به اقدام عملي تحريك مي كند.
در اين ميان نبايد سهم يك حزب يا شخص خاص آمريكايي را در رويكرد فعلي و آينده آمريكا برجسته كرده و روي آن مانور كنيم. چنين خاورميانه اي كه در اختيار آمريكا نباشد و وزنه اصلي در تحولات آينده دنيا باشد به يك اندازه براي بوش و جمهوريخواهان و نيز اوباما و دموكرات هاي آمريكا وحشتناك است و آنان را به واكنش تحريك مي كند اما در عين حال در اين ترديدي نيست كه در فاصله 5-4 سال اخير آمريكايي ها بسياري از فرصت ها را از دست داده اند و 5-4 سال آينده را نيز آمريكايي ها در شرايط حساس سپري خواهند كرد و استقامت ما در اين دوره نقش بسيار تعيين كننده اي در شكل گيري اين «خاورميانه اسلامي» دارد. دقيقاً از همين رو حتي زماني كه آمريكا و رژيم هاي همگرا با آن از مذاكره و صلح سخن مي گويند ما بايد نوعي فرصت طلبي را در آن جستجو كنيم و راهي براي خنثي كردن اهداف ناگفته آنان بيابيم. حضرت اميرالمؤمنين(ع)- در فراز 133 نامه 53- خطاب به مالك اشتر نخعي فرموده است: «و لكن الحذر كل الحذر من عدوك بعد صلحه فان العدو ربما قارب ليتغفل فخذ بالحزم و اتهم في ذلك حسن الظن» اما بعد از آنكه با دشمن صلح كردي هوشيار باش و بسيار هوشيار باش زيرا گاهي دشمن نزديك مي شود تا غافلگير كند، پس دورانديش باش و خوشبيني را كنار بگذار.
آمريكايي ها اگر مجالي پيدا كنند و امكان برخورد با ايران را عملي ببينند، در مواجهه سخت با ايران بعنوان قله خاورميانه اسلامي ترديد نمي كنند و امروز را به فردا نمي اندازند، در اين ميان بايد در رفتار دشمني كه مجال او به سرعت رو به پايان است، بيشتر تأمل گردد. البته يك نكته مهم در اين مواجهه وجود دارد، ايران اگر با دايره اي از تهديدات آمريكا و غرب مواجه است، دامنه اي وسيع در رفع اين تهديدها و دفع آن ها- آن گاه كه واقع شود- دارد. اگر كار به جنگ ختم شود، جنگ يك اقدام غيرمتعارف در مواجهه آمريكا با ايران است، از اين رو دامنه پاسخ ايران به اقدامات متعارف و غيرمتعارف تسري مي يابد. و به قول رهبر فرزانه و حكيم انقلاب، منافع آمريكا در همه جاي دنيا مي تواند هدف حملات ما باشد. بديهي است كه ايران اسلامي علاقه اي به درگيري نظامي ندارد ولي براي آنكه متجاوز را درگير صدها داغ جانسوز كند، تصميم خود را گرفته است.
**مردم سالاري: انتخابات دهم و 10 نكته(2 ) نكته اول: ضرورت اصلاح قانون انتخابات رياست جمهوري
روزنامه مردم سالاري امروز در سرمقاله خود در خصوص ضرورت اصلاح قانون انتخابا ت نوشت:
مبحث اول: شرايط انتخاب شوندگان
ماده 35 قانون انتخابات رياست جمهوري در ايران مصوب 1364 مي گويد: انتخاب شوندگان هنگام ثبت نام بايد داراي شرايط زير باشند:
1- از رجال مذهبي، سياسي.
2- ايراني الا صل.
3- تابعيت كشور جمهوري اسلا مي ايران.
4 - مدير و مدبر.
5- داراي حسن سابقه و امانت و تقوي.
6- مومن و معتقد به مباني جمهوري اسلا مي ايران و مذهب رسمي كشور.
شكي نيست قوانين عادي نبايد كش دار و قابل تفسيرهاي متضاد و مخالف روح قانون اساسي باشند بلكه بايد چنان شفاف و واضح باشند كه هيچ كس نتواند از آن سو»استفاده كند.
متاسفانه بندها و عبارات ماده 35 آن چنان دو پهلو و مبهم هستند كه امكان تفسيرهاي حتي متضاد با يكديگر در آن متصور است! كما اين كه ماده مذكور هيچ گاه از جامعيت لا زم در مورد ويژگي هاي نامزدهاي رياست جمهوري برخوردار نيست.
در اين جا به 10 اشكال موجود بر اين ماده اشاره مي كنيم:
1- سكوت در مورد حداقل مدرك تحصيلي
در اصلا ح قانون انتخابات مجلس شوراي اسلا مي مصوب مجلس هفتم شرط مدرك فوق ليسانس به عنوان حداقل مدرك تحصيلي براي نمايندگان مجلس بيان شده است اما در ماده 35 حتي شرط سواد خواندن و نوشتن هم براي داوطلبان رياست جمهوري وجود ندارد! آيا در شرايطي كه نمايندگان مجلس بايد داراي كارشناسي ارشد باشند نبايد دومين مقام رسمي كشور داراي حداقل مدرك دكتري يا همطراز آن باشد؟
آيا يكي از دلا يل مهم وجود صف طويل افراد جهت ثبت نام در ستاد انتخابات وزارت كشور براي نامزدي انتخابات رياست جمهوري همين سكوت قانون مذكور در مورد حداقل مدرك تحصيلي نيست؟/120
 چهارشنبه 2 مرداد 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: ایسکانیوز]
[مشاهده در: www.iscanews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 345]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن