تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 14 آذر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):روزه سپر آتش (جهنم) است. «يعنى بواسطه روزه گرفتن انسان از آتش جهنم در امان خواهد بود...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

ساختمان پزشکان

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

تابلو برق

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1837729734




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

اخلاق ضعيف، دولت قوي


واضح آرشیو وب فارسی:همشهری: اخلاق ضعيف، دولت قوي


انديشه‌اجتماعي- فاطمه مشهدي‌رستم:
تعبير شما از اخلاق چيست؟ شايد خيلي ساده بتوان گفت: اخلاق مجموعه‌اي از فضايل و رفتارهاي نيكوي انساني است كه اگر كسي و كساني را، در هر زمينه، رده و صنف و موقعيت، به دنبال خود بكشاند، ديگر هيچ عامل يا رويداد منفي و ناگزيري نمي‌تواند موجب از ميان رفتن آن بشود.

چرا كه وقتي اخلاق بر همه كس و همه چيز حاكم شد، جامعه شكلي آرماني به خود مي‌گيرد كه در عين توسعه‌يافتگي روزافزون، عاري از هرگونه آلودگي، فساد و ناخالصي و نفع شخصي خواهد بود.

جامعه‌اي سالم و كارآمد كه بديهي است شاهد حضور رنج و نارسايي كمتري در آن خواهيم بود! مقاله‌اي كه پيش رو است، خلاصه‌اي از پژوهش مفصل محقق توانا غلامرضا خواجه‌پور است. ما در اينجا به تلخيص قسمت‌هايي از اين تحقيق كه به احتمال قريب به يقين براي خوانندگان جالب خواهد بود، بسنده كرده‌ايم.

ضعف اخلاق فردي، يعني سستي و كاستي اعتماد عمومي. هرچه اعتماد عمومي در جامعه‌اي كمتر باشد، تبعات آن بيشتر و پادرمياني و مداخله دولت افزون‌تر؛ يعني هرچه كمتر بتوانيم با يكديگر سازگاري و مدارا كنيم و كنار بياييم، دولت به ناگزير زيادتر دخالت مي‌كند تا ما را با يكديگر به راه آورد. بديهي است كه دخالت بيشتر، يعني مقررات و قوانين عديده و پيچيده و بعضاً اعمال جبر و تحكم.

بررسي‌هايي كه نظريه‌پردازان اجتماعي كرده‌اند، از جمله «جوزف نيدهام» و «فرانسيس فوكوياما» - در كتابش «اعتماد»- همه گوياي اين است كه مقررات و احكام زيادي كه براي تنظيم امور عمومي و روابط اقتصادي و اجتماعي پديد مي‌آيند، هزينه‌هاي معاملاتي را افزايش و كارايي را كاهش مي‌دهند و اين تنها يك وجه قضيه است.

فوكوياما درباره وجوه ديگر اين مسئله مي‌گويد: «اگر افراد تنها براساس نفع فردي-كه به ظاهر يك امر معقول است- عمل كنند، آنگاه چيزهاي سرنوشت‌ساز ديگري چون تهور و سرزندگي، از خودگذشتگي، غرور، نيكوكاري يا هرگونه فضايل ديگري كه به اجتماع، قابليت زيست و بقا و ارزش و تكامل تاريخي مي‌دهند، در ميان نخواهند بود! اين وضعيت وقتي به تمامي خود را نشان مي‌دهد كه ديده مي‌شود انسان منفعت‌طلب يا انسان اقتصادي معقول، كه عقيده اقتصاددانان كلاسيك از سده هجدهم و هم‌انديشان امروزي آنها بوده است و بنابر همان عقيده، اين انسان كه در پي پيشينه‌سازي نفع شخصي است، در عمل، كسي از آب در مي‌آيد كه جز نفع‌جويي فردي، پرواي ديگري ندارد و نفع فردي‌اش هم با منافع جمعي و خير عموم سازگاري نمي‌كند.»

