محبوبترینها
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1845425667
متولي خاصي براي نوجوانان فراري وجود ندارد
واضح آرشیو وب فارسی:همشهری: متولي خاصي براي نوجوانان فراري وجود ندارد
آسيبها- ناصر غضنفري:
فرار از خانه در واقع زير پاگذاشتن مقررات خانوادگي و هنجارهاي اجتماعي است كه اغلب بهعلت ترس، خشم و انتقامجويي در مقابل عوامل مخرب و آشفته خانوادگي و اجتماعي رخ ميدهد.
گزارش سازمان بهداشت جهاني حكايت از آن دارد كه سالانه بيش از يك ميليون نوجوان 13 تا 19ساله از خانه فرار ميكنند كه 60 تا 70 درصد اين افراد را دختران و 30 تا 40 درصد آنها را پسران تشكيل ميدهند. افرادي كه به هر دليل و با هر انگيزهاي كاشانه خود را به قصد دستيابي به وضعيت بهتر يا فرار از وضع موجود ترك ميكنند، بهجاي دستيابي به ساحل نجات، در گرداب نابودي و بدنامي غرق شده و سرنوشتهاي غمباري پيدا ميكنند.
ميگويند در ايران هنوز مسئله به يك بحران تبديل نشده است، اما با توجه به اينكه طلاق و ديگر نابسامانيهاي اجتماعي در حال افزايش است و اين معضلات خود مولد اين پديده اجتماعي ناگوار هستند، لذا بايد منتظر شدت گرفتن اين مسئله بود. به گفته دكتر هادي معتمدي، مديركل اسبق آسيبديدگان اجتماعي سازمان بهزيستي بيشتر دختران فراري در 24 ساعت اول فرار مورد تجاوز جنسي قرار ميگيرند. وي معتقد است اگرچه آمار كودكان و نوجوانان فراري در ايران پايينتر از كشورهاي اروپايي و آمريكايي است، اما آمار واقعي دختران فراري در كشور با آمارهاي رسمي اعلام شده بسيار متفاوت است.
براساس اعلام سازمان بهزيستي كل كشور هم تعداد پسران فراري از خانه بيشتر از دختران است، بنابراين پسران فراري زيادي هم در جامعه با اين اتفاق ناميمون دست و پنجه نرم ميكنند. پس ميتوان گفت نگراني براي رشد اين پديده نامطلوب اجتماعي چندان بيسبب نيست. دكتر محمد زاهدياصل، مسئول كارگروه فرار از خانه همايش اسلام و آسيبهاي اجتماعي ـ كه اواسط تيرماه برگزار شد ـ و عضو هيات علمي گروه مددكاري دانشگاه علامه طباطبايي با همشهريعصر در اين باره به گفتوگو نشسته است.
دكتر زاهدياصل، رياست انجمن مددكاران اجتماعي ايران را نيز بر عهده دارد.
* علل فرار از خانه چيست؟
درباره علل فرار از خانه به 3 دسته عامل ميتوان اشاره كرد: عوامل درون خانه، عوامل فردي و عوامل بيرون از خانه يا اجتماعي. عواملي هم كه باعث فرار يك كودك از خانه ميشود، معمولا نه يكي از اين عوامل بلكه مجموعهاي از اين عوامل است. يعني ممكن است كتك خوردن يك پسر يا يك دختر بهعنوان يك حادثه نهايي موجب فرار وي از خانه شده باشد، اما قطعاً عوامل ديگري زمينهساز آن بوده است و نميتوان در بسياري از مواقع اين 3 عامل را از هم تفكيك كرد.
* عوامل فردي اين معضل چيست؟
اين عوامل شامل ويژگيهاي جسماني، رواني، عاطفي و شخصيتي فرد است. بهعنوان مثال كودكي كه داراي شخصيت پرخاشگرانه است، آستانه تحملش پايين است يا گوشهگير و افسرده است، بهطور قطع زمينه مساعدتري براي انجام بزهكاري دارد. نكته جالب اينجاست كه حتي كودكان با بهره هوشي بالا هم وقتي شرايط مساعد براي پرورش استعدادشان مهيا نباشد چه بسا با استفاده از هوش بالاي خود به رفتارهاي بزهكارانه دست بزنند.
