واضح آرشیو وب فارسی:ايسنا: ظهور مجدد طالبان
طالبان كه در دهه هفتاد شمسى،با صبغه به ظاهر دينى و شعار تامين عدالت اسلامى و شريعت اسلامى و با حمايت هواداران خارجى اش، به خاطر تحقق اهداف شوم آنها در افغانستان ظهور كرد، با سرعت سرسام آور در مدت كوتاه توانست اكثريت مناطق افغانستان راتصرف نمايد ومردم را به خاك و خون بكشاند.ميليون ها آواره، هزاران يتيم، كشته، معلول و معيوب دست آورد اين گروه در دوران حاكميت اش به جاى ثبات، آرامش، رشد ساختارهاى فكرى، فرهنگى و اجتماعى جامعه افغانى بود، سياست زمين سوخته، ژينوسايد، و كوچاندن مردم به صورت اكراه و اجبار از طرف اين گروه به مردم مسلمان افغانستان تحميل مى شد، اما جامعه جهانى فقط نظاره گر بود و در سكوت عميق به خواب خرگوشى فرو رفته بود، فقط ما شاهد محكوم نمودن طالبان به خاطر قتل عام مردم از جانب سازمان ملل متحد بوديم و بس.مردم افغانستان به فراموشى غم انگيز سپرده شده بودند و همه اعمال ضد بشرى و ضد انسانى كه از جانب طالبان صورت مى گرفت، سكوت محض جامعه جهانى را به دنبال داشت و بس. اما حادثه ۱۱ سپتامبر در امن ترين نقطه جهان (نيويورك آمريكا) تكان شديد به جهان وارد ساخت و زنگ بيدار باش را به صدا در آورد و به جهانيان فهماند كه مرگ عزيزان چقدر سخت و دشوار است و نبايد كشورى را كه در آن انسان ارزش ماهوى خويش را از دست داده، فراموش كرد، نبايد از قتل عام هزاران نفر بيگناه غير نظامى چشم پوشى كرد، از جانب ديگر كشور نا امن و بى ثبات را نبايد به حال خودش رها كرد، چون تروريستان در آن به زودى مى توانند رخنه كنند و به سازمان دهى فعاليت هايشان بپردازند.بناء جامعه جهانى بر آن شد كه بساط طالبان را برچينند و لانه تروريستان راتخريب كند تا همچون حوادث ناگوار ديگردر گوشه ديگراز اين كره خاكى اتفاق نيفتد و هزاران نفرديگر را به خاك و خون نكشانند، به همين منظور با حملات سريع خود، طالبان و تروريستان را در هم كوبيد و افغانستان از وجود طالبان تخليه شد، طورى كه ديگر ظهور طالبان در ذهن ها متصور نبود. (چون طالبان ديگربه عنوان حكومت برايشان كاركردى نداشت) حال سوال اينجاست كه چرا طالبان مجددا ظهور كرده است؟ آيا طالبان به تنهايى بدون حمايت كشور هاى ديگر قادر خواهد بود كه دوباره خود را منسجم كرده و جبهه جديد بگشايند؟ پشت پرده چه كسانى هستند كه آرامش، صلح و امنيت در افغانستان خار چشم و استخوان گلوى آنها قلمداد مى شود؟قربانيان اصلى اين زد و بندها چه كسانى هستند و. . . اينها سوالاتى است كه ذهن هر فرد مسوول را به خود جلب نموده است. اما اگر كمى دقيق شويم در مى يابيم كه دستهاى پيدا و پنهان در ظهور مجدد طالبان نقش دارد و براى تحقق اهداف شوم شان از گروه طالبان به عنوان حربه و ابزار استفاده مى كنند و بايد در نظرداشت منافع ملى كشورشان، در نبود امنيت در افغانستان و قدرت يابى طالبان است.دستگيرى اتباع پاكستان در ولايات ناامن افغانستان از طرف مسوولين امنيتى افغانستان مويد اين ادعا است، بارها اين افراد به رسانه ها جهت افشاى دخالت پاكستان ، انگليس و آمريكا در امور داخلى افغانستان معرفى شده و واكنش هاى جامعه جهانى را نيز در پى داشته است. مثلا دستگيرى پنج تبعه پاكستانى در ولايت غزنى از طرف رهبران شان و همچنين ادعاى اخير مبنى بر ورود تعداد زيادى از افراد پاكستانى براى بر هم زدن نظم و امنيت افغانستان مويد ديگر ادعاى ما است.يا كمك نظامى و امنيتى انگليسى ها به طالبان و ساخت كمپ آموزشى براى اين گروه نيز از ديگر مواردى است كه مبارزه را در كنار تروريست قرار مى دهد .جالب اين است هر بارى كه انگشت انتقاد به طرف پاكستان از طرف جامعه جهانى مبنى بر اكمال و تجهيز تند روان طالب و تروريستان متوجه مى گردد، آن كشور سعى مى كند كه خود را نيز قربانى تروريسم قلمداد نمايد، اغتشاش طلاب مدرسه لعل و سركوب نمودن آنها در اسلام آباد پاكستان بيانگر اين واقعيت است، حال سوال اينجاست كه آيا مسوولين پاكستانى از فعاليت طلاب اين مدرسه آگاهى ندارند؟ مسلما جواب منفى است اما اين بار با يورش بر مسجد لعل خواست كه افكار جهانيان را مبنى بر متعهد بودن پاكستان در مبارزه با تروريسم به خود جلب نمايد. از طرف ديگر طالبان با اتخاذ سياست جديد، يعنى به هدف رسيدن از هر وسيله ممكن حتى با سپر قرار دادن افراد عادى و استفاده از خانه هاى مردم به عنوان سنگر مى خواهند افكار عمومى را برانگيزد. مطابق ماده ۵۷ و ۵۸ قرار داد ۱۹۴۹ ژنو طرف هاى درگير در جنگ ملزم مى گردند كه هر نوع احتياط لازم را به كار گيرند تا به افراد غير نظامى و اهداف شخصى آسيب رسانده نشود، بناء جامعه جهانى بايد درصدد ريشه يابى تروريسم و طالبان بر آيند و ريشه هاى آنها را بايد نابود كنند و فشار خود را گسترش داده و مانع تجهيز طالبان شوند. البته در سياست هاى پاكستان كه متحد استراتژيك آمريكا است بايد تغييراتى صورت گيرد تا آمريكا به بهانه هاى واهى به آتش افروزى و ناامنى در منطقه دست نزند و از طرفى به بهانه مبارزه با تروريسم و القاعده و طالبان به دخالت و اشغال نپردازد و با فشار بر پاكستان و حمايت اطلاعاتى از طالبان منطقه را به سمت نا امنى نبرد.پاكستان و افغانستان بايد بدانند كه با امن بودن هر دو كشور بهانه اى براى اشغال براى غرب باقى نخواهد ماند و مبارزه هماهنگ با طالبان و القاعده استقلال و امنيت را براى دو كشور به ارمغان خواهد آورد. منبع: Terror Victims
سه شنبه 1 مرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايسنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 122]