فرآيند معرفت و فضيلت

«فوكو تساوايوكيجي»، متفكر ژاپني، در كتاب «نظريه تمدن» آورده است: «تمدن تركيبي است از سطح معرفت و فضيلت جامعه در هر دوره يا مقطعي از تاريخش.» اما اين فضيلت از كجا مي‌آيد؟ فضيلت، مسئوليت، از خودگذشتگي، عدالت و نيكوكاري يا هرگونه صفات و سجاياي نيك و انساني ديگري در كل، بركات و موهبت‌هايي است كه از آستين متبرك اخلاق جامعه درمي‌آيند؛ آستيني كه هرچه گشاده‌تر و پاكيزه‌تر، عدالت پابرجاتر و خير عام‌گسترده‌تر!

اخلاق و تكنولوژي

اين را مي‌دانيم كه توسعه اقتصادي امروز حاصل نسبتي از «داده‌ها» است كه در آن ميان مواد اوليه كمتر سهم دارد و در عوض نوآوري‌هاي تكنولوژيك و سازماني اهميت و ارزشي فزاينده مي‌يابند. (به عنوان مثال نماد صنعت در نيمه اول قرن بيستم مواد اوليه بود كه 30 تا 40 درصد ارزش فرآورده را تشكيل مي‌داد.

در يك تراشه الكترونيكي كه محصول نماد امروزي است، مواد اوليه به زحمت يك درصد ارزش فرآورده را تشكيل مي‌دهد) ولي اين را هم بايد دانست كه مؤسسات اقتصادي را نه بر پايه چنداني ثروتي كه توليد مي‌كنند بلكه بر اساس چگونگي توليد و توزيع آن ثروت بايد داوري كرد. آيا در جريان توليد ثروت، توانسته‌اند افراد اجتماع را به مشاركت در كار توليدي، يادگيري و امور عمومي درآورند؟ بله، مي‌دانيم كه تكنولوژي امكان بسياري برايمان فراهم مي‌كند و گاه تواني بي‌همتا در كار و توليد و توسعه كمي مي‌بخشد. اما تكنولوژي از هر رقم كه بگيريم، چگونه مي‌تواند اخلاق ما را اصلاح كند؟ اعتماد، دلسوزي و نيت خير بياموزد؟ وانگهي، تكنولوژي تيغ دودم است. ممكن است همين بازمانده اخلاقي را هم كه داشته‌ايم از بيخ ببرد و دور بريزد! در اينجا نمي‌خواهيم شرح دهيم كه همين اقتصاد الكترونيك چه بي‌اخلاقي‌ها و بلاهايي را مي‌تواند نازل كند، اما براي آنكه بحث ابتر نماند، يكي از يافته‌هاي «جوئل كورتزمن» را مي‌آوريم.

كورتزمن، كه اقتصادداني انسان‌گراست در كتاب كم‌نظيرش، «مرگ پول» چنين فرياد برآورده است؛ «انديشه بنياديني كه در اقتصاد به روال ريشه كرده، همچنان مدافع آن است كه بازار فقط يك سازوكار كشف قيمت است. اما اين انديشه ديگر با اوضاع و احوال غريب امروز نمي‌خواند. زيرا اين انديشه طبيعت واهي رفتاري را كه بسياري معامله‌گران در پيش مي‌گيرند يا بسياري خريداران، خريد مي‌كنند، ناديده مي‌گيرد. اين انديشه غافل است كه افكار بي‌خود، موج‌آفريني و سياه‌بازي‌هاي همه جور، چه آثار و پيامدهاي ناموجه و مخربي بر حركت‌هاي بازار دارند.»

كورتزمن نمونه بارزي براي حرف خود مي‌آورد به اين شرح: «در روز 15 نوامبر 1991 كه بازار سهام 3/120 واحد پايين افتاد هيچ اتفاقي در پهنه جهان رخ نداده بود كه موجب شده باشد وضعيت اقتصادي جهان نسبت به 14 نوامبر تفاوت اساسي كرده باشد! هيچ شركت بزرگي ورشكست نشده بود و هيچ معامله كلاني به هم نخورده بود فقط اين بود كه آن روز براي تكان خوردن بازار، روز به نسبت مساعدي بود! گو اين‌كه براي عده‌اي هم پريشان‌كننده! همين بود كه دست نامرئي از آستين بيرون آمد.» اين وضع در جامعه‌اي رخ مي‌دهد مثل آمريكا كه مكتب اقتصادي «هايك فريدمن» شكل نونواري از رقابت دارويني را وارد صحنه بازار كرده است؛ رقابتي كه در هيچ جا عملي نيست مگر به قيمت پيامدهاي تباهي كه دير يا زود از راه مي‌رسند.