* از چه عواملي بهعنوان علل خانوادگي شكلگيري فرار كودكان و نوجوانان ميتوان نام برد؟
اصولاً قرار بر اين است كه خانه محلي امن و به عبارت درستتر، امنترين مكان براي يك كودك و نوجوان باشد. بنابراين وقتي يك كودك يا نوجوان از خانه فرار ميكند بايد خانواده وي را مورد بررسي قرار داد. در خانهاي كه در آن پدر و مادر مدام با هم درگيرند يا خواهر و برادرها با هم اختلاف شديد دارند و كودك مدام از كتك رواني و جسمي رنج ميبرد، منظور از كتك رواني همان زخمزبانها و تحقيرهاست، اين فضاي ملتهب قطعاً اين كودك و نوجوان را عصبي و مأيوس ميكند. از طرف ديگر، وجود يك عضو بزهكار در خانه ميتواند كل محيط خانه را ناامن كند. تمامي اين عوامل باعث ميشود تا فرزندان كارشان به جايي برسد كه به قول معروف فرار را بر قرار ترجيح دهند. علاوه بر اين، وجود ناپدري يا نامادري كه متأسفانه در جامعه ما كم نيستند در فرار بچهها مؤثرند، در ضمن خانوادههاي طلاق نيز مستعد اين نوع بزهكاري هستند.
عامل مهم ديگري كه نبايد از ياد برد، فقر است كه باعث ميشود خانواده در تامين نيازهاي اوليه خود دچار مشكل شود. علت ديگر تشديدكننده اين مسئله بحث فراغت كودكان و نوجوانان است. متأسفانه اين باور هنوز در بسياري از قشرهاي جامعه جا نيفتاده است كه يك كودك يا نوجوان حق بازي كردن و تفريح دارد؛ همانطور كه حق داشتن امنيت و سرپناه دارد. اين بهويژه در شهرهاي بزرگي مثل تهران كه خانهها آپارتماني هستند و متراژ آنها هم معمولاً كم است، به وضوح صورت يك مشكل را بهخود گرفته است، چرا كه بهعلت كوچك بودن خانهها در عمل هر نوع سر و صداي كودك با واكنش و تذكر منفي همسايگان مواجه ميشود.
* عوامل اجتماعي فرار كدامند؟
عامل اجتماعي بسيار مهمي كه بيشتر تحقيقات آن را تاييد كرده است، تاثير دوستيها و وجود دوستان ناباب است. در بسياري از تحقيقات مشاهده شده است كه دختران فراري دوست پسرهايي داشتهاند كه محركان اصلي آنها به فرار از خانه بودهاند. در مواردي هم دوستان همجنس آنها نيز خود سابقه فرار از خانه را داشتهاند. از دلايل ديگر فاصله فرهنگي است كه بين محيط خانه، مدرسه و اجتماع وجود دارد كه اين فاصله، كودك را دچار بحران هويت ميكند. اين عامل خود يكي از عوامل اصلي فرار از مدرسه است كه شبيه فرار از خانه است. البته من نميخواهم بگويم كودك سال اول ابتدايي كه در آن اوايل يكباره از محيط خانه به مدرسه آمده است، درصورت فرار «كودك فراري» محسوب ميشود ولي اگر يك دانشآموز دبيرستاني يا راهنمايي از مدرسهاش فرار كرد، آن وقت اين فرار براي ما معنا پيدا ميكند؛ ضمن اينكه نقش نظام آموزش و پرورش ما در اين مورد بسيار مهم است.
* چطور؟
نظام آموزش ما متأسفانه از پايينترين تا عاليترين سطح فقط به آموزش پرداخته و تربيت را رها كرده است. هرچند كه به قول مرحوم مطهري متأسفانه در آموزش هم بهدنبال علم مسموع هستيم نه علم مطلوب و به بچهها فشار ميآوريم تا يك موضوع را حفظ كنند، بدون اينكه آنها را به تفكر واداريم. در كنار اين نقص آموزش، مشكل بزرگ ما نبود مباحث تربيتي است.
* منظورتان از پرورش چيست؟
ما هنوز در مدارس و آموزشگاههايمان به فرزندانمان ياد نميدهيم كه به مقررات جامعه احترام بگذارند، روابط اجتماعيشان چگونه باشد؟ چگونه دوست پيدا كند و چه دوستاني؟ چگونه به بزرگترها احترام بگذارد؟ در كجا بايد صبور باشد؟ كجا بايد جسارت داشته باشد؟ چگونه كار گروهي انجام دهد؟ بعد مينشينيم و براي مثال ميگوييم متأسفانه كار گروهي در كشور ما جواب نميدهد. در حالي كه وقتي كار گروهي را آموزش ندادهايم، بهطور قطع نبايد توقعي در اين زمينه را داشته باشيم. نكته ديگر اينكه متأسفانه چه در محيط خانه و چه در مدرسه ما به كودكان و نوجوانانمان ياد ندادهايم كه چگونه زندگي كنند و مهارتهاي زندگي را به آنها نياموختهايم. بهطور مثال ما به فرزندانمان نياموختهايم كه در پاسخ به موقعيتها و پيشنهادهاي نامناسب «نه» بگويند. بنابراين آنها تسليم ميشوند، در حالي كه خود «نهگفتن» يكي از مهارتهاي مهم زندگي است. مهارتهايي كه اگر آن را ياد ميگرفتند، كمتر در معرض خطر بودند.
بچهها معمولاً در چه سني از خانه فرار ميكنند؟
بين 12 تا 16 سال بيشترين خطر متوجه كودكان و نوجوانان براي فرار از خانه است. ولي وقتي ميگوييم فرار دختران و پسران از خانه، منظور ما كودكان و نوجوانان زير 18 سال است.
* يعني يك دختر 19 ساله اگر از خانه فرار كند، جزو آمار به حساب نميآيد؟
خير، او ديگر يك زن فراري است.
* پس آمارهايي كه در مورد فرار ارائه ميشود، مربوط به افراد زير 18 سال است؟
ببينيد فرار از خانه اختصاص به سن يا جنس خاصي ندارد. كم نبودهاند مرداني كه بهدليل اينكه با همسرشان مشكل داشتهاند يا از عهده تامين معاش خانوادهشان بر نميآمدند، خود را گم كردهاند؛ يا زناني كه به هر دليلي از خانه فرار كردهاند و سر از زندانها و جاهاي ديگر درآوردهاند. فرار از خانه براي هر عضوي از خانه ميتواند اتفاق بيفتد ولي تمامي آمارها كه ارائه ميشود در رابطه با فرار كودكان و نوجوانان زير 18 سال از خانه است. پس وقتي فردي از لحاظ قانوني مكلف شد يعني به سن 18 سال رسيد و خواست مستقل زندگي كند و از خانوادهاش جدا شد، نميتوانيم بگوييم از خانه فرار كرده است و حتي دختر 19 سالهاي كه از خانه خارج شود، هم جزو آمار به حساب نميآيد.
ولي بهدليل حساست خاصي كه فرار دختران زير18 سال دارد پديده فرار بيشتر با فرار دختران از خانه شناخته ميشود، چرا كه دختر زير 18سالي كه فرار ميكند اگر ظرف دو سه روز اول مورد حمايت صحيح قرار نگيرد، سر از فحشا در ميآورد ولي در مورد پسرها وضع به اين بدي نيست.
* آخرين آمار دختران فراري چقدر است؟
من اين آمار را ندارم. اتفاقاً يكي از گرفتاريهاي ما همين آمار است. مراكز متولي آمار دقيق كه ندارند هيچ، آمار هماهنگ با يكديگر هم ندارند. نيروي انتظامي يك آمار ميدهد، شهرداري آمار ديگري و بهزيستي هم آمار متفاوتي كه وقتي اين آمارها را كنار هم ميگذاريم و مقايسه ميكنيم، ميبينيم با هم مطابقت ندارد يا اصطلاحاً با هم نميخواند.
* عواقب فردي فرار دختران و پسران به تفكيك چيست؟
همانطور كه قبلاً هم اشاره كردم وقتي دختري از خانه فرار ميكند آسيبهاي اجتماعي بسيار بيشتري در مقايسه با فرار يك پسر از خانه در انتظار وي است. پسري كه فرار ميكند تبديل به كودك كار يا كودك خياباني ميشود و كمتر از دختري كه نيمهشب در گوشه پارك تنها نشسته است در معرض خطر هست. نميگويم كه پسرهاي فراري در معرض خطر نيستند، چرا كه تهديدهاي بسياري متوجه آنهاست ولي دخترها وضعيت خيلي خطرناكتري دارند. آسيبهايي هم كه اين كودكان و نوجوانان را تهديد ميكند، فحشا و سوءاستفادههاي جنسي است كه اين مورد اخير در مورد پسرها هم ممكن است صادق باشد. اجبار آنها به كار فروش موادمخدر يا تكديگري نيز از جمله اين سوءاستفادههاست. گاهي هم اين كودكان و نوجوانان را بيهوش كرده و عضوي از بدن آنها مثل كليهشان را ميفروشند. بهطور خلاصه ميتوان گفت همه نوع تهديدي در انتظار اين كودكان و نوجوانان است.
* چه حمايتهايي از اين كودكان صورت ميگيرد؟ ارزيابي شما از اين حمايتها چيست؟ آيا كافي است؟
چون اين حمايتها را از لحاظ علمي بررسي نكردهام، نميتوانم آن را ارزيابي كنم، ولي ميتوانم بگويم كه كافي نيستند و ميگويم كه عدمهماهنگي بين حمايتگران رسمي اين كودكان وجود دارد؛ يعني هنوز يك متولي واحد براي اين كار در نظر گرفته نشده تا سياستگذار و مجري رسمي حمايت اين كودكان باشد.
* چند متولي براي ساماندهي اين كودكان وجود دارد؟
شهرداري، نيروي انتظامي و بهزيستي. هرچند كه در ماههاي اخير نقش بهزيستي فعالتر شده است و اين كودكان در خانه سلامت بهزيستي تحت پوشش قرار ميگيرند.
مذهبي بودن خانوادهها چه تأثيري ميتواند بر كاهش فرار كودكان از خانه داشته باشد؟
تحقيقي در اين مورد انجام نشده است، اما ميتوان گفت ميزان اعتقاد مذهبي در صبور بودن و مقاومت افراد در مقابل ناملايمات مؤثر است.
* پيامدهاي اجتماعي اين فرارها كدام است؟ چه خطراتي از جانب اين كودكان و نوجوانان در انتظار جامعه است؟
اين بچهها به كجا ميتوانند بروند وقتي كه ديگر سرپناهي ندارند؟ آنها معمولا سر از خانههاي تيمي يا خانههاي فحشا در ميآورند و مورد سوءاستفاده واقع ميشوند و عامل توزيع فحشا در جامعه ميشوند. اين افراد ممكن است دستگير شده و روانه خانههاي اصلاح و تربيت شوند و در همين خانهها با خلافكاراني باتجربهتر آشنا ميشوند و جرائم جديد را فرا گيرند. از اينرو ميتوان گفت اين افراد اثرات بسيار مخربي روي جامعه ميگذارند.
* چه اقداماتي را در زمينه پيشگيري از فرار كودكان و نوجوانان يا كاهش آسيبهاي ناشي از فرار پيشنهاد ميكنيد؟
تأكيد ما بر پيشگيري اوليه است؛ يعني اينكه كاري كنيم كه فرار از خانه اتفاق نيفتد. اصل كار اينجاست و كار اصلي بايد از اينجا صورت گيرد. يعني بايد كاري كنيم كه خانواده محكم و منسجم باشد. چرا ما اين همه تأكيد ميكنيم كه همسرگزيني بايد درست انجام شود؟
براي اينكه اگر اين كار درست انجام نشود، بالاخره اين خانواده طي يك مرحله از زندگي دچار نابساماني شده و اعضاي آن آسيبپذير ميشوند. در اصل 10 قانون اساسي قانون دو تكليف براي دولت تعيين شده است. كمك به شكلگيري و تأسيس خانواده و حفظ انسجام خانواده. اينكه فكر ما فقط اين باشد كه ازدواج اتفاق بيفتد و كاري به كارهاي ديگر نداشته باشيم خطاست. وقتي ما آمار ازدواج را ميدهيم و ميبينيم در مقابل هر 5 ازدواج يك طلاق اتفاق ميافتد، اين بيانگر آن است كه جايي از كار ما مشكل دارد. اين درست و بجاست كه ما تلاش كنيم جوانها با هم ازدواج كنند و سروسامان بگيرند ولي بايد كاري كنيم كه اين سروسامان گرفتنها تداوم داشته باشد. يك خانواده محكم و بسامان، فرزندان محكم و سالمي به وجود ميآورد كه در معرض آسيب كمتري هستند. بايد يك برنامهريزي جدي براي اين كار صورت گيرد. مسئله اقتصادي خانوادهها هم بايد مورد توجه جدي برنامهريزان قرار گيرد.
وقتي يك پدر كه نميتواند نيازهاي اوليه فرزند خود را تامين كند، وي را به مدرسه ميفرستد و فرزند وي كه در حسرت يك لباس خوب بوده است ميبيند كه همكلاسي او لباسهاي رنگارنگ و گرانقيمت پوشيده يا اينكه خوراكيهاي گرانقيمت ميخورد، در حالي كه پدر و مادر او از تامين حداقل نيازهاي او عاجزند قطعاً وي به سوي فاصله گرفتن از محيط خانه ميرود و تحتتاثير جريانهايي غيراز خانواده قرار ميگيرد. بنابراين همه اينها چه در بعد خُرد و چه در بعد كلان بايد مورد توجه قرار گيرد و فضاي جامعه فضاي مساعدي باشد. زيبنده جامعه ما نيست كه بگوييم اين تعداد معتاد داريم، اين تعداد فحشا داريم و آنقدر هم دختر فراري و... داريم. بنابراين يك بخش برميگردد به بحث كلان؛ يعني بايد زيرساختهاي اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي خود را مورد توجه و بازنگري قرار دهيم.
بخش ديگر هم متوجه خانوادههاست؛ يعني خانوادهها بايد آموزش ببينند. بايد يك رابطه درستي بين خانواده و مدرسهها باشد. بايد خانوادهها بياموزند كه درصورت برخوردن به مشكل از مشاورههاي روانشناسي و مددكاري بهره برند. در حالي كه در جامعه ما متأسفانه هنوز فرهنگ مشاوره جا نيفتاده است و وقتي فردي به روانشناس يا مددكار مراجعه ميكند به او برچسب رواني ميزنند. يعني همانطور كه الان جا افتاده است كه مردم درصورت برخوردن به مشكل به 110 مراجعه ميكنند، همانطور هم بايد مردم آموزش ببينند كه وقتي ديدند دختري در خيابان رهاست (منظورم دخترهاي فراري هستند) يا همسايهاش به كمك روحي احتياج دارد... با 123يعني اورژانس اجتماعي تماس بگيرند و از آنها كمك بخواهند.
* نكتهاي كه بهنظر ميرسد نقش مؤثري در عدمبازگشت كودكان و نوجوانان فراري بهويژه دختران فراري به خانواده داشته باشد، عدمپذيرش مجدد آنها توسط خانوادههاست.
بله و معمولاً پسرهاي فراري خيلي راحتتر از دخترهاي فرار توسط پدر و مادرها مورد پذيرش قرار ميگيرند. از اينرو بايد اطلاعرساني و آموزش لازم بهويژه توسط رسانهها و بهطور ويژه صدا و سيما صورت گيرد تا اين تعصبهاي رايج در خانوادهها تعديل شود، چرا كه اغلب تحقيقات نشان داده است كودك و نوجوان فراري از خانه در همان لحظات و ساعات اول فرار متوجه اشتباه خود ميشود و قصد بازگشت به خانه را دارد ولي وقتي بداند كه مثلاً پدر يا برادر متعصبش درصورت مشاهده وي حتي درصدد قتل وي برميآيند، بهطور قطع تهديدات بيرون را بر خطرات درون خانواده ترجيح ميدهد.
پس بايد با ساختن برنامههاي آموزشي مناسب و پخش آنها به خانوادهها بفهمانيم كه بهطور مثال اگر فرزند آنها چه دختر و چه پسر يك روز، دو روز يا چند روز و... از خانه متواري شد، صرفنظر از اينكه در طول اين مدت چه برسر او آمده است او را دوباره بپذيرند و بدانند كه فرزند خودشان است كه دوباره بازگشته است. متأسفانه تعصبات و باورهاي غلطي كه در جامعه در اين ارتباط وجود دارد، خود عامل تشديدكننده اثرات سوء فرار كودكان و نوجوانان از خانواده است، در ضمن بايد شرايط خانه مساعد بشود. اينكه كودكي بعد از فرار به خانه بازگردد و ببيند شرايط زندگاني سختتر از گذشته شده است و محدوديتهاي او 2 برابر شده، باز به فرار فكر ميكند. در اين زمينه هم بايد كار فرهنگي از سوي رسانهها و نهادهاي مربوطه صورت بگيرد و مشكل با نصيحت كردن خانوادهها درست نميشود و بايد با فرهنگسازي به شكل علمي و صحيح، باورهاي خانوادهها را اصلاح كرده و تصحيح كنيم.
* فرض را بر آن بگذاريد كه اشخاصي كه در حال مطالعه همين مصاحبه هستند، خود پدر يا مادر يكي از اين كودكان هستند. چه توصيهاي براي آنها داريد؟
آنها بدانند كه كودك يا نوجوانشان در موضع مظلوميت قرار گرفته است و بايد توسط آنها حمايت شود. بدانند كه اين بچه پاره تنشان است و نبايد او را به حال خود رها كنند و با تعصبات كور، مظلوميت و كودكي او را ناديده بگيرند. ممكن است يك پدر متعصب به دختر فراري خود بگويد تو ديگر دختر من نيستي، اما خود ميداند كه اين حرف وي صحت ندارد و واقعي نيست. در اين مواقع اگر پدر و مادرها نميدانند چه رفتاري با كودك خود داشته باشند، ميتوانند با اورژانس اجتماعي (123) تماس گرفته و مورد حمايت آنها قرار گيرند. توصيه من به پدر و مادرهاي اين كودكان آن است كه بدانند درصورت عدمپذيرش، آينده شومي در انتظار فرزندانشان است، لذا به خاطر خدا هم كه شده، فرزندانشان را بپذيرند.
* بهنظر ميرسد كودكان و نوجوانان زيادي هم وجود دارند كه از خانه فرار نميكنند ولي شرايط نامساعدي را در محيط خانه تحمل ميكنند؟
قطعاً، وقتي ما صحبت از فرار ميكنيم اين فرار هم ممكن است عيني باشد و هم ذهني. كودكي كه در خانه به خاطر ترس از خشم پدر كه گاهي ممكن است به جنايت منتهي شود تمامي ناملايمات را تحمل ميكند، در اصل از خانه فرار كرده است. پس وقتي كودك و نوجوان با مادر و پدر خود رابطه عاطفي مناسبي ندارد و فرزندشان احساس بيگانگي و غربت با آنها ميكند در واقع اين كودك بهطور ذهني از خانه گريخته است و چه بسا با فراهم شدن زمينه عيني فرار به كودكان فراري بپيوندد.
تاريخ درج: 1 مرداد 1387 ساعت 14:52 تاريخ تاييد: 1 مرداد 1387 ساعت 16:29 تاريخ به روز رساني: 1 مرداد 1387 ساعت 15:23
سه شنبه 1 مرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: همشهری]
[مشاهده در: www.hamshahrionline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 463]
-
گوناگون
پربازدیدترینها