واضح آرشیو وب فارسی:کيهان: چپي ها در انقلاب ما «هيچ كاره» بودند
عدم دخالت گروههاي چپي در نهضت اسلامي ايران
-] حضرت امام! اينهايي كه الآن دم از مخالفت مي زنند، عده اي هستند كه اكثرشان مبارزه كرده اند و زجر كشيده اند و ضد رژيم گذشته بودند. چطور امكان دارد كه فضا و حق وجود به چپي كه اينهمه مبارزه و رنج كشيده، نداد؟[
- امكان ندارد. حتي يكي شان نه مبارزه كرده اند، نه رنج كشيده اند. همه از دولت و از رنجهاي اين ملت ما استفاده برده اند و بر ضد ملت ما قلمفرسايي كرده اند.
-] منظورم گروههاي سياسيند، مثلاً احزاب توده، مثلاً فداييان، مجاهدين.[
- و احزاب هم همين طور، آنها هم - خلاف آزادي شان - اگر توطئه گر نباشند. حالا عملي كه بر خلاف آزادي باشد، نكرده اند و نشده است. و اما اينكه مي گوييد آنها رنج كشيده اند و در اين باره فعاليت كرده اند، اين معلوم مي شود كه درست از اوضاع ما مطلع نيستيد. آنها كه رنج كشيده اند اين توده مردمند كه رنج كشيده اند. آنها يك عده اي شان در خارج بوده اند و حالا آمده اند در داخل و مي خواهند استفاده بكنند بدون رنجش. يك دسته هم اينجا بودند و در پناهگاهها يا در خانه ها بودند. و بعد از اينكه ملت، رنجها را كشيد و خون داد و همه كارها را كرد، اينها آمدند و دارند استفاده مي برند. و مع ذلك كسي جلو اينها را نگرفته است و آزادي دارند.
-] منظور من بيشتر روي چپيهايي است كه در زندان هم بوده اند، يا به دست شاه شكنجه شدند.[
- در اين نهضت ما دخالت نداشتند. در نهضت ما هيچ يك از اينها، بلكه مخالف بودند. همين چهار تا هم كه الآن برخلاف ما دارند فعاليت مي كنند، آنها يك مسلك خاصي داشتند و روي مسلك خاصشان هستند. نهضت ما يك نهضت اسلامي بود كه چپي با آن مخالف است و مخالفت او هم با ما بيشتر است از مخالفت شاه. و آنها هم توطئه گر هستند و مي خواهند همان مسائل را برگردانند. و من نظرم اين است كه چپيهاي ساختگي اند، نه چپيهاي واقعي و ساخت امريكا هم هستند، بنابراين اينطور نيست كه شما خيال كرديد كه چپيها يك دسته اي هستند كه در نهضت ما دخالت داشتند. هيچ دخالتي آنها در نهضت ما نداشتند، البته آنها براي مقصد خودشان هر چه بوده اينجا و آنجا كرده اند، و يك كارهايي انجام داده اند و هيچ ربطي به نهضت ما ندارد. نهضت ما هيچ ارتباطي با چپيها ندارد. و چپيها هم هيچ خدمتي به نهضت ما نكرده اند. و هر چه كرده اند كارشكني و خلاف بوده است. حالا هم توطئه گري از چپيها است، و اين چپيهاي ساختگيند، نه چپيهاي واقعي.(477)
2.7.58
¤¤¤
اعلام بيزاري امام از ماركسيسم
]محضر مبارك حضرت آيت اللّه العظمي آقاي خميني - مدّ ظلّه العالي. محترماً به عرض مي رساند به طوري كه خاطر مبارك مستحضر است، اخيراً حملات ناروايي به دين مقدس اسلام مخصوصاً به طريقه حقه مذهب تشيع كه روح اسلام است، از ناحيه كمونيستها و پيروان مكتب ماركس و منحرفين از مقام ولايت اميرالمؤمنين و اولاد معصومين بزرگوار - عليهم السلام - و نسبت به احكام دين مقدس اسلام، و توهين به مقام شامخ روحانيت از نواحي مختلف مي گردد و متأسفانه عده اي از اينان خود را وابسته به حضرتعالي معرفي نموده و جزء هواداران آن جناب مي دانند. متمني است نظر مبارك خود را درباره اين موضوعات و اينگونه افراد با كمال صراحت مرقوم فرموده تا رفع هر گونه ابهام و سوء تفاهمي بشود.[
بسمه تعالي
اينجانب كراراً نظر خود را در اين نحو موضوعات گفته و نوشته ام. بعيد به نظر نمي آيد كه دستجاتي كه در ايران اشتغال به فعاليتهاي ضد اسلامي و ضد مذهبي دارند، با اختلاف اسم و روش، گروههاي سياسي باشند كه با دست اجانب براي تضعيف اسلام و مذهب مقدس تشيع و مقام عظيم روحانيت به وجود آمده باشند، براي انصراف ملت از مصالح روز. اين جمعيتها در يك امر مشترك هستند و آن خيانت به كشور اسلامي و كوبيدن پاسداران آن و چون دشمنان اسلام و غارتگران ملل ضعيف، مصالح خود را با نفوذ روحانيت - كه يگانه حافظ قرآن كريم و احكام نجات بخش اسلام است - در خطر مي بينند ناچار براي حفظ مصالح استعماري خود دست به ايجاد احزاب انحرافي وابسته و گروههاي به ظاهر منتح ل به اسلام و در حقيقت مخالف با آن زده اند.
اسلام و مذهب مقدس جعفري سدي است در مقابل اجانب و عمال دست نشانده آنها - چه راستي و چه چپي - و روحانيت كه حافظ آن است سدي است كه با وجود آن، اجانب نمي توانند به نحوي كه دلخواه آنهاست، با كشورهاي اسلامي و خصوص با كشور ايران رفتار كنند، لهذا قرنهاست كه با نيرنگهاي مختلف براي شكستن اين سد نقشه مي كشند: گاهي از راه مسلط كردن عمال خبيث خود بر كشورهاي اسلامي، و گاهي از راه ايجاد مذاهب باطله و ترويج بابيت و بهاييت و وهابيت، و گاهي از طريق احزاب انحرافي. امروز كه مكتب بي اساس ماركس با شكست مواجه است و بي پايگي آن برملا شده است، عمال اجانب كه خود بر ضد مكتب آن هستند در ايران از آن ترويج مي كنند. براي شكستن وحدت اسلامي و كوبيدن قرآن كريم و روحانيت در ايران كه مهد تربيت اهل بيت عصمت و طهارت است و با زنده بودن اين مكتب بزرگ هرگز اجانب غارتگر به آرزوي غيرانساني خود نمي رسند، ناگزير هستند مذهب مقدس تشيع و روحانيت را كه پاسداران آن هستند به هر وسيله تضعيف كنند و بكوبند. اكذوبه انتساب بعضي از اين منحرفين را به اينجانب نيز از همين قماش است.
من صريحاً اعلام مي كنم كه از اين دستجات خائن، چه كمونيست و چه ماركسيست و چه منحرفين از مذهب تشيع و از مكتب مقدس اهل بيت عصمت - عليهم الصلوه و السلام - به هر اسمي و رسمي باشد متنفر و بيزارم و آنها را خائن به مملكت و اسلام و مذهب مي دانم.
و بدخواهان و مغرضين بدانند با اين دروغها و حيله ها نمي توانند بين روحانيون خلاف ايجاد كنند. كساني كه به روحانيون منتسب هستند و از اسلام و مذهب دفاع مي كنند، لازم است از اين دستجات مفسده جو تبرّي كنند و از مقام شامخ روحانيت دفاع كنند و از تفرق و اختلاف احتراز كنند، و با هوشياري نيرنگهاي اجانب را خنثي كنند. از روحانيون عظيم الشأن تقاضا دارم كه با طبقات جوان به چشم عطوفت و پدري نظر كنند؛ و بر طبقات جوان است كه در حفظ روحانيت و روحانيون معظم كوشا باشند.(478)
مرداد 1356
¤¤¤
عدم پذيرش كمونيسم در ايران
نباشد ايشان، كمونيست مي شود، يك حرف غلطي است؛ كمونيستي ديگر در كار نيست، ايران كمونيستي ندارد؛ چهار تا بچه اگر يكوقتي يك چيزي بازيشان بدهند، يك صحبتي بكنند، اگر از خود آنها نباشد و تحريك خود آنها نباشد چهار تا بچه هم كه از بين مي روند اينها، چيزي نيستند اينها تا اگر ايشان نباشند... يك مملكتي كه سي ميليون جمعيت علم بلند كرده و داد مي زند: اسلام، اسلام. اين ديگر مي شود كمونيستي باشد؟ خفه مي كنند كمونيست را؛ مگر مي شود يك همچون چيزي؟ اين تبليغات شاه است براي اينكه خودش را نگه دارد و براي اينكه چند روزي زنده بماند؛ اين مي گويد: خير، اگر من نباشم كمونيست مي شود. خودت از كمونيست هم بدتر هستي!(479)
2.8.57
¤¤¤
سازمان چريكهاي فدايي خلق ايران
ترس گروهكهاي مدعي فدايي خلق از اسلام
شما ملاحظه بكنيد چه مي خواهند الآن اين عمال اينها. الآن اينها كه دارند شلوغ مي كنند و مي گويند ما براي خلق مي خواهيم خودمان را فدايي خلق بكنيم، چه
مي خواهند اينها؟ اگر اينها فدايي ملتند، ملت كه همه شان آمده اند و مي گويند «جمهوري اسلامي». اگر اينها ]ادعاي [ فدايي خلق و طرفداري خلق را دارند، خوب اينها هم بيايند، اگر براي اين است كه زندگي اينها اداره بشود. خوب الآن همه قوا درصدد هستند - اگر اين شلوغيها را كنار بگذارند - اينجا زندگي اينها را مرفه كنند. و اين خلق است و اين مردم كه همه مي گويند »جمهوري اسلامي«. در اين رفراندم كه شما ديديد كه: در دنيا همچو رفراندمي سراغ داريد كه از 35 ميليون، بيست ميليون بيشتر پاي صندوق بروند رأي بدهند، و از بيست ميليون و چند صد هزار، صد و چهل هزار مخالف داشته باشند؟! اصلاً در دنيا يك همچو چيزي سابقه دارد؟ بعدها هم غير آن اشتياق اسلامي اگر در مردم باشد يك همچو چيزي سابقه دارد؟ آن وقت ببينيد اشتياقي كه مردم داشتند براي رأي دادن، آن علاقه و اشتياقي كه مردم داشتند كه پاي صندوقها بروند؛ اين را شما همه مشاهده كرديد كه با چه اشتياقي با چه علاقه مندي رفتند رأي دادند كه اين هم بي سابقه بوده.
اينها ديگر از ما چه مي خواهند؟ اگر اينها منافع خلق را مي خواهند، خوب اينها مهلت بدهند تا ما درست كنيم. اينها نمي گذارند. الآن همينهايي كه به اسم «فدايي خلق» و . . . توي مردم افتاده اند، همينها مانع مي شوند از اينكه براي اين خلق يك زندگي درست بشود! براي اينكه اينها شلوغ مي خواهند بكنند و دستور دارند از بالاترها - كه من بيشترش اعتقادم هست كه از امريكاست - اينها دستور دارند كه با اين صورت بين مردم تفرقه بيندازند، نگذارند آن معنايي كه در اسلام است - آن محتواي اسلام - را نگذارند بين مردم پياده شود. آنها از آن معنا مي ترسند كه اگر اسلام در اين ممالك اسلامي، به آن معنايي كه هست، پياده بشود اينها ديگر نقش ندارند در ملتهاي اسلام. اينها از اين مي ترسند و مي خواهند نگذارند اين معنا بشود. و الّا اگر اين افرادي كه الآن در ايران هستند و شلوغ مي كنند و نمي گذارند آرامش پيدا بشود، اگر براي خلق و براي مردم فداكاري مي خواهند بكنند، بيايند كمك كنند. اگر اينها آزادي مي خواهند كه ما آزادي داريم مي دهيم؛ ديگر الآن اختناقي در كار نيست، همه دارند حرفهايشان را مي زنند. اگر اينها رفاه خلق را مي خواهند بايد مهلت بدهند و بيايند كمك كنيم و با هم - همه با هم - كمك كنيم و رفاه خلق را درست كنيم. اگر اينها شلوغي مي خواهند - چنانچه مي خواهند - براي اين نيست كه براي ملت باشد؛ براي ملت كه شلوغي حالا فايده ندارد، جز خونريزي كه فايده ندارد. براي ملت آن فايده دارد كه حالا همه با هم باشند؛ جمعيتها همه با هم باشند و همه، اين مملكتي كه خرابه شده و دست ما دادند، بسازند. اگر اينها مي خواهند شلوغ بكنند كه امريكايي ها دوباره برگردند به اينجا، خوب تكليف ما اين است كه با اينها معارضه بكنيم؛ تكليف همه ايراني ها اين است.(480)
17.1.58
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پانوشت ها:
477- مصاحبه با اوريانافالاچي
478- پيام به عموم مردم در ابراز تنفر از خائنين و منحرفين
479- سخنراني در جمع ايرانيان مقيم خارج
084 - سخنراني در جمع مردم قم و تاكيد بر الهي بودن تحول در ملت
چهارشنبه 2 مرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: کيهان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 183]