چنين وضعيتي يعني معامله به خاطر معامله و سفته‌بازي براي شكار بي‌پروايانه سود و در بنياد، نبود اخلاق! يا به سخن ديگر، بينش «جفرسوني» زوال يافته! «تامس جفرسون» كه از معماران اوليه نظام حكومتي آمريكا بود، پيشرفت را در نهايتش، رشد جامعه‌اي مي‌ديد كه ارزش‌هايش بيش از همه براي آزادي و فضيلت باشد و ادب و روح و روان انسان را بپرورد و پالايش بخشد و نه تنها از نظر او و ديگر همقطارانش در سال‌هاي دهه1780 بلكه در نظر آمريكاييان اواخر قرن هجدهم نيز خطوط نازكي بود كه فضيلت را از فساد، آسايش را از انحطاط و تمدن را از توحش جدا مي‌كرد.

يادي از گاندي

گاندي بزرگ، چند چيز را به عنوان گناهان عظيم برشمرده بود كه 4 مورد آن بدين شرح است: 1- عشق بدون ايثار 2- لذت بي‌وجدان 3- سياست بدون اصول 4- تجارت بي‌اخلاق. چهارمين مورد، مورد درخور توجهي است چرا كه عمده حوزه‌‌هاي فعاليت و دلمشغولي‌هاي انسان امروز به اقتصاد (اگر نگوييم معاش) ختم مي‌شود و درست به همين علت است كه موضوع اخلاق در اقتصاد و تجارت را بايد حتي بيشتر از بقيه موضوع‌ها مورد بحث و توجه قرار داد.

دست‌هاي پنهان

هر شيوه اجتماعي كه كيفيت هستي انسان را بپروراند يا بازآفريند و برايش زندگي شايسته و در شأن فراهم سازد، درست است؛ خواه برنامه‌پذير باشد خواه بازارپسند. البته اين هم هست كه اقتصاد بازار يك چيز است و رها كردن زندگي جامعه به دست بازار چيزي ديگر. 200 سال پيش، آدام اسميت، كاشف «دست نامرئي»اي بود كه در عرصه اقتصاد و اجتماع نفع فردي را با خير اجتماع هماهنگ مي‌كرد. «جورج براك وي» اقتصاددان انسان‌گرا مي‌گويد: «اين دست در آن تاريخ، دستي آزادي‌بخش بود كه نياكان ما را از قيد و بند و سيطره خودكامگان حكومتي و كليسايي درآورد و به زندگي‌شان رشد و بهبود بخشيد. اما اكنون به دست كرخت و سستي تبديل شده كه بر فعاليت‌هايمان سنگيني مي‌كند و محيط‌زيست‌مان را تباه.» مي‌توان گفت فراتر از اين است. اين دست نامرئي امروز فقط سنگيني نمي‌كند، سنگدلي و بي‌رحمي هم مي‌كند.

آن وقت است كه ثروت‌هاي باد آورده شكل مي‌گيرد بي‌آن‌كه منبع يا مبدأيي داشته باشند و اينجاست كه بايد گفت، انسان اقتصادي معقول، نه آزمند، يكي از صفت‌هايش را از دست داده است؛ معقوليتش را! در نتيجه مي‌ماند انسان اقتصادي آزمند! به هر حال، اين اصل بنيادين كه اخلاق بايدحاكم بر رفتارهايمان باشد، همان‌طور كه اشاره شد فقط از آن منظر نيست كه اقتصاد توسعه و انسان‌مدار در گرو آن است، بلكه در ضرورت زندگي انساني و به تمامي، انسان بودن است. به سخن ديگر، هم اصول اخلاقي شرط بنيادين توسعه است و هم تعالي اخلاقي نتيجه حتمي آن.

تاريخ درج: 1 مرداد 1387 ساعت 11:23 تاريخ تاييد: 1 مرداد 1387 ساعت 14:23 تاريخ به روز رساني: 1 مرداد 1387 ساعت 11:38
 سه شنبه 1 مرداد 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: همشهری]
[مشاهده در: www.hamshahrionline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 83]